به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ ایمان زاغیان پژوهشگر حوزه خانواده در یادداشتی نوشت:
یکی از مسائل بزرگ در تاریخ بشریت این بوده است که همواره زن جایگاه حقیقی خود را نشناخته است. البته پیشامدهایی که در چرخش روزگار به وجود آمده بر این امر مؤثر بوده و آن را تحت الشعاع خود قرار داده است که البته در این نوشتار بنای بررسی مسائل تاریخی و اجتماعی و سیاسی که بر بشر گذشته را نداریم و محتوای این بحث، موضوعی مربوط به زمان حال و گفتمانی فردی از منظر روانشناختی است.
شناخت خود
زن در ادبیات دینی ما به عنوان موجودی دارای فطانت است. شهید مطهری (ره) چنین بیان میکند که مرد دارای سلطهی ظاهری است و زن دارای سلطه باطنی. مرد خواهان جسم زن است و زن بر قلب مرد حکومت میکند. بنابراین منظور از فطانت این است که زن دارای یک هوشمندی ظرافتمندانهای است که میتواند منجر به شکوفایی خود و خانواده بشود و از بلیات روزگار خود و خانواده را در امان بدارد.
ظرف تحقق چنین اتفاقی تأسی به سبک مادری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میباشد. (رک به مقاله الگوی نقشهای مراقبتی زن در نظام خانواده بر اساس شخصیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و مقاله بررسی نقش مادری در آموزههای فاطمی (سلام الله علیها) مبتنی بر نظریه شکوفایی) ۱
نقش مادری و اهمیت آن
مادری یک نقش محوری در جهان خلقت است. به طوری که اگر بتوان روح مادری را در پیکره جهان دمید دیگر هیچ کس حاضر نیست به خاطر منافع خود منافع دیگری را پایمال نماید و جهان آکنده از مهربانی و محبت میشود. از طرفی مظهر تمام و کمال مادری را میتوان در آیینه شخصیت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نظاره نمود. مسئلهای که در جهان امروز وجود دارد این است که زنان این جایگاه بزرگ و این استعداد فوقالعاده را در درون خود نمیشناسند و یا اینکه ارج نمینهند. به همین دلیل مشاهده میشود که از عدم احساس مفید بودن برای جامعه احساس سرخوردگی و ناامیدی میکنند و از طرفی تمایل کمتری به ازدواج و فرزندآوری از خود بروز میدهند.
این در حالی است که توجه نمیشود نقش مادری یعنی ایستادن در جایگاه ساختن انسانها و هیچ موقعیتی در هیچ کجا چنین قابلیتی ندارد که در جایگاه ساختن انسان قرار گیرد. این ساختن یک ساختن بسیار ریشهدار است که تنها یک مادر میتواند در این جایگاه چنین نقشی ایفا نماید. بنابراین مادری مهمترین و مؤثرترین نقشی است که در عالم خلقت وجود دارد و هیچ جایگاهی با آن قابل قیاس نیست.
عواقب بیتوجهی به نقش مادری
در طرف دیگر وقتی که نقش مادری مورد بیتوجهی قرار میگیرد انگیزهی تشکیل خانواده و ازدواج نیز مخدوش میشود. به گونهای که دیگر ایفای نقش مادری جذابیت ندارد و زمینه برای گرایش به سمت عشقهای ناپایدار و بیحاصل بیرون از خانه و خانواده فراهم میشود و حتی اگر قصد ازدواج هم وجود داشته باشد هدف آوردن فرزند نیست و گاهی سعی میشود با آوردن حیوان جای مهرورزی به فرزند پر شود. زمانی که چنین اتفاقی جریان یابد خانواده دچار نقیصهای جدی شده است.
مشکلی که امروزه وجود دارد این است که فرزنددوستی و فرزندخواهی کمارج و فرومنزلت شده است. افراد تصور میکنند آوردن فرزند و خدمت به او در جهت رشد و تربیت کردنش، کار ارزشمندی نیست. در عوض سعی میکنند به اموری بپردازند که به زعم خود ارزشمندترند. مانند کسب درآمد و شاغل شدن. هر چند شغل و کسب درآمد در ذات خود نامطلوب نیست و در جایگاه خود ارزشمند نیز هست اما مسئلهای که وجود دارد تغییر یافتن اولویتهاست. گاهی یک اولویت بالا فدای اولویت پایینتر میگردد که در مورد مسئله فرزند و توجه به نقش مادری چنین اتفاقی رقم میخورد.
پیامدها
پیامدهای مختلفی در این زمینه وجود دارد که برای زنان اتفاق میافتد. اولاً زنی که ازدواج نکرده یا صاحب فرزند نشده پس از مدتی که سن و سالی از وی گذشت و توانست در صورت ایدهال به تمامی آرزوهای شغلی و تحصیلی خود دست یابد نگاه به زندگی فردی خود میکند و فرزندی در آن نمیبیند. نداشتن فرزند احساس ثمره داشتن و ارزشمند بودن را از انسان سلب میکند. از طرفی دیگر مادری که خود صاحب فرزند است به دلیل این که به جایگاه و ارزش کاری که انجام میدهد واقف نیست باعث میشود که احساس افسردگی، ناامیدی و ناکامی در خود پیدا کند. در نهایت در این میان لذت اصیلی وجود دارد که دارنده آن به آن توجه نمیکند و آن کس که ندارد در زمان مناسب بدان روی نمیآورد.
https://ihkn.ir/?p=37160
نظرات