ایشان افزودند: در برخی از دانشگاهها در شرق و غرب عالم، رسالهنگاری به این سهولتی که ما با آن مواجه میشویم، نیست. در واقع گفته نمیشود که این یکی از کارهایی است که دانشجو باید در سنوات تحصیلی انجام دهد بلکه مهمترین کاری است که باید انجام دهد و از بدو ورود به دانشگاه، تعیین وضعیت رسالهای که باید به سامان برساند به وی گوشزد میشود اما ما به آن به عنوان خاتمه تحصیل نگاه میکنیم و دانشجو بعد از امتحان جامع، این تلقی را دارد که مدرک دکتری را گرفته است و خود دانشجو میگوید کارم تمام شده و فقط رساله باقی مانده است؛ این نشان میدهد که وی معتقد است که رساله نقش مهمی در تحصیل ندارد در حالیکه رساله بخشی از تحصیل است و ما باید در جریان تحصیل، وی را به فرآیند رسالهنگاری برسانیم.
آیتالله رشاد ادامه دادند: خسارتهای ناشی از این غفلت، بسیار بالاست ولی عجیب است که اگر اتلافی در منابع و سرمایه رخ میدهد ما آن را خسارت تلقی میکنیم اما غافلیم که خسارت ناشی از عدم توفیق در روند ناصواب رسالهنگاری در کشور، اگر بزرگترین خسارت ملی قلمداد نشود مسلما باید در شمار چند خسارت اول ملی است و اگر تحقیقاتی صورت گیرد مدعای بنده ثابت میشود. این خسارت زمانی باورپذیر میشود که بدانیم رسالههای دانشجویی ما حدود پنجاه درصد کمیت آمار ملی تحقیقات را تشکیل میدهند. وقتی میگوییم چندصدهزار عنوان تحقیق صورت پذیرفته احیانا مجموعه رسالههای دکتری را هم شامل میشود که حدود پنجاه درصد آمار ملی تحقیقات را تشکیل میدهد و اگر این پنجاه درصد، مورد توجه قرار گیرد آن وقت میفهیمم که چه مقدار بر ما خسارت وارد میشود چون مبلغ هنگفتی هر ساله صرف رسالهنگاری در دانشگاهها میشود.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این که اگر این موارد را تجزیه و تحلیل و از هزینههای مالی دیگری که دانشگاهها دارند جدا کنیم آن وقت به خوبی خسارت مالی آن مشخص میشود بیان کردند: همچنین سرمایه عمری که تلف میشود را نباید فراموش کنیم چون سرمایه فقط پول و منابع نیست بلکه سرمایه عمر، مهمترین منبع تجدیدناپذیر است که متأسفانه به این بخش توجهی نمیشود. هزاران رساله را که بررسی کنیم متوجه میشویم گرهی از مشکلات کشور باز نکردهاند و این هم خسارت بزرگی است. با این تحلیل مسئولان و تصمیمگیران کشور متوجه خواهند شد که فاجعهای ملی در جریان است و در واقع این یک غارت سرمایه ملی است اما این فاجعه را نمیبینیم.
ایشان ادامه دادند: واقعیت این است که مجموعهای از ارکان نرمافزاری و سختافزاری در این امر خطیر دخیل هستند و در این راستا اولین موردی که باید در نظر داشته باشیم هدفگذاری است. میتوانیم انواع هدفها را برای رسالههای دکتری در نظر گرفته و اقدامات خود را در این راستا ساماندهی کنیم. اولین هدف مهارتآموزی به دانشجو است. هدف دیگری که مهمترین هدف و دغدغه بنده از این عرایض است گرهگشایی عملی یا نوآوری علمی نسبت به یک امر یا مسئله یا حوزه در کشور است.
به گفته آیتالله رشاد، وقتی از آسیبشناسی رسالهها صحبت میکنیم ذهن همه ما متوجه سرقت علمی میشود چون گفته شده رسالههای دکتری حدود ۳۰ درصد سرقت علمی دارند و کپیپرداری هستند. قطعا این مشکلی مهم است و متأسفانه این آسیب روندی رو به فزونی هم دارد ولی این مشکل اصلی نیست بلکه مشکل اصلی این است که این رساله که ۳۰ درصد آن از رساله دیگر اقتباس شده، همان رساله اصلی هم به درد نمیخورده است چون کاری از پیش نبرده و گرهی نگشوده است ولی با این وجود دانشجو از آن کپی کرده است.
ایشان با اشاره به اهمیت داشتن برنامه ملی و کلان دستیابی به اهداف است بیان کرد: دکتر معتمدی اشاره کردند که دانشگاه علامه طباطبایی با توافق با برخی از دستگاهها، چنین طرحی را پیگیری کرده است که اقدامی ارزنده است چون واقعاً نیازمند آن هستیم. مخصوصا باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی چنین برنامه ملی تصویب شود. اقدام دیگر این است که باید شیوهها و روشهای دستیابی به اهداف اصلاح شوند. نقش عوامل کنشگر دخیل در دستیابی به اهداف نیز اهمیت دارد و باید مشخص کنیم که مدیران و کارشناسان و استادان در این طرح چه نقشی را باید ایفا کنند. نکته دیگر توجه به بار علمی استادان است چون با اینکه رسالهنگاری ما نقص دارد اما در جلسه دفاع، احساس میکنیم که دانشجو وقتی چهار سال روی این موضوع وقت گذاشته است در این موضوع از استاد هم باسوادتر است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ما ابزارهای مناسبی هم برای سنجش رسالههای دکتری نداریم که مشخص کنیم به چه میزان نوآوری دارند و بر اساس نیازهای جامعه هستند یا خیر تأکید کرد: اصولا اگر برای رسالهای، موضوعی بدیع انتخاب شد و حاصل آن مطلوب و نوآورانه بود باید مورد حمایت بیشتری قرار گیرد در حالیکه در شرایط کنونی چنین رسالهای با رسالهای که تکراری است برای استاد تفاوتی ندارد.
انتهای پیام/