به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از اجتهاد، استاد عباس رفعتی نائینی، سالها در زمره اساتید سطوح عالی و خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم به شمار میرفت. او اما چند سالی است که به عرصه فقه رسانه ورود پیدا کرده و فعالیتهایی زیادی را در این عرصه آغاز کرده است، از آغاز درس خارج فقه رسانه گرفته تا مدیریت شبکه ماهوارهای ولایت. این استاد خارج فقه رسانه اما اصرار دارد که صرفاً متخصص فقه رسانه است و در فقه هنر، ورود جدی ندارد. او سالهاست که بر تفاوت میان این دو باب فقهی اصرار میورزد. به همین بهانه، با او از چیستی و شبکه مسائل فقه نمایش سخن گفتیم و اینکه آیا این فقه، زیرمجموعه فقه هنر است یا فقه رسانه؟ صحبتهای این استاد حوزه علمیه قم، همچون همیشه، مفید، کاربردی و سرشار از نکات جذاب بود. مشروح گفتگوی «اجتهاد» از نگاه شما میگذرد:
اجتهاد: تعریف دقیق نمایش چیست؟ باتوجهبه این تعریف، مراد از فقه نمایش چیست؟
رفعتی نائینی: نمایش عبارت است از عرضهکردن شخصیت دیگری، چه این شخصیت، یک شخصیت حقیقی باشد یا شخصیت افسانهای و اسطورهای. در نقش دیگری بازیکردن، رفتارکردن، سخنگفتن؛ یعنی نمایش شخصیت، کردار و گفتار دیگری. این مفهوم عرفیِ نمایش است.
فقه نمایش باتوجهبه این تعریفی که از نمایش بهصورت عرفی داریم، عبارت خواهد بود از احکام مبتلا به عوامل نمایش، اعم از بازیگر، کارگردان، نمایشنامهنویس، تهیهکننده، گریمور و… . فقه نمایش، احکام مربوط به همه این عوامل را در ارتباط با تولید و انتشار نمایش بحثوبررسی میکند. به عبارت روشنتر؛ فقه نمایش، یعنی، فقهی که متکفل احکام مبتلا به مکلفین در زمینه تولید و انتشار هنرهای نمایشی، اعم از تعزیه، تئاتر، سینما و تلویزیون است.
برای نمایش اصطلاح خاصی در این مبحث فقهی نداریم. همان تعریفی که عرف از نمایش دارد و همان تعریفی که عرف خاص یعنی اصحاب رسانه و هنر از نمایش دارند، همان، موضوع فقه نمایش است. اینجا از آن مسائلی نیست که موضوعش را شارع مقدس باید تبیین کند. به دیگر سخن، نه حقیقت شرعیه داریم، نه حقیقت متشرعه و نه اصطلاح فقها.
اجتهاد: فقه نمایش ذیل کدام یک از ابواب فقهی قرار میگیرد باب فقه رسانه یا باب فقه هنر؟ و دلیل انتخاب شما چیست؟
رفعتی نائینی: بعضی از مسائل فقهی در دو یا بیشتر از دو باب فقهی بحث میشود و هیچ اشکالی هم ندارد. اینجور نیست که بگوییم؛ چون این مسئله از مسائل باب مثلاً طهارت است، در بابهای دیگر مثلاً اطعمه و اشربه نباید بحث بشود. در بحث اطعمه و اشربه از بحث حلال خوری و حرامخوری بحث میشود. یکی از چیزهایی که خوردنش حرام است چیز نجس است. خوردن نجس حرام است. پس نجاست و طهارت هم در باب طهارت و نجاست بحث میشود و هم در باب اطعمه و اشربه. این معنایش این نیست که این مسئله طهارت است و نباید در اطعمه و اشربه بحث شود. مانحنفیه هم همینطور است. برخی از مسائل فقه نمایش، مربوط به باب هنر است و باید در فقه هنر بحث شود، بعضی از مسائل مربوط به باب رسانه و اِعلام است که باید در فقه رسانه بحث شود. اشکالی ندارد که یک مسئله در دو باب فقهی مورد بحثوبررسی قرار بگیرد و مسئله دو باب فقهی بشود. این را بهعنوان مقدمه عرض کردم.
اما فقه نمایش، اصالتاً باید جزء باب هنر باشد یا رسانه؟ ابتدائاً فقه نمایش ذیل باب هنر قرار میگیرد؛ چون میخواهد هنرنمایی و نقشآفرینی کند و این یک کار هنری است. میخواهد یک داستانی را خلق فیزیکی بکند. الآن بیننده در نگاه به این نمایش خودش را حاضر و شاهد بر جریانی که مثلاً هزار سال پیش اتفاق افتاده است میبیند. این یک کار هنری است. باتوجهبه اینکه امروزه بستر عرضهای این تولید هنری، رسانه است، حالا اعم از سینما، تلویزیون، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای ارتباطی، لذا به نظر میرسد که در فقه رسانه نیز میتوان فصلی برای نمایش باز کرد بهخصوص که بعضی از مسائل فقه نمایش، وقتی در بستر رسانه عرض میشود از مسائلی است که مبتلا به اصحاب رسانه است و در فقه هنر موردبحث قرار نمیگیرد؛ چون رسانه عرضه عمومی دارد و مثل تئاتر نیست. همین نمایش در تئاتر بهصورت فیزیکی دارد اجرا میشود و تعداد محدودی هم نشستهاند این نمایش را تماشا میکنند؛ اما وقتی که رسانهای پخش بشود، گستره پخشش محدود به یک سالن خاص نیست، لذا یکسری احکامی را بهصورت ویژه پیدا میکند که آیا میشود این نمایش را بهصورت عمومی پخش کرد یا نه؟
ما ممکن است یک نمایشی را برای عدهای خاصی بگوییم اشکال ندارد، اما آیا همین نمایش را میشود برای عموم عرضه کرد؟ آیا عرضه آن برای عموم، خالی از مفسده است یا خیر بلکه همراه با مفسده است. جایگاه این بحث در فقه رسانه است، لذا به نظر میرسد که فقه نمایش بهعنوان فصلی از فقه رسانه نیز قرار بگیرد.
فقه نمایش در قدیم، چون رسانههای ارتباطی کنونی وجود نداشت فصلی از باب فقه هنر بود و از مسائل مستحدثه هم به شمار نمیرفت؛ چون در زمان قدیم و در زمان شارع، افرادی نمایش بازی میکردند، بهصورت تمثیل و تئاتر و همچنین شبیهخوانی، شبیهسازی، رقاصی و … که در زمان صدر اسلام هم بوده است؛ اما عرضه نمایش امروزه که عصر رسانه هست، جزء مسائل مستحدثه میشود و یک سری احکام جدیدی پیدا میکند.
اجتهاد: فقه نمایش شامل چه موضوعات و زیر فصلهایی میشود؟ به دیگر سخن، گستره آن تا کجاست؟
رفعتی نائینی: ببینید اول باید فقه نمایش را به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول، تولید و بخش دوم، بهرهبرداری. منظور ما از تولید چیست؟ یعنی عوامل نمایش از نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس گرفته تا تهیهکننده و بازیگر. در این بخش باید به این مسائل پرداخته بشود که اصلاً نمایش جایز هست یا نه؟ اینکه ما بیاییم نقش فرد دیگری را بازی بکنیم جواز شرعی دارد یا خیر؟ تهیه فیلم آیا جایز هست یا نه؟
بخش دوم مربوط به کاربران و بهرهوران است. یعنی دیدن این فیلم و سریال و کلیپ و… جایز هست یا نه؟ غالباً در فقه نمایش به بخش اول میپردازند و به بخش دوم کمتوجهی میشود؛ چون فقه یعنی استنباط احکام مکلفین. چرا فقه نمایش را ذیل فقه رسانه قرار میدهند؟ چون رساننده پیام است. نمایشها و فیلمهای که حاوی پیام هستند را در رسانه پخش میکنند تا از این طریق، پیام به مخاطب و کاربر، رساننده و منتقل شود؛ بنابراین در بحثهای فقهی بایستی واکاوی و بررسیهای فقهی بخش دوم؛ یعنی کاربران رسانه هم بگنجد و این بخش نباید مورد بیتوجهی قرار بگیرد. یعنی احکام حلالبینی و حرامبینی هم موردتوجه قرار گیرد. آیا هر فیلمی را میشود دید و لو اینکه مفسدههای متعدد داشته باشد؟
برای اینکه پاسخ روشنی به اینگونه سؤالها داشته باشیم باید فصلی در فقه نمایش اختصاص دهیم که مربوط به کاربران و بهرهوران رسانه میشود، چه اینکه برخی از فیلمها از جهت اثرگذاری روی مخاطب و بیننده، اثرات مخرّب و ویرانگر برجای میگذارد تا جایی که از نظر ذهنی و اعتقادی، مخاطب را گاهی نابود میکند یا لااقل باورهای او را متزلزل میسازد، شبیه آنچه که در مورد خواندن کتابهای ضالّه داریم که فقها میفرمایند خواندن و خریدوفروش کتابهای ضالّه برای عموم حرام است.
پس ما در فقه نمایش، باید هم به عرصه تولید و هم به عرصه ارائه و رسانهای کردن توجه کنیم؛ چون فیلمها به این منظور تولید میشود که پیام خودش را از طریق تماشا به مخاطب ارائه نماید. ما در بحث خارج فقه رسانه گفتهایم که پیام رسانه ممکن است مستقیماً پیام حلالی باشد؛ اما پیام غیر مستقیمش مفسدهانگیز باشد، به همین جهت تولید و نمایش برخی از فیلمها حرام میشود. مثلاً در فیلم مارمولک، اصل فیلم اشکالی ندارد، اما نامگذاری این فیلم به نام مارمولک، سبب توهین به روحانیت شده و میشود تا جایی که سالیان سال کسانی که میخواستند به روحانیت توهین بکنند میگفتند؛ مارمولک. قبل از اکران این فیلم به تهیهکننده گفتند که اسم این فیلم را عوض کن (برحسب اطلاع دقیق دارم عرض میکنم)، گفت اگر من اسم این فیلم را عوض کنم چند صد میلیون متضرّر میشوم، چون این فیلم با این اسم بیشتر موردتوجه مخاطب قرار میگیرد و بیننده را جذب میکند.
یا مدتی اگر سریالهای صداوسیما را بررسی میکردید میدیدید که وقتی میخواست کسی نقش یک خانم متشخص، فرهیخته و متموّل را به نمایش بگذارد با مانتو به نمایش میگذاشت. آیا نمایش با مانتو اشکال دارد؟ خیر. حجاب کامل با مانتو هیچ اشکالی ندارد؛ یعنی نمایش و پیام مستقیم آن هیچ اشکالی ندارد. در همین سریال اگر میخواست کسی نقش یک خانم فقیر، کلفت، بیچاره و بیسواد و سطح پایین جامعه را به نمایش بگذارد باحجاب کامل چادری بهنحویکه حتی بخشی از وجه و کفین نیز پوشیده است به نمایش میگذاشت. حالا سوال: آیا نمایش یک خانم با حجاب کامل اشکال دارد؟ خیر. نهتنها اشکال ندارد که عملکردن به احکام شرعی نیز هست؛ اما پیام غیرمستقیم این نمایش و سریال چیست؟ دختر نوجوانی که مخاطب این سریال است چه پیامی را از این سریال دریافت میکند؟ قطعاً پیامی که او دریافت میکند این است که اگر من بخواهم در آینده شخصیت وجیه و قابلاحترامی داشته باشم باید زیّ و پوشش و رفتارم مثل آن خانم مانتویی باشد نه اینکه مثل آن خانم چادری فقیر و بیچاره و… یعنی بهصورت ناخودآگاه مخاطب را میکشاند به این سمت که نمادهای مذهبی را در او با احساس چِندش همراه کند و نوعی روگردانی از مسائل و نمادهای دینی و مذهبی را بهصورت پنهان در وجود او نهادینه کند. باتوجهبه این مسائل است که عرض میکنم فصلی در فقه نمایش باید به مسائل کاربران بپردازد تا از بیننده و مخاطب نمایش نیز غافل نشویم.
اجتهاد: مهمترین مسائل فقه نمایش، چه مسائلی است؟
رفعتی نائینی: هر بخشی چند فصل دارد؛ مثلاً احکام تولید نمایش، احکام تهیهکننده، احکام کارگردان، احکام نمایشنامهنویس، احکام بازیگر، احکام گریمور، احکام پشتصحنه، دکور و … احکام عرضه نمایش در رسانه، احکام دیدن و تماشای نمایش، احکام تأثیرات فرهنگی و فکری نمایش و…. همه این مسائل مهماند اما برخی مهمتر هستند و آن اینکه در فقه نمایش تأثیرات فکری، فرهنگی و اجتماعی در نمایش باید موردتوجه بیشتر قرار بگیرد؛ یعنی توجهکردن به پیام نمایش باید در صدر اولویتهای فقهی قرار بگیرد که مهمترین ویژگیهای پیام رسانهای و از جمله نمایش کداماند که بایستی رعایت شوند تا یک نمایش و رسانه از نظر دینی بدون اشکال و کارآمد باشد و چه ویژگیهایی اگر در پیام نمایش باشد شرعاً موجب حرمت تولید و انتشار آن میشود.
(این گفتگو، بخشی از مجله الکترونیکی «فقه نمایش» است که با همکاری پژوهشگاه فقه معاصر و مدرسه فقه هنر تولید شده و به زودی در «شبکه اجتهاد» منتشر میگردد.)