تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
فواد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در «نشست بررسی عملیات روانی رسانه‌ای دشمن در جنگ اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران» مطرح کرد؛ «تبلیغات سیاه» سلاح پنهان جنگ‌های مدرن / عامل قدرت در رسانه‌ ورود به عرصه جنگ روایت‌ها و جهت دهی فضای افکار عمومی است فریمینگ یا چارچوب‌سازی، مبحث بسیار مهمی در رشته ارتباطات است که باید روی آن کار شود. ما در حوزه فریمینگ در کشور عمدتا چالش داریم. نمونه‌ای از این چالش، دوگانگی در نگاه به مذاکره است؛ در حالی که مذاکره نه ذاتاً خوب است و نه بد. چارجوب‌بندی صحیح این است که سیاست خارجی کشور، باید هم با چشم باز باشد هم با چشم بسته. اگر با چشم باز سیاست خارجی را پیش ببریم، مذاکره عمدتا اشکال خاصی ندارد، چون به دور از فریب وبا ذوق زدگی تصمیم گیری می‌شود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از روابط عمومی دانشگاه امام صادق علیه السلام؛ نشست بررسی عملیات روانی رسانه‌ای دشمن در جنگ اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران، توسط انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام درتاریخ ۳ تیرماه برگزار شد. در این نشست دکتر فواد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و محمد لسانی، مدرس و کارشناس سواد رسانه‌ای به ارائه تحلیل و نقطه نظرات خود از عملیات‌های فریب و فیک‌نیوزها در جنگ ایران و اسرائیل پرداختند. در ابتدای نشست دکتر فواد ایزدی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن اشاره به سابقه طولانی استفاده از عامل فریب در جنگ های مختلف گفت: از ابتدای تاریخ جنگ‌ها در تمدن بشری، عامل فریب یکی از ابزارهای مورد استفاده بوده است. حتی زمانی که کشورها لزوما در جنگ نیستند و اختلاف سیاسی دارند، از فریب استفاده می‌کنند. در ایران نیز این موارد وجود داشته است؛ برای مثال کودتای ۲۸ مرداد با استفاده از فریب افکار عمومی موفق شد. بدین صورت که در نیویورک کاریکاتورهایی علیه آقای مصدق کشیده می‌شد و تبلیغات منفی با موضوع ملی شدن نفت را در روزنامه موافق خود در داخل ایران چاپ می‌کردند. ایشان در ادامه با اشاره به انواع پروپاگاندای سفید، سیاه و خاکستری اظهار داشت: در تبلیغات سو و منفی مثل تبلیغات در دوران جنگ، عموما از پروپاگاندای سیاه استفاده می‌شود، چون در آن حتی مرجع دروغ نیز مشخص نیست؛ مخاطب تصور می‌کند منبع خبر معتبر است درحالی‌که فریب خورده است. در عملیات اخیر علیه کشورمان، از فریب استفاده شد و کشور غافلگیر شد. این بدان معنا نیست که احتمال حمله به کشور وجود نداشت، بلکه مشکل جایی به وجود آمد که تصور شد در زمان مذاکرات به کشور حمله نمی‌شود. بین حمله به کشور و مذاکره باید تفکیک ایجاد می‌شد که این اتفاق رخ نداد. وی ادامه داد: حرف ترامپ مبنی بر اینکه یا حمله می‌کنم یا مذاکره، عملیات روانی در جهت یکی کردن این دو موضوع با همدیگر بود. تحلیل صحیح این بود که پرونده حمله به ایران، ارتباط زیادی با مذاکره ندارد. دکتر فواد ایزدی در ادامه سخنان خود گفت: عملیات فریب دیگری که عمدتا در رسانه طراحی شد، رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی بود. خط فریب این بود که ترامپ دل‌ِخوشی از نتانیاهو ندارد اما حالا معلوم شد تمام این موارد عملیات فریب بوده است. طراحی مذاکره اینطور بود که" جمهوری اسلامی اعتماد کند که در زمان مذاکره حمله‌ای صورت نمی‌گیرد که همین طرح نیز برپایه فریب اجرایی شد. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن تشریح موضوع چارچوب‌سازی و چالش‌های آن در ایران گفت: فریمینگ یا چارچوب‌سازی، مبحث بسیار مهمی در رشته ارتباطات است که باید روی آن کار شود. ما در حوزه فریمینگ در کشور عمدتا چالش داریم. برای مثال، عده‌ای معتقد بودند که مذاکره خوب است و عده‌ای مخالف آن. هر کدام از این دو طیف سخنان رهبری را به نفع خود تفسیر می‌کردند. این دوگانگی در کشور ایجاد اختلاف کرد. وی افزود: این چارچوب درست نیست صلح یا جنگ، مذاکره یا عدم مذاکره. مذاکره نه همیشه خوب است و نه همیشه بد. چارجوب‌بندی صحیح این است که سیاست خارجی کشور، باید هم با چشم باز باشد هم با چشم بسته. اگر با چشم باز سیاست خارجی را پیش ببریم، مذاکره عمدتا اشکال خاصی ندارد، چون به دور از فریب وبا ذوق زدگی تصمیم گیری می‌شود وی همچنین به بیان چارچوب‌بندی دشمن از این جنگ پرداخت و گفت: همین حالا دشمن در حال چارچوب‌بندی با دیدگاه خودش و با هدف وارونه کردن روایت‌های جنگ اخیر به نفع خودش است. ایشان همچنین به بیان انگاره‌های اشتباه دشمن در این جنگ و آنچه اتفاق افتاد پرداخت و گفت: سه اشتباه محاسباتی توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمله به ایران صورت گرفت؛ اول اینکه آنها فکر کردند اگر فرماندهان ارشد نظامی را شهید کنند، حداقل چند روزی طول می‌کشد تا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، ساختار خود را بازیابی کنند، که پیش‌بینی آنها نادرست بود؛ ساختار نیروهای مسلح ظرف چند ساعت ترمیم شد. دوم اینکه دشمن تصور می‌کرد با حمله نظامی به کشور، مردم علیه حکومت به خیابان می‌آیند؛ مردم متحد به خیابان آمدند اما نه علیه کشورشان، بلکه یکپارچه بر علیه دشمن کشورشان. این پیش‌بینی آنها نیز رخ نداد. سوم اینکه دشمن اعتماد بیش از حدی به سامانه‌های پدافندی و ضدموشکی خودش داشت که عملا ناکام ماند. وی در ادامه گفت: فناوری آمریکایی تولید ضدموشک است و فناوری ایرانی تولید موشک. در جنگ اخیر دیدیم که فناوری ایرانی پیروز شد. دیدیم که آخرین شلیک را جمهوری اسلامی انجام داد و اولین درخواست آتش‌بس از سوی رژیم صهیونیستی بود. دکتر فواد ایزدی همچنین در تحلیل خود از آتش‌بس پیش آمده گفت: به نظر می‌رسد که این اقدام نوعی عملیات فریب است، یعنی دشمن فرصت می‌خواهد برای طراحی جدید و یافتن راه حل برای سه مشکلی که پیشتر بیان شد تا بعد از آن، اقدامات مشابه لبنان را تکرار کند. ایران نیز قدرت موشکی و نظامی خود را دارد و مشابه ۱۲ روز گذشته به اقدامات جدید دشمن پاسخ خواهد داد. در ادامه نشست، محمد لسانی، مدرس و کارشناس سواد رسانه ضمن توضیحاتی پیرامون اخبار جعلی و فیک‌نیوزها گفت: قبلا در سال ۱۴۰۱ شاهد امواج فیک‌نیوز بودیم که در این روزها تقویت شد. سه لایه به طور همزمان نقش فعال در تولید اخبار جعلی داشتند: لایه اول کنشگران سیاسی و اجرایی جبهه مقابل بود. برای مثال ترامپ اعلام کرد که مسئولان جمهوری اسلامی درخواست دیدار با او را در کاخ سفید داشته اند؛ وزارت امور خارجه سریعا تکذیب کرد که از هیچ طریقی چنین درخواستی برای ترامپ وجود نداشته است. وی گفت: در روزهای اول غلو و اغراق زیادی درباره ورود جنگنده‌ها به کشور صورت می‌گرفت تا جایی که هواگردها و ریزپرنده ها را هم تحت عنوان جنگنده معرفی می‌کردند. لایه دوم فیک نیوز، برندهای رسانه‌ای بودند که اخبار فیک را منتشر می‌کردند. مثلا در روز دوم جنگ، جمهوری اسلامی حیفا را بمباران کرد اما BBC هرگونه اصابت موشک به رژیم صهیونیستی را کذب خواند. این در صورتی بود که مستندات تصویری از اصابت موشک ها به حیفا منتشر شده بود. سرانجام با افزایش فیلم و تصاویر اصابت، BBC خبر قبلی خودش را تکذیب کرد. محمد لسانی در ادامه افزود: گاهی اوقات فیک نیوز غیرعامدانه و به دلایلی مثل ضعف سردبیری یا خبرنگار و یا گردش نادرست خبر شکل می‌گیرد اما گاهی فیک نیوز عامدانه به عنوان بازوی یک اقدام امنیتی، سیاسی یا نظامی عمل می‌کند. گاهی خبر جعلی آنقدر اهمیت دارد که برند رسانه‌ای مثل نیویورک‌تایمز خودش را خرج آن می‌کند. در ۱۲ روز گذشته، مکررا اخبار، تصاویر، ویدئوها و گزارشاتی را دیدیم که از تکنیک‌هایی سوگیرانه در آنها استفاده شده بود و سوگیری آنها به نحوی است که حقیقت را کمرنگ می‌کند و تعهد خبرنگار و رسانه را به حقیقت کمرنگ می‌کند. سومین لایه اما به کنشگران رسانه ای در شبکه های اجتماعی و پیام‌رسان ها برمی‌گردد. کمپ های ۸۲۰۰ رژیم صهیونیستی و یا کمپ منافقین در تولید این لایه از اخبار جعلی فعالیت می‌کنند.‌ محمد لسانی در ادامه گفت: حجم اقدامات دشمن در وقایع اخیر نشان می‌دهد که ما با یک یا دو کشور طرف نبودیم و میز مشترک ایران در بین کشورهای عضو ناتو تشکیل شده است. ترور ده‌ها شخصیت در کمتر از یک ساعت کار کوچکی نیست و ما از اسرائیل یا آمریکا یا هر دوی آنها نخوردیم بلکه یک بلوک اطلاعاتی، عملیاتی و رسانه‌ای شکل گرفته است. مدرس و کارشناس سواد رسانه‌ای با بیان نقش و تدبیر حکیمانه رهبری معظم انقلاب گفت: ضربه اولیه دشمن برای چند ساعت باعث غافلگیری و سردرگمی حتی در رسانه شد. این اتفاقات در هر کشور دیگری رخ می‌داد قطعا تغییر حکومت را به دنبال داشت اما تدابیر رهبر معظم انقلاب در هدایت میدان و سرعت عمل در معرفی جایگزین برای سرداران شهید ورق را برگرداند. شاهد بودیم تنها چند ساعت بعد از حادثه رهبر انقلاب پیام مکتوب دادند و بعد از آن پیام ویدیویی، انتصاب و جایگزینی فرماندهان به سرعت انجام شد. سرعت رهبری در فرماندهی میدان، باعث از بین رفتن سردرگمی‌ها و بازآرایش نیروها و توان‌ها شد. ایشان در بخش دیگری از سخنان خود در اشاره به فعالیت رسانه ملی گفت: از نقاط قوت این بود که به محض انفجارهای ابتدایی، حدود ۱۵ تیم خبری صدا و سیما از ساعت هفت صبح به محل‌های حادثه مراجعه کردند و به سرعت اخبار را ارسال کردند. این توانمندی صرفا ضرب دست طرف مقابل را انعکاس می‌داد و تا حدی رولیت مظلومیت را مخابره کرد؛ ما در جهت دهی و تولید روایت ضعیف عمل کردیم. وی گفت: عامل قدرت در رسانه ورود به عرصه جنگ روایت ها و جهت‌دهی فضای افکار عمومی است. محمد لسانی در پایان گفت که ما از این‌ به بعد، از فضای نظامی وارد فضای روانی - رسانه‌ای می‌شویم که اگر ارزش آن بالاتر از قبل نباشد، حداقل همپا و همسنگ مرحله نظامی است.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.