به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، استاد محمد عشایری در دومین جلسه مدرسه تابستانه منهاج که از سوی دبیرخانه مفتاح_اندیشه و با همکاری مدرسه تخصصی فقه امام کاظم(ع) برگزار گردید، در روش شناسی اجتهاد گفت: در روششناسی به درک دقیق از سه مدرسه به شدت نیازمند هستیم؛ مدرسه پیش از وحید بهبهانی، مدرسه وحید بهبهانی و مدرسه شیخ اعظم انصاری.
وی افزود: پس از مدرسه وحید بهبهانی با مدرسه شیخ اعظم انصاری روبرو هستیم. ولی برای فهم مدرسه شیخ انصاری باید مدرسه وحید بهبهانی و مدرسه پیش از او را بشناسیم. در اینباره به چند نکته باید توجه کرد؛
۱- به مدرسه وحید بهبهانی مدرسه اعتدالی یا مکتب اعتدالی میگویند، چون ما را از افراط اخباریان نجات داده است. ولی این امر که در عصر خودش به یک اعتدال انجامیده نباید ما را به این توهم بیندازد که مدرسه وحید بهبهانی از جمیع جهات دارای اعتدال بوده است.
۲- دو کتاب مهم وحید بهبهانی(حاشیه بر وافی و حاشیه بر مفاتیح الشرایع) میتواند نمایشگاه جالبی از جهتگیری انتقادی و اصلاحی ایشان درباره آنچه که کجرویهای ملامحسن فیض میدانست، باشد. در واقع فیض کاشانی از جهتی متأثر از نهضت اخباریگری و از جهتی متأثر از مدرسه محقق ادبیلی بود. به همین دلیل به شدت مورد انتقاد وحید بهبهانی بود. حقیقت آن است که مُعظم نقدهای وحید بهبهانی بر فیض کاشانی، نقدهای قابل قبولی است.
۳- نکته مهم دیگر اینکه، آنچه در درک مکاتبی که بعداً نیز به وجود آمدهاند میتواند راهگشا باشد، تاریخمندی علم فقه است. تاریخمندی فقه به این معناست که در علم فقه نیز میخواهیم یک فسیل بسیار گرانقیمت را بازسازی کنیم که ۱۴۰۰ لایهی خاک روی آن را پوشانده است. لایههای خاک همان سالهای زمان هستند. هر سال یک پوسته به دور هسته اصلی به وجود آورده است. در تاریخمندی فقه باید مطمئن باشیم آنچه که یافتهایم دقیقا همان چیزی است که زیر صدها لایهی خاک مدفون بوده است.
۴- مرحوم وحید بهبهانی بر محقق اردبیلی نیز اشکالاتی وارد کرده است. وحید بهبهانی در کتاب حاشیه مجمع الفائده و البرهان تعلیقهای بر سخن محقق اردبیلی دارد.
۵- یکی از اتفاقهایی که در مدرسه وحید بهبهانی نسبت به مدرسه اردبیلی افتاده این است که مرحوم بهبهانی اساساً احکام مستند به اجماع را مانند بدیهی و ضروری دین و گاهی ضروری مذهب حساب کرده است. در مورد این که این کار ناآگاهانه صورت گرفته یا صرفاً اتفاقی بوده است باید تأمل بیشتری شود. روشی که وحید بهبهانی بر مناقشاتش با محقق اردبیلی و شاگردانش وارد کرده، ماندگار شده است و فقهای بعدی نیز این روش را ادامه دادهاند.
در مدرسه وحید بهبهانی بسیاری از گزارههای نظری اجماعبنیان، به دلیل مخالفت مدرسه اردبیلی به اجماع، تبدیل به گزارههای ضروری شدند و بعدها بر اساس اینکه محقق اردبیلی و شاگردان وی در بدیهیات شبهه میکنند وارد مناقشاتی با آنها شدند. این نمونهای از انتقال میراث وحید بهبهانی به شاگردان و مدرسه وی است که اجماع از حالتی که داشته در افتاء آنها و نقد آنها بر دیگران بالاتر از جایگاه خودش قرار گرفته است.
۶- مرحوم وحید بهبهانی در مقدمه کتاب الفوائد الحائریه و در برخی آثار دیگرش ایرادهایی بر طلاب زمانهی خودش وارد کرده است. وی معتقد است طلاب در عوض اینکه وقت خود را با آیات و روایات بگذرانند به سراغ اموری که فایدهای ندارد مانند فلسفه و برخی مسائل اصول رفتهاند لذا وقتی روایات را میخوانند نمیتوانند آنها را بفهمند چرا که روایتی که عرفی القاء شده را با تحلیل عقلی میفهمند.
مقداری از دقتهایی که بعدها شیخ اعظم انصاری در فقه وارد کرده است نقد همین نگاهی است که وحید بهبهانی داشته است. به عبارت دیگر یکی از وجوه تقابلی روش شیخ انصاری با روش وحید بهبهانی همین نکته است که شیخ برخی دقتها را وارد تحلیلهای فقهی کرده که قبل از وحید بهبهانی نیز نظایر آن وجود داشته است اما وحید بهبهانی روایات را عرفی و بدون تدقیقات عقلانی میفهمیده است. تقابل فقه با تدقیق و فقه بدون تدقیق و عرفی یکی از تمایزات فقه شیخ با فقه وحید بهبهانی است.
۷- یکی از اقداماتی که وحید بهبهانی انجام داده است ارجاع فراوان به کلمات اصحاب و استفادههای گوناگون از آن کلمات است. از دیگر اقدامات وحید بهبهانی توجه به ارتکازات اصحاب است. اساساً وحید بهبهانی همیشه آمادگی دفاع از کلمات اصحاب را داشته است.
۸- یکی از کارکردهای شهرت و اجماع ساختن یا تأویل بردن و یا تغییر دادن ظهور غیر اجماعی است. به عبارت دیگر متن بدون توجه به شهرت یک ظهور دارد و با توجه به شهرت ظهور دیگری دارد که همان ارتکاز اصحاب است. در واقع این یکی از بحرانهای فکری است که مدرسه اردبیلی ایجاد کرده و تمام مدرسه وحید بهبهانی با آن درگیر است. اعتبار برداشتها و ارتکازات اصحاب بسیار مهم است چرا که در مکتب شیخ انصاری نیز چنین است. شیخ انصاری فهم و ارتکاز اصحاب را دلیل و قرینه میداند. وحید بهبهانی در موارد مختلفی دلیل این اعتقاد و اقدام خود را بیان کرده است. به عنوان مثال معتقد است که اصحاب به زمان صدور نزدیک بودهاند و تعدد و تکثر احتمال اشتباه را به حداقل میرساند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=12082
نظرات