به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، عبدالکریم بوداود، نویسنده مراکشی در یادداشتی برای نشریه منار الاسلام نوشت:
مقدمه
خانواده، نخستین و اساسیترین واحد سازنده جامعه و یکی از نهادهای مرکزی آن است. این نهاد اجتماعی مهم، محیطی است که فرد در آن با والدین و خواهر و برادران خود رشد میکند، احساس آرامش میکند و ارزشها، مفاهیم و سبکهای زندگی را از آن فرا میگیرد. دین اسلام اهمیت زیادی برای خانواده قائل است و توجه ویژهای به آن دارد. اسلام معیارها و تدابیری برای حفظ انسجام، دوام و پایداری خانواده تعیین کرده است، چرا که خانواده صالح آن است که فرزندان خود را بر اساس تقوای الهی و پیروی از راه او تربیت کند. شریعت اسلامی در قرآن کریم و سنت پیامبر (ص)، مبانی و اصولی را برای تأسیس یک خانواده مسلمان که بر روش خداوند بنا شده باشد، بیان کرده است. این اصول به منظور ایجاد زندگی اعضای خانواده بر پایه تقوا و صلاح و در نهایت، دستیابی به سعادت در هر دو دنیا تنظیم شدهاند.
خانواده پایه و اساس استحکام یک جامعه است. هر چه این واحد قویتر باشد، بنای جامعه مستحکمتر خواهد بود و هر چه ضعیفتر باشد، جامعه به سمت فروپاشی و شکست پیش خواهد رفت. از این رو، به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت:
محور اول: مفهوم نهاد خانواده و جایگاه آن در اسلام
واژه «الأسره» به معنی خانواده از ریشه لغوی “أسر” گرفته شده که به معنای نگه داشتن و بستن است. “أسره” یعنی او را به بند کشید و با زنجیر بست. «اسیر» نیز از همین ریشه گرفته شده است. در قرآن کریم آمده است: «نَّحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ» (سوره انسان، آیه ۲۸)، یعنی خلقت آنها را محکم و قوی کردیم. «الأسره» همچنین به معنای خویشاوندان نزدیک فرد است، چرا که او به واسطه آنها قویتر میشود. الأسره همچنین به معنای زره محافظ نیز به کار رفته است. [۱]
خانواده در اسلام به عنوان اجتماع زن و مرد در چارچوبی شرعی، یعنی ازدواج، تعریف میشود. در قانون خانواده مراکش آمده است که ازدواج “پیمانی مبتنی بر رضایت و پیوند شرعی میان زن و مرد برای همیشه است، که هدف آن پاکدامنی، عفت و تشکیل خانوادهای پایدار با همکاری زن و شوهر است”.[۲] هرچند اصطلاح «خانواده» بهصراحت در قرآن کریم ذکر نشده است، اما شریعت الهی به آن توجه ویژهای داشته و اهمیت زیادی داده است؛ این اهمیت در تأکید بر نظم این رابطه طبق یک چارچوب تشریعی و هدفمحور آشکار است؛ بهطوریکه به حقوق و وظایف اعضای این نهاد پرداخته و ارزشهایی که باید رعایت شود را بیان کرده است.
خداوند متعال میفرماید: «وما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون» (سوره الذاریات: ۵۶)؛ این آیه کریمه وظیفه انسان و هدف خلقت او را مشخص میکند؛ و برای تسهیل این وظیفه، خداوند اسباب آرامش و ثبات را برای او فراهم کرده است. او انسان را در جهانی بسیار متعادل و زیبا قرار داد و تمام نیازهای او را در آن نهاد و آن را برای او رام ساخت.
به همراه این آرامش مادی، خداوند اسباب آرامش روحی را نیز از طریق ازدواج زن و مرد فراهم کرده است، تا به این وسیله نسل بشر تداوم یابد و آرامش روحی حاصل شود، که این آرامش پایه هر نوع موفقیت و کار است. ازدواج سنت نبوی است که پیامبر اکرم (ص) به آن امر کرد و افراد توانمند را به آن تشویق نمود تا جامعه از انحراف حفظ شود و تعادل روحی برای مرد و زن فراهم گردد. خداوند میفرماید: «هو الذی خلقکم من نفس واحده وجعل منها زوجها لیسکن إلیها» (سوره الأعراف: ۱۸۹).
بنابراین، هدف و مقصد ازدواج ایجاد آرامش است؛ آرامشی که بر پایه محبت و همدلی استوار است. در قرآن کریم از این محبت با واژههای مودت و رحمت یاد شده که خداوند آنها را بین زوجین قرار داده است: «ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها وجعل بینکم موده ورحمه، إن فی ذلک لآیاتٍ لقوم یتفکرون» (سوره الروم: ۲۰).
بنابراین، ازدواج یک عمل عبادی محسوب میشود که در آن زن و شوهر به میزان وفاداری و انجام وظایفشان پاداش بزرگی از خدا دریافت میکنند. همکاری آنها برای رضایت خداوند، با فداکاری و ازخودگذشتگی هر یک برای خوشبختی دیگری، ثواب زیادی به همراه دارد.
محور دوم: مبانی و ارکان خانواده مسلمان
بدیهی است که هر ساختمانی نیاز به یک پایه دارد، و استحکام ساختمان از استحکام پایه آن نشأت میگیرد. هر چه پایه قویتر و مستحکمتر باشد، ساختمان نیز مقاومتر و سربلندتر خواهد بود و بالعکس. از این رو، خانواده در اسلام به عنوان یک واحد اجتماعی دارای تأثیر فراوان در ساختار جامعه شناخته میشود. اگر به خانواده توجه لازم شود و شرایط مناسب برای تشکیل و توسعه آن فراهم گردد، این امر به ساخت جامعهای قوی، پایدار و شکوفا از نظر روحی، تربیتی، روانی و اجتماعی کمک خواهد کرد.
اما پایههای این ساختار چیست؟
۱. محبت
پایهای مستحکم که خانواده بر آن بنا میشود، به وسیله آن رشد میکند، استوار میماند و دوام میآورد، محبت در زیباترین شکل خود در ارتباط با خدا و برای خدا بروز میکند. “پیوند برادری و محبت در راه خدا نیرویی است شکستناپذیر. مشکلات بر دیوار محبت میشکنند، از گرمای آن سختیها آسان میشوند و زندگی معنای عمیقی مییابد. محبت خالصانه آن محبتی است که پس از ازدواج رشد میکند و با رشتههای رحمت، مودت، حسن خلق و صبر پیوند میخورد.” [۳] محبت یک تمایل زودگذر یا خواستهای شدید نیست.
۲. حمایت و نیکی در زندگی مشترک
خانواده پیامبر اسلام بر پایه همکاری، حمایت و نیکی در زندگی مشترک بنا شد تا پیام الهی را به جهانیان برساند. این خانواده نمونهای زنده از خانه اسلامی مطلوب بود که در آن زندگی مشترک و تربیت به هم پیوسته و بر پایه دعوت دینی شکل گرفت. پیامبر اسلام (ص) بهترین نمونه برای خانواده بود، چنان که فرمود: «بهترین شما، کسی است که برای خانوادهاش بهترین باشد، و من بهترین شما برای خانوادهام هستم.» انس بن مالک میگوید: «ده سال به پیامبر (ص) خدمت کردم، هرگز نگفت “اف”، و هیچگاه به من نگفت چرا این کار را کردی یا چرا آن کار را نکردی.»
پیامبر (ص) در رفتار با همسران، خانواده و یارانش و حتی با دشمنانش نیز نمونهای برای دیگران بود. او رحیم و مهربان نه فقط با انسانها، بلکه با جن، حیوانات و پرندگان بود. ما باید از او الگو بگیریم و از او بیاموزیم.
همت و تلاش مرد و زن مکمل یکدیگر است تا خانواده و دعوت الهی استوار بماند. اسلام همت، پایداری و بخشندگی زن را به عنوان پایه اخلاقی و معنوی زندگی خانوادگی مطرح کرده است. حضرت خدیجه نمونهای والا از همت، صبر و حمایت بود. او پیامبر (ص) را قبل و بعد از بعثت یاری کرد؛ با او ازدواج کرد، از مال خود خرج کرد و پیامبر را برای خلوت در غار حراء مجهز ساخت. او نخستین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد، او را تصدیق کرد و حمایت نمود. هنگامی که پیامبر از دیدن فرشته وحی لرزان و مضطرب بازگشت، خدیجه او را دلداری داد و گفت: «هرگز! بشارت باد! به خدا قسم، خدا تو را هیچگاه خوار نمیکند؛ چرا که تو صله رحم به جا میآوری، راستگو هستی، از ناتوانان حمایت میکنی، بیچیزان را یاری میدهی، مهماننواز هستی و در برابر حق ایستادگی میکنی.»
در روایتی منصوب به پیامبر (ص) آمده است که: «ای رسول خدا! این خدیجه است که با ظرفی از غذا یا نوشیدنی به سویت میآید. وقتی نزد تو رسید، سلام خداوند و سلام مرا به او برسان و او را به خانهای از قصب در بهشت بشارت ده که در آن نه سر و صدایی است و نه رنج و زحمتی.»
۳. همکاری در اطاعت از خداوند متعال
اینکه زن و شوهر در راه رضای خداوند متعال با هم همکاری کنند، بزرگترین پایه برای ساختن سعادت در خانواده مسلمان است. تنها خداوند است که دلها را به هم پیوند میدهد و طاعت او تأثیر بزرگی در ایجاد محبت، دوستی و هماهنگی بین زوجین دارد. تأمل در تصویری که پیامبر (ص) از این رابطه زیبا بیان کرده، شیرینی آن را نشان میدهد: «خداوند رحمت کند مردی را که شب برخیزد و نماز بخواند و همسرش را بیدار کند تا او نیز نماز بخواند، و اگر همسرش نپذیرفت، کمی آب به صورتش بپاشد. خداوند رحمت کند زنی را که شب برخیزد و نماز بخواند و همسرش را بیدار کند تا او نیز نماز بخواند، و اگر نپذیرفت، کمی آب به صورتش بپاشد.» همچنین پیامبر (ص) بر انتخاب همسر صالح تأکید کرد، همسری که در کار خیر با همسرش همکاری کند، و فرمود: «هر یک از شما باید قلبی شکرگزار، زبانی ذاکر و همسری مؤمن که در کار آخرت کمککننده باشد، اختیار کند.» علاوه بر این، پیامبر اکرم (ص) اهمیت شروع زندگی زناشویی با طلب توفیق و سعادت از خداوند را در دعایی که برای کسانی که وارد زندگی زناشویی میشوند، آموزش داده است، بیان میکند: «خدایا، از تو خیر او و خیر آنچه که در سرشت او قرار دادی، درخواست میکنم، و از شر او و شر آنچه در سرشت او قرار دادی، به تو پناه میبرم.»
محور سوم: سرپرستی و حفاظت و تأثیر آن در استواری خانواده
خداوند عز و جل وظیفه مرد و وظیفه زن را در آیهای که فرموده است، جمع کرده است: «الرجال قوامون على النساء بما فضل الله به بعضهم على بعض وبما أنفقوا من أموالهم. فالصالحات فاتنات حافظات للغیب بما حفظ الله» (نساء، ۳۴). کسی که ادامه این آیه را بخواند، متوجه میشود که سرپرستی مذکور برای مرد در خانواده و خانهاش است. خداوند سرپرستی را به مرد و وظیفه حفاظت را به زن داده است. «سرپرستی بر عهده شوهر است و شامل حفاظت و نگهداری همسر و تأمین منافع او میشود. و وظیفه زن حفاظت از خودش، خانه، فرزند و مال شوهر است.» بنابراین، سرپرستی نوعی قدرت مطلق یا تحمیل قیمومیت بر زن نیست، بلکه خداوند حق سرپرستی را به مرد به دلیل توانایی او در تحمل مشکلات زندگی داده است تا در خانهاش به گونهای عمل کند که خداوند و پیامبر او دستور دادهاند. سرپرستی که خداوند بر مرد واجب کرده، در کنار همان حفاظتی است که خداوند بر زن واجب کرده است، به طوری که «حفاظت با سرپرستی در تنازع نیستند، بلکه هر دو در کنار یکدیگر به سر میبرند.» همچنین «اگر مرد برتری و شرافت سرپرستی را دارد، زن نیز شرافت و مقام مادری و آرامشبخشی را دارد.» زن صالح بهعنوان بهترین بهره دنیایی در نظر گرفته شده است، و دلیل آن روایتی از مسلم است که از عبدالله بن عمر نقل شده که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «دنیا متاعی است و بهترین متاع دنیا، زن صالح است.»
نظرات