تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت الاسلام و المسلمین مجتبی الهی خراسانی، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان، مطرح کرد؛ تلاقی فقه و علوم اجتماعی؛ راهی نوین برای فقه خانواده / ضرورت جلوگیری از تولید شبه علم دو پیشنهاد درباره تحقیقات چندرشته‌ای : «پیشنهاد اول این است که در تحقیق چندرشته‌ای، فقه بنیاد عمل کنیم. به این معنی که چهارچوب کلی تحقیق را بر اساس مبانی معرفت‌شناسی فقه بنا کنیم، بنابراین استنتاج نهایی با متد فقهی خواهد بود. اما در فرآیند، در موضوع‌شناسی، در ابداع احتمالات، در فرضیه‌ها و نظریه‌های غربی، و در نگاه و تفکر انتقادی نسبت به سنت فقهی یا حقوقی و روان‌شناسی، می‌توانیم از متدولوژی رشته‌های دیگر استفاده کنیم به شرطی که در حوزه خودش باشد.»

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از کانال گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان؛ حجت الاسلام و المسلمین مجتبی الهی خراسانی، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان، مطرح کرد؛
صرف مباحث فقهی برای مسائل فقه خانواده کافی نیست. بافت موضوعات صرفاً از این زاویه و برشی که در متون سنتی فقه مطرح شده، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای امروز باشد. زاویه جدیدی که به حیطه‌های اقتصاد، اجتماع، حاکمیت و حقوق عمومی مرتبط است، باید مورد بررسی قرار گیرد.
تا زمانی که تحقیقات ما تک‌رشته‌ای است، مسئله‌ای به نام روش نداریم. در فقه می‌گوییم کتاب، سنت و عقل منابع اصلی ما هستند و متدولوژی آن رشته نیز طبیعتاً حاکم خواهد بود. اما وقتی پای یک رشته دیگر به میان آمد، مانند حقوق، اقتصاد، مطالعات اجتماعی زنان یا روان‌شناسی، این سؤال پیش می‌آید: با کدام روش؟ آیا می‌توانیم یک تحقیق فقهی روان‌شناختی داشته باشیم ولی در روش و مبانی معرفت‌شناسی فقط و فقط کاملاً وفادار به فقه بمانیم؟ این مسئله‌ای است که باید بیشتر درباره آن بیندیشیم.»
دو پیشنهاد درباره تحقیقات چندرشته‌ای : «پیشنهاد اول این است که در تحقیق چندرشته‌ای، فقه بنیاد عمل کنیم. به این معنی که چهارچوب کلی تحقیق را بر اساس مبانی معرفت‌شناسی فقه بنا کنیم، بنابراین استنتاج نهایی با متد فقهی خواهد بود. اما در فرآیند، در موضوع‌شناسی، در ابداع احتمالات، در فرضیه‌ها و نظریه‌های غربی، و در نگاه و تفکر انتقادی نسبت به سنت فقهی یا حقوقی و روان‌شناسی، می‌توانیم از متدولوژی رشته‌های دیگر استفاده کنیم به شرطی که در حوزه خودش باشد.»
«روش دیگر این است که کاملاً مقایسه‌ای و موازی عمل کنیم، حتی در استنتاج بین رشته‌ها. کار مقایسه‌ای چون یک رای نیست، به ما گزارش کاملی از رشته‌های دیگر می‌دهد و با چشم باز درباره یافته‌های علوم دیگر می‌توانیم اطلاع کسب کنیم و از آن استفاده کنیم. این تحقیقات موازی باعث خواهد شد در جایی تلاقی اتفاق بیفتد؛ جایی که مثلاً فقها اطلاعات موضوع‌شناسی پزشکی را بپذیرند. بعد از آن، این تحقیقات بینارشته‌ای خواهد شد. ممکن است در آینده این دو نوع تحقیق راه را باز کند و کم‌کم ترکیب بین‌رشته‌ای (مانند ترکیب شیمیایی) ایجاد شود؛ یعنی در مقام گردآوری داده‌ها، فرضیه‌پردازی و نظریه‌پردازی و همچنین در مقام استنتاج این داده‌ها ترکیب شود. مثلاً ممکن است در بخش اول فقهی تصمیم بگیرید و در بخش دوم حقوقی.»
آسیب‌شناسی مطالعات بینارشته‌ای: «دو آسیب و آفت عمده در این حوزه مسئله حصرگرایی و شتاب‌زدگی است. حصرگرایی هم در فرضیه‌ها آسیب‌زننده است و تحقیقات ما را از خلاقیت خارج کرده و آنها را تبدیل به کلیشه و تکرار می‌کند؛ و هم در حوزه روش خطرناک بوده و تحقیقات ما را غیرغنی می‌کند. آسیب دوم شتاب‌زدگی است؛ به لحاظ بسندگی محتوای گردآوری شده اطلاعات، دقت روشی، روشمندی تحقیق و قدرت تحلیلی که در آن به کار می‌بریم، باید روی آن وقت گذاشت و آن را غنی نمود. نباید به کارهای متوسط قناعت داشته باشیم. دنیا پر است از شبه‌علم؛ مجلات پر است از شبه‌علم و بسیاری از کشورها از کاربست نظرات شبه‌علم در قانون و نهادها، در چرخه‌ها و فرآیندهای اجتماعی آسیب دیده‌اند.»

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.