آقای دکتر لطفا بفرمایید که چه شد در این موضوع ورود کرده و به تحقیق و پژوهش پرداختید به عبارتی سرگذشتی کوتاه از کتاب علوم انسانی غربی و اسلامی برای ما بگوئید.
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: اعتقاد راسخ دارم که هر تغییری رویکرد یا تغییر رفتار در جنبه های فردی و اجتماعی نیازمند به نگرش سازی است. وقتی به این نتیجه میرسیم که نیازمند به تغییر هستیم حالا چه در حوزه فردی و چه در حوزه اجتماعی، این بدان معناست که وضعیت موجود مطلوب نیست.
از سوی دیگر وضعیت موجود نتیجه یک طرز تفکر و اندیشه بوده است و یک شبه بوجود نیامده است. بنابراین اگر قرار باشد تغییر و تحولی ایجاد شود باید در طرز تفکر و نوع نگاه و تلقی ما از امور، تغییری اتفاق بیفتد، تا این نگرش و نگاه عوض نشود هیچ اتفاقی خاصی نمی افتد.
به فرموده خداوند در سوره رعد: «إِنَّ اَللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد تا آنکه آنان آنچه را در وجودشان قرار دارد تغییر دهند. بی شک مهمترین چیز در وجود بشر که موجب تمایز انسان از حیوان میشود تفکر و اندیشه است از این رو تغییر زاویه نگاه و تغییر نگرش گام اساسی در ایجاد اصلاح و تغییر است.
تحول در زمینه علوم انسانی هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر در زمینه علوم انسانی اسلامی قرار باشد تحولی مبارک رقم بخورد نیاز به نگرش سازی دارد.
بر همین اساس این ایده به ذهنم رسید که موضوع پژوهش را به گونهای انتخاب کنم که نتیجهی آن بستر و زمینهای ایجاد کند برای تغییر نگرش جامعه علمی و نخبگانی کشور نسبت به مقوله اسلامی سازی علوم و ضرورت و اهمیت این کار.
پس در حقیقت تحقیق و پژوهش شما با هدف تغییر نگرش یا نگرش سازی صورت گرفته است درسته؟!
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: برای اینکه این تحقیق بتواند نگرش ساز باشد و از عهده رسالت و هدفی که در پی آن بودیم برآیید، فرایند پژوهش را در چند مرحله به فرجام رساندیم.
مرحله اول مطالعه تطبیقی مبانی و جهان بینی غربی و اسلامی بود، که این مبانی را از نگاه غرب و اسلام مقایسه کردیم و تفاوت مبانی اسلامی و غربی علوم را برای خواننده تبیین کردیم.
در مرحله بعدی به این پرسش مهم باید پاسخ می دادیم که بالفرض که این تفاوتها در مبانی را پذیرفتیم چه ربطی دارد به علوم ؟ چه تاثیری دارد در فرایند تولید علم؟
قسمت مهم و کاربردی این پژوهش در واقع پاسخ به این سوال است .که برای پاسخ به این سوال ما چند گام اساسی برداشتیم.
گام اول: اثبات این مطلب که ارزشهای و اعتقادات هر اندیشمندی در آثار علمی آن فرد آشکار و هویدا می شود زیرا اثر علمی هر شخصیتی پژواک آراء و افکار و اندیشههای اوست. نظر به اهمیت این بحث در بخش اول یک فصل را به این بحث اختصاص دادیم و همچنین در بخش دیگر، دو مبحث مهم از مباحث این بخش را به تبیین این مطلب اختصاص دادیم.
نتیجه این مراحل و گام ها چه شد؟
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: نتیجه این بحث ها این شد که علوم انسانی چه غربی و چه اسلامی ، هر دو متاثر از ارزش ها و ضد ارزش ها است منتهی تفاوت در این است که علوم انسانی غربی صرفا متاثر از ارزش ها و ضد ارزش های حیات حیوانی و طبیعی است اما علوم انسانی اسلامی علاوه بر ارزش های حیات حیوانی و طبیعی، برخوردار از ارزش ها و ضد ارزش های حیات طیبه یا حیات معنوی است که منشا آن برخورداری از آموزههای وحیانی است. و نظام فکری غرب از این موهبت الهی خود را محروم کرده است. بنابراین نمیتوان منکر تاثیر باورها و اعتقادات در تولید علم و دانش شد.
از گام اول سخن گفتید گام های بعدی چه بود؟
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: در گام دوم کار مهمی انجام گرفت و آن اینکه پیامدهای اختلاف مبانی اسلام و غرب را در علوم انسانی بحث کردیم در این بخش چهار تفاوت اساسی بین علوم انسانی غربی و اسلامی قایل شدیم با توجه به تفاوتهایی که در بخش مبانی برای آنها قائل شدیم.
برای اینکه به کلی گویی متهم نشویم در گام سوم آمدیم به صورت موردی و نمونه به سه شاخه از علوم انسانی ورود پیدا کردیم و اصول کلی این سه شاخه را _ سیاست، اقتصاد و اصول انگیزش _ در مکتب اسلام و غرب مقایسه کرده و با مطالعه تطبیقی به بیان تفاوتهای این علوم با نگاه غربی و اسلامی پرداختیم.
این فرایند مرحله به مرحله و گام به گام برای همان تغییر نگرش بود؟
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: یک فرایند منطقی را طی کردیم تا بتوانیم ضرورت و اهمیت پرداختن به علوم انسانی اسلامی را به صورت مستدل و گام به گام در معرض قضاوت مخاطبان قرار دهیم. در این فرایند که هدف آن تغییر نگرش مخاطب نسبت به علوم انسانی اسلامی است، بر چند محور تاکید شده است:
محور نخست: مبانی فکری و جهانبینی غربی با مبانی اندیشه اسلامی ناسازگار است.
محور دوم: این ناهمسانی در فرایند تولید علم تاثیرگذار میباشد. تولید علم با مبانی اسلامی نسبت به تولید علم با مبانی سکولار غربی متفاوت خواهد بود.
محور سوم: قرآن به عنوان کتاب هدایت به تمام نیازهای مادی و معنوی انسان توجه دارد. اصول و کلیات نظام سیاسی، فلسفی، حقوقی و اجتماعی و غیره در آن آمده است.
محور چهارم: این اصول قابل استنباط میباشد و با استنباط آن میتوان به حل مسائل علوم انسانی مختلف پرداخت. در نتیجه طرح تولید علوم انسانی اسلامی محقق خواهد شد.
برای تحقق تمدن اسلامی چه باید کرد؟
حجت الاسلام پیش قدم: اگر به دنبال تحقق تمدن اسلامی هستیم باید علوم انسانی اسلامی داشته باشیم و الا ایجاد تمدن نوین اسلامی بر مبانی سکولار تمدن غربی، کاریکاتوری طناز میشود.
در صورت ایجاد این تغییر نگرش، علم دینی و غیر دینی معنا و جایگاه واقعی خود را پیدا خواهد کرد. امیدواریم که حرکت و جنبش علمی در این راستا اتفاق بیفتد و منجر به خودکفایی و خود اتکایی در زمینه تولید علوم انسانی شود.
این پژوهش بر مبنای اندیشه های حضرت آقا بود؟
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: در بین این پژوهش اتفاق افتاد که به اندیشههای مقام معظم رهبری در این باب بپردازیم از این رو در مواردی که ایشان بیاناتی داشتند به تحلیل آراء ایشان پرداخته و حتی الامکان مستندات قرآنی و روایی سخنان ایشان را بیان کردیم.
آیا استقبالی نسبت به این کتاب صورت گرفته است؟
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: این کتاب در گام اول مورد توجه و اقبال فرهیختگان قرار گرفت و توانست در هجدهمین دوره انتخاب کتاب سال خراسان رضوی نظر هیئت داوران را جلب کند و به عنوان اثر برگزیده در بخش جهاد تبیین انتخاب شود.
در گام دوم هم به تایید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، وزارت آموزش و پرورش رسید و مجوز ورود به فضای آموزشگاههای کشور را گرفت. که امیدوارم در گامهای بعدی بتواند رسالت تبیینگری و نگرش سازی خویش را به شایستگی به فرجام رساند.
حرفی سخنی نکته ای اگر باقی مانده بفرمایید.
حجت الاسلام دکتر پیش قدم: در پایان از همه کسانی که در آفرینش، ارزیابی، ویراستاری و نشر این کتاب نقش داشتند کمال تشکر و قدردانی را دارم و عاجزانه درخواست می کنم از همه فرهیختگان و پژهشگران که با ارائه پیشنهادات و انتقادات سازنده ما را مورد لطف و محبت خویش قرار دهند.
انتهای پیام/
نظرات