تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت‌الاسلام والمسلمین احمد رهدار، استاد حوزه و دانشگاه: داده‌های دینی در مورد عدالت و مقاومت منحصر به نخبگان نیست/ صورت‌بندی مقاومت‌های تاریخی و ارزیابی آن‌ها از منظر منطق عدالت/ انقلاب ایران استثنا است استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سرمایه تاریخی ما در گذشته مقاومت‌های دینی است لذا در منطق مقاومت اسلامی، دین عین عدالت و عدل است، گفت: داده‌های دینی در مورد عدالت و مقاومت انحصار به نخبگان یک قوم ندارد و عمدتاً برای نجات توده‌ها است

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین احمد رهدار، استاد حوزه و دانشگاه، ۱۱ اردیبهشت ماه در نشست علمی «صورت‌بندی مقاومت‌های تاریخی و ارزیابی آن‌ها از منظر منطق عدالت» که از سوی دفتر قم بنیاد علمی ـ فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: اگر رخدادی در یک مقطع تاریخی در یک مکانی رخ داده است، محقق تاریخ نمی‌تواند آن را در همان بافتار تاریخ فهم کند ولی کسی که در پسینه تاریخ دقت نظر دارد و حوادث مشابه را دیده است، می‌تواند در مقایسه این رخدادها، ارزش‌گذاری کند و سهم یک رخداد را درباره یک گفتمان مشخص کند.

استاد حوزه علمیه تصریح کرد: امروز ما در میانه یک تاریخی هستیم که وقتی نگاه به پیشینه تاریخ خود می‌کنیم، می‌توانیم نمونه‌هایی را بیابیم و آن را از پس عینک نیازهای امروز به تحلیل بنشینیم. یکی از مهم‌ترین این دغدغه‌ها، مسئله عدالت و گفتمان مقاومت است. عدالت از شعارهای اساسی اسلام و انقلاب و رهبران و عالمان دین بوده و هست به خصوص اینکه ما پیشینه و نمونه‌ای چون عدالت علوی را در تاریخ سراغ داریم. وی افزود: از سوی دیگر، مقاومت هم از نمونه‌های اعلای تمدنی ما است و اگر امروز پز آن را می‌دهیم، این گفتمان را هدیه و امانت خدا می‌دانیم و معتقدیم که در عین حال از عمق تاریخ اسلامی ما حاصل شده است، یعنی مقاومتی که امروز می‌بینیم، از این دوره آغاز نشده و از قبل هم وجود داشته گرچه با این عنوان شناخته شده نبوده است. رهدار با بیان اینکه در ایران، شبه قاره هند، شمال آفریقا و برخی کشورهای عربی شاهد جنبش‌های متعدد بوده‌ایم که با نام اسلام هم انجام شده است، اظهار کرد: وقتی در وجه کلی به این جنبش‌ها نگاه کنیم، در همه آن جوهر مشترک اسلام و مقاومت را می‌بینیم که با محوریت عدالت انجام شده است، یعنی دشمنان مقابل خود را ظالم و غیرعادل می‌دیدند و علیه آن‌ها مبارزه می‌کردند. در تاریخ هر کجا ظلمی بوده است افراد عدالت‌خواهی هم بوده‌اند که با ظلم مبارزه کرده‌اند. میل به مقاومت و عدالت فطری است استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه در رأس همه این مقاومت‌ها، جنبش عاشورا توسط امام حسین(ع) بوده است، گفت: حداقل در تاریخ اسلام و مسلمانان تا امروز دوره‌ای از تاریخ را در هیچ عصر و نسلی نمی‌توان یافت که نمونه‌هایی از کنش‌های فردی و جمعی که بتوان آن را عنوان عدالت‌خواهی و مقاومت داد نیابیم؛ در ادیان و اقوام دیگر هم این مسئله وجود دارد و این نشان می‌دهد مقاومت و عدالت جزء فطرت انسانی است و انسان آن را در کنه وجود خودش می‌طلبد. وی افزود: البته چون اسلام بیش از ادیان دیگر برای عدالت گام برداشته است، نمونه‌های مقاومت و عدالت آن در تاریخ بیش از ادیان دیگر وجود دارد. برخی از این مقاومت‌ها، توده‌ای و برخی نخبگانی بوده است گرچه عمدتاً در همه جنبش‌ها ابتدا نخبگانی صدا به اعتراض می‌گشایند و بعد توده‌ها وارد عرصه شده‌اند. مثلاً نمونه شاخص قرون اخیر، سیدجمال الدین اسدآبادی است که بر ضد غرب، ایده اتحاد مسلمانان را مطرح و این کار را در سطح نخبگانی دنبال کرد. رهدار تصریح کرد: سیدجمال اساساً مردمی نبود و برای مردم حرف نزده است و در اواخر عمر ندای پشیمانی سر داد و گفت اگر این همه وقتی را که برای بیداری سیاسیون درباری صرف کردم، برای بیدارکردن توده‌ها صرف می‌کردم، نتایج بیشتری می‌گرفتم؛ البته از این حرف من نتیجه گرفته نشود که اصل در جنبش‌های اسلامی، توده‌ها هستند بلکه ما جنبش‌هایی به معنای عام داریم که از بالا به پایین و موفق هم بوده است که نمونه اعلای آن، کنش علمای جبل عاملی در دوره صفویه است. وی افزود: این علما مانند علامه مجلسی در سطح نخبگانی ساختارهایی ایجاد کردند که علمای بعد از آن‌ها در دوره قاجاریه توانستند آرزو و تمناهای آن‌ها را در سطح توده به منصه ظهور برسانند. البته استعمارگران هم در برخی موارد برای موفقیت در کارهای خود از سطوح نخبگانی شروع کرده‌اند. مثلاً انگلیس در سودان، برخی افراد نخبه مدارس و دانشگاه‌ها را مورد حمایت خود قرار داده است تا در مواقع لازم از آن‌ها در جهت منافع خود بهره ببرد. وی با بیان اینکه داده‌های دینی در مورد عدالت و مقاومت انحصار به نخبگان یک قوم ندارد و عمدتاً برای نجات توده‌ها است، گفت: مثلاً مفهوم امام در اندیشه شیعه، مفهومی مانند اب و پدر است و پدر بدون داشتن فرزند ولو اینکه مرده باشد، قابل تصور نیست و امام هم بدون امت قابل تصور نیست. امام در اندیشه شیعه محور است ولی مفهوم امت در آن تجلی دارد و عدالت هم مفهومی محوری است و صرفاً نمی‌تواند در امام متجلی باشد. رهدار با بیان اینکه هدف ما در بحث مقاومت در درجه اول توده است ولی پیش‌شرط آن مقاومت نخبگانی است، اظهار کرد: مقاومت هم بر دو قسم دینی و غیر دینی قابل تقسیم است و مقاومتی که ابزار و فرایند و اهداف آن به دین نسبت داده شود، دینی است؛ ممکن است در یک جامعه اسلامی، مقاومتی شکل بگیرد ولی آن را به دین ارجاع ندهند و دغدغه آن را نداشته باشند که نتایج و ابزار و مبانی را از دین بگیرند و با آن بسنجند. استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: البته مقاومت‌های غیردینی ضمن اینکه برای ما معرفت‌آور و عبرت‌آور هستند ولی نمی‌توانند الگو باشند. سرمایه تاریخی ما در گذشته مقاومت‌های دینی است لذا در منطق مقاومت اسلامی، دین عین عدالت و عدل است؛ دین یکی از اسامی خداوند است و هر جریانی که آگاهانه و غیرآگاهانه در برابر دین باشد، نمی‌تواند سرمایه عدالت را برای ما بیاورد. رهدار بیان کرد: البته مثلاً در آمریکای لاتین علیه استکبار آمریکا مقاومت کردند و این برگرفته از فریاد فطرت آن‌ها بود و اینها هم امروز می‌توانند جزء جبهه مقاومت تعریف شوند ولی یکسری مقاومت‌ها، کنشگران آن‌ها آگاهانه ارجاع به دین نمی‌دهند و دین را افیون توده‌ها و مخرب می‌دانند که اینها آورده‌ای برای ما ندارند. استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: برخی مقاومت‌ها هم داریم که غربی‌ها به آن عنوان مقاومت شکننده داده‌اند و به تعبیر دیگر یکسری فریادهای عدالت‌خواهی داریم که خفه شده و به نتیجه نرسیده است. یکی از اندیشمندان غربی مدعی شده است که مقاومت‌های ایرانیان از دوره صفویه تا دوره معاصر شکننده بوده است ولی انقلاب را نمی‌توانند شکننده بخوانند زیرا برآیند چندین قرن تحول‌خواهی ایرانیان است و خود را چند دهه جلو آورده و حتی تحدی کرده است. انقلاب ایران استثنا است رهدار بیان کرد: ما می‌توانیم امروز تحدی کنیم که انقلاب ایران در مقایسه با انقلاب فرانسه و اکتبر روسیه مزایای زیادی دارد و برخی محققان در  این خصوص کتاب نوشته‌اند؛ این انقلاب از آسمان نیامده و خودش را به سرمایه پیشینیان و تجارب گذشته استناد داده است و اگر قرار است همه مقاومت‌های پیشینی ایرانیان صفر و شکننده تلقی شود، قاعدتاً انقلاب نباید پدید می‌آمد به همین دلیل برخی از اندیشمندان غربی به این مسئله معترف هستند که انقلاب ایران یک استثناء است. وی تأکید کرد: اینها انقلاب اسلامی را یک استثناء می‌دانند زیرا مقاومت‌های ملت ایران در طول چند قرن قبل را شکننده می‌دانند و معنای شکست و پیروزی در ادبیات غرب با ادبیات انقلاب اسلامی فرق دارد؛ مثلا قیام امام حسین(ع)، در اندیشه غرب شکست خورده است ولی ما کاملاً آن را موفق می‌دانیم. انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.