به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، متن پیش رو یادداشتی است از حجت الاسلام محمد عرب صالحی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس پژوهشکده حکمت و دین پژوهی که به مناسبت آغاز سی و دومین سال زعامت حضرت آیت الله خامنه ای نگاشته شده است؛
کسانی که دهه اول انقلاب را به یاد دارند خوب میدانند در آن زمان با توجه به بیماری قلبی حضرت امام ره از دل نگرانیهای مهم مردم انقلابی و مسئولین ولایت مدار این بود که پس از امام سرنوشت این انقلاب و کشور چه میشود. جنگ تحمیلی هنوز به صورت رسمی خاتمه نیافته بود، اوضاع اقتصادی کشور بسیار لرزان و تولید داخلی هنوز نتوانسته بود پا بگیرد. دشمن متحد بود و تمام امید آنها و نیروهای ضد انقلاب داخلی و باقیمانده رژیم پهلوی که به خارج فرار کرده بودند به دوران پس از امام بود و منتظر رحلت امام بودند تا نقشههای شوم خود را اجرا کنند. آن زمان سختترین و پیچیدهترین نقشهها را علیه انقلاب مردمی ایران کشیده بودند و اگر نبود راهنماییهای الهی امام خمینی همان اوایل طومار انقلاب در هم پیچیده شده بود.
اتوریته و اقتدار امام چنان بود که با یک سخنرانی و نهیب هم دشمن را سرجای خود مینشاند و هم روحی جدید به کالبد ملت مظلوم ایران می دمید. او به کمک ملت ایران که به او اعتقاد داشتند و حقیقتاً او را نایب امام زمان عج میدانستند، همچون سدی آهنین در مقابل تمام توطئههایی که یکی از آنها برای شکستن صفوف یک ملت کافی بود، استوار ایستاده بود و نه تنها مقاومت میکرد، بلکه رویکرد تهاجمی انقلاب به زیربناهای فکری مستکبران و ظالمان را تا آخرین روزهای حیات الهی خود همچنان بالنده حفظ کرده بود. او با ایمان کامل میگفت ما امریکا را زیر پا میگذاریم و نمیگذاریم که دخالت در امور ما بکنند.
با پشتوانه ایمان الهی میگفت اگر دشمنان در مقابل دین ما بایستند در مقابل تمام دنیای آنها خواهیم ایستاد. نامه پرهیبت و با عظمت او به رهبر اتحاد جماهیر شوروی و برای اولین بار اعلام پایان یافتن افکار الحادی کمونیستی از این قبیل است. این نامه یازدهم دی ماه شصت و هفت، پنج ماه قبل از رحلت حضرت امام ره نگاشته شده است.
اکنون امام پس از عمل جراحی در بیمارستان بستری است و در ظاهر کسی که بتواند جای خالی امام را پر کند وجود ندارد. کسانی هم که داعیهای داشتند یا اطرافیانشان خیال میکردند بتوانند جانشین امام باشد خوشبختانه تا امام در قید حیات بود امتحان دادند و نمره مردودی گرفتند و انقلاب از ناحیه آنان با اقدام علی گونه امام بیمه شد.
روح بلند امام خمینی (ره) شامگاه سیزدهم خرداد به ملکوت اعلی پیوست. متمم قانون اساسی هنوز به رأی مردم نرسیده بود. مراجع بزرگواری بودند که در عین بزرگی و عظمت، اما هیچیک توان رهبری سیاسی و زعامت شیعه را در آن دوران بحرانی نداشتند. در بین سیاسیون روحانیان دیگری هم بودند که یا مقبولیت مردمی نداشتند یا توان رهبری نداشتند یا در میان خواص و خبرگان، شرایط لازم برای رهبری شیعه در آنان محرز نبود. خبرگان ملت هم در مجلس خبرگان برای ساعاتی نمیدانستند چه میشود.
بالآخره پس از شور و مشورت و با رهنمودهای قبلی حضرت امام نگاهها متوجه حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله شد؛ کسی که قبل و بعد از انقلاب شاگرد امام و مرید او بوده و از نخستین افرادی است که قبل از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ با امام خمینی همراه شده و به خصوص در ده سال پرماجرای بعد از انقلاب در تمام صحنههای پرخطر و مراجع تصمیم گیر و تصمیم ساز حضور داشته و درسهای بزرگی از امام (ره) آموخته بود. کسی که از اوان جوانی انسانی متفکر، با ایدههای بلند و بخصوص دوراندیش و دارای شم برنامه ریزی درازمدت در حوزههای فرهنگی، سیاسی، نظامی و حکومتی در بین هم قطاران خود چون خورشید میدرخشید، اما عظمت امام و رابطه مرید و مرادی اجازه نداده بود بسیاری از کمالات و تواناییهای ثبوتی ایشان در ملأ عام نمایش داده شود و به مقام اثبات برسد.
از طرفی حضور ایشان در مهمترین مناصب حکومتی، دو دوره ریاست جمهوری، مناصب نظامی و امنیتی، امامت جمعه پایتخت، سفرهای خارجی و حضور بسیار مؤثر در مجامع بین المللی، احاطه تحسین برانگیز و تخصصی بر جغرافیای سیاسی و تاریخ سیاسی جهان و اسلام و… از تواناییها و ظرفیتهای بزرگ ایشان حکایت میکرد؛ فرصتهایی که حتی برای استاد و مراد او هم پیش نیامده بود. بالآخره در غروب چهاردهم خرداد، خبرگان رهبری ردای ولایت و زعامت شیعه را برازنده قامت ایشان دید و علیرغم مخالفت ایشان با اکثریت قاطع آرا به تصویب رساند.
او از همان ابتدا با تمسک به آیه شریفه «یا یحیی خذ الکتاب بقوه» و طرح آن در محافل مختلف نشان داد که گر چه خبرگان بار سنگینی به دوش او گذاشته، اما حالا که پذیرفته با قوت تمام این مسئولیت عظیم را اداره خواهد کرد.
برای بسیاری باورکردنی نبود پس از امام خمینی (ره) آن یگانه دوران با آن عظمت مثال زدنی کسی بتواند جای خالی ایشان را پر کند، اما امروز پس از گذشت بیش از سه دهه از زعامت این حکیم فرزانه و ورود به دهه چهارم با یک نگاه به گذشته به نظر میرسد شخصیت عظیم ایشان هم مثل امام خمینی (ره) نیاز به بازخوانی و مطالعه جدی تر و عمیقتر دارد. امتداد امام خمینی (ره) در تمام صحنههای سخت تصمیم گیری و اداره کشور، مهار بحرانهای داخلی و خارجی، به خاک انداختن تمام رقیبان پرمدعای دشمن مستکبر و… با همان صلابت و استواری و شکوه، با همان حکمت و حلم و دوراندیشی دیده میشود.
هر چه در این سه دهه به این سو حرکت کنیم این احساس در سراسر وجود انسان بیشتر و عینیتر میشود که وجود ایشان همان خمینی است با اقتضائات جدید و با مسائل نوپدید که در زمان زعامت امام (ره) وجود نداشت.
اشاره به برخی از ابعاد شخصیتی این رهبر حکیم و برخی از سیاستهای حکمرانی وی شاید بتواند قطرهای از این دریای آرام و ذرهای از این در مکنون را بنمایاند.
۱- ایمان قلبی راسخ به وعدههای خداوند و آیات قرآن و سنتهای تغییر ناپذیر الهی
گفتن چنین کلماتی در مقام ادعا آسان است، اما در بحبوحه بحرانهاست که ارزش انسا نها و پایبندی آنها به خداوند و دستورات او نمایان میشود. هستند سیاستمداران فراوانی که متکی به دانش سیاسی خود در برههای از زمان میدرخشند و افول میکنند، اما سیاست ایشان دقیقاً متکی به آیات قرآن و ایمان مثال زدنی او به سخن خداست. چنین سیاستی هرگز به اشتباه نمیرود، پایدار است و سرانجام برتری خود را بر رقبا دیکته خواهد کرد و در نهایت به عنوان یک تز پایدار به عنوان رقیبی سترگ در قبال اندیشههای سیاسی بشری رخ نموده و قابلیت صدور به دیگر سرزمینها را پیدا کرده و شیفتگان زیادی در اکناف عالم پیدا خواهد کرد و هم اکنون چنین شده است. شجاعت و نترسی حضرت ایشان در مقابل ابرقدرتهای خاکی در درجه اول زاییده همین ایمان آسمانی است.
۲- تقوا و خلوص مثال زدنی
از هر کدام از نزدیکان و بزرگانی که با ایشان حشر و نشر داشتهاند، چه از دوران جوانی و چه دوران پس از انقلاب سوال کنید؛ اولین شاخصه کمالی ایشان را خلوص ایشان ذکر میکنند. آنچه برای او مطرح است فقط خدا و اسلام و مکتب اهلبیت علیهم السلام است. در این مسیر انواع ناملایمات را به جان می خرد و هر چه توان و آبرو دارد در این راه به کار گرفته است. فقط به ذکر یک خاطره از مرجع عظیم الشان عارف متخلق آیت الله مظاهری اصفهانی بسنده میکنم.
زمانی که به توصیه آقا و پس از درخواستهای مکرر مردم و علمای استان قرار شد جناب ایشان درس و بحث قم را تعطیل و به اصفهان مهاجرت کنند، ایشان جلسهای با روحانیان اصفهانی ساکن قم داشتند، از ایشان سوال شد که آینده این هجرت به اصفهان را چگونه میبینید، ایشان فرمودند: به خلوص آیت الله خامنه ای ایمان دارم. ببینید یک مرجع تقلید عارف متخلق این گونه نظر خود را نادیده گرفته و به خاطر ایمان به خلوص آقا به اصفهان مهاجرت کرده و بحمدالله بسیار موفق هم بودهاند.
۳- حکمت و دوراندیشی
ایشان از اوان جوانی به خاطر انسی که با قرآن داشتند، نوع دیدگاهها و برنامههای خود را از قرآن و سیره معصومین گرفته و بر پایه آن آیندهای روشن برای خود و جامعه ترسیم کرده است. دقیقاً مثل تصمیمات حکیمانه امام در تأسیس سپاه، کمیته امداد، بسیج مستضعفین و… که هر چه میگذرد حکیمانگی و دوراندیشانه بودن این تصمیمات الهی بیشتر رخ مینماید، تصمیمات و برنامههای ایشان هم همین گونه است؛ نهادها و مراکز علمی، آموزشی پژوهشی که در داخل و خارج از کشور ایشان پایه گذار آن بوده یا به توصیه ایشان تأسیس شده اکنون پس از گذشت چند دهه ارزش و مکانتش برای برخی از خواص روشن شده است.
دانشگاه بین المللی المصطفی، مرکز کامپیوتری نور، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تنها سه نمونه از دهها مؤسسه و مراکزی است که تأثیرات هر کدام و موفقیتهای هریک در تبلیغ دین، پاسخ به مسائل علمی روز، پاسخ به شبهات دگر اندیشان خود نیازمند نگارش کتابی مستقل است. فرماندهی مستقیم سپاه قدس، هدایت و رهبری برنامههای صنایع موشکی و نظامی از دیگر برنامههای موفق ملی است که با راهبری مستقیم معظم له سامان یافته است.
نفوذ در عمق استراتژیک دشمن، انتقال بحرانها و درگیریها از داخل کشور به مرزها یا داخل مرزهای دشمن. راهبری نهضت مقاومت در دنیا و تغییر دادن موازنه قدرت به نفع جبهه مقاومت و آغاز پیروزیهای پی در پی مقاومت بر رژیم صهیونیستی و امریکا در دوره رهبری ایشان، از دیگر اقدامات و کارهای کارشناسی شده و دور اندیشانه این انسان حکیم است.
۴. مدیریت بحرانها
همه میدانند که بحرانهایی که در طول این سه دهه از طرف دشمنان خارجی و دگراندیشان داخلی بر کشور تحمیل شد در کمیت و کیفیت بسیار بیشتر و بعضاً سنگینتر از بحرانهای دوران رهبری حضرت امام بود. اگر مدیریت حکیمانه و تحمل و بردباری ایشان نمی بود هر یک از آنها میتوانست آسیبی بزرگ به انقلاب و کشور وارد کند و حتی ملک و مملکت را به عرصه نابودی کشاند؛ اگر امام با خیانت یک مرجع تقلید و پس از آن با ساز جدایی زدن برخی از نزدیک ترین یاران خود مواجه شد، ایشان نیز با مقابله یک مرجع تقلید و با جداشدن طیفی از انقلابیون مواجه شد؛ نزدیکترین یارانش در ادامه راه کم آوردند و جامعه را به مرز خطرناک دوقطبی رساندند و در زمانی که غریبانه و مظلومانه فریاد أین عمار سر میداد با تمام توان این بحرانها و فتنههای خطرناک را مدیریت نمود.
و در قبال ریزش نیروهای واداده، نیروهای معتقد تازه نفس جایگزین آنها نمود و همچون مادری در راه حفاظت از انقلاب انواع بلاها و خیانتها و دورویی یاران دیروز خود را به جان خرید، تحملشان کرد، فتنههایشان را مدیریت نمود، فرزندان انقلابی و سپاهی و بسیجی اش را جلو چشمانش پرپرشده دید و داغشان را به جان خرید تا انقلاب خمینی و پایههای نظام نوخاسته او مستحکم گردد و کشتی انقلاب را چنان هدایت نماید که امروز بسیاری از همان افراد لب به ستایش او بگشایند.
۵. تربیت جوانان آماده شهادت و راهبری فرماندهان متخصص
اگر جوانان در دفاع مقدس مجذوب امام بودند و در مسیر شهادت مسابقه میدادند، امروز هم با اینکه فضا متفاوت شده و موج مادیگری و ثروت اندوزی به خاطر اتخاذ سیاستهای لیبرالی و سرمایه داری از سوی طیفی از مسئولین مملکتی بخشی از مردم را نیز با خود برده، اما باز هم همان جوانها با همان صفا و عشق و بی پیرایگی در داخل و خارج از کشور به عشق این رهبر الهی آماده شهادتند و در عمل هم در سوریه و عراق و لبنان و یمن آن را به اثبات رساندهاند. امروز بسیج و سپاه خمینی بین المللی شده و آرزوی دیرینه آن راد مرد توسط جانشین او عملی گشته است.
اگر آن روز امثال شهید چمران و باکری و همت و خرازی و… در مکتب خمینی پرورش یافتند، امروز هم در مقیاسی بس وسیعتر و جهانیتر، سرداران و فرشتگانی چون شهیدکاظمی، شهید سردار سلیمانی، شهید حسن طهرانی مقدم، شهید حججی، شهید عماد مغنیه شهدای هستهای چون شهریاری و احمدی روشن و صدها شهید مدافع حرم و هزاران شهید زندهای که آماده جانفشانی هستند، به عنوان دست پروردگان و تربیت شدگان مکتب امام خامنه ای که امتداد مکتب امام خمینی است، رونمایی شدهاند. امروز آقای ما سخن از لزوم روی کارآمدن دولت جوان حزب اللهی به میان آورده تا تحولی شگرف در مدیریت کشور و جراحی فوری و لازم در مدیریت اجرایی کشور صورت دهند.
۶. تئوریزه کردن اندیشههای امام خمینی و نظام سازی برای آن
بسیاری از اندیشههای امام خمینی (ره) در فرصت کوتاه رهبری ایشان فرصت تبدیل شدن به نظام پیدا نکرد. این مهم در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب عملی شد. فلسفه سیاسی امام در قالب مردم سالاری دینی عرضه شد و در عمل هم تمام توان به کار رفت تا آسیب نبیند. صدور انقلاب که در آن زمان به کندی و تا حدودی بدون برنامه پیش میرفت، در این سه دهه نظام مند گردید و با هزاران ساعت نفر مشاوره با استراتژیستهای متخصص و جهادی تدوین و قدم به قدم در حال پیشروی و پیاده شدن طبق برنامه تعریف شده است.
طرح بحث تهاجم فرهنگی و مبارزه با فساد از سه دهه پیش، طرح بحث موضوع علوم انسانی اسلامی، طرح نظریه اقتصاد مقاومتی و پیگیریهای مجدانه حضرت ایشان از دیگر موضوعات بنیادی و کلیدی است که در سطح جامعه در راستای نظام سازی اسلامی مطرح نمودهاند. امروز دشمن با هر برنامه و حیلهای که وارد شود پیشاپیش نحوه برخورد و مقابله با او آماده و پس از مدتی کوتاه دست از پا درازتر عقب نشینی میکند. امروز انقلاب ایران آرام آرام از مرحله تدافعی و خنثی کردن نقشههای دشمن به مرز تهاجم به پایههای لیبرال دمکراسی رسیده و انشاالله از این به بعد باید منتظر سیلیهای سهمناک انسانهای عدالتخواه بر پیکر رو به افول این مکتب بشری رو به زوال باشیم.
بیانیه مهم، مبتکرانه و متفکرانه و دوراندیشانه گام دوم در این راستا تهیه و ابلاغ گردیده است. امروز این قدرت نظام سازی رهبری معظم انقلاب تحسین دوست و دشمن را برانگیخته و دقیقاً مثل زمان امام دیگر بزرگی نمانده که در قبال عظمت و کاردانی ایشان سر تسلیم فرود نیاورد.
۷. جامعیت و ورود کارشناسانه به مسائل
از ویژگیهای این رهبر فرزانه جامعیت ایشان در امور مربوط به رهبری یک ملت و جامعه است. او با جوانها، جوان است با شعرا به زبان شعر سخن میگوید، با ادیبان، ادبی و با هنرمندان، هنرمندانه، با قاریان قرآن، قرآنی، با مداحان و مرثیه سرایان، با لطافت و احساس و با متخصصان فنون مختلف عالمانه و کارشناسی شده سخن میگوید و با مدیریت مثال زدنی توانسته از هر قشر و گروهی جبههای متشکل در راستای اهداف انقلاب تأسیس نماید و آنجا که وظیفه دیگران است که متخصصانه ورود کنند، در قبال آرای آنان تمکین کرده و ترتیب عملی میدهد. با مجتهدان و عالمان دینی، سیاستمداران کشوری و بین المللی به گونهای عالمانه و مسلط سخن میگوید که حظ میبرند و زانوی تواضع میزنند و ناخودآگاه به کرنش مینشینند.
با مراجع عظام تقلید بسیار دوستانه و محترمانه ارتباط دارد و همچنان مشاوره و دیدارهای خصوصی خود را با آنان حفظ نموده است. نظرات کارشناسانهای که در امور حوزه و دانشگاه داده هر جا اجرا شده ثمرات آن آشکار شده و موجب تحرک بیشتر این مراکز در راستای اهداف بلند انقلاب گردید است.
۸. استکبار ستیزی قدرتمندانه
استکبار و در رأس آن امریکا از ابتدا سر سازگاری با انقلاب مردمی ایران نداشت و سنگینترین سناریوها را علیه آن اجرا کرده و میکند. امام هم که از ابتدا اینها را خوب شناخته بود، فرمود: امریکا ام الفساد قرن است، هر چه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید.
در بین سیاستمداران جهان کسی را جز آیت الله خامنه ای نمیشناسیم که در عمر سیاسی خود ده دوره با شش رئیس جمهور امریکا، دونالد ریگان (یک دوره)، بوش پدر (دو دوره)، بیل کلینتون (دو دوره)، بوش پسر (دو دوره)، باراک اوباما (دو دوره) و اخیراً ترامپ، پنجه در پنجه افکند و تماماً از صحنه کارزار پیروزمندانه بیرون آید و امروز مکرر در مکرر سخن از افول سیاست لیبرال دمکراسی آمریکا بزند و به طور قطعی ادعا کند که افول تدریجی آمریکا آغاز شده و لب گودال سقوط است. خود آنان در توصیف ایشان گفتهاند سیاستها و نقشههای پیچیده ما با یک سخنرانی ایشان نابود میشود.
در هر صورت این نگاهی بسیار مختصر و نمی از یم بود و شمردن یکایک آنان نیازمند تدوین چند مجلد کتاب است. در یک جمله باید گفت خامنه ای امتداد شکوهمند خمینی است.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=16979
نظرات