به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ دکتر مریم اردبیلی مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران در نشستی با عنوان آسیب شناسی نظام سیاستگذاری در حوزه خانواده عنوان داشت:
حکمرانی ایران و خانواده
مدل حکمرانی در ایران در تعامل با خانواده دچار مشکل است. باید تحولات زیادی در حکمرانی اتفاق بیافتد تا خانواده بتواند یک تعامل فعال، دو سویه مثبت و هم افزا با حکمرانی داشته باشد. در صورت دستیابی به این تغییرات حکمرانی، کشور در همه ابعاد به نقطه مطلوب میرسد. البته باید در نظر داشت که موضوع فقط خانواده نیست.
چالش موجود در کشور این است که حکمرانی به چشم یک بخش یا یک جزء به خانواده نگاه میکند و این نگاه به تمام اجزای سیاستگذاری آن تسری داده شده که برای خانواده خیلی مخرب است؛ به عنوان مثال سیاستگذاری خاصی در لحنها و لفظهای بخش مربوط به خانواده در بودجه به کار رفته است که حاکی از نگاه بالا به پایین نسبت به خانواده است.
وقتی حکمرانی از تحکیم و تقویت خانواده صحبت میکند یعنی خود را در بالا فرض میکند و برنامه اش این است که خانواده سستی که در پایین قرار دارد را تحکیم کند. تقریباً همه دولتهای جمهوری اسلامی ایران بحث تحکیم خانواده را در سندهای خود داشته اند؛ برخی سهم کمتر و در برخی دوره ها سهم بیشتری برای این بخش قائل بوده اند.
مسئله دیگر این است که خانواده را به عنوان یک سیستم در حال تعامل با همه اجزا در نظر نمیگیرند بلکه خانواده را به عنوان یک بخش کوچک منفعل، منزوی در حال اضمحلال و قابل ترحم میبینند و یک سیاست برای آن قرار میدهند و انتظار دارند که سیاستهای حکمرانی محقق شود.
بر همین اساس، حکمران آمارهای مربوط به خانواده را پیش روی خود میگذارد و میبیند که بخش خانواده وضع بدی دارد مثلاً میبیند بخشهای دیگر توسعه پیدا میکنند ولی ازدواج پایین می آید طلاق بالا میرود سن ازدواج افزایش می یابد تعداد فرزندان در خانواده کم میشود و … بر این اساس مدام میخواهد این بخش کوچک یعنی خانواده را تقویت کرده و تحکیم بخشد.
وی تصریح کرد نگاه بالا به پایین حکمرانی نسبت به خانواده اصلی ترین آسیب را در این زمینه وارد کرده است؛ در تمام سالهایی که این نگاه جاری بوده است خانواده روز به روز ضعیف تر نحیف تر، منزوی تر و منفعل تر از قبل شده است. بیش از چهل سال در دورههای مختلف برای تقویت خانواده
در کشور از مشاوره کمک گرفته شده است چون نگاه خانواده این بوده که افراد نمیتوانند در حریم خصوصی روابط خوبی داشته باشند پس تلاشها بر این راه متمرکز شد که به شیوههای مختلف مانند آموزش راه ارتباط صحیح به آنها آموخته شود. اگر خوب دقت کنید میبینید برای هر چیزی که فرمول بخواهید، آموزش یا مشاوره را پیشنهاد میدهند. نگاه روانشناختی به خانواده و آسیبهای خانواده مصیبت بزرگی است که کشور را دچار خود ساخته است؛ اعتقاد بر این نیست که نگاه روانشناختی کنار گذاشته شود بلکه این است که حکمران نباید به خانواده نگاه روانشناسی داشته باشد و باید ببیند چه سیاست غلطی داشته که باعث پاشیدگی خانواده ها شده است.
وی تصریح کرد در وضعیتی که هنوز سیاستهای قبلی مربوط به خانواده انجام نشده به سراغ سیاست گذاری در عرصه های دیگر رفته اند. سیاستهای دیگر نیز همه در تأثیر و تأثر با خانواده بودهاند و به خاطر این نگاه بخشی نگر جزئی نگر و بالا به پایین همه سیاستها شکست خورده اند.
مشاور امور بانوان شهرداری تهران اذعان کرد حکمران این مسئله را در نظر نداشت که تمام سیاستها باید پیوست خانواده داشته باشد بلکه فکر میکرد در ۹۹ درصد حکمرانی خود با فرد سر و کار دارد و تنها یک درصد با خانواده طرف است در حالی که در صد در صد موارد حکمرانی با خانواده طرف است.
وزارت خانواده آری یا نه؟
یکی از چیزهایی که امروز خیلی در کشور تکرار میشود این است که خانواده صاحب و متولی ندارد و باید وزارت خانواده راه اندازی شود و در واقع تصور این است که تبدیل بخش کوچک به وزارتخانه، حل مسائل خانواده را در پی دارد؛ ولی تا زمانی که به این عرصه نگاه بخشی شود مسائل و مشکلات آن نه تنها حل نمیشود بلکه بزرگتر هم میشود.
حکمران در همه سیستمهای خود در کشور به دنبال متولی است در حالی که خانواده به این معنا متولی نمیخواهد. از اهمیت خانواده زیاد حرف زده میشود ولی در عمل خانواده در تمام سیستم هیچ مزیتی بر فرد ندارد.
به نهادهای میانی و میانجی مانند CBO ،NGO و گروه جهادی مردمی برای حمایت از خانواده تمسک میشود ولی از اینکه خانواده یک نهاد است غفلت میشود و نهادی بودن خانواده در کشور به رسمیت شناخته نمیشود.
خانواده به عنوان اصیل ترین، قدیمی ترین، کنش دارترین، کاراترین، پویاترین و انعطاف پذیرترین نهاد در نگاه حکمران هیچ رسمیتی ندارد و حتی در تنظیم سیاستهای اقتصادی وابسته به خانواده از کلمه خانوار استفاده میشود که هیچ معنای نهادی برای آن نداشته باشد.
تعریفی هم که از خانواده در نظر دارند عبارت است از جمعی قانونی که با هم زندگی میکنند، سرپرست خانواده هم تنها در زمان واریز یارانه مهم میشود. مدام میگویند به دنبال متولی خانواده یا نهاد تنظیم گر خانواده هستند تا وضع خانواده را درست کند در حالی که باید به دنبال میانجی بود تا نخست خانواده را به رسمیت بشناسد و بعد پیش برود.
دولت باید این را بفهمد که خانواده کارمند دولت نیست مسأله خانواده با ابلاغیه، بخشنامه و سیاستگذاری حل نمیشود و نمیتوان گفت خانواده ها تحکیم شوید از هم نپاشید و بچه بیشتری بیاورید چون ما میگوییم
دکتر اردبیلی مطرح کرد پیش از تبیین سیاستگذاریهایی که نیاز است برای خانواده ها انجام شود باید گفت که حکمرانی چه کارهایی را نباید در قبال خانواده انجام دهد. فشار در همه نقاط حکمرانی به خانواده وارد میشود که این سیاست هم تنها در مدیریت شهری خلاصه نمیشود.
تا زمانی که اتمسفر و فضای لازم برای خانواده در تغییرات جدید ایجاد، بازیابی، بازشناسی و بازتعریف نشود؛ خانواده رسمیت تایید و اعتبار پیدا نمیکند و نقشهای خود را در فضای جدید نمی یابد. قوانین و مقررات کار ،تحصیل، حمل و نقل و … به شدت دست و پای خانواده را بستهاند؛ حکمرانی باید از دست و پاگیر کردن خانواده دور شود و اجازه دهد خانواده کار کردی که میتواند را داشته باشد.
مصادره معنای خانواده
وی درادامه اظهار داشت: مسئله مصادره خانواده به مرور در حال جدی تر شدن است؛ یعنی حکمرانی در حال مصادره مفهوم خانواده طبق مطلوب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود است. برخی به دلیل اعتقاد به یک نوع دیدگاه سیاسی مشخص، خانواده را برای خود میدانند. مصادره خانواده به وسیله رویکردهایی در حکمرانی به شدت آسیب زا است؛ چون باعث تسری تمام کمکفایتی ها و سوء عملکردهای حکمرانی به این حیطه میشود و جامعه را در یک گارد اجتماعی قرار میدهد و اتفاقی به مراتب بدتر از جمعیت برای خانواده رقم میزند.
حکمرانی در یک برهه مطرح کرد که فرزندآوری برای او است پس آن را هدایت و حمایت میکند. ولی نتیجه کاهش جمیعت شد؛ اگر مقداری بیشتر پیشروی صورت بگیرد و خانواده متوجه شود که حکمرانی میگوید خانواده برای من است یعنی این تعداد خانواده قدرت من است، نوعی لجاجت اجتماعی در این حوزه نیز اتفاق میافتد. در بحث تنظیم جمعیت شعار خط مقابل در قاب خانواده و مبنی بر «فرزند کمتر زندگی بهتر و خوشبخت تر» مطرح شد ولی شعار جبهه خودی خارج از قاب خانواده مطرح شد. یعنی اینگونه نشان داده شد که به خانواده کاری ندارند و فقط بچه بیشتر میخواهند.
مسئله جمعیت با چنین رویکردهایی تجربه کسب کرد. اکنون که خانواده در این فضا قرار گرفته است روشن شد حکمران توهم کنترل روی چیزهایی دارد که نمیتواند آنها را کنترل کند؛ دستکاریهایی که مبتنی بر توهم کنترل صورت میگیرد سبب میشود موارد مختلف مختل و از کارکرد خود خارج شوند.
اگر بیش از حد برای کنترل خانواده اقدام شود موجب میشود انگیزه تشکیل خانواده بیش از اینها کاهش یابد و تمایل به شکلهای جانشین خانواده مانند همباشی افزایش یابد. در چنین شرایطی نیاز است که حکمرانی یک بار خود را رصد کند. این مسئله در سند تحول دولت نیز گفته شده است ولی هیچ فرآیند و سازوکاری برایش تعریف نشده است.
چهار اصل حاکم بر خانواده
مشاور امور بانوان شهرداری تهران مردم پایگی «عدالت محوری»، «دانش بنیانی» و «خانواده مداری را چهار اصل حاکم بر سند تحول دولت مردمی برشمرد و گفت: خصوص خانواده مداری که حاکم بر کل سند تحول دولت است باید مکانیزمی در این زمینه تعریف شود، آزمایشگاه خانواده مداری طراحی شود و یک وزارت مصوبات بی توجه به خانواده را رد کند. اگر حکمرانی برای خود یک آزمایشگاه خانواده مداری داشته باشد تا همه مصوبات از فیلتر آن رد شود در آن صورت حقیقت متن و پیوست خانواده که در سیاستهای کلی خانواده به آن اشاره شده است را درک میکنید.
گرچه در چنین روندی نگاه بالا به پایین تعدیل شده است و به جای بخشی نگری به خانواده سیستماتیک به آن نگاه میشود ولی همچنان علاج درد نیست ؛ علاج مشکلات موجود در زمینه سیاستگذاری در حوزه خانواده زمانی حاصل میشود که امکان عاملیت حداکثری به خانواده داده شود یعنی خانواده امکان حل مسائل خود، پیرامون و محله اش را داشته باشد و به رسمیت شناخته شود.
دکتر اردبیلی تاکید کرد: حکمران باید مسائل را از چشم خانواده ببیند و از نگاه او راه حل را به رسمیت بشناسد. بهتر است اجازه داده شود تا خانواده حداقل در حد مسائل خرد وارد حیطه حل مسئله شود و نهادهای خانواده محورشکل بگیرد. سیاستهای تحکیم خانواده در کشور در طول
زمان خانواده را منفعل تر، منزوی تر و فاقد عاملیت کرده است.
مشاهده شد که مادری در پی شنیدن یک دروغ از بچه خود در صدد گرفتن وقت مشاوره بود و مادری دیگر برای رفع مشکل بدخوابی فرزندش به دنبال مشاوره میگشت و هیچکدام برای یافتن راه حل خلاقیت به خرج نمی دادند. مکانیزم هایی ایجاد شده است که خانواده دیگر باور ندارد که از عهده حل یک مشکل کوچک همچون بدخوابی بچه بر می آید بلکه احساس میکند که کاملاً خلع سلاح شده است. هر چه به خانواده عاملیت داده شود و به این نقش نزدیک شود از انزوا، انفعال، کارکرد پایین و تعارض با محیط نجات پیدا میکند و به این باور می رسد که می تواند مفید و مؤثر باشد.
خانواده و تغییر شرایط زمانه
دکتر اردبیلی مطرح کرد: بد پنداشتن هر تغییر و تفاوت در تمایز نقشی خانواده، مدل کارکرد اقتصادی آن و … تحقیر خانواده است. این دیدگاه باعث میشود نتوان خانواده های جدید را فهم کرد و روی فرصتهای نو سوار شد. یک مسئله نامناسب در تحکیم خانواده این است که تمایل بر بازگرداندن خانواده به گذشته و نگه داشتن و حبس آن در گذشته است و علاقه ای نسبت به روبرو شدن خانواده با الزامات فضای جدید وجود ندارد چون برای آن خطرناک است.
گفته میشود که خانواده های امروز در مقایسه با جمع گرایی گذشته فردگراتر شده اند ولی همین خانواده فردگرا فرصتهایی دارد که باید به آن توجه کرد؛ به عنوان مثال در گذشته ارتباطات خانواده محور حتما خاندان محور، قبیله محور و یک مدل پدر سالاری بود ولی اکنون اتصالات خانوادگی ممکن است محله محور باشد و مادرها محور ربط این خانواده ها باشند که این هم خوب است.
وی اذعان کرد: مسئله دیگر، نسبت زنانگی مردانگی و خانواده و خلق فضایی است که این سه مفهوم مقوم یکدیگر باشند. تنها در صورتی این سه مفهوم باقی خواهند ماند که مقوم هم باشند، وگرنه با نگاهی بدبینانه باید گفت که هر سه این مفاهیم از دست میروند؛ یعنی هم جنسیت و هم خانواده از میان می رود.
زنانگی در حال گم شدن است و نیاز است که زنانگی در جامعه بازیابی و پیدا شود ولی به این معنی نیست که مردانگی حذف شود بلکه قطعیت این دو جایگاه در دو قطبی با هم معنی دار میشود که یک دو قطبی هم افزایی است که فقط درون خانواده امکان وقوع دارد.
خانواده یک فرصت بسیار مهم آینده کشور است. خانواده یک فرصت خوب حکمرانی برای آینده است. ابزارهای حکمرانی برای خانواده در فضای جدید و آینده متفاوت است. ابزارهای حکمرانی برای گفت و گو با خانواده، تعامل با آن، مواجهه با خانواده و حمایت از آن ابزارهای جدیدی است که باید درباره آن بیشتر بحث شود.
https://ihkn.ir/?p=37843
نظرات