تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, گزارش, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 41435
تاریخ : ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴ :: ۱۳:۱۳
محمدرضا سرشار نویسنده و پژوهشگر فرهنگی، در آیین رونمایی از کتاب من کیستم تالیف استاد محمد شجاعی مطرح کرد؛ رشته های علوم انسانی قتلگاه ایمان و باور جوانان شده است / چرا علوم انسانی موجود با انقلاب اسلامی بیگانه است؟ رشته های علوم انسانی در دانشگاه ها امروز قتلگاه اندیشه و عقاید نوجوانان و جوانان ما است. نوجوان ما متعبد و معتقد وارد دانشگاه می شود و به سال دوم نرسیده، همه اعتقادات، باورها و ایمانش را کنار می گذارد. ما منابع علوم انسانی با مبانی اسلامی نداریم. استادان ما هم اعتقادی به این مباحث ندارند و نتیجه این شده که رشته های علوم انسانی قتلگاه ایمان و باور جوانان ما شده است. علوم ریاضی و تجربی هرگز نمی تواند چنین بلایی بر سر فرزندان ما بیاورد کما اینکه دانشگاه در رشته های فنی مقیدترین و متدین ترین دانش آموختگان را دارد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرگزاری شبستان؛ آیین رونمایی از کتاب من کیستم تالیف استاد محمد شجاعی با حضور مولف، محمدرضا سرشار نویسنده و پژوهشگر فرهنگی، حجت الاسلام محمدرضا حیدری کاشانی و حجت الاسلام مهدوی ارفع در سرای اهل قلم سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.

محمدرضا سرشار در این آیین تصریح کرد: یکی از قدیمی ترین سوالاتی که ما تصور می کنیم جای پرسیدن ندارد و همه پاسخ آن را می دانیم، همین سوال است که من کیستم در حالی که از عمیق ترین و سخت ترین سوالات بشر در طول تاریخ همین سوال است. وی تصریح کرد: یکی از نخستین پرسش های هستی شناسی انسان از ابتدای آفرینش تاکنون این بوده که من کیستم؟ از کجا آمده ام؟ جایگاه من در این جهان کجاست؟ آیا هدفی در آفرینش من هست؟ آن هدف چیست؟ من چگونه باید به آن هدف برسم و به کجا می روم؟ سرشار با اشاره به پیشینه این سوال در تاریخ بشر خاطرنشان کرد: این سوال اساسی منشأ اولین قالب ادبیات روایی جهان شده است. اساطیر و اسطوره ها د ر واقع پاسخ های تخیلی بعضا شرک آمیز به این پرسش همیشگی بشر بوده اند. هر جایی پیامبری بوده پاسخ درستی به این سوال داده شده و آنجا که پیامبری نبوده مردم با تخیل خود مبدا و معادی آفریده و پاسخی به این سوال داده اند و اسطوره هایی ساخته اند که اسطوره که اولین گونه ادبی است، اساسا برای پاسخ دادن به همین پرسش های حیاتی و بنیادین بشر بوده است. این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی ادامه داد: اهل علم معتقدند با تولد هر نوزاد تاریخ فکر بشر از ابتدا تا امروز دوباره آغاز می شود یعنی برای رشد تفکر بشری هم قایل به دوران رشد هستند. در این میان آنها که فرصت می کنند پاسخ درستی به این سوالات اساسی پیدا کنند به سرمنزل مقصود می رسند. از امیرالمومنین (ع) نقل شده که فرمودند خداوند رحمت کند کسانی را که بداند از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا می رود. وی ادامه داد: شاید این کتاب (من کیستم) تفسیر همین حدیث است. استاد مطهری هم در همین رابطه گفته است یکی از ارکان جهان بینی اسلامی تقسیم آن به دنیا و آخرت است؛ اینکه ما از کجا آمده ایم همان عالم غیب است (عالم غیب پیشین) و اینکه به کجا می رویم آن هم عالم غیب است (عالم غیب پسینی). سرشار در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تاثیر غفلت در زندگی بشر خاطرنشان کرد: گفته شده انسان گاه از خدا و پیامبر غفلت می کند و امروز زمانه، زمانه غفلت زا است. این غفلت به تعبیر خداوند همان چیزی است که باعث می شود آن مقام انسانی که قرار است برترین آفریده ها باشد به جایی می رسد که از حیوانات پست تر می شود (أأُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ) یعنی غفلت باعث می شود انسان پست تر از حیوانات شود. وی ادامه داد: یکی از مهمترین علوم چهارگانه بشری که تاکنون احصا شده، علوم انسانی است. رسول خدا (ص) فرمودند العلم العلمان علم الابدان و... و. علم پزشکی همان علوم بدن است. آنچه جامعه امروز ما را به وضعیت کنونی رسانده، مشکل علوم انسانی است. سال ۱۳۵۸ نظام جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که اگر دانشگاه ها به همان منوال ادامه دهد، چیزی از انقلاب به دانشگاه منتقل می شود. در آن زمان دانشگاه ها تعطیل شد تا انقلاب فرهنگی انجام شود و کتاب ها متناسب با مبانی اسلامی نگاشته شود اما اتفاقی نیفتاد. پس از آن شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد و سال ها گذشت اما هنوز هم در این عرصه اتفاقی نیفتاده است. این نویسنده و پژوهشگر معروف با بیان اینکه امروز رشته های علوم انسانی همه اعتقادات جوانان ما را به فنا می دهد، تصریح کرد: رشته های علوم انسانی در دانشگاه ها امروز قتلگاه اندیشه و عقاید نوجوانان و جوانان ما است. نوجوان ما متعبد و معتقد وارد دانشگاه می شود و به سال دوم نرسیده، همه اعتقادات، باورها و ایمانش را کنار می گذارد. ما منابع علوم انسانی با مبانی اسلامی نداریم. استادان ما هم اعتقادی به این مباحث ندارند و نتیجه این شده که رشته های علوم انسانی قتلگاه ایمان و باور جوانان ما شده است. وی یادآور شد: علوم ریاضی و تجربی هرگز نمی تواند چنین بلایی بر سر فرزندان ما بیاورد کما اینکه دانشگاه در رشته های فنی مقیدترین و متدین ترین دانش آموختگان را دارد. وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کتاب من کیستم اثر استاد محمد شجاعی گفت: استاد شجاعی تلاش کرده است که به نوبه خود این خلا را پر کند. ایشان تالیفات بسیاری دارد اما با این حال این کتاب را حاصل عمر خود می دانند. زبان این کتاب به گونه ای است که هر کس با حداقل ترین آشنایی با زبان فارسی می تواند این مفاهیم والا و عمیق را درک کند. این کار بزرگی است که بتوان این همه مفاهیم عمیق و پیچیده را با زبان ساده و روان بیان کرد. در واقع کتاب من کیستم اثری سهل و ممتنع است و صرفا نظریه نیست؛ اثری است که در کشورهای مختلف با فرهنگ ها و دیدگاه های گوناگون تدریس شده و آثار و نتایج آن به ثبت رسیده است. به عبارت دیگر این یک اثر تجربه شده است نه اینکه تازه بخواهد امتحان خود را پس بدهد. این کتاب، کلی گویی نیست؛ با بخش هایی مستند به تحقیقات میدانی است. بنابراین گزارش، حجت الاسلام "محمدرضا حیدری کاشانی"  نیز در این آیین با اشاره به شرایط علم آموزی اظهارکرد: وقتی در آیات و روایات مرتبط با علم آموزی و برکات معجزه آسایی آن دقت می کنیم کلید واژه "لله" (برای خدا) در میان آنها می درخشد. بیچارگی انسان از لحظه ای آغاز شد که این شرط اصلی علم آموزی یعنی "لله بودن" را فراموش کرد. وی تصریح کرد: شیطان و اعوان و انصارش باعث فراموشی این کلیدواژه می شوند. شعر معروف زگهواره تا گور دانش بجوی که منسوب به شاعر شهیر فردوسی بزرگ است، با نظر تحقیقی انتسابی اشتباه است. همچنین روایت"اطلبوا العلم من العهد الی اللحد"  هم که به پیامبر اسلام انتساب داده  می شود، به لحاظ تحقیقی، انتساب درستی نیست. یعنی نه آن شعر از فردوسی است و نه آن روایت منسوب به پیامبر گرامی اسلام است. این محقق و پژوهشگر کلام اسلامی در بیان دلیل اشتباه بودن این انتساب افزود: روایات کثیری داریم که برای خدا یاد بگیرید، برای خدا به آن دانش عمل کنید و برای خدا به دیگران بیاموزید. کسی که فرا بگیرد برلی خدا، به علمش عمل کند برای خدا و آن را بیاموزد برای خدا، در ملکوت آسمان ها با واژه "عظیم" نامیده می شود. وی ادامه داد: کسی به این درجه می رسد که " منِ الهی" خود را بشناسد. امام رضا علیه آلاف التحیه والثنا حرفی دارند که در آن می فرمایند: انسان‌ می تواند مصداق " اِناّ لله بودن " خویش را درک کند و به جایی برسد که جبرئیل (مقرب ترین ملک الهی) کفیل او در جانب راست، میکائیل(فرشته ای که عهده دار رزق و روزی های مادی و معنوی ماست) در سمت چپ، اسرافیل در پشت سر و اشرف مخلوقات رسول گرامی اسلام در مقابل او قرار گیرند. این جایگاه و مقام و منزلت ِ " من  ِ الهی" انسان است اگر آن را بشناسد. حجت الاسلام حیدری کاشانی افزود: هرجا ما توانستیم جنبه الهی و منِ الهی ِ انسان را به او بشناسانیم، معجزه رخ داد. سیر خودشناسی الهی که طلایه داران آن پیامبر اسلام و اهل بیت علیهم السلام هستند، سرآمد تمام علوم است. نافع ترین علوم، معرفت النفس است. وی با بیان اینکه در این باره آثار بسیاری از علما و بزرگان وجود دارد تصریح کرد: آن معرفی النفسی که نتیجه آن معرفت الامام می شود، کیمیا و کمیاب است و این اتفاقی است که در کتاب " من کیستم" به اذن الله محقق شده است.     در انتهای نشست از کتاب "من کیستم" تالیف استاد محمد شجاعی رونمایی شد.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.