به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت الاسلام دکتر پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه گفت: در تعریف پوزیتیویستی از علم، اتصاف علم به اسلامی و غیراسلامی پذیرفته نمیشود و این اتصاف مهمل دانسته میشود.
در تعریف تفهمی و نوکانتی از علم، علوم انسانیِ اسلامی به جهت موضوع خود از علوم انسانی غیراسلامی متمایز میشود؛ یعنی چنانچه علوم انسانی، مسلمانان را ابژه مطالعه خود قرار دهد، علوم انسانی تحقق خواهد یافت.
در تعاریف پسامدرن از علم، اسلام میتواند در جایگاه یک پارادایم علمی، قوام بخش و هویت بخش نوع خاصی از علوم انسانی باشد؛ اگرچه خود این مجموعه اعتقادی و ارزشی، اعتبار و شأن علمی ندارد.
براساس فلسفه اسلامی، علوم انسانی به حسب متافیزیک و فلسفهای که از آن تغذیه میکند، میتواند به وصف دینی و غیردینی یا اسلامی و غیراسلامی متصف شود، چرا که فلسفه و متافیزیک نیز به حسب نگاهی که به اصل هستی و جغرافیای کلی آن دارد، به دینی و غیردینی یا توحیدی و مشرکانه متصف میشود.
در تاریخ جهان اسلام، حکمای مسلمان چون در چارچوب حکمت اسلامی میاندیشیدهاند، فلسفه خود و همچنین علومی را که در ذیل آنها شکل گرفته است را همواره اسلامی و دینی یافتهاند.
مخالفان و رقبای آنها نیز اغلب کسانی نبودهاند که تفسیری غیرتوحیدی از انسان و جهان داشته باشند؛ به همین دلیل آنها هرگز در معرض پرسش از هویت دینی و غیردینی علوم و علوم انسانی قرار نگرفتهاند.
اما امروز فیلسوفانی که در امتداد فلسفه اسلامی میاندیشند، به دلیل این که جامعه اسلامی با نظریاتی مواجه است که در ذیل فلسفههای الحادی نسبت به عالم قرار دارند، در معرض این سؤال واقع میشوند.
حضرت آیت الله جوادی آملی در آثار خود، مسیرهای دیگری را نیز برای پاسخ به این مسأله طی کردهاند: اسلامی بودن علوم از جهت متافیزیک، از جهت موضوع، از جهت ساختار دورنی معرفت، از جهت روش، از جهت هنجاری و تجویزی، از جهت فرهنگی، تاریخی و تمدنی؛ طی مسیرهای متعدد به این دلیل است که درباره اسلامی بودن علوم و از جمله علوم انسانی از ابعاد و جهات متعددی میتوان بحث کرد.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=35288
نظرات