به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به گزارش خبرنگار اجتهاد؛ نشست دو روزه «هماندیشی اساتید روششناسی و توانمندسازی علوم اسلامی» در شهر مشهد تشکیل شد. اعضای هماندیشی، متخصصان برجسته علوم اسلامی در ایران بودند که در حوزۀ روش و روششناسی علوم اسلامی صاحبنظر و دعوت هماندیشی را اجابت گفتهاند. علاوه بر اعضای هماندیشی، حلقه دومی از محققان جوان عرصه روششناسی علوم اسلامی به عنوان اعضای ناظر، در جلسات حضور داشتند و مباحثات و تجارب آن را در تشکیل حلقه روششناسی علوم اسلامی به کار گرفتند. هماندیشیهای توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی اهداف و سیاستهای راهبردی زیر را دنبال کردند: ۱. ارتقای همافزایی میان دانشوران علوم و مطالعات اسلامی در مسیر تقویت و ترویج گفتمانِ «توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی برای پاسخ به نیازها» و بررسی الزامات و چالشهای آن؛ ۲. یاری به شناسایی، تعمیق، توسعه و ترویجِ «روشها، مدلها و مهارتهای» مورد نیاز محققان علوم اسلامی برای «تحلیل نیاز، تحقیق و حل مسئله، کاربست دانش و تولید پاسخ»؛ ۳. پیشبینی وضعیت، روندها و تحولات آیندۀ علمی و اجتماعیِ اثرگذار بر توانمندی و توسعۀ علوم و مطالعات اسلامی، با تکیه بر فراتحلیلها و فراوری آیندهپژوهی و تحقیقات جاری؛ ۴. همفکری و همافزایی برای تقویت و توسعۀ رویکردهای مؤثر در توانمندسازی علوم اسلامی برای پاسخگویی به نیازها (مانند پژوهشها و آموزشهای: بینرشتهای و مقارن، کلنگر و نظاممند، معطوف به حل مسئله و کاربردیسازی) و شناسایی رویکردهای نوین. براین اساس، در روزهای پایانی بهمنماه ۱۴۰۲، دومین هماندیشی با عنوان «جایگاه نیازهای کاربردی در درختوارۀ علوم اسلامی» و سومین هماندیشی با عنوان «چیستیِ روش و قلمرویِ روششناسی در علوم اسلامی» با حضور اعضا در تالار کنفرانس هتل ولایت مشهد برگزار شد. در این نشستها، حججاسلام و اساتید (با حذف القاب و به ترتیب حروف الفبا): رضا اسلامی (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)، رضا اکبری (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام)، مجتبی الهی خراسانی (استاد حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی)، حمید پارسانیا (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)، علیرضا پیروزمند (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی)، محسن جوادی (عضو هیئت علمی دانشگاه قم)، محمود حکمتنیا (عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، حمید درایتی (استاد حوزه علمیه مشهد)، علی رحمانی (استاد حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی)، علیاکبر رشاد (استاد حوزه علمیه تهران و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، محمدتقی سبحانی (استاد حوزه علمیه قم) و حسینعلی سعدی (استاد حوزه علمیه تهران و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام)، هادی صادقی (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث قم)، سیفالله صرامی (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)، سیدعلی طالقانی (استاد حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی)، ابوالقاسم علیدوست (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، مهدی علیزاده (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)، ابوالقاسم مقیمی حاجی (استاد حوزه علمیه قم)، سیدمجتبی نورمفیدی (استاد حوزه علمیه قم)، عبدالحمید واسطی (استاد حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، احمد واعظی (استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام)، شرکت داشتند. هماندیشی با موضوع: جایگاه نیازهای کاربردی در درختوارۀ علوم اسلامی با توجه به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مأموریتها و کارکردهای مورد انتظار از علوم اسلامی در جامعه بهصورتی جهشوار، گسترش یافته و پژوهشها و آموزشهای آن در حوزه و دانشگاه، تنوعی بیسابقه یافته است، امروز بیش از هر زمان دیگری، لزوم انسجامبخشی به محتوا و مصطلحات و تفاهم بر نقشه راه تقسیم و توسعه علوم اسلامی احساس میشود. توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی برای پاسخ به نیازها میطلبد تا جهت کاربست علوم اسلامی و پاسخ به نیازهای کاربردی، از ظرفیت درختواره علوم اسلامی برای هدایت و حمایت تحقیقات و پرورش نیروی انسانی، استفاده گردد. درختواره علوم اسلامی میتواند اشتراکات و تمایزات میان شاخههای آن را در مأموریتها و نقشهای اجتماعی، نشان دهد و مسیرهای تحقیق، تعلیم، کاربست و مدیریت علوم اسلامی و پرورش منابع انسانی را تعیین کند. در دومین هماندیشی، تلاش شد تا هماهنگی ادبیات نظری و دستهبندی پاسخها به پرسشهای زیر، حاصل شود: ۱. با توجه به کارکردهای متصور برای درختوارۀ علوم اسلامی، مختصات بایستۀ آن چیست؟ صرفاً دفترچه راهنمای تحصیلی است؟ تقسیمات کلان علوم اسلامی در شکل نظام یافتۀ آن است؟ نقشه راه توسعۀ آموزشی، پژوهشی و کاربردهای اجتماعی در علوم اسلامی است؟ نظام مدیریت دانش و اطلاعات ساختاریافتۀ علوم اسلامی است؟ ۲. با توجه به متغیرهای حاکم بر درختواره، بهعلاوۀ وجود رقبا و ذینقشهای دیگر در تأمین نیازهای کاربردی، منطق مواجهۀ درختوارۀ علوم اسلامی با نیازهای کاربردی، چه باید باشد؟ به عبارت دیگر، چگونه میتوان پژوهشها و آموزشهای معطوف به نیازهای کاربردی را اغلب با هویّتی مردّد بهصورت چندرشتهای یا بینرشتهای و یا با تباری غیر از علوم اسلامی (متعلق به علوم انسانی یا حوزۀ فناوری و …) که گاهی اساساً فاقد دانش متراکم مدوّن و نظامیافته است، در درختوارۀ علوم اسلامی جای داد؟ هماندیشی با موضوع: چیستیِ روش و قلمرو روششناسی در علوم اسلامی بحث از روش و روششناسی، یکی از پرجاذبهترین و البته پر مجادلهترین مباحث در میان عالمان علوم انسانی است. تا جایی که بعضاً دوران اخیر را دوران نبرد روشها (Method dispute) نامگذاری کردهاند. در دهههای اخیر، صدها کتاب درباره روش و روششناسی نوشته شده و تحقیقات بسیار گسترده، مفید و کارگشایی در این زمینه صورت گرفته است. با این حال، به نظر میرسد بسیاری از اندیشهها و آثار پدید آمده، ابتداییترین شرایط «روش» یعنی «روشنگری»، «وضوح»، «کارآمدی» و «راهبری» را ندارند. از آنجا که یکی از مهمترین ظرفیتهای نیازمند توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی در پاسخ به نیازهای معاصر، عنصر «روش» است و از همین روی، یکی از مهمترین اولویتهای راهبردی در اقدامات چندسال اخیر میز تخصصی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی قرار گرفته است. تعریف، توصیف، تبیین، تفسیر، پیشبینی، ارزشیابی و کنترل روش، ضرورتی است که بدون آن، نمیتوان به توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی برای پاسخ به نیازهای گوناگون امیدوار بود؛ زیرا فرایند پاسخگویی علوم اسلامی به نیازها، حداقل شامل پنج مرحله و تمامی این مراحل، نیازمند شناسایی، تبیین و بهکارگیری روشهای لازم است: ۱. ترسیم عرصههای گوناگون زندگی بشر و مرتبط با دین؛ ۲. ترسیم اصول، مبانی و ضوابط مداخله دین در عرصههای گوناگون (مکتب)؛ ۳. شناسایی و تحلیل نیازهای هر عرصه (از جمله تبدیل به مسئله و تبارشناسی علمی آن)؛ ۴. عرضۀ نیازهای ساختاریافته به علوم اسلامی؛ ۵. تولید گزارۀ پاسخ، عینیت بخشیدن به پاسخ (با مشارکت عناصر دیگر جامعه). ازآنجا که علوم اسلامی هر یک با موضوع و هدفی خاص و مسائلی مخصوص در بسترهای مختلف تاریخی، اجتماعی و توسط استعدادها و افکار مختلف رشد کرده و به دست ما رسیده است. همین امر باعث اختلاف روش در میان علوم اسلامی شده است. چنانکه مثال علومی مانند: تفسیر، فلسفه، فقه و اصول با انواع روشها عجین شدهاند و این روشها چنان در طول سالیان دراز پرورده شدهاند که تشخیص صحتوسقم آنها با مقیاسی واحد، بسیار مشکل شده است و پای بسیاری از بزرگان علم و فضل در آن لغزیده و به وادی افراط یا تفریط رفتهاند. در چند دهه اخیر، تحقیق دربارۀ روشهای علوم و مطالعات اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفته است و دربارۀ آن دهها مقاله و پایاننامه به زبان فارسی نگاشته شده است. هماکنون در برخی از پایگاههای مدیریت دانش، بیش از ۵۰۰ مقاله مستقیماً دربارۀ روششناسی علوم و مطالعات اسلامی، شناسایی و نمایه شده است. هماندیشی سوم تلاش داشت در برابر دو پرسش، توافقی نسبی در ادبیات و دستهبندی پاسخها حاصل شود: ۱. مفهوم «روش» و قلمروی «روششناسی» در علوم اسلامی، چه تعداد از انواع زیر را میتواند در برگیرد؟ شیوۀ کسب و تولید معرفت معتبر؟ طرق استناد به منابع معرفت؟ فرآیند گردآوری ادله و شواهد معتبر؟ شیوۀ ارزیابی اعتبار دادهها؟ شیوه و فرآیند تدوین و انتقال معارف (تحقیق و تعلیم)؟ شیوه و فرآیند کاربست معارف؟ شیوه و فرآیند مدیریت دانش؟ ۲. روششناسی علوم اسلامی لزوماً رویکردی توصیفی و پسینی دارد یا میتواند رویکردی تجویزی و پیشینی (تعیین روشهای علوم اسلامی) داشته باشد؟ در صورت اول، روش علم است یا عالمان؟ و در صورت دوم، نسبت آن با «منطق فهم»، «اصول استنباط» و «اجتهاد عام» در علوم اسلامی چیست؟