به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از مدرسه تخصصی فقه نظام؛ آیت الله ابوالقاسم علیدوست در اولین جلسه از درس خارج «فقه امنیت» که در تاریخ ۱۳ خرداد ماه سال گذشته برگذار شد به تبیین واژه امنیت و فقه امنیت پرداخت. ایشان در این خصوص گفت: در خصوص امنیت گفته شده است، حالت فراغت از هر گونه تهدید یا حمله. اینکه انسان یا جامعه دغدغه حمله همسایه و دشمنان را نداشته باشد. همچنین معنای دومی نیز برای امنیت ذکر شده است؛ آمادگی برای هرگونه تهدید و حمله. به نظر میرسد معنای دقیق همان معنا نخست باشد؛ زیرا آمادگی زمینه فراغ بال را فراهم میکند. یک کشور در معرض تهدید، زمانی که خود را به سلاح مناسب تجهیز کند، امنیت پیدا میکند.
با بررسی آیات مشاهده میشود که قرآن کریم نیز همین معنا را بیان میکند؛ به عنوان نمونه خداوند میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»[۱]
خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند وعده مىدهد. قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد. همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده. پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل مىکند. آن چنانکه تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت. کسانى که پس از آن کافر شوند، فاسق هستند.
در این آیه حالت امن و امنیت در مقابل خوف قرار گرفته است. خوف به معنای عدم آمادگی و احساس عدم آمادگی است. با توجه به اینکه امنیت در مقابل خوف قرار دارد، یعنی قرار و اطمینان. اگر به ایمان، ایمان گفته میشود به این دلیل است که انسان نسبت به یک پدیده امنیت خاطر پیدا میکند.
قرآن کریم در آیه دیگری میفرماید: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَهً کانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون»[۲] خداوند براى آنان که کفران نعمت مىکنند، مثلى زده است. منطقه آبادى که امن، آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا مىرسید. به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به خاطر اعمالى که انجام مىدادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانید.
با توجه به مطالب بیان شده واضح است که امنیت، معنای خارج از عرف و لغت ندارد؛ از این رو در فقه امنیت به دنبال فقه و عملیات استنباط در خصوص امنیت و مسائل امنیت هستم. از جمله معانی که برای فقه گفته شده، گذارههایی است که فقیه بعد از عملیات استنباط به آن میرسد. ممکن است در بحث پیش رو این معنا را اراده کنیم؛ یعنی گذارهای فقهی مرتبط با امنیت.
بررسی عنوان فقه امنیت
این استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه به تشریح فقه امنیت پرداخت و در این خصوص بیان کرد: یک بار گفته میشود فقه امنیتی؛ یعنی فقیه با نگاه امنیتی شروع به استنباط احکام میکند. یعنی او یک نگاه نظام واره دارد و همه موضوعات فقه را با این رویکرد بررسی میکند.
مراد از نگاه امنیتی این است که اسلام به دنبال نظام و به حاکم شدن امنیت خاطر بر بازار، خانواده، طلاق و سیاسات بوده است. از این جهت کلمه «امنیتی»، صفت فقه محسوب میشود. فقیهی که با چنین رویکردی به استنباط میپردازد در موضوعاتی مانند زن، خانواده و … به نتایجی میرسد که در صورت نبود چنین رویکردی به آن نتایج نمیرسید. در مقابل فقه امنیتی، فقه با نگاه غیر امنیتی و سیستماتیک قرار دارد. در این نگاه فقیه در هر مسئلهای به صورت اتمیک استنباط میکند.
موضوع درس ما فقه امنیت است نه فقه امنیتی؛ یعنی یک حصهای از شئون انسانها داریم به نام امنیت. میخواهیم در فقه در خصوص مسائل این شأن، بحث کنیم. به عنوان نمونه جهاد و دفاع از بحثهایی است که در امنیت هر جامع مطرح میباشد. دفاع زمانی است که دشمن حمله میکند و جهاد زمانی است یک جامعه میخواهد حمله کند. مورد بحث در مباحث پیش رو، رویکرد نیست بلکه بحث متعلق است؛ از این جهت اضافه فقه با امنیت اضافه وصفی نیست بلکه اضافه است. یعنی همان گونه که میگوییم فقه صلاه، میگوییم فقه امنیت. اما در فقه امنیت موضوعات صلاه و زکات با نگاه خاصی مطرح میشود.
موضوعات فقه امنیت
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه در بخش پایانی سخنان خود به بیان چند موضوعی که در ذیل فقه امنیت از آنان بحث خواهد شد اشاره کرد و در این رابطه عنوان داشت: در فقه امنیت از تجسس بحث میشود. اینکه حاکمیت چه میزان میتواند از دولتهای دیگر و ملت خود جاسوسی کند؟ آیا برای حاکمیت اصل اولی جواز تجسس است یا عدم جواز.
بحث دیگر تولید سلاح های مختلف به ویژه سلاح کشتار جمعی میباشد. زمانی که یک فقیه از تولید، انباشت و فروش این گونه سلاحها صحبت میکند، در واقع از فقه امنیت صحبت می کند. از موضوعات دیگر امنیت میباشد.آیا ایجاد امنیت وظیفه حاکمیت است. امنیت حکم است یا تکلیف یا حق؟ اگر حکم و تکلیف است آیا تهیه مقدمات آن لازم است؟ در پیشگیری از جرم که امنیت جامعه نیز با آن گره خورده است، آیا حاکمیت حق پیشگیر را دارد یا این که حق سلب آزادی مردم را ندارد؟
حاکمیت برای امنیت جامعه اقدام به قانون گذاری در حوزه خصوصی افراد کرده است. حوزه اختیارات حاکمیت نسبت به مردم به اینکه در قانونگذاری چه میزان میتواند در حریم خصوصی آنها ورود پیدا کند، چه میزان است؟ مراد از امنیت جامعه این است که مردم اعتراض نکنند یا اینکه سرمایه گذارها امنیت لازم را برای سرمانه گذاری داشته باشند.
فقه امنیت یعنی فقهی که میخواهد این مسائل را بررسی کند. در واقع امنیت در مقام بیان متعلق فقه است. میان فقه امنیت و فقه امنیتی تفاوت زیادی وجود دارد. در مواقعی گفته میشود فقه حکومتی، یعنی فقهی که در خصوص مسائل حکومت و نظام صحبت میکند. در مواقعی نیز گفته میشود فقه حکومتی، یعنی در خصوص مسائل حکومت، نظام و اداره جامعه صحبت میکند. مراد ما از فقه امنیت، فقهی است که میخواهد راجع به امنیت و زیر مجموعه های آن بحث کند.
[۱] نور، آیه ۵۵
[۲] نحل، آیه ۱۱۲
https://ihkn.ir/?p=28770
نظرات