به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، زهرا راد، مدرّس و پژوهشگر رسانه، در یادداشتی برای رسانه نخبگانی بانوان مطرح کرد؛ فقه در میان دانشهای الهیاتی، چون نگینی بر تارک دانش دینی میدرخشد. این درخشش از عوامل متعددی ناشی میشود. قدمت و تاریخ طولانی شکلگیری و حیات این دانش آنرا به دانشی ریشهدار و اصیل تبدیل کرده است.
از طرفی فقه تنها دانش بشری مستند به وحی است که تلاش دارد نظرگاه شارع را موافق حیات انسانی تحصیل کند و یک رفت و برگشت دائمی در میانه عرصههای حیات بشر با منابع وحیانی و تراث اهلبیت(ع) دارد؛ به عبارت دیگر فقه در میانه آمد و شد نظریه و میدان متولد شده است و از اینرو زنده و پویا به حیات خویش ادامه میدهد.
برای همین منظور فقاهت شیعه دست به تدوین و اکتشاف قواعد فهم متون قدسی به عنوان دانشهای مقدماتی برای فهم حکم شرعی زد و همان را نیز با استناد به تراث شیعی شکل داد.
همچنین توقف فقه بر دانشهای مقدماتی متعدد(ادبیات عرب، تفسیر قرآن، علم رجال، درایه الحدیث، اصول فقه، فقه مسالهای، فقه استدلالی) که هر کدام یک دانش مستقل محسوب میشوند، فقه را به دانشی دیریاب و صعب الوصول مبدل کرده است.
مرحله نهایی عبور از علوم مقدماتی و مهارت به کارگیری آن در رسیدن فقیه به توانایی استخراج حکم شرعی از دل ادله است. به این ترتیب اساسا فقاهت دانش جامع علوم اسلامی است و تخصص در آنرا هرگز نمیتوان معادل تخصص در یک دانش بشری تلقی کرد و هم نمیتوان به سهولت و بدون تخصص کافی در نتایج این جهد علمی اظهار نظر کرد.
مختصات پیشگفته دانش فقه را با همه ساختار مستحکم و ضابطهمندش مسئول مستقیم انتصاب نظریات اسلامی به شارع مقدس ساخته و به عنوان علم جامعهساز و حکومتپرداز شیعی، نظام حقوقی و چهارچوب سیاستگذاری جامعه اسلامی را تعیین میکند. نظریه “ولایت فقیه” هم از دل همین دانش فاخر متولد شده که توانسته تمامی هیمنه غرب مدرن را به چالش بکشد.
حال سوال اینجاست؛ آیا جنسیت عنصری تاثیرگذار در دانش فقه است؟
در پاسخ باید گفت که این سوال خود به دو مسئله اساسی قابل تجزیه است: جنسیت و فقه _ جنسیت و فقاهت؟
آیا جنسیت در فقه دخالت دارد؟
جنسیت به معنای زنانگی و مردانگی طبیعی با امتداد اجتماعی(نه gender) از آغاز شکلگیری دانش فقه امری مسجل و مورد توجه شارع مقدس بوده و نسبت روشنی با فقه دارد؛ چه اینکه منابع وحیانی دوگانگی جنسیتی در امر خلقت را درنظر گرفته و دستگاه فقاهت هم آنرا در تولید احکام درنظر گرفته است.
نتیجه اینکه فقه شیعه متضمن احکام اختصاصی زنان از یکسو و اختصاصات احکام زنانه در موضوعات مشترک با مردان از سوی دیگر است. در برخی موضوعات نیز هیچ تفاوتی میان زن و مرد نیست و برخی احکام نیز اختصاصی مردان است و زنان را در آن سهمی نیست.
آیا جنسیت در فقاهت دخالت دارد؟ به نظر میرسد مسئله اصلی ناظر به دخالت جنسیت در دستگاه فقاهت؛ به معنای دخالت در فرایند منتهی به حکم شرعی است. این مسئله اما یک سوال کلی و پیچیده است؛ چه اینکه فقاهت یک روند پیچیده و چند لایه است و دخالت هر عنصر در این فرایند، لازم است تبیین روشن و مشخصی داشته باشد.
برای خروج از ابهام، میتوان مسئله را چنین طرح کرد؛ جنسیت در کدام مرحله از فرایند اجتهاد دخالت دارد؟
۱.موضوعشناسی
۲.روششناسی
۳. فهم نصوص
۴. استنباط حکم
دخالت جنسیت در هریک از این اقسام بحث مفصل و مستوفایی میطلبد؛ لازم است مشخص شود کیفیت دخالت جنسیت در این سطوح چگونه است و چه تاثیری در روند اجتهاد دارد و هر فرع(مسئله) فقهی با دخالت عنصر جنسیت چه تغییری خواهد کرد.
به این ترتیب صرف طرح یک ادعای کلان و مبهم تنها یک اظهارنظر بسیط و غیرتحلیلی در مورد موضوعات فقهی است و نتیجه روشن و علمی به دنبال نخواهد داشت.
نهایت اینکه بدون تببین روشن از کیفیت دخالت جنسیت در فقاهت، اتصاف فقه شیعه، فقه عامه یا هر اثر فقهی دیگر تنها یک برچسبزنی غیرعلمی است که در بسیاری موارد مصرف تبلیغاتی دارد یا ابزاری برای حذف و رد یک اثر علمی است.
https://ihkn.ir/?p=38893
نظرات