تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, گزارش, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 37329
تاریخ : ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ :: ۱۷:۲۸
در نشستی با موضوع مسائل کلان نظام آموزشی کشور و نسبت آن با آموزش دینی مطرح شد: تنوع مدارس در آموزش عمومی / انحلال معاونت پرورشی به نظام آموزشی کشور ضربه زد دو انحلال به نظام آموزشی کشور ضربه زد؛ یکی انحلال واحد مربوط به استعدادهای درخشان و دیگری انحلال معاونت پرورشی. البته با مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی واحد مربوط به استعدادهای درخشان دوباره احیاء شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از موسسه پژوهشی فقه نظام؛ در راستای سلسله نشست‌های «چالش‌های فقه تربیت در دنیای معاصر»، مجموعه‌نشست «مسائل کلان نظام آموزشی کشور و نسبت آن با آموزش دینی» با ارائه حجت الاسلام و المسلمین رضا ملّایی در روزهای ۶، ۱۳ و ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲، در موسسه پژوهشی فقه نظام برگزار شد. (بخش چهارم) بخش اول بخش دوم بخش سوم   مسألۀ ششم: تنوع مدارس در آموزش عمومی   آموزش عمومی کشور توسط گونه‌های مختلفی از مدارس صورت می‌گیرد؛ مدارس دولتی که بخشی از آن‌ها هم به صورت هیأت امنایی مدیریت می‌شوند، مدارس غیر انتفاعی، مدارس استعدادهای درخشان، مدارس معارف، مدارس فرهنگ، مدرسۀ علامه شرف الدین، مدارس مسجد محور. این مقدار از تنوع در آموزش عالی وجود ندارد. آموزش عالی حوزوی که مصون مانده است، آموزش عالی دانشگاهی هم در این حد از تنوع نیست. دانشگاه های دولتی، غیر انتفاعی، آزاد و برخی دیگر از دانشگاه‌ها به صورت محدود در حال فعالیت هستند.   در این عرصه باید به چند مطلب توجه داشت:   اولا این که تعلیم و تربیت و تغییر فرهنگی در سنین ابتدائی شدنی‌تر است و به همین جهت آموزش عمومی از آموزش عالی مهم‌تر است. دورکِیم که از پایه ریزان علم جامعه‌شناسی است برای ایجاد تغییر فرهنگی در جامعه و از بین بردن سیطرۀ کلیسا، از آموزش عالی به آموزش عمومی هجرت کرد و نظام مدرسه را تغییر داد و با تغییر در نظام مدرسه هم سیطرۀ کلیسا را از بین برد و هم فرهنگ مدرن را پایه ریزی کرد. دریافت او این بود که آموزش عمومی از آموزش عالی مهمتر و عالی‌تر است، مؤثرتر است و تغییر و تحول فرهنگی در آن شدنی‌تر. این سنین، ایام شکل گیری شخصیت افراد است و با تغییر در آن می‌توان فوج‌هایی از جامعه را به خود شبیه کرد، می‌توان فوج فوج جامعه را به سمت خود فراخواند نه تک تک.   با توجه به نقش و اهمیت آموزش عمومی، تنوع مدارس در یک نگاه کلان یک مسأله و چالش به شمار می‌رود. حاکمیت بر نظام آموزشی از بین می‌رود و تبعات مختلفی را به دنبال می‌آورد. کسانی که دغدغۀ انتقال فرهنگ و مفاهیم علمی واحد دارند چنین شرایطی را اگر یک شرایط تهدیدآمیز قلمداد نکنند، قطعا یک شرایط سخت و دشوار برای فعالیت به شمار می‌آورند.   اشکال: تنوع مدارس به خودیِ خود یک آسیب نیست؛ بلکه عدم نظارت و اشراف بر آن‌ها آسیب است. چالش‌هایی که تنوع مدارس به دنبال دارد معلوم نیست محصول تنوع باشد؛ بلکه ممکن است برآمده از عدم نظارت یا جهات دیگر باشد.   جواب: اولا بر اساس این اشکال هم خودِ تنوع مدارس یک موضوع قابل مطالعه و بررسی است. یعنی حتی طرح همین فرضیه هم این نکته را تقویت می‌کند که تنوع مدارس و ابعاد مختلف آن باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و آن‌گونه که تاکنون تنوع رخ داده باید متوقف شود.   ثانیا بخشی از آن‌چه در تنوع مدارس ممکن است تأمین شود را نظام آموزش و پرورش در خود جای داده است. مثلا در گذشته کتاب محور اصلی نظام آموزش و پرورش قلمداد می شد؛ ولکن این رویکرد تغییر کرده و از کتاب به سمت بسته ارتقاء یافته است. یعنی انتقال مفاهیم به محصّل، با یک بستۀ آموزشی اتفاق می‌افتد که بخشی از آن کتاب است، بخشی از آن هم در برخی سطوح رسانه‌های دیگری است که در کنار کتاب قرار می‌گیرند. کتاب یک جزء از بستۀ تحصیلی دانش‌آموز شده است. رسانه‌ها هم در کنار آن، در تثبیت، تعمیق و توسعۀ مفاهیم به کار گرفته می‌شوند. در برخی سطوح همچون دورۀ ابتدائی برخی از بازی‌ها در کنار کتاب قرار می‌گیرد تا معلم با کمک از آنها آموزش را انجام دهد. آموزش و پرورش به این مقدار هم اکتفا نکرده و پس از بسته، برنامۀ درسی را پیش‌بینی کرده است. یعنی معلمان برنامۀ درسی را محور فعالیت‌های خود قرار دهند؛ نه کتاب را. این مجموعه اقداماتی است که برای تمرکز زدایی نسبت به کتاب انجام شده است.   به صورت کلی تمرکززدایی از جمله راهکارهایی است که در موارد مختلف به کار گرفته می‌شود. یکی دیگر از فعالیت‌هایی که صبغۀ تمرکززدایی دارد روی آوردن به چند تألیفی است. به این معنا که غیر از کتابِ محور، متناسب با نیازهای منطقه‌ای یا نیازهای جنسیتی، تنوعی از کتاب‌ها پیش‌بینی شده است. مثلا در متوسطۀ دوم کتبی طراحی شده تحت عنوان استان‌شناسی. این کتاب‌ها مربوط به درس جغرافیا است؛ اما با این نکته که ابعاد منطقه‌ای و استانی دارد. یا مثلا کتاب سبک زندگی در پایۀ هفتم یک کتاب مشترک دارد و یک ضمیمه که مربوط به دختران است و مسائل مربوط به فرایند بلوغ جسمانی آن‌ها را مطرح کرده است. این نمونه‌ای برای چند تألیفیِ جنسیتی است. نمونۀ دیگر اتفاقی است که نسبت به درس زبان رخ داده است. انحصار در زبان انگلیسی شکسته شده و دانش آموزان می‌توانند در عرض انگلیسی، آلمانی یا چینی، یا روسی یا فرانسوی و یا عربی را انتخاب کنند. هم عربی قواعدی جزء دروس هست و مکالمۀ عربی. نمونۀ دیگر نسبت به کتاب مدیریت خانواده است، این کتاب نیز تفکیک جنسیتی دارد، دخترانه و پسرانه‌اش فرق می‌کند. البته شک دارم که الان این‌گونه است یا قبلا این‌گونه بود. بنابراین اصل چند تألیف در نظام آموزش و پرورش مطرح است و تدابیری هم برای آن اندیشیده شده است و حتی توصیه هم این است که نسبت به همۀ مواد آموزشی چنین اتفاقی رخ دهد و از یک مادۀ درسی انواعی از کتاب‌ها در دسترس باشد تا استان‌ها و مناطق مختلف بر اساس نیازهای بومی، جنسیتی خود انتخاب کنند. این نوع از تنوع در نظام آموزش و پرورش هم قابل تأمین است و به عدالت هم نزدیک‌تر است؛ اما در ایدۀ تنوع مدارس این سطح تامین نمی‌شود، حاکمیت یکپارچه هم مختل می‌شود، مدیریت سخت می‌شود و چندپارچگی را به دنبال دارد.   پس تنوع مدارس خودش یک مسأله است. حال اگر نسبت به خودِ مسأله بودن اشکال شود، خودِ مسأله بودن را می‌توان مسأله کرد. چرا که تنوع مدارس طرفداران جدی دارد. ولکن به گمان بنده بیشتر از این که یک فرصت باشد یک تهدید است.   ثانیا مناسبت است نسبت به برخی از مسائلی که در مورد بعضی از این مدارس مطرح است نیز به نکاتی اشاره شود:   مدارس استعداد درخشان از جمله مدارسی است که در برهه‌ای از مدیریت آموزشی کشور با آن مخالفت شد تا جایی که واحد مربوط به استعدادهای درخشان از معاونت وزیر تقلیل داده شده و در حد یک مرکز قرار گرفت. این اتفاق مشکلاتی را به دنبال آورد و به نوعی این واحد منحل شد. دو انحلال به نظام آموزشی کشور ضربه زد؛ یکی انحلال واحد مربوط به استعدادهای درخشان و دیگری انحلال معاونت پرورشی. البته با مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی واحد مربوط به استعدادهای درخشان دوباره احیاء شد.   مخالفین مدارس استعدادهای درخشان چند نکته را مورد توجه قرار می‌دادند؛ یکی این که این مدارس نسبت به پرورش دانش آموزان اقدامی نمی‌کنند و صرفا بر آموزش متمرکز شده است، دیگری این که بیشتر در حوزه‌های تجربی و ریاضی متمرکز شده‌اند و در رشته‌های انسانی فعالیت چندانی ندارند، در حوزۀ معارف هم که اصلا ورود نکرده‌اند. نکتۀ سوم این که با خروج استعدادهای درخشان از مدارس، فضای آموزش عمومی مختل شده است و مدارس دولتی فضای علمی مطلوب را ندارد.   در مقابل موافقین هم نکاتی را مطرح می‌کردند که توجه به استعداد این اشخاص و تفاوت آن‌ها با دیگران از جمله مهمترین مسائل مطرح شده از سوی آنان است. در این نگاه با توجه به این که این افراد استعدادهای درخشان هستند باید با توجه به استعدادشان برای آن‌ها برنامۀ ویژه داشت.   مدارس معارف نوع دیگری از مدارس هستند که در سطح آموزش عمومی فعالیت می‌کنند. این مدارس تک‌رشته‌ای است. از حدود سال 61-62 فعالیت خود را آغاز کردند و سالانه حدود 15000 هزار دانش آموز در سه سطح جذب می‌کنند.   مدارس مسجد محور یکی از آخرین ایده‌های فعال شده در عرصۀ آموزش عمومی به شمار می‌رود. دقت در شکل‌گیری این مدارس و برخی دیگر از مسائل کشور نشان می‌دهد که یک نوع ساختارگریزی در کشور در حال رخ دادن است. ساختارهای مختلف کشور با رقیبانی دست و پنجه نرم می‌کنند. ساختار بهداشتی کشور با رقیبی تحت عنوان طب سنتی یا طب ایرانی مواجه شده است. این مجموعه تلاش کرده بیرون از سیستم بهداشت و درمان عمل کند. سیستم پزشکی چندان به آن توجه نشان نداده اما در بدنۀ عمومی با اقبال مواجه شده است. قرض الحسنه های خانگی را می‌توان رقیبی برای سیستم بانکی کشور برشمرد. گروه‌های جهادی نیز در عرصه‌های مختلف خارج از سیستم به شمار می‌روند. البته این گروه‌ها به تقابل با سیستم نپرداخته‌اند؛ بلکه کمک کار سیستم شده‌اند. نظام تعلیم و تربیت نیز از این رقبا در امان نمانده است. مدارس مسجد محور از جمله رقبای سیستم آموزشی کشور هستند. این مجموعه سیستم آموزشی را قبول ندارند، محتواها را هم دنبال نمی کنند؛ بلکه خود طراحی و برنامه ریزی کرده اند و متون آموزشی‌ای را آماده نموده‌اند. البته با توجه به قوانین نظام آموزش و پرورش به نوعی عمل کرده‌اند که دانش‌آموزان امکان پیشرفت تحصیلی در نظام آموزشی کشور را داشته باشند. با الگوگیری از این اقدام عده‌ای، دانش آموزان اهل تسنن را از مدارس خارج کرده و خود متکفّل آموزش آنها شده‌اند.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.