اسلام هم اعتقادی به بازار پول ندارد، بلکه اسلام بازار سرمایه دارد. بازار سرمایه است که بقیه اقتصاد را می‌چرخاند. دولت باید سیاست مالی(خمس و زکات) و سیاست پولی(به معنای هدایت اعتبار غیرربوی و مشارکتی به سوی تولید) را اتخاذ کند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه اندیشه؛ نشست بین‌المللی «پارادایم سیاست‌های اقتصادی جدید اقتصاد اسلامی» با سخنرانی دکتر عباس میرآخور، استاد برجسته اقتصاد اسلامی و نخستین دارنده کرسی INCEIF (مرکز بین المللی آموزش تامین اسلامی) ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۰ برگزار شد.
دکتر میرآخور در این نشست علمی به بررسی موضوع ارز پرداخت و بیان داشت: براساس آمار بانک جهانی ایران ۷۰ تا ۸۰ درصد خودکفاست، این یعنی ۸۰ درصد اقتصاد ارتباطی به ارز ندارد، ولی چرا ارز در حال گران شدن است؟
وی افزود: هر کشوری ارز را برای خرید جنس و کالاهای واسطه‌ای استفاده می‌کند تا اقتصادش راه بیفتد. حال وقتی ۸۰ درصد اقتصاد ایران خودکفاست و تنها ۲۰ درصد آن وابسته به ارز است قیمت واقعی آن به چه میزان باید باشد؟
استاد برجسته اقتصاد اسلامی‌تصریح کرد: اکنون قیمت تقریبی دلار ۳۰ هزار تومان است و با افزایش نرخ آن، قیمت کالاها نیز در حال افزایش است، در حالی که تنها ۲۰ درصد اقتصاد ایران به آن احتیاج دارد و ۸۰ درصد احتیاج ندارد.
وی نرخ واقعی ارز را ۶ هزار تومان دانست و تصریح کرد: وقتی دلار ۳۰ هزار تومان است و تنها ۲۰ درصد اقتصاد به آن احتیاج دارد، ۲۰ درصد ۳۰ هزار تومان، ۶ هزار تومان می‌شود.
دکتر میرآخور دلیل اصلی بالا رفتن قیمت ارز و به تبع آن کالاها را این دانست که سیاست‌های اقتصادی کشور ارز را یک دارای می‌داند و تأکید کرد: متأسفانه در کشور ارز به یک دارای تبدیل شده است، چون هر کسی دلار می‌گیرد سود می‌کند.
وی ادامه داد: بخش تولیدی باید اقتصاد کشور را بچرخاند نه بهره و ارز. ولی متأسفانه سیاست‌های کلی از ارز به عنوان یک ابزار استفاده می‌کند.
استاد اقتصاد اسلامی یکی دیگر از مشکلات اقتصادی کشور را عدم هماهنگی شورای پول و اعتبار با دولت و بانک مرکزی بیان کرد و گفت: یکی می‌خواهد منفعت کسب کند و دیگری می‌خواهد ثبات اقتصادی فراهم کند و میان این دو سیستم ناهماهنگی وجود دارد.
وی افزود: مشکل دیگر کشور، سیستم ربویست، چون هزینه این سیستم بسیار بیشتر از آن چیزیست که بیان می‌شود. سیستم ربوی افزون بر ایجاد فاصله طبقاتی، حتی سبب اختلافات نیز می‌شود.
دکتر میرآخور یادآور شد: تئوری قراردادها می‌گوید برخی از قراردادها غیر ممکن هستند که یکی از این قراردادها، قرض دادن است. چون وقتی فردی پول قرض می‌گیرد تمایل به بازگرداند آن ندارد، به همین دلیل دولت مجبور است از مؤلفه‌های بازدارنده متعددی همانند زندانی کردن و… استفاده کند تا فرد پول قرض گرفته را پس دهد، خود این مؤلفه‌ها هزینه ساز هستند. نرخ ارز و سیستم ربوی، هدف و ابزار شده است.
وی تأکید کرد: یکی از راهکارهای مقابله با سیستم ربوی از بین بردن بازار پول است. اسلام هم اعتقادی به بازار پول ندارد، بلکه اسلام بازار سرمایه دارد. بازار سرمایه است که بقیه اقتصاد را می‌چرخاند.
استاد اقتصاد اسلامی با اشاره به این که دولت باید تمامی مالیات‌ها را حذف کند و تنها مالیات بر دارای را بگیرد، گفت: مالیات بر دارایی چیزی همانند خمس است. این نوع مالیات درآمد دولت را به شدت بالا می‌برد. دولت باید سیاست مالی(خمس و زکات) و سیاست پولی(به معنای هدایت اعتبار غیرربوی و مشارکتی به سوی تولید) را اتخاذ کند.
دکتر میرآخوری اتخاذ سیاست‌های کلان اشتباهی همانند سیستم ربوی و نگاهی ابزاری به ارز را عامل تحلیل رفتن سرمایه اجتماعی و سرمایه روحی و معنوی جامعه دانست و تصریح کرد: شهید صدر در کتاب اقتصادنا به این موضوع اشاره کرده است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=25027
نظرات