تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمید میرخندان، استاد و پژوهشگر سینما و رسانه، مطرح کرد؛ گستره فقهی بررسی فیلم را محدود نکنیم/ فیلم دینی یا فیلم مطلوب از نگاه اسلام در بررسی فیلم دینی و رابطه آن با فقه اسلامی، در دهه‌های اول انقلاب، اصطلاحاتی مانند فیلم دینی و سینمای اسلامی رایج بود، اما در دهه‌های اخیر مفاهیم دیگری چون سینمای معناگرا و سینمای مصلحانه به جای آن‌ها مطرح شده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرگزاری شبستان؛ هشتمین نشست از مجموعه نشست‌های پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم دینی اشراق؛ با موضوع «نسبت‌شناسی سینمای دینی با فقه هنر» با حضور و سخنرانی حجت‌الاسلام «سید حمید میرخندان» دکترای فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم(ع)، استاد و پژوهشگر سینما و رسانه به صورت حضوری در شهر مقدس قم ساختمان انجمن‌های علمی حوزه علمیه برگزارو به صورت مجازی از کانال‌های «اشراق تی وی» و «اشراق نیوز» پخش شد. گستره فقهی بررسی فیلم را محدود نکنیم/ مطلوبیت از نگاه دین بررسی شود   حجت‌الاسلام «سیدعبدالله میرخندان» در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه اصطلاح فیلمِ دینی، سینمای دینی، سینمای اسلامی برای دهه‌های ابتدای انقلاب است، اظهار کرد: البته شاید تا دو دهه و نهایتا سه دهه این ادبیات رایج بود و حول آن بحث می‌شد اما در دهه سوم اصطلاحات جدیدی از جمله سینمای معناگرا، سینمای مصلحانه و ... جایگزین شد. این استاد و پژوهشگر سینما و رسانه با اشاره به مفهوم فیلم مطلوب از نگاه اسلام افزود: اگر نسبت فقه با فیلم دینی یا فیلم اسلامی را در نظر بگیریم در ادبیاتی که مورد نظر من است، این مساله اراده می شود که از نظر اسلام چنین فیلمی مطلوبیت دارد؛ معنایی که از فیلم مطلوب مورد نظر است یعنی جهانی که فیلم بنا می‌کند و از آن تحت عنوان جهان مفروض یاد می‌کنند که از نظر دین مطلوبیت دارد؛ حال اینکه می گویم اجمالا مطلوبیت دارد یعنی ذومراتب دارد. وی گفت: آنان که بحث فیلم دینی را مطرح می‌کنند این سوالات را به میان می‌آورند که کجا در یک فیلم خط‌کشی بگذاریم که اگرچنین بود یا نبود بگوییم مصداق از فیلم اسلامی هست یا نیست؛ اما سخن من این است که حتی فیلمی را که از خارج می‌آید و داخل ایران پخش می‌شود باید به دقت ذیل این بحث فیلم مطلوب بررسی کرد، البته در حال حاضر که سینمای ایران کمتر فیلم خارجی نشان می دهد اما گاهی ممکن است به این نتیجه برسیم که نمایش یک فیلم برای مخاطب مسلمان وجهی ندارد و به تعبیر دیگر جایز نیست، اگر از این بُعد مساله را بررسی کنیم نسبت فیلم با فقه به یک معنا باید دایره شاملی باشد؛ با این وصف اگر بحث را روی این مساله ببریم که فقه چه نسبتی با فیلمی که اجمالا مطلوبیت دارد، می تواند داشته باشد باید بگوییم اولین مساله آن است که این فیلم ولو اگر اطلاق دینی به آن ندهیم، برای مخاطب متدین که می خواهد مصرف رسانه‌ای از این اثر داشته باشد چه ملاحظاتی به لحاظ فقهی دارد. این پژوهشگر تصریح کرد: مثلا مرحوم «کیومرث پوراحمد» سریالی تحت عنوان «سرنخ» ساخت که پلیسی- جنایی بود؛ یا «خواب و بیدار» ساخته «مهدی فخیم‌زاده»؛ این آثار ژانرهایی بودند که در ادبیاتی که آقایان صحبت می‌کنند و تعریف از فیلم دینی را ارایه می‌دهند و حتی در ادبیات خارج از ایران این موارد فیلم دینی محسوب نشوند اما ما می‌خواهیم به گونه ای بحث کنیم و بگوییم که حتی مواردی از این دست هم می‌تواند شامل فیلم دینی شود و به نظر من این تعمیم دادن فایده هم دارد.

تشتت درباره معنای علم دینی

حجت الاسلام میرخندان افزود: گاهی در تعریف فیلم دینی می گویند کارگردان و فیملساز آن باید مسلمان باشد، گاهی می گویند محتوای آن باید دینی باشد (که البته در مورد محتوای دینی و اسلامی هم بحث هست)؛ گاهی نیز می گویند فیلمی دینی است که تاثیر دینی بر مخاطب بگذارد؛ البته بعضا تعاریف تلفیقی هم وجود دارد؛ با این تفاسیر باید بگوییم که جهانِ این فیلم چه قدر با جهانِ مطلوب دینی همخوان و همراه است؟ ضمن اینکه باید این مساله را در نظر بگیریم که قرار نیست یک فیلم در مورد همه آن چیزی که در هستی وجود دارد موضع و دیدگاه ارایه کند، بلکه ما باید ببینیم آن مقدار که دیدگاه ارایه کرده است چه مقدار با دین نسبت دارد، از سوی دیگر باید ببینیم جهان فیلم چه ارتباطی را با مناسباتی که در فقه بحث می شود دارد، آیا اصلا مناسباتی دارد؟ مجموع این گزاره‌ها در صورتی که وجود داشته باشند فیلم مطلوب از نگاه دین هستند. استادیار دانشکده دین و رسانه قم تصریح کرد: برای مثال فیلمی که می‌خواهد بگوید در این عالم تدبیری نیست و این عالم برای خودش رها است، یا فیلمی که به گونه‌ای خط قرمزهای فقهی را زیر پا می‌گذارد قطعا این فیلم مطلوب دینی نیست، البته در اینجا منظور ما مخاطب مسلمان است، بنابراین عنوانی هم که در مورد آن گفت وگو می کنیم در مورد فیلم مطلوب از نگاه اسلام است؛ یک فیلم خارجی محصول سال ۱۹۶۰ میلادی بود که با یک نگاه آغاز شد، نگاه زن و مردی در یک ایستگاه قطار شهری، این فیلم محصول انگلستان بود، جریان این بود که این دو نگاه‌شان به یکدیگر می‌افتد، هر دو متاهل بودند، بعد با هم آشنا شدند و وارد ارتباط شدند، فیلم در مذمت این واقعه بود؛ از اینجا اشاره می‌کنم به آن روایت که: «چه تا زمانی که چشم خود را نگه داری هرگز مرتکب زنا نشوی». وی گفت: پرسش اینجاست که چرا این سطح از دقت در مورد نگاه مطرح شده است؟ علت این است که می‌خواهد مناسبات زن و مرد را در مساله مطرح کند، فیلمی که اشاره کردم اتفاقا با اینکه خارجی بود اخلاقی است، این فیلم تلویحا اشاره داشت که این دو با وجودی که متاهل بودند اما مناسبات جنسیتی با یکدیگر پیدا کردند و همه چیز از یک نگاه شروع شد؛ حال با همه تفاسیر که گفتم آنان که می خواهند فیلم دینی را تطبیق بدهند این هم فیلم دینی است؛ این فیلم هم که اشاره کردم دارد آموزه اسلامی را می‌گوید؛ حتی در این مقطع از بحث‌ام می‌گویم از دعوای اینکه فیلم اسلامی هست یا نیست بگذریم، اما می شود گفت این فیلم یا مواردی نظیر آن به نحوی در مورد آنچه که اسلام در مورد اخلاقیات می گوید مطلوبیت دارد یا ندارد؛ در نتیجه با این نگاه می توان بحث را از فیلم دینی به معنای خاصی که مطرح می شود وسیع‌تر مورد توجه قرار داد. گستره فقهی بررسی فیلم را محدود نکنیم/ مطلوبیت از نگاه دین بررسی شود حجت‌الاسلام میرخندان ادامه داد: از سوی دیگر می‌خواهم بگویم اگر قرار باشد که فقه مشکلات و مسایل جمهوری اسلامی پس از آن مکلفینی را که خارج از ایران هستند، حل کند، باید نگاه عام داشته باشد و عام ببیند، مثل تعبیر سینمای دینی که برخی آن را ضیق دیدند و در مقابل برخی از سوی دیگر افتادند؛ صحبت من این است که به جای ورود به دعواها و اختلافات مفهومی باید بررسی کنیم چه فیلمی از نگاه دینی مطلوبیت دارد، مثالی که در مورد آن فیلم انگلیسی محصول دهه ۶۰ میلادی مطرح کردم فیلمی است که حتی می‌توان از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش و به یک جوان مسلمان توصیه کرد.   وی گفت: این ترکیب در مورد فیلم مثل جهان بیرون است، یعنی یک ساحت ذهنی و شناختی، یک ساحت قلبی و احساسی و یک ساحت رفتاری و جوارحی داریم، این ساحت ها در جهان فیلم هم هست، آن طور که در فقه بحث می شود ظاهرا فقه متعلق به جوارح است، در مورد فعل مکلف است و بر این مساله اهتمام دارد، حال اگر این طور باشد نسبت فقه با فیلم مطلوب در ساحت رفتاری و جوارحی باید بحث شود؛ پس ساحت فقهی را در مورد رفتار بازیگرها باید بررسی کنیم و اینکه مثلا از نظر عاطفی چه قدر از دیدگاه اسلام مورد تایید بوده یا مردود است که البته در اینجا نیز سه حوزه قابل بررسی فقهی است از جمله عواملی که جلو دوربین هستند و به عبارت دیگر آن گروه تولید به علاوه متن؛ از سوی دیگر وقتی بحث از فقه در نسبت با تولید فیلم می شود دو حوزه از بحث مطرح است که یک حوزه مربوط به عوامل تولید فیلم (اعم از کارگردان، گریمور، نورپرداز، تصویربردار، حتی فیلمنامه نویس) می شود؛ برای مثال از نظر فقهی با توجه به اینکه فیلم جهان مفروض ساختگی است آیا تفاوتی میان زنیتِ زن و گریم زن وجود دارد؟ البته ممکن است خود میزانسن نگاه تلذذی نداشته باشد اما ممکن است تصویربرداری به گونه ای باشد که به سوژه چنین نگاهی شود. این پژوهشگر ادامه داد: از سوی دیگر چون تصویربرداری مطرح است دکوپاژ هم به میان آید و اینکه نمابرداری که باشد بحث تدوین هم مطرح می شود، از سوی دیگر خود تدوین و قطع یک نما از نمای دیگر به لحاظ فقهی ممکن است مجاز باشد یا نباشد، عنصر دیگر صدا در فیلم است که لحن را شامل می شود، مواردی از جمله گفتار انسانی، موسیقی، سر و صدا و افکت می تواند موضوع بحث فقهی باشد، بنابراین گستره بررسی فقهی یک فیلم و از سوی دیگر دینی بودن یک فیلم را نباید محدود دانست، نظرات متفاوت است اما باید دقیق بررسی کرد.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.