به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله سید احمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس «فقه بیماریهای مسری» به بررسی مسائل فقهی بیماری کرونا پرداخت که در ادامه خلاصه متن آن را ملاحظه میکنید؛
شیوع بیماری کرونا ویروس در سطح کشور و جامعه اسلامیمسائل فقهی را به دنبال داشته است. البته مسائل فقهی پیش آمد از مسائل فقهی معضل و مشکل نیستند بلکه کلیات، عمومات و اطلاقات آنها در فقه موجود است و مراجع معظم تقلید جواب آنها را گفتهاند.
مباحث مربوط به کرونا ویروس چند بخش اساسی دارد؛ بخش اول: مباحث کلامیو اعتقادی مربوط به این ویروس منحوس است. بخش دوم: مباحث قرآنی است. بخش سوم؛ مباحث اخلاقی و بخش چهارم؛ مباحث فقهی است.
بخش اول- مباحث کلامیو اعتقادی
بحث اول: علائم قبل از ظهور
در عرصه مباحث کلامیمطالب فراوانی گفته شده است. از جمله مباحث گفته شده که این بیماری کرونا ویروس از علائم ظهور حضرت ولی عصر(عج) است. از مباحث جدی مهدویت علائم ظهور میباشد. برخی علائم عنوان حتمی دارند و برخی از آنها عنوان حتمی ندارند.
به عبارت دیگر در روایات عنوان علائم حتمی و غیر حتمی نیست. ولی برخی از علما مانند نعمانی در کتاب الغیبه خود، کنار برخی علائم پسوند حتمی میگذارد ولی کنار برخی دیگر از علائم پسوند حتمی نمیگذارد. از پسوند حتمی که نعمانی قرار داده، استفاده شده که برخی علائم حتمی و برخی غیر حتمی هستند. بنابراین مباحث علائم ظهور یک بحث جدی و پی گرفتنی است مانند بحث سفیانی، دجال و مانند آن.
علائم فراوانی در روایات به عنوان علائم ظهور ذکر میشوند یعنی علائمی که پس از آن ظهور محقق میشود. در علائمی که اتفاق میافتند و بعد از آنها ظهور میشود؛ زمان ذکر نشده است. به عبارت دیگر در بعدیت علائم ظهور زمان قید نشده است. یعنی اگر ظهور بعد از یک سال و یا ده سال و یا صد سال و هکذا محقق بشود، بعد از علائم بودن صدق میکند. بنابراین در این بعدیت ظهور بعد از اتفاق افتادن علائم «زمان» قید نشده است.
اضافه بر آن در روایات تصریح شده کسانی که وقت تعیین میکنند را تکذیب کنید «کذب الوقاتون». اگر کسی بگوید مثلا در این ماه رمضان یا ماه رمضان بعدی مثلا امام زمان ظهور میکند او را تکذیب کنید.
بنابراین جای تردید نیست قبل از ظهور حوادثی اتفاق میافتد. ولی اینکه حادثهای که اتفاق افتاده آیا همان حادثهای است که در روایت وارد شده است یا نه؟ تا الآن را میدانیم تطبق دارد. اما چه بسا سالیان آینده این حادثه دوباره اتفاق بافتد لذا نمیتوان با قطع نفی کرد که دوباره این حادثه اتفاق نمیافتد.
اعتقاد به مهدویت یک اعتقاد حق است. اما اینکه گفته شود بعد از این علامت به فاصله یک سال کمتر یا بیشتر امام زمان(عج) ظهور میکند با ادبیات اهلبیت علیهم السلام سازگاری ندارد و نیز نمیتوان به طور قطع گفت که بعد از این علائم امام زمان ظهور نمیکند. بلکه به مقدار احتمال قابل پذیرش است.
البته به طور قطع و یقین میتوان گفت هرچه زمان میگذرد قیامت و نیز ظهور امام زمان نزدیک میشود. خداوند متعال میفرماید «اقترب للناس حسابهم و هم فی غفله معرضون.»(۱) پس تردیدی نیست که هرچه زمان بگذرد زمان ظهور نزدیک میشود اما اینکه به طور مشخص چه زمانی ظهور میشود کسی نمیتواند بیان کند.
منشاء سخن اینکه کرونا ویروس از علائم ظهور است روایتی که در کمال الدین شیخ صدوق و در بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۰۷ حدیث ۴۲ آمده است؛ «وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ قُدَّامَ الْقَائِمِ مَوْتَتَانِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْیَضُ حَتَّى یَذْهَبَ مِنْ کُلِّ سَبْعَهٍ خَمْسَهٌ الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ الْأَبْیَضُ الطَّاعُونُ.»(۲)
دلالت روایت
قبل از قیام حضرت بقیه الله دو مرگ بوجود میآید یکی موت احمر یعنی موتی که بر اثر کشتار و دیگری موت ابیض یعنی موت سفید. گفته شده که کرونا ویروس سبب سفید شدن ریه میشود. حتی یذهب من سبعه خمسه یعنی از هر هفت نفر پنج نفر میمیرند. «الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ الْأَبْیَضُ الطَّاعُونُ.»
روایت میگوید قبل از قیام حضرت این دو موت اتفاق میافتد. فرض میگیریم این دو موت در زمان حاضر اتفاق افتاده باشند ولی چه تضمینی باشد که در آینده نیز چنین موت احمر و ابیضی اتفاق نیافتد.
بنابراین به طور قطع نمیتوان گفت مرگ کرونایی همان مرگ سفید است. و نیز به طور قطع انکار کرد یعنی این مرگ کرونایی همان مرگ سفید نیست. بنابراین اثبات و نفی قطعی مرگ سفید درباره مرگ کرونایی چون از آینده خبر نداریم، را نمیتوان قائل شد. اما این حقیقت روشن است که با گذر زمان به ظهور نزدیک تر میشویم.
بحث دوم، بلایا و شرور
علما و بزرگان بلایا و شرور را ذیل مباحث عدل الهی مطرح میکنند و بلایی به این گستردگی باید نیز در مباحث کلامیمورد بررسی قرار بگیرد.
اولاً بطور اجمال میگوییم، پشت صحنههای جهان هستی را نمیدانیم. چه پشت صحنههایی باشد که لازمه تدبیر جهان هستی باشد. خداوند سوره اسراء میفرماید «وَ مَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً.»(۳) و در سوره نساء میفرماید «فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً»(۴) چه بسا یک چیزی را ناخشنود بدانید درحالی که خداوند در او خیر کثر قرار داده است. در سوره بقره میفرماید «وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ.»(۵)
بنابراین پاسخ اجمالی اینکه خبر از پشت صحنه عالم نداریم و نیز مقایسه نادانستههای زیاد با دانستههای کم، گویای این است نباید سریع قضاوت بکنیم. مثلا در گذشته، با گریه نوزاد عنوان یک آسیب برخورد میکردند و فکر میکردند، نوزاد با گریه اذیت میشود. اما با پیشرفت علم ثابت شد که گریه بهترین ورزش برای نوزاد است. گریه دستگاه تنفس نوزاد را بکار میاندازد و جریان خونش را تسریع میکند، تمام بافتهای بدن را تغذیه میکند عضلات دست و پا و شکم را قوی میکند و رطوبتهای اضافی در مغز او را که ممکن است باعث عفونت بشود بیرون میکند. بشر قبلا متوجه این موارد نبود و با پیشرفت علم فواید گریه معلوم شد. پس این جواب اجمالی است.
جواب تفصیلی آن اینکه اینها مشکلات خود ساخته بشر است و احتمال جنگ بیولوژیکی آن مطرح است و آمریکا علیه چین و ژن ایرانی و ایتالیایها که گفته میشود نزدیکترین ژن را به ژن ایرانیان دارند بیشتر گرفتار این ویروس شدهاند. این احتمال مطرح، آمریکا را متهم میکند.
بنابراین برخی مشکلات خود ساخته هستند و خداوند نیز در سوره نساء میفرماید «مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً»(۶) و در سوره روم میفرماید «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»(۷) و در سوره رعد میفرماید «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ.»(۸)
نکته دیگر اینکه برخی مصائب بخاطر برخی کارها موجب مجازاتهای خدایی میشوند. در سوره نحل میفرماید «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ»(۹) این آیه تصریح میکند منشاء برخی بلاها انسان است.
در سوره عنکبوت میفرماید «فَکُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ.»(۱۰)
در روایات در این عرصه مطالب زیاد است. امام رضا علیه السلام میفرماید «کُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ؛ هرچه بندگان گناههان جدید تولید کنند خداوند هم بلاهای نو که آنها را نمیدانستند برای آنها تولید میکند. برخی بلایا دست انداز در زندگی است تا اینکه انسان متوجه خداوند بشود.»(۱۱)
در سوره اعراف میفرماید «وَ مَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَهٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ؛ چه بسا برخی بلایا چنین فلسفهای داشته باشد. شهید مطهری به صورت مفصل در کتاب عدل الهی بلایا را مطرح کرده است.»(۱۲)
بحث سوم: بحث قرآنی امتحان و ابتلا است
به صورت اجمالی میگوییم که خداوند در سوره بقره میفرماید «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»(۱۳) و در سوره انبیاء میفرماید «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهً وَ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ.»(۱۴) زمان بیان این آیات در همین ایام است که خیلیها امتحان شدند مسئولین امتحان شدند، نیروهای مسلح و مردم درحال امتحان شدند هستند. این بحث قرآنی جا دارد به صورت مفصل مطرح بشود.
بحث چهارم: مباحث اخلاقی
مانند مباحث انسانی دوستی، مباحث همدردی، مباحث خدمات اجتماعی داوطلبانه، مباحث ایثارگری، مباحث یاد خداوند، مباحث توسل و امثال ذالک که باید در این زمان مطرح بشوند البته این موضوعات بحث ما نسیتند و مباحث فقهی که محل بحث ما است. روشن است که فقه پاسخگوی همه نیازها است و فقه میتواند به همه مشکلات جواب بدهد و در روایت زیر این مطلب را بیان میکند.
«حَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا عَلَیْنَا أَنْ نُلْقِیَ إِلَیْکُمُ الْأُصُولَ وَ عَلَیْکُمْ أَنْ تُفَرِّعُوا.»(۱۵) در این روایت میفرماید که وظیفه اهلبیت بیان اصول است و شیعیان باید تفریع داشته باشند. بنابراین کلیات توسط اهلبیت گفته شده است.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
۱ – انبیاء/سوره۲۱، آیه۱.
۲ – کمال الدین وتمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج۱، ص۶۵۵.
۳ – اسراء/سوره۱۷، آیه۸۵.
۴ – نساء/سوره۴، آیه۱۹.
۵ – بقره/سوره۲، آیه۲۱۶.
۶ – نساء/سوره۴، آیه۷۹.
۷ – روم/سوره۳۰، آیه۴۱.
۸ – الرعد/سوره۱۳، آیه۱۱.
۹ – نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۲.
۱۰ – عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۰.
۱۱ – بحار الأنوار – ط دارالاحیاء التراث، العلامه المجلسی، ج۷۰، ص۳۵۴.
۱۲- اعراف/سوره۷، آیه۹۴.
۱۳ – بقره/سوره۲، آیه۱۵۵.
۱۴ – انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۵.
۱۵ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۲۷، ص۶۱-۶۲، أبواب صفات القاضی، باب۶، ح۵۱، ط آل البیت.
https://ihkn.ir/?p=15969
نظرات