تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, حقوق, عرصه حکمرانی, گزارش, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 42328
تاریخ : ۲۴ تیر, ۱۴۰۴ :: ۱۶:۱۷
گزارش اختصاصی پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح از ویژه‌برنامه «بر مدار قانون» با حضور حجج اسلام علی نهاوندی و سید محمدحسین هاشمیان؛ بررسی ادله فقهی جواز خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) نهاوندی: از نظر فقهی قرآن کریم در سوره انفال، آیات ۵۶ تا ۵۸ تصریح می‌کند اگر پیمان‌شکنی یا خیانت احساس شد، حق داریم اعلام کنیم که از آن خارج می‌شویم. همچنین سیره پیامبر اکرم (ص) گواه این است. پیامبر با بنی‌نضیر و بنی‌قریظه پس از نقض عهد، پیمان را لغو کرد. امروز که آژانس به تعهدات خود عمل نکرده و موجودیت کشور ما را تهدید می‌کنند، عقل و فقه می‌گوید نباید در معاهده‌ای بمانیم که مصلحتی ندارد. از این جهت، مجلس شورای اسلامی فعلاً تصمیم به تعلیق گرفته است تا ببیند طرف مقابل چه واکنشی نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، ویژه‌برنامه «بر مدار قانون» به همت مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی و با همکاری رادیو معارف روز چهارشنبه ۱۸ تیرماه با محوریت موضوع مهم و راهبردی «بررسی ادله فقهی جواز خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT)» برگزار شد.

در این برنامه که با هدف تبیین علمی، حقوقی و فقهی مسئله تعلیق یا خروج ایران از معاهده NPT برای مخاطبان تخصصی و عمومی تهیه و پخش شد، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی نهاوندی، رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید محمدحسین هاشمیان، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و مدیر گروه فرهنگی-اجتماعی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی به‌عنوان کارشناسان اصلی حضور داشتند.

مجری کارشناس این نشست نیز حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا غریبی، مسئول کارگروه اجتماعی گروه فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس بود و تهیه‌کننده این برنامه را نایب صالحی بر عهده داشت.

گزارش کامل این نشست همراه با جزئیات سخنان کارشناسان را در ادامه می‌خوانید:

مجری: ابتدای بحث را با جناب آقای دکتر نهاوندی، آغاز می‌کنیم تا ببینیم خروج از NPT یا معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را از نگاه فقهی در مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی چگونه مورد توجه قرار گرفته و چه بررسی‌هایی با حضور کارشناسان و صاحب‌نظران انجام شده است. همچنین از ایشان خواهیم شنید که ادله فقهی خروج از NPT با چه مباحث و استدلال‌هایی همراه بوده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین نهاوندی:

به حمدالله، با هوشیاری و درایت همه بخش‌ها و قوای محترم نظام جمهوری اسلامی ایران، و تحت مدیریت و اشراف مقام معظم رهبری، بسیاری از تمهیدات لازم در بخش قانون‌گذاری، به‌ویژه در مجلس شورای اسلامی، برای مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت کشورمان در سال ۱۳۹۹ اندیشیده شده بود.

ما با استناد به اصل ۱۱ و اصل ۱۲۳ قانون اساسی که دولت را ملزم به حمایت همه‌جانبه از مردم مظلوم فلسطین می‌کند، وارد عرصه‌ای شدیم که از پیش محتمل بود. اقدامات رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران اقتضا می‌کرد که تمهیدات قانونی لازم از قبل فراهم شود.

همان‌طور که مستحضرید، مجلس شورای اسلامی طی این ۱۲ روز اخیر، بسیار زنده و جدی وارد مباحث قانونی شد. از جمله، در حوزه مجازات همکاری‌های اطلاعاتی و جاسوسی که ممکن بود برخی فریب‌خوردگان یا معاندان به آن دست بزنند، مجازات‌ها تشدید شد و همچنین مباحث مربوط به محاربه و افساد فی‌الارض تصویب شد که قانون بسیار مهمی بود.

همچنین، نمایندگان محترم مجلس و ریاست محترم مجلس پیگیری کردند تا در این مقطع حساس، همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تعلیق شود تا زمانی که امنیت فعالیت‌های هسته‌ای ما تأمین شود. حفاظت از جان دانشمندان، رعایت کامل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی از دیگر مصوبات مهم این دوره بود.

در حوزه‌های امنیت اطلاعاتی، پدافند غیرعامل، امنیت سایبری، و حتی موضوعاتی چون مهاجرت و اتباع غیرمجاز نیز مباحثی در مجلس مطرح و بررسی شد و برخی مصوبات داشت. در ادامه این روند، مرکز تحقیقات اسلامی مجلس نیز بلافاصله شورای فقهی خود را در موضوع تعلیق یا خروج از NPT تشکیل داد. البته پیش از این هم جلساتی در این خصوص داشتیم. شورای دبیران مرکز پیشنهاداتی در حوزه‌های تقنینی و نظارتی نسبت به برخی کاستی‌ها و خلاها ارائه کردند که به دست برخی نمایندگان رسید.

ما همچنین در قرارگاه‌های جهادی حوزه علمیه که از ما دعوت به حضور داشتند، شرکت کردیم. همکاری ما با دبیرخانه فلسطین در مجلس شورای اسلامی نیز ادامه داشته و داریم. گروه‌های پنجگانه مرکز شامل: اقتصادی، زیربنایی، سیاست، امنیت، فرهنگی-اجتماعی، حکمرانی و مدیریت و حقوق هرکدام به فراخور وظایف خود وارد بررسی این موضوع شدند.

یکی از مباحث محوری همین تعلیق یا خروج از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) بود که فعالیت‌هایی در این خصوص انجام شد و من گزارشی اجمالی از این اقدامات تقدیم می‌کنم.

مجری: برای روشن شدن موضوع برای مخاطبان برنامه که هم لفظ «خروج» را شنیده‌اند و هم «تعلیق»، لطفاً ابتدا این مسئله را شفاف بفرمایید که آنچه اکنون در مجلس به تصویب رسیده، بحث تعلیق است، درست است؟

حجت‌الاسلام والمسلمین نهاوندی:

بله، آنچه در مجلس مصوب شده تعلیق همکاری است، نه خروج کامل. در کنوانسیون وین مصوب ۱۹۶۹ که مبنای بسیاری از معاهدات بین‌المللی و در واقع قانون اساسی این معاهدات محسوب می‌شود، برای انعقاد، فسخ و تعلیق معاهدات بین‌المللی فصولی پیش‌بینی شده است. در آن کنوانسیون، مباحثی به‌صورت حاکم مشخص شده که اگر وارد بحث شدیم، توضیحات لازم را ارائه خواهم کرد.

مجری: جناب استاد هاشمیان، وقتی بحث‌هایی مانند خروج یا تعلیق همکاری از یک معاهده بین‌المللی مطرح می‌شود ـ معاهده‌ای که کشور ما از ابتدا به آن پیوسته و امضا کرده ـ طبیعتاً تبعاتی خواهد داشت. این‌طور نیست که ما در داخل کشور خود تصمیمی بگیریم و بگوییم از امروز دیگر همکاری نمی‌کنیم و همه‌چیز تمام است. این تصمیم، آثار و پیامدهایی دارد، هم در ابعاد اجتماعی و فرهنگی و هم در سطح رسانه‌ای؛ چراکه رسانه‌های دنیا اکنون به‌طور دقیق و موشکافانه تمامی سخنان و مصوبات مجلس را دنبال می‌کنند.
مایلم تحلیل و ارزیابی جناب‌عالی را در این خصوص بشنوم: نسبت این موضوع با تبعات اجتماعی و فرهنگی، و همچنین از منظر رسانه‌ای چه بازتاب‌هایی خواهد داشت؟

حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمیان:

نکته‌ای که فرمودید بسیار دقیق است. ما در عصر رسانه‌ها زندگی می‌کنیم و هر موضوع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی یا نظامی ـ اگر نگوییم بیشتر از آثار واقعی‌اش در میدان عمل ـ به لحاظ بازتاب و بازنمایی رسانه‌ای می‌تواند منشأ بسیاری از پیامدهای مثبت یا منفی باشد.

ما امروز، علاوه بر اینکه در یک نبرد آشکار نظامی و امنیتی از سوی استکبار جهانی تحت فشار هستیم، در یک نبرد رسانه‌ای و روایتی نیز قرار داریم. به‌ویژه در این موضوع که مسئله‌ای کاملاً حیاتی و حساس است. همان‌طور که اشاره کردید، چه در داخل کشور، چه در منطقه و جهان اسلام و حتی در سطح بین‌الملل، این مسئله به‌دقت توسط رسانه‌ها بازخوانی و تحلیل می‌شود.

لذا ضروری است که ما روایت رسانه‌ای خودمان را چه برای افکار عمومی داخل کشور و چه برای افکار عمومی جهان آماده کنیم. این پرسش مطرح است که چه روایتی می‌توان ارائه داد؟ ان‌شاءالله تلاش می‌کنم در ادامه مطالبی را درباره این روایت و مؤلفه‌های تقویت‌کننده آن برای افکار عمومی بیان کنم و همچنین اشاره‌ای داشته باشم به روایت معارضی که دشمن در پی ارائه آن است.

یکی از مهم‌ترین نکات درباره معاهدات بین‌المللی این است که این معاهدات را باید در چارچوب نظریه «بازی» (Game Theory) درک کرد. مستحضرید که این نظریه در حوزه‌های مختلف امنیتی، نظامی، فرهنگی، رسانه‌ای و حتی اقتصادی کاربرد دارد.

وقتی از «نظریه بازی» صحبت می‌کنیم، مراد ما آن معنای سرگرمی‌گونه ذهنی نیست، بلکه اشاره به این واقعیت دارد که بسیاری از تصمیمات شما، نتیجه‌شان تنها به اقدام شما وابسته نیست، بلکه در یک چارچوب بازی متقابل تعریف می‌شود.

برای مثال، وقتی به یک بازی فوتبال نگاه می‌کنید، نتیجه آن بازی تنها به عملکرد یا تاکتیک‌های یک تیم بستگی ندارد، بلکه تیم حریف و حتی سایر تیم‌های حاضر در لیگ نیز در نهایت تعیین‌کننده خواهند بود که چه کسی قهرمان می‌شود.

اینکه می‌گوییم معاهدات را در چارچوب بازی باید فهمید، به این معناست که طراح این معاهده هدف و غایتی داشته است. آن ساختار را به‌گونه‌ای تنظیم کرده تا منافع خود را تضمین کند. این را می‌توان درباره NPT هم تطبیق داد.

وقتی معاهده NPT تصویب شد و شورای حکام برای نظارت شکل گرفت، هدف این بود که کشورهایی که به این معاهده می‌پیوندند، هم حقوقی به دست آورند و هم تکالیفی بپذیرند. این معاهده سعی دارد در چارچوب ساختار خود، منافع قدرت‌های بزرگ را تأمین کند.

کشورهایی که به این معاهده ملحق می‌شوند، با تحلیل و ارزیابی منافع و مضار، چنین تصمیمی می‌گیرند؛ زیرا این معاهده حقوقی برای آن‌ها قائل می‌شود، از جمله اینکه اماکن هسته‌ای تحت نظارت آژانس مورد حمایت قانونی است و کشوری حق تعدی به آن ندارد.

در مقابل، تکالیفی نیز بر عهده کشورها گذاشته می‌شود که گاهی این تکالیف، فراتر از مفاد اولیه معاهده است. برای مثال، پذیرش پروتکل الحاقی یا دسترسی‌های فراگیر برای بازرسان یا نصب دوربین‌های نظارتی دائم از جمله این تکالیف است. این مسئله، نوعی تعادل میان حقوق و تکالیف ایجاد می‌کند.

اما اگر کلیت این ساختار را نگاه کنیم، می‌بینیم که قاعده اصلی این معاهده به نفع کشورهایی طراحی شده که پیش‌تر مسیر فناوری هسته‌ای را طی کرده‌اند، حتی به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کرده‌اند و اکنون ساختار بازی را به‌گونه‌ای چیده‌اند که مانع از پیشرفت دیگر کشورها شوند.

ظاهراً این معاهده برای جلوگیری از اشاعه سلاح هسته‌ای است، اما در واقعیت، هدف این است که کشورها از مسیر تحقیقات و فناوری هسته‌ای و بهره‌گیری از آن باز بمانند؛ این همان چیزی است که امروز در قبال جمهوری اسلامی ایران دنبال می‌کنند.

مجری: پس از حمله‌ای که اخیراً به کشور عزیزمان ایران صورت گرفت، می‌توان گفت بخش زیادی از رسانه‌های منطقه و جهان، نسبت به اتفاقات رخ‌داده ـ از جمله غافلگیری اولیه و سپس واکنش ایران و همچنین عضویت ایران در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) که ایران همواره در آن همکاری داشته، حتی فراتر از الزامات آن عمل کرده و برخی پیشنهادهای اضافی را هم پذیرفته ـ تحلیل‌هایی ارائه داده‌اند که غالباً به نفع ایران بوده است.
حالا اگر ایران موضوع تعلیق همکاری یا شاید در آینده حتی خروج از این معاهده را مطرح کند، به نظر شما همین فضا در رسانه‌ها به نفع ما ادامه پیدا می‌کند یا خیر؟ پیش‌بینی شما چیست؟

حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمیان:

ما در روایت رسانه‌ای خود چند عنصر کلیدی داریم. یعنی روایتی که در موضوع تعلیق یا همکاری با NPT ارائه می‌کنیم، باید این عناصر را در بر بگیرد.

اول، خود داستان و مجموعه رخدادهایی است که از سال ۱۳۸۲ آغاز شد، زمانی که پرونده هسته‌ای ما در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باز شد و تا به امروز که حدود ۲۲ سال از آن می‌گذرد، زنجیره‌ای از وقایع را شکل داده است. این سلسله رخدادها پیرنگ این روایت را می‌سازد؛ یعنی تبیینی علّی که نشان دهد اگر فلان اقدام شد، چنین نتیجه‌ای در پی داشت.

بنابراین، روایتی که برای افکار عمومی خود ارائه می‌کنیم باید منسجم باشد. ما تعلیق همکاری‌مان با NPT را از سر تصمیمی لحظه‌ای، احساسی یا هیجانی نگرفتیم. بلکه ۲۲ سال سابقه تعامل صادقانه و حسن‌نیت‌آمیز با آژانس و شورای حکام داریم و این را در قالب راهبردهای مختلف نشان داده‌ایم.

ما باید در این روایت، برای افکار عمومی داخلی و بین‌المللی با استفاده از ظرفیت رسانه، نشان دهیم این مجموعه رخدادها چه بوده که ما را به این نقطه رسانده است. در داخل کشور، یک موضوع مهم این است که غرور ملی ایرانیان که در این تعامل احساس می‌کنند اقتدار و عزت ملی زیر سؤال رفته، باید در این روایت به‌خوبی منعکس شود. باید نشان دهیم که ما با حسن نیت وارد شدیم اما طرف مقابل در چارچوبی ناعادلانه و ناجوانمردانه با ما رفتار کرده است.

مجری: گفت‌وگوی ما را با جناب استاد نهاوندی ادامه می‌دهیم درباره ادله فقهی تعلیق همکاری‌ها و شاید در آینده، خروج از NPT یا معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای. بفرمایید.

حجت‌الاسلام والمسلمین نهاوندی:

اگر بخواهم سخن خود را در ادامه فرمایشات جناب آقای دکتر هاشمیان عرض کنم، باید بگویم یکی از راه‌های تبیین اقدامات راهبردی جمهوری اسلامی ایران در سطح داخلی و بین‌المللی و همچنین روایت‌سازی علمی و حقوقی این موضوع است.

در کنار مباحثی که مربوط به آثار و پیامدهای استفاده از فناوری‌های هسته‌ای است و دشمن می‌خواهد ما را از آن محروم کند، بحث دیگری وجود دارد و آن اینکه آیا تعلیق یا خروج از NPT وجاهت حقوقی، شرعی و فقهی دارد یا خیر؟ این موضوع باید برای نخبگان علمی و حوزوی به‌درستی تبیین شود.

ابتدا این نکته را عرض کنم که پیوستن ایران به معاهدات بین‌المللی هسته‌ای، از امروز و دیروز نبوده است.

ما از سال ۱۳۴۸، یعنی در دوران نخست‌وزیری شریف‌امامی پیش از انقلاب، به این معاهده پیوسته بودیم. بعد از انقلاب، در دولت‌های هفتم و هشتم مجدداً مباحثی پیرامون آن مطرح شد. در دولت هشتم، الحاقیه‌ای تنظیم شد اما به‌طور جدی در مجلس رأی‌گیری نشد. بنابراین، این مسئله ۵۶ سال سابقه دارد.

حالا می‌خواهم وارد این بحث شوم که آیا این تعلیق، از حیث فقهی مبنای محکم دارد یا خیر؟ این مسئله مهم است و اتفاقاً از وظایف ذاتی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس پرداختن به این‌گونه موضوعات است.

ما درباره تعلیق یا خروج از NPT دو نوع بحث داریم:

۱. بحث حقوقی که پیچیدگی‌های خاص خود را دارد؛ یعنی باید از منظر حقوق بین‌الملل، سیاسی و پیامدهای احتمالی مانند تشکیل اجماع جهانی یا تشدید تحریم‌ها بررسی شود.

۲. بحث فقهی که به نظر من بسیار جدی است، مخصوصاً برای فقه‌پژوهان حوزه‌های علمیه.

در اینجا می‌خواهم به دو مبنای فقهی در باب معاهدات بین‌المللی اشاره کنم:

یک مبنا این است که این معاهدات مانند سایر عقود، عقد لازم محسوب می‌شوند. یعنی اگر متعهد شدیم، طبق عمومات ادله «اوفوا بالعقود» باید به آن وفادار بمانیم.

اما مبنای دوم می‌گوید که این معاهدات، عقد جایز است. همان‌طور که طرفین می‌توانند وارد این معاهده شوند، می‌توانند از آن خارج شوند. یعنی تا زمانی که در این معاهده هستیم، باید تبعیت کنیم ولی خروج از آن مشروع است؛ چون خود این معاهدات سازوکارهایی برای فسخ، تعلیق و خروج پیش‌بینی کرده‌اند.

به‌عنوان مثال، در مواد ۵۷ و ۵۸ کنوانسیون وین این موضوع به‌صراحت آمده که اگر خود معاهده مانعی برای تعلیق پیش‌بینی نکرده باشد، طرفین می‌توانند آن را تعلیق کنند. این دال بر جایز بودن این عقود است، نه لازم بودن آن‌ها.

همچنین ماده ۱۰ معاهده NPT به‌صراحت می‌گوید هر دولتی حق دارد در صورت تهدید منافع حیاتی‌اش، از این معاهده خارج شود.

بنابراین ما طبق خود مفاد معاهده NPT و کنوانسیون وین، هیچ نقض قانونی مرتکب نشده‌ایم و این خروج یا تعلیق مشروع است.

از نظر فقهی نیز، قرآن کریم در سوره انفال، آیات ۵۶ تا ۵۸ می‌فرماید:

الَّذِينَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ... وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ...

این آیات تصریح می‌کند که اگر پیمان‌شکنی یا خیانت از طرف مقابل احساس شد، حق داریم به‌صورت شفاف اعلام کنیم که از آن خارج می‌شویم.

همچنین سیره پیامبر اکرم (ص) گواه این است. پیامبر با یهودیان بنی‌نضیر و بنی‌قریظه پس از نقض عهد، پیمان را لغو کرد.

پس هم در خود معاهده و هم در منابع فقهی ما ظرفیت برای تعلیق یا خروج وجود دارد. امروز که آژانس به تعهدات خود عمل نکرده و حتی موجودیت کشور ما را تهدید می‌کنند، عقل و فقه می‌گوید نباید در معاهده‌ای بمانیم که مصلحتی برایمان ندارد.

از این جهت، مجلس شورای اسلامی فعلاً تصمیم به تعلیق گرفته است تا ببیند طرف مقابل چه واکنشی نشان می‌دهد.

ما از حیث فقهی قاعده اقدام، قاعده الزام، سیره عقل و سیره پیامبر (ص) را داریم که همگی نشان می‌دهند این تصمیم مجلس کاملاً مشروع است.

از این منظر، ما از لحاظ علمی، فقهی و حقوقی محق هستیم و این تصمیم در راستای حفظ منافع و امنیت ملی کشورمان کاملاً موجه است.

مجری: جناب آقای دکتر هاشمیان، تحلیل حضرت‌عالی چیست؟ آیا واقعاً این نبرد روایت‌ها همچنان به نفع ما ادامه خواهد داشت؟ چرا که دشمنان ما در تحریف حقایق و وارونه‌نمایی واقعیت‌ها سابقه طولانی دارند. بفرمایید.

حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمیان:

ابتدا تشکر می‌کنم از بیان روایت علمی و حقوقی جناب آقای دکتر نهاوندی. بنده هم سعی می‌کنم به موضوع از منظر روایت فرهنگی و اجتماعی بپردازم.

در واقع، جنگ اخیر مصداق همان حدیث شریف است که می‌فرماید خدا را شکر که دشمنان ما را از احمقان قرار داد.

این سخن از آن جهت مصداق دارد که دشمنان ما برآوردهای بسیار غلطی داشتند؛ چه نسبت به انسجام اجتماعی ملت ایران و چه نسبت به سرمایه ملی ما که در مواقع خطر، یکپارچه در کنار هم می‌ایستد، و چه نسبت به اقتدار نظامی ما در عرصه پاسخگویی به این جنگ. الحمدلله، ما شاهد یک انسجام اجتماعی مطلوب در این مدت بوده‌ایم.

در این نبرد روایت‌ها، خصوصاً در مسئله تعلیق حضور ایران در معاهده NPT، دشمن تلاش دارد همین انسجام اجتماعی ما را هدف قرار دهد، چون این انسجام، مهم‌ترین نقطه اقتدار ماست. بنابراین اولین گام ما باید شناخت دقیق بازی و هدف دشمن باشد؛ اینکه بدانیم دشمن چگونه می‌خواهد روایت بسازد و ما چگونه باید در این نبرد حاضر شویم و روایت خودمان را تولید کنیم.

دشمن در سطح افکار عمومی داخل کشور و با اندکی تغییر در سطح بین‌الملل می‌خواهد این تصویر را بسازد که ایران دچار یأس، شکست و ناامیدی شده است.
حتی پس از این آتش‌بس و در فضای تعلیق جنگ نیز رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی همچنان در حال القای این موضوع هستند که دستاوردهای این جنگ به نفع آنها بوده است و تلاش می‌کنند چنین تصویری را در افکار عمومی ایران و جهان اسلام تثبیت کنند.

چرا این برایشان مهم است؟ چون پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ میلادی که کشورهای عرب شکست سختی از رژیم صهیونیستی خوردند، این نخستین بار است که یک دولت اسلامی مقتدر، یعنی جمهوری اسلامی ایران، در مقابل رژیم صهیونیستی می‌ایستد.

در این میان، گرچه حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن نیز ضربات سختی به اسرائیل وارد کرده‌اند، اما این نخستین‌بار است که یک دولت رسمی وارد این سطح از رویارویی شده است.
این برای جهان اسلام یک احیای هویت، یک غرور و یک عزت جدید است. دشمنان تلاش می‌کنند با ایجاد یأس و شکستن این غرور، این روایت را از بین ببرند.

در بحث NPT نیز همین پروژه دنبال می‌شود. نهایت این روایت آن است که ایران را قانون‌شکن جلوه دهند و یک اجماع جهانی علیه ایران شکل دهند.
دشمن می‌خواهد تعلیق عضویت ایران در NPT را به‌گونه‌ای جلوه دهد که ایران یک کشور بی‌اعتنا به قوانین بین‌المللی است و شایسته تحریم و فشار بیشتر است.

اما ما در نبرد روایت باید دقیقاً مقابل این جریان عمل کنیم. نخست، باید روایت جاسوسی بودن این ماجرا را پررنگ کنیم. به‌ویژه حوادث اخیر نشان داد که چگونه اطلاعات ما، چه درباره تأسیسات هسته‌ای و چه دانشمندان این حوزه، مستقیماً در اختیار موساد بوده و رئیس آژانس، یعنی آقای گروسی، عملاً یک عامل سرویس‌های اطلاعاتی دشمن است.

اینجا می‌توان به قاعده فقهی نفی سبیل اشاره کرد که می‌فرماید: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً.» یعنی شما نباید راهی باز کنید که کافران بر شما تسلط یابند.
حضور ما در این معاهده، مسیری باز کرد که دشمن به‌راحتی به مراکز ما و اطلاعات دانشمندان ما دسترسی پیدا کند و چنین ضربه‌ای وارد کند.

پس یکی از ارکان روایت ما باید این باشد که این معاهده جز ضرر برای ما چیزی نداشته و فایده‌ای برایمان نداشته است.

دوم، باید روایت ظلم و پایمال شدن حقوق ملت ایران را برجسته کنیم. ما در این معاهده صرفاً مکلف نبودیم؛ حقوقی هم برای ما قائل شده بودند که هیچ‌گاه به آن عمل نکردند.
ما باید نشان دهیم که موضوع بحث تسلیحات هسته‌ای نیست؛ بلکه دشمنان می‌خواهند ملت ایران را از پیشرفت، توسعه و بهره‌گیری از فناوری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای محروم کنند.
نمونه‌های آن را در صنایع پزشکی و دیگر حوزه‌ها می‌توان به‌وضوح مشاهده کرد.

در این نبرد روایت، باید این ابعاد را در قالب یک پیرنگ منسجم از سال ۱۳۸۲ یا حتی از سال ۱۳۴۸ که ایران به این معاهده پیوست، به تصویر بکشیم و برای افکار عمومی تبیین کنیم که در این ۵۶ سال، ما چه نفعی از این معاهده برده‌ایم.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.