به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ دومین نشست از سلسله نشست های علمی در خصوص «توصیههای سیاستی در جهت تحقق تحول در علوم انسانی» به همت پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامهطباطبائی، ۲۲ فروردین ماه سال جاری در بستر مجازی برگزار شد.
دکتر عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر اردشیر انتظاری، رئیس دانشکده علوم اجتماعی و دکتر کامران شیوندی، مدیر دفتر نظارت و ارزیابی دانشگاه سخنرانان این نشست علمی بودند و دکتر ابوالفضل فاتحی دهاقانی، رئیس پژوهشکده تحول در علوم انسانی دبیری این نشست را برعهده داشت.
ابتدا دکتر فاتحی دهاقانی به عنوان دبیر این نشست علمی با اشاره به اینکه تحول در علوم انسانی ابعاد مختلفی همچون مباحث نظری و محتوایی، سیاستگذاری، برنامه ریزی های کلان و راهبردی، مدیریتی، آموزشی و پژوهشی دارد، گفت: دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان تنها دانشگاه تخصصی علوم انسانی کشور، برای ورود به موضوع تحول در علوم انسانی مسئولیت بیشتری نسبت به سایر دانشگاه ها دارد و به همین دلیل پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع ۱۴ نشست تا پایان خردادماه ۱۴۰۱ با محوریت توصیه های سیاستی در جهت راهبردها و راهکارها و شیوه های تحقق تحول در علوم انسانی پیشبینی کرده است.
وی هدف از برگزاری این نشست ها را استفاده از تجربه علمی و عملی استادان و صاحب نظران علوم انسانی از دانشگاه های کشور عنوان کرد و افزود: مجموع نظراتی که استادان محترم در این سلسله نشست ها ارائه می کنند، دستمایه علمی و پشتوانه ای قابل اطمینان برای ورود عالمانه در این عرصه مهم است.
رئیس پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی با ضروری دانستن برگزاری نشست هایی در باره چیستی تحول در علوم انسانی و مباحث محتوایی و نظری آن تاکید کرد: رویکرد این پژوهشکده در نشست های پیش رو استفاده از پیشنهادت و توصیه های سیاستی اساتید با تجربه در خصوص چگونگی تحقق تحول علوم انسانی است که حاصل تجارب زیسته علمی و اجرایی آنان است. ایشان افزودند لازمه تحول در علوم انسانی تحول و تغییر در ساختار های آموزشی، پژوهشی، مدیریتی و دیگر ارکان نظام آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها و وزارتخانه متبوع است.
اولین سخنران علمی نشست دکتر انتظاری در سخنان خود با موضوع راهبردها و برنامه های تحول، گفت: از ابتدای انقلاب موضوع تحول در علوم انسانی در دستور کار قرار داشته و در دوره های مختلف با فراز و نشیب های بسیاری مطرح شده است ولی بعد از گذشت چندین سال اقدامات و نتایج آن رضایت بخش نبوده است. چرا که موضوع تحول در علوم انسانی یک فرایند نظری صرف نیست که بتوان با نشست در دفتر کار آن را ایجاد کرد. تحول از خلال تعامل با مسائل و با متن جامعه ناشی می شود.
وی افزود: سازوکار و ساختارهای آموزشی و پژوهشی موجود دانشگاهها بیشتر خصلت مصرف دانش را که نوعا ترجمه ای است را اشاعه می دهد تا خصلت تولید دانش علوم انسانی و اجتماعی را و تا زمانی که ساختارهای دانشگاهی مصرفی باشند هیچ تحولی اتفاق نمی افتد و تولید انجام نمی شود. اگر به صورت جدی به دنبال تحول در علوم انسانی و اجتماعی هستیم باید در ساختار، آیین نامه ها و مقررات تغییر ایجاد کنیم. به طور مثال در قوانین ارتقاء دانشگاه تعداد مقاله های استادان مهم است چرا که ساختار دانشگاه ها به دنبال تحول و تولید نیست. استادان می توانند در طول یک سال سه الی چهار مقاله مصرفی بنویسند ولی برای نوشتن یک مقاله تولیدی به زمان بیشتری نیاز است. پس تا زمانی که در ساختار دانشگاه تحول رخ ندهد، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که در فعالیتهای استادان و دانشجویان تحول و تولید اتفاق افتد.
آقای دکتر انتظاری ادامه داد: شرایط ما یک شرایط دانشگاه تولیدی نیست ولی به دنبال تحول هستیم. دانشگاه های ما دانشگاه سکولار هستند. سکولار معانی مختلفی دارد و من اینجا آن را به معنای تفکیکی در نظر میگیرم، یعنی ساحت دانش از ساحت اجرا جدا است. وقتی دانشگاه سکولار میشود به رانت خواری ها، بدبختی ها، فلاکت ها و سایر مسائلی که در جامعه وجود دارد توجه نمیکند. دانشگاه سکولار باید تبدیل به دانشگاه مسئول شود و خود را در مقام و موقعیت آمر به معروف و ناهی از منکر بداند و به دانشگاه تولیدی تبدیل شود. او افزود: نخست باید موانع ساختاری را از میان برداریم و بعد به فکر تحول باشیم.
لازمه تبدیل حرف ها از شعار به شعور، شناخت موانع ساختاری است
وی با بیان اینکه معرفت از خلال مبارزه و جهاد علمی به دست می آید، گفت: منظور از مبارزه، مبارزه و جهاد علمی دانشگاه در مواجهه با آسیب ها و مسائل اجتماعی است که در جامعه وجود دارد. از خلال این نوع مبارزه و این نوع جهاد علمی است که معرفت جدید در دانش های علوم انسانی و اجتماعی تولید می شود. بنابراین دانشگاهِ با ورود جهادگونه علمی و پژوهشی است که میتواند معرفت تولید کند و تحول ایجاد کند. در دانشگاه بوروکراتیزه شده نمی توان از مشکلات و مسائل جامعه و دولت صحبت کرد. لازمه تبدیل حرف ها از شعار به شعور، شناخت موانع ساختاری است. با شناخت درست موانع می توانیم آنها را رفع کنیم و تحول را رقم بزنیم. نباید از رادیکال بودن بترسیم، باید روحیه جهادی، انقلابی و تحول گرا داشته باشیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم.
دکتر انتظاری با اشاره به ضرورت تعمیق دانش اجتماعی و درگیر شدن با مسائل جامعه به عنوان عناصر اصلی در تحول، افزود: یکی از ارکان مورد نیاز برای تحول که در سیره نبوی و منابع دینی نیز وجود دارد تعمیق دانش اجتماعی است. قبل از اسلام، انسان یک موجود ذاتی انگاشته می شد. بنابراین وقتی اندیشه ذات گرا باشد انسان موجودی متغیر محسوب نمی شود. وقتی انسان موجودی متغیر نباشد، در نتیجه انسان موضوعی برای شناسایی نخواهد بود. از اسلام به بعد انسان تبدیل به موجود متغیر میشود و این نقطه عطفی برای شکلگیری اندیشه اجتماعی است.
وی ادامه داد: فیلسوفان، عالمان و استادان مختلف ایرانی و غیر ایرانی بسیاری داریم که به ابعاد انسان به عنوان موجود متغیر پرداخته اند. عرفای ما که اندیشههای بسیار عمیق و اصیلی در رابطه با انسان دارند و موضوع متغیر بودن انسان در اندیشه آنها عمیق است کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. ما نیاز به تعمیق اندیشه های خود نسبت به قدما و اندیشمندان مسلمان داریم و به موازات این تعمیق اندیشه های انسانی و اجتماعی به بررسی و نقد نظریه های غربی نیز نیاز داریم.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان سخنان خود گفت: رکن دیگر تحول درگیر شدن با مسائل جامعه است. دانشگاه باید بتواند در میدان اجتماعی و حل مسائل آن چه را که آموخته به کار گیرد و در جریان مبارزه با مسائل جامعه، تولید معرفت کند. اگر این ارکان به صورت منسجم و هدفمند در کنار یکدیگر دیده شود ، تحول در علوم انسانی ایجاد می شود.
ظرفیت دانشگاه علامه طباطبائی برای تحقق تحول در علوم انسانی یک ظرفیت متمایز و منحصر به فرد است
در بخش دیگری از این نشست دکتر معتمدی با بیان این که تحول درعلوم انسانی یکی از اهداف راهبردی دانشگاه علامه طباطبائی است، افزود: به دنبال تحقق این امر هستیم. رویکرد کلی برنامه راهبردی تحول این است که همهی دانشکده ها، گروه های آموزشی و استادان در راستای برنامه های دیگر خود، موضوع تحول در علوم انسانی را به صورت جدی مورد توجه قرار دهند و پیشنهادهای خود را برای پرداختن به این موضوع به ما دهند. برنامه راهبردی دانشکده ها و گروه های آموزشی در شرف نهایی شدن است. ما در هفته های اخیر جلسات و نشست هایی را با مدیران دانشکده ها برگزار کردیم تا بتوانیم این برنامه را نهایی کنیم و به خوبی مورد توجه گروه های مختلف در سال جاری قرار گرفته و در سال های بعد نیز با انگیزه بیشتر و عمق بیشتر برنامه راهبردی شکل خواهد گرفت و در آن مسیر حرکت خواهیم کرد.
وی عنوان کرد: انتظارم از سخنرانان و شرکت کنندگان در این مجموعه نشست ها این است که به ما بگویند، با چه شرایطی و با چه اقدامات و مقدماتی می توانیم گام به گام به تحول نزدیک شویم. تحول در علوم انسانی باید تبدیل به گفتمان متداول علمی در فضای دانشگاه شود. هر چند دستگاه ها و مجوعه ها و مؤسسات دیگر نیز مسئولیت تحقق این تحول را برعهده دارند اما به نظر می رسد ظرفیت دانشگاه علامه طباطبائی یک ظرفیت متمایز و منحصر به فرد در بین نهادهای دیگر است. به ویژه وقتی این ظرفیت با حمایت استادان دانشگاه همراه می شود و استادان به ما می گویند که در این جهت چه گام هایی را می خواهند بردارند. امیدوارم به زودی بتوانیم از دستاوردهای این مجموعه نشست ها در تحقق تحول علوم انسانی استفاده کنیم.
هدف از روان شناسی تحول دینداری کمک به افراد برای دستیابی به شخصیت توحیدی است
دکتر کامران شیوندی به عنوان آخرین سخنران این نشست علمی در خصوص توصیه های سیاستی در روان شناسی تحول دینداری سخن گفت و اظهار کرد: روانشناسی تحول دینداری، یک حوزه مطالعاتی زیر شاخه روانشناسی دین است و در پاسخ به این سوال اساسی که دینداری از کودکی تا بزرگسالی چه تحولاتی پیدا میکند، شکل گرفته است. اینکه درک و فهم انسان از مفاهیمی مثل ایمان، دعا، نبوت، انگیزه و داوری دینی، احساس مسئولیت، کتاب مقدس و … چگونه متحول می شود و در ذهن انسان، رابطه باورهای دینی در افرادی که پدر و مادر دیندار دارند با افرادی که پدر و مادر بی دین دارند چگونه شکل میگیرد.
وی تصریح کرد: در روانشناسی تحول دینداری نیاز به روش فهم دینی است که این روش مقدم بر روش تجربی است و افراد تا آن را متوجه نشوند، نمی توانند به این حوزه وارد شوند. بر خلاف روانشناسی مرسوم، زبان، مفاهیم و اصطلاحات در روانشناسی تحول دینداری از جنس دینی و با فرهنگ و تمدن اسلامی سازگار هستند. ما یافته هایی را در روان شناسی تحول دینداری به دست می آوریم که نحوه به کارگیری این یافته ها ممکن است متفاوت از روان شناسی مرسوم باشد. در روان شناسی تحول دینداری دامنه بررسی ما عمق بیشتری پیدا میکند و هدف آن کمک به افراد برای دستیابی به شخصیت توحیدی است.
او در این نشست ضرورت برگزاری نشست های تخصصی استادان رشته روان شناسی و روانشناسی تربیتی با استادان حوزه های علمیه، آگاهی بخشی عمومی نسبت به روان شناسی تحول شناختی در انسان برای عموم مردم به خصوص مربیان، والدین، استادان رشته های مختلف، به ویژه رشته های مرتبط که در عرصه آموزش و پرورش به معنای عام فعالیت می کنند، ضرورت برگزاری کرسی ها و جلسات نقد نظریه های غربی، ارائه راهکار های تربیتی به مسئولین سیاست گذار و تصمیم گیر کلان کشور در حوزه های تربیتی و حمایت از تألیف کتب درسی در رشته روانشناسی تحول دینداری به صورت مشترک در حوزه و دانشگاه را به عنوان توصیه های سیاستی روان شناسی تحول دینداری مطرح کرد و گفت: این توصیه ها می توانند در جهت تحول در علوم انسانی بسیار تاثیرگذار باشند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=27798
نظرات