به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از مسیر اقتصاد؛ محمد طاهر رحیمی کارشناس مسائل اقتصادی بیان داشت: بانک مرکزی در اسفند ۱۴۰۲ به عرضه طلا در قالب حراج سکه در مرکز مبادله ارز و طلا اقدام نمود. این اقدام با هدف کنترل قیمت طلا در بازار آزاد و ساماندهی معاملات طلا انجام شد. طلا در قالب حراج سکه در مرکز مبادله ارز و طلا عرضه شد. متقاضیان میتوانستند با مراجعه به سامانه مرکز مبادله ارز و طلا، نسبت به ثبت سفارش خود اقدام کنند.
چالشهای پیش روی سیاست پولی انقباضی از طریق فروش داراییهای خارجی
در صورتی که هدف بانک مرکزی اجرای سیاست پولی از طریق عرضه داراییهای خارجی و جمعآوری و محو پول باشد، بدیهی است که باید مشابه تجربه چین (از سال ۲۰۱۴ تاکنون) عمل میکرد. این امر مستلزم جایگزینی طلا با ذخایر نظام بانکی، تضعیف هدفمند بازار بین بانکی و متعاقبا تقویت جایگاه بانک مرکزی در عملیات بازار باز است.
در نتیجه، تزریق ذخائر در قالب خطوط اعتباری هدفمند با نرخهای مشخص و متناسب با نوع مصرف اعتبارات انجام میشد. البته در شرایط فعلی که با کمبود ذخائر مازاد روبرو هستیم، این روش اثربخشی و کارایی قابل توجهی ندارد.
در شرایطی که اقتصاد ایران در دو سال اخیر با فشارهای سنگین هزینهای متعددی نظیر حذف دفعی ارز ترجیحی، جهش بیش از دو برابری نرخ ارز در ۶ ماه، رشد قیمت جهانی کامودیتیها و انقباض پولی بانک مرکزی از طریق کانالهای مختلف روبرو بوده است، انقباض جدید ناشی از فروش داراییهای خارجی میتواند به تشدید سیگنالهای رکودی فعلی و در فقدان ذخائر مازاد بانکی و افزایش اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی منجر شود.
عرضه طلا، راه حلی برای مهار تورم یا تقویت جایگزینهای پول ملی؟
در صورتی که هدف بانک مرکزی کاهش قیمت سکه باشد، دستیابی به این هدف در شرایط عدم ثبات لنگر ارزی انتظارات و در نتیجه عطش روزافزون عاملان اقتصادی برای ذخیره ارزش، به یقین میسر نخواهد بود.
در صورتی که هدف بانک مرکزی از عرضه طلا، پاسخ به تقاضای ذخیره ارزش صاحبان نقدینگی (و مصونسازی آنها از تورم) باشد، بدیهی است که چنین سیاستی در غیاب ابزارهای حکمرانی پولی و مالی مانند مالیات بر سوداگری (CGT)، به معنای تقویت جایگاه جایگزینهای پول ملی و تضعیف بیشتر ریال (و ابزارهای مالی متصل به آن مثل اوراق بدهی) خواهد بود. به عبارت دیگر، سیاستگذار پولی عملا در مقام تبدیل هر چه بیشتر پول ملی به سیب زمینی داغ (به اصطلاح پولی) ظاهر شده است، که بعید است در دنیا بتوان مشابهی برای چنین سیاستی با چنین هدفی یافت.
عرضه طلا در ایران؛ ضرورتی اقتصادی یا اقدامی بدون پشتوانه؟
آیا اتخاذ چنین سیاستی بدون هدف یا با اهداف محقق نشدنی را میتوان طلاپاشی نامید؟ این موضوع از نظر نگارشی قابل بحث است، اما اصل ماجرا از نظر اقتصادی قابل تأیید و درک نیست. اینکه بانکهای مرکزی دنیا در حال کاهش سهم دلار و متعاقباً انباشت طلا در سبد داراییهای خارجی خود هستند، حاوی پیامهای متعددی است.
اتخاذ سیاست انباشت طلا توسط بانکهای مرکزی دنیا، اقدامی اقتصادی با پیامهای متعدد است. این سیاست نشاندهنده کاهش اعتماد به دلار، بازگشت به طلا به عنوان پناهگاه امن و تنوعبخشی به سبد داراییهای خارجی بانکهای مرکزی است.
https://ihkn.ir/?p=37167
نظرات