به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، ورود حضرت معصومه به قم باعث برکات فراوانی گردید و به یمن وجود بارگاه ایشان در قم، امروزه قم از بزرگ ترین مراکز علمیو با شکوه ترین حوزههای علمیه جهان میباشد. اهمیت زیارت ایشان، علما و دانشمندان فراوانى را به سوى این شهر جذب و برکات فراوانى را نصیب قم کرد، که مهم ترین آنها گسترش مراکز علمى بود و نقش بسزایى در تحکیم و گسترش حوزه علمیّه و رفت و آمد و ارتباط علما و راویان و شاگردان برجسته امامان(علیهم السلام) داشت. ورود ایشان به قم، و مرقد مطهر او، و سپس ورود امامزادگان و راویان احادیث و دانشمندان کوفه و دیگر شهرها به قم، موجب تحوّلات تازه و مؤثّرى در استحکام و گسترش تشیّع گردید.(۱)
هم اینک حرم مطهر آن بانوى سرفراز کانون علم و عمل و مرکز نور و هدایت به صور گوناگون است: تدریس، تدرّس، مباحثه، مناجات، دعا، اذان، نماز جماعت، اقامه عزا و سوگوارى عزیزان خدا، مراسم جشن و سرور در اعیاد مذهبى، سخنرانى هاى سودمند مذهبى، ارشاد، وعظ و خطابه، قرائت قرآن کریم، ذکر مصیبت امام حسین(علیه السّلام)، مدیحه و مرثیه سرائى خاندان عصمت، نشر معارف اهل بیت، آشنایى ملل مسمان جهان با یکدیگر و دهها عناوین افتخارآمیز دیگر از فیوضات این کانون فیض لاینقطع و گسترده الهى است.((۲)
جمله ای درباره قم در روایات معصومین(ع) هست که درباره کمتر جایی و شاید هم درباره هیچ مکانی وارد نشده باشد. آن جمله این است که: «زمانی فرا میرسد که از قم علم و دانش به تمام دنیا صادر میشود». در نهایت این جمله، این عبارت وجود دارد که: «حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَال»(۳)؛ (حتی دخترانی که در حجلهها هستند). این اتمام حجت عمومیبسیار عمومیاست و ما میبینیم که امروزه در پرتوی حضرت فاطمه معصومه(ع)، حوزه علمیّه تأسیس شد و در پرتو این حوزه علمیه علم از اینجا به مناطق مختلف جهان منتشر گردید.
جایگاه دختران در اسلام
در سال ۱۳۸۵هـ ش، شورای عالی انقلاب فرهنگی، براساس پیشنهاد فرهنگسرای دختران، روز تولد حضرت معصومه(سلام الله علیها) را به عنوان «روز ملی دختران» تصویب و اعلام نمود. لزوم توجه اهمیت نمادین به این روز جهت تلاش هرچه بیشتر برای اصلاح امور و روندهای اجتماعی مربوط به دختران ما را بر آن میدارد که نگاهی بسیار اجمالی به دیدگاه دین مبین اسلام درباره دختران داشته باشیم.
اعراب قبل از اسلام دختران خود را زنده به گور مى کردند و حتی در آن زمان وجدان این گونه اشخاص از این جنایت ننگین ممانعت نمى کرد.(۴) لذا در آن زمان کمتر کسى بود که پدرى را که تازه دختر معصومش را زنده زیر خاک کرده ملامت کند. زیرا تولد دختر را ننگ مى پنداشتند و عجیب اینکه حتى قوانین طبیعى را در این زمینه نادیده گرفته و مى گفتند: «بچه هاى دختران ما فرزندان ما نیستند، فرزندان ما تنها بچههاى پسران ما مى باشند».(۵) از این رو هر پدرى با انجام چنین عمل ننگینى حس مى کرد که وظیفه وجدانى خود را به نحو اکمل انجام داده است، بنابراین وجدان شاد و آرامى داشت.((۶)
لیکن با ظهور اسلام، مبارزه با خرافه در ابعاد مختلفش به ویژه در مبارزه با ننگ پنداری تولد فرزند دختر به اوج خود رسید(۷) زیرا اسلام براى احیاى ارزشهاى انسانى و الهى گام به میدان گذارده بود، و سخت با این تفکر جاهلى به مبارزه برخاست و از طریق موعظه و اندرز و آموزشهاى فرهنگى، و براى احیاى شخصیت از دست رفته زن، قیام کرد.(۸) هم چنین از طریق وضع قوانین به نفع زنان و شرکت دادن آنها در مسائل مختلف و سرانجام از طریق شدت عمل در مقابل کسانى که حاضر نبودند در برابر این حقایق تسلیم شوند(۹) از زنان تبعیض زدایی کرد.
تولد دختر در احادیث اسلامى به عنوان گشوده شدن ناودانى از رحمت خدا به خانواده معرفى گردید(۱۰) و خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن قدر به دخترش بانوى اسلام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) احترام مى گذاشت که مردم تعجب مى کردند. مثلا آن حضرت با تمام مقامى که داشت، دست دخترش را مى بوسید.(۱۱) پیامبر(ص) با این عمل مى خواست حقیقتى را نیز به مردم تفهیم کند و دیدگاه اسلام را در زمینه دیگرى روشن سازد و در فضای جهل زده جامعه عربی آن روز، انقلاب فکرى و فرهنگى بیافریند و بگوید: دختر، موجودى نیست که باید زنده به گور شود، ببینید من دست دخترم را مى بوسم، او را بر جاى خود مى نشانم و این همه عظمت و احترام براى او قائلم. دختر انسانى است همچون سایر انسانها، نعمتى است از نعمتهاى پروردگار، موهبتى است الهى. دختر نیز مى تواند مانند پسر مدارج کمال را طى کند و به حریم قرب خدا راه یابد. پیامبر(ص) به این ترتیب شخصیت در هم شکسته زن را در آن محیط تاریک احیا فرمود.((۱۲)
در حدیثى مى خوانیم که به پیامبر(صلی الله علیه و آله) خبر دادند خدا به او دخترى داده است ناگهان نگاه به صورت یارانش کرد دید آثار ناخشنودى در آنها نمایان گشت – گویى هنوز رسوبات افکار جاهلى از مغز آنها بر چیده نشده – پیامبر(ص) فوراً فرمود: «این چه حالتى است در شما مى بینم؟! خداوند گلى به من داده آن را مى بویم، و اگر غم روزى او را مى خورید، روزی اش با خدا است».(۱۳)
در حدیث دیگرى از پیامبر(صلی الله علیه و آله) مى خوانیم که فرمود: «چه فرزند خوبى است دختر! هم پر محبت است، هم کمک کار، هم مونس است و هم پاک و پاک کننده».(۱۴) در روایتی دیگر از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «کسى که بازار مى رود و تحفه اى براى خانواده خود مى خرد… هنگامى که مى خواهد تحفه را تقسیم کند نخست باید به دختر و بعد به پسران بدهد، چرا که هر کس دخترش را شاد و مسرور کند چنان است که گویى کسى از فرزندان اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده باشد.»(۱۴)
تجلیل اسلام از جایگاه دختران و تأکید بر لزوم توجه و محبت و اکرام آنان منحصر به این موارد نیست و آن قدر توصیه پربسامدی است که در منابع روایی شیعه بخشهای جداگانه ای را به خود اختصاص داده است.((۱۵)
این روایات آن قدر فراوان اند که حتی ارائه فهرستی اجمالی از آنها در امکان این وجیزه مختصر نیست اما شاید بتوان به برخی از مهم ترین و مشهورترین آنها اشاره کرد. در ادامه بیانات نبوی گذشته، در حدیث دیگری از آن حضرت میخوانیم که: «هر خانه ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی اش میشود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمیگردد، در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یک سال نوشته میشود».(۱۶) نیز از حضرت شان روایت شده که فرمود: «هر کس سرپرستی دو یا سه دختر را داشته باشد، با من در بهشت خواهد بود.»(۱۷)
از امام صادق(علیه السلام) نیز درباره دختران نقل شده که فرمود: «پسران نعمتند و دختران حسنه و نیکی، و خداوند از نعمتها میپرسد، ولی بر نیکیها پاداش میدهد».(۱۸) در جایی دیگر از همان امام درباره پاداش اخروی سرپرستی دختران روایت شده که فرمود: «آن که سرپرستی دو دختر را عهده دار شود، این کار او را از آتش و عذاب باز خواهد داشت.(۱۹) امام رضا(علیه السلام) نیز در بیانی مشابه این نوید را داده اند که: «خداوند بر دختران مهربان تر از پسران است و هر کسی بانویی از محارم خود را شاد کند، روز قیامت از سوی خداوند شاد میگردد.»(۲۰)
توجه اسلام به علم آموزی و رشد معنوی دختران
قبل از ظهور اسلام در محیط حجاز علم آموزی وجود نداشت و تعداد کسانى که فقط سواد خواندن و نوشتن داشتند در تمام مکه در مردان از ۱۷ نفر تجاوز نمى کرد، و مى گویند از زنان نیز تنها یک نفر بود که خواندن و نوشتن مى دانست.(۲۱)
لیکن اسلام درباره تحصیل علم و دانش بیش از آنکه متصوّر است، توصیه نموده و براى پى ریزى فرهنگ اساسى، تحصیل علم را یک فریضه عمومى اعلام کرده پیامبر(ص) فرمود: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِم»(۲۲)؛ (تحصیلِ دانش بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است). در این حدیث علم بدون قید و شرط ذکر شده و شامل تمام رشتههاى علمى است و هیچ استثنایى از لحاظ زن و مرد هم ندارد زیرا «مسلم» جنس است و همه افراد مسلمان را شامل است. آن حضرت در حدیثی دیگر فرموده: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنِ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْدِ»(۲۳)؛ (ز گهواره تا گور دانش بجوى). مسلمانان باید در تمام دوران عمر خود تحصیل علم کنند یعنى تحصیل علم فصل و زمان و جنسیت معینى ندارد.(۲۴) لذا روایات و متون تاریخى نشان میدهد اسلام و پیامبر(صلی الله علیه وآله) طرفدار علم و دانش و نوشتن بود و طلب دانش را بر هر مرد و زن لازم شمرده اند.(۲۵)
اختلاف دامنه دارى که بین نیروهاى جسمى و روحى زن و مرد وجود دارد مانع از آن نخواهد بود که از نظر مقامات معنوى و دانش و تقوى گروهى از زنان از بسیارى از مردان پیشرفته تر باشند.(۲۶) این گونه است که در«علم رجال» اسلامى، به بخش خاصى مربوط به زنان دانشمندى که در صف روات و فقهاء بودند برخورد مى کنیم که از آنها بعنوان شخصیتهایى فراموش ناشدنى یاد کرده است.(۲۷) در این بین حضرت معصومه(سلام الله علیها) – همان گونه که بیان شد – از مقام و جایگاه بالایی از جمله در عرصه علمیبهره مند بودند.
سخن آخر:
دختران باید درس بخوانند و علوم روز را بدانند؛ به موازات این امر معلمانی از خودشان پرورش یابند و در قسمتهای مختلف فعال باشند(۲۸)، به بالاترین مراحل رشد و کمال روحی و اجتماعی دست یابند و با مواظبت از افتادن در دام نقشههایی که میخواهد آنها را به امور بی ارزش مشغول نگه دارد، از خدمت به جامعه خویش غافل نشوند و مسئولین و قانون گذراران نیز باید چنین زمینه ای را در عرصههای مختلف برای شان تسهیل کنند و همه امکانات مادی و معنوی و آموزشی را صرف پرورش آنها به عنوان آینده سازان کشور فراهم نمایند. دختران امروز، مادران نسل فردای این سرزمین اند و عمیق ترین تأثیر را در تربیت و رشد بالنده – یا خدای ناکرده، ناامید کننده – آنها دارند.
در دنیای امروز که فرهنگ منحط جهان مادی، زنان و دختران را به عنوان ابزاری برای هوسهای خود و تبلیغ کالاهای شان میخواهد(۲۹) شایسته است دختران با نگهبانی از مرزهای عفاف و خودسازى و تهذیب نفس از سیرۀ حضرت معصومه(سلام الله علیها)، آن اسوه معنویّت و زهد و ایمان و پارسایى و عمل صالح و بى اعتنایى به زرق و برق و تجملات دنیا، تأسّی کنند تا به اهداف متعالی نائل گردند.(۳۱)
انتهای پیام/
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیتالله مکارم شیرازی
پی نوشت:
۱ – همراه زائران قم و جمکران، همان، ص۴۰ و ۲۶.
۲ – بانوی ملکوت، کریمیجهرمی، علی، انتشارات بوستان کتاب، قم، ۱۳۹۳هـ ش، چاپ اول، ص ۳۶.
۳ – بحار الانوار، همان، ج ۵۷، ص ۲۱۳.
۴ – زهرا(ع) برترین بانوى جهان، مکارم شیرازی، ناصر، نشر آیت الله مکارم شیرازی، قم، چاپ اول، بی تا، ص ۱۲.
۵ – همان.
۶ – رهبران بزرگ، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۷۳ هـ ش، چاپ اول، ص ۹۹.
۷ – برگزیده تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، محقق: على بابایى، احمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۸۲هـ ش، چاپ سیزدهم، ج ۲، ص ۵۷۶.
۸ – زهرا(ع) برترین بانوى جهان، همان.
۹ – همان.
۱۰ – تفسیر نمونه، همان، ج ۱۱، ص ۲۷۵.
۱۱ – همان.
۱۲ – زهرا(ع) برترین بانوى جهان، همان، ص ۲۸.
۱۳ – من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳هـ ق، چاپ دوم، ج ۳، ص ۴۸۱.
۱۴ – الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۷هـ ق، چاپ چهارم، ج ۶، ص ۵.
۱۵ – الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على، نشر کتابچى، تهران، ۱۳۷۶ هـ ش، چاپ ششم، ص ۵۷۷.
۱۶ – برای مثال ن.ک: الکافی، «باب فضل البنات». (الکافی، همان، ج ۶، ص ۴). و ن.ک: وسائل الشیعه، «باب استحباب طلب البنات و اکرامهن». (وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۴۰۹ هـ ق، چاپ اول، ج ۲۱، ص ۳۶۱). و ن.ک: همان، «باب زیاده الرقه علی البنات و الشفقه علیهن اکثر من الصبیان». (همان، ص ۳۶۷ و…).
۱۷ – مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسین بن محمد تقى، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۴۰۸ هـ ق، چاپ اول، ج ۱۵، ص ۱۱۶.
۱۸ – همان، ص ۱۱۵.
۱۹ – الکافی، همان، ج ۶، ص ۵.
۲۰ – من لا یحضره الفقیه، همان، ج ۳، ص ۴۸۲.
۲۱ – الکافی، همان، ج ۶، ص ۵.
۲۲ – ن.ک: تفسیر نمونه، همان، ج ۱۶، ص ۳۰۶.
۲۳ – الکافى، همان، ج ۱، ص ۳۰.
۲۴ – نهج الفصاحه، پاینده، ابو القاسم، دنیاى دانش، تهران، ۱۳۸۲ هـ ش، چاپ چهارم، ص ۲۱۸.
۲۵ – جلوه حق بحثى پیرامون( صوفیگرى) در گذشته و حال، مکارم شیرازی، انتشارات نسل جوان، قم، ۱۳۸۴ هـ ش، چاپ سوم، ص ۵۷.
۲۶ – پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مکارم شیرازى، ناصر، سبحانی، جعفر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ هـ ش، چاپ اول، ص ۱۲۵.
۲۷ – برگزیده تفسیر نمونه، همان، ج ۱، ص ۲۰۶.
۲۸ – تفسیر نمونه، همان، ج ۱۷، ص ۳۱۴.
۲۹ – بیانات حضرت آیت الله العظمیمکارم شیرازی، ۳۰/۸/۱۳۸۹.
۳۰ – بیانات حضرت آیتالله العظمیمکارمشیرازی، تقسیر قرآن کریم، شبستان امام خمینی(ره)، حرم مطهر حضرت معصومه(س)، ۸/۵/۱۳۹۲.
۳۱ – کلیات مفاتیح نوین، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۹۰ هـ ش، چاپ بیست و نهم، ص۸۳۷.
https://ihkn.ir/?p=23539
نظرات