تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
تصویر آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، از پیشگامان اقتصاد مردمی و بنیان‌گذار اندیشه نهادسازی اسلامی در ایران دکتر مجتبی پناهی، پژوهشگر اقتصاد اسلامی، در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح مطرح کرد؛ از صندوق‌های قرض‌الحسنه تا نهادسازی اسلامی در اندیشه آیت‌الله شاه‌آبادی دکتر مجتبی پناهی: در نگاه آیت‌الله شاه‌آبادی، عدالت و توسعه اقتصادی تنها با افزایش سرمایه یا تولید تحقق نمی‌یابد، بلکه نیازمند نهادهایی است که «قواعد اخلاقی و الهی رفتار اقتصادی» را در جامعه جاری سازند. به تعبیر ایشان، اصلاح جامعه از اصلاح روابط اقتصادی و اجتماعی مردم آغاز می‌شود، و این اصلاح جز از مسیر سازمان‌دهی مردمی بر پایه ایمان و اخوت ممکن نیست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح، دکتر مجتبی پناهی، پژوهشگر اقتصاد اسلامی، در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح مطرح کرد؛ در ادامه بحث پیشین پیرامون «اقتصاد اخوت‌محور» و بازخوانی اندیشه‌های اقتصادی آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، می‌توان یکی از مهم‌ترین ابعاد اندیشه ایشان را در قالب نهادسازی مردمی و دینی بررسی کرد: مفهومی که در چارچوب تفکر اسلامی، نه از مکتب‌های اقتصادی غربی، بلکه از درون مبانی ایمان و عدالت برخاسته است.

نهادها، زیربنای پایداری عدالت

در نگاه آیت‌الله شاه‌آبادی، عدالت و توسعه اقتصادی تنها با افزایش سرمایه یا تولید تحقق نمی‌یابد، بلکه نیازمند نهادهایی است که «قواعد اخلاقی و الهی رفتار اقتصادی» را در جامعه جاری سازند. به تعبیر ایشان، اصلاح جامعه از اصلاح روابط اقتصادی و اجتماعی مردم آغاز می‌شود، و این اصلاح جز از مسیر سازمان‌دهی مردمی بر پایه ایمان و اخوت ممکن نیست. بنابراین، نهادها در اندیشه ایشان صرفاً ساختارهای حقوقی یا اقتصادی نیستند، بلکه جلوه‌های اجتماعی ایمان‌اند؛ سازوکارهایی برای تحقق تعاون، اعتماد و عدالت در زندگی روزمره. ایشان می‌فرمودند: قوام جامعه به اخوت است و اخوت جز با تعاون و امانت تحقق نمی‌یابد. در این چارچوب، نهادسازی نه یک اقدام اقتصادی در قالب مکتب‌های متعارف، بلکه یک رسالت تمدنی است که بر مبنای توحید و کرامت انسانی سامان می‌یابد.

صندوق‌های قرض‌الحسنه؛ نهاد مردمی در برابر ساختار ربوی

در میان برنامه‌های اقتصادی آیت‌الله شاه‌آبادی، تأسیس صندوق‌های قرض‌الحسنه جایگاهی محوری دارد. ایشان با نگاهی ژرف به تحولات زمانه خود، به‌درستی دریافته بودند که ساختارهای مالی ربوی در حال گسترش‌اند و اگر الگوهای بدیل دینی و مردمی جایگزین آن‌ها نشود، بنیان‌های اخلاقی جامعه اسلامی در معرض تهدید قرار می‌گیرد. پیشنهاد ایشان برای تأسیس صندوق‌های قرض‌الحسنه پاسخی حکیمانه به این چالش بود؛ تلاشی برای ایجاد شبکه‌ای از روابط مالی انسانی که نه بر پایه سود و بهره، بلکه بر اساس اعتماد، تعاون و عدالت اجتماعی بنا شود. به اهتمام آیت‌الله شاه‌آبادی و با سرمایه‌گذاری شماری از خیران، نخستین صندوق قرض‌الحسنه در دهه ۱۳۲۰ شمسی شکل گرفت و تا سال ۱۳۲9 حدود هفده میلیون ریال وام بدون بهره به مردم پرداخت کرد؛ رقمی که در آن زمان بسیار چشمگیر بود و نشان از اعتماد عمومی و استقبال جامعه از این نهاد نوپا داشت.این صندوق‌ها نه تنها نیازهای مالی مردم را در قالبی دینی و اخلاقی پاسخ می‌دادند، بلکه مهم‌تر از آن، اعتماد اجتماعی، همیاری مردمی و سرمایه اجتماعی را در بطن جامعه تقویت کردند. در واقع، صندوق‌های قرض‌الحسنه تنها یک ابزار مالی نبودند، بلکه «نهادهایی فرهنگی- اجتماعی» بودند که به بازآفرینی روحیه اخوت، همدلی و مشارکت اقتصادی میان مؤمنان کمک می‌کردند. از نگاه آیت‌الله شاه‌آبادی، هدف نهایی این سازوکارها صرفاً رفع نیاز مالی افراد نبود، بلکه بازتولید روابط اقتصادی بر پایه ارزش‌های الهی بود: روابطی که در آن کرامت انسان، تعاون اجتماعی و عدالت توزیعی در مرکز توجه قرار دارد. در این چارچوب، اقتصاد دیگر صحنه رقابت فردی و سرمایه نیست، بلکه میدان تحقق فضیلت و مسئولیت اجتماعی است؛ از منظر آیت‌الله شاه‌آبادی، هدف قرض‌الحسنه «زنده کردن روح تعاون» بود؛ ایشان تصریح می‌کرد که «ربا، ایمان را می‌میراند و قرض‌الحسنه آن را زنده می‌کند

نهادهای مردمی؛ بازتولید اجتماعی اندیشه شاه‌آبادی

اگر صندوق‌های قرض‌الحسنه نخستین نمود عینی نهادسازی اقتصادی در منظومه فکری آیت‌الله شاه‌آبادی بودند، امروزه سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن‌ها)، تعاونی‌ها و شبکه‌های خدمت‌رسان داوطلبانه را می‌توان استمرار تاریخی همان ایده دانست؛ با این تفاوت که در عصر جدید، این نهادها در بستر پیچیده‌تری از روابط اجتماعی و اقتصادی شکل می‌گیرند و به‌جای تکیه بر قدرت سیاسی یا سرمایه‌داری، بر ایمان، اعتماد و مشارکت مردمی استوارند. آیت‌الله شاه‌آبادی با طرح مفاهیمی چون اخوت اقتصادی و شرکت مخمس، کوشیدند الگویی ارائه دهند که در آن سرمایه، کار، مدیریت، علم و اخلاق در یک شبکه هم‌افزا و متکامل قرار گیرند. این نگاه نه صرفاً اقتصادی، بلکه تمدنی بود؛ تلاشی برای تبدیل ایمان و فضیلت به سازوکارهای پایدار اجتماعی. بر همین اساس، اگرچه اصطلاح «نهاد» در تحلیل امروزین ما کاربرد دارد، اما نباید از یاد برد که مقصود ایشان چیزی فراتر از معنای نهادی متعارف در اقتصاد مدرن است؛ نهاد در نگاه ایشان، جلوه‌ای از ایمان متشکل و سازمان‌یافته بوده است. در این چارچوب، سازمان‌های مردم‌نهاد امروزی می‌توانند صورت تازه‌ای از همان نهادهای اخوت‌محور باشند؛ نهادهایی که به‌جای تمرکز بر سود، بر خدمت، عدالت و اعتماد اجتماعی تأکید دارند. چنین نهادهایی برخلاف ساختارهای بروکراتیک یا بازارمحور، از پایین به بالا می‌رویند، از دل نیاز و دغدغه مردم زاده می‌شوند و به‌صورت طبیعی حامل ارزش‌های معنوی‌اند. در جامعه‌ای که اعتماد عمومی و پیوندهای اجتماعی تضعیف شده است، بازسازی نهادهای مردمی در واقع به‌معنای بازسازی ایمان جمعی است. این همان مسیری است که آیت‌الله شاه‌آبادی در اندیشه خود گشودند؛ مسیری که بر تعاون، مشارکت اخلاقی و پیوند میان معنویت و عمل جمعی استوار است. در این نگاه، سمن‌ها و تعاونی‌ها نه تقلیدی از الگوهای مدرن، بلکه تداومی از سنت اندیشه‌ای هستند که عدالت را از دل جامعه مؤمنان و از مسیر خودسازی و سازمان‌یافتگی مردمی جست‌وجو می‌کند.

از نهاد دینی تا نهاد مدنی

آیت‌الله شاه‌آبادی نهادسازی را نه صرفا اقدامی اجرایی یا مالی، بلکه رسالتی دینی و فرهنگی می‌دانستند. در اندیشه ایشان، ساخت نهادهای مردمی بخشی از تحقق ایمان اجتماعی بود؛ زیرا ایمان، زمانی کارکرد واقعی خود را می‌یابد که در قالب ساختارهایی ماندگار و خودجوش، به رفتارهای اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود. ایشان باور داشتند که امت اسلامی، اگر بخواهد در برابر نفوذ ساختارهای ربوی، مصرف‌گرا و فردمحور غربی مقاومت کند، باید به سازمان‌دهی مردمی بر پایه‌ی تعاون، عدالت و اعتماد اجتماعی دست زند. از همین رو، نگاه ایشان به اقتصاد اسلامی، محدود به مجموعه‌ای از احکام فقهی یا نصایح اخلاقی نبود، بلکه تلاشی برای طراحی نظام نهادی بدیل بود؛ نظامی که در آن روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بستر ارزش‌های دینی بازسازی شوند. در این منظومه فکری، نهادهایی همچون وقف، زکات، قرض‌الحسنه، تعاونی‌ها و امروزه سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن‌ها) اجزای زنده و پویای اقتصاد اسلامی‌اند. این نهادها نه بر پایه اجبار دولت یا منطق بازار، بلکه از سر ایمان، احساس مسئولیت اجتماعی و تعلق جمعی شکل می‌گیرند. آیت الله شاه‌آبادی با تأکید بر چنین سازوکارهایی، نوعی «اقتصاد مردمی متکی بر اخلاق» را پی‌ریزی کردند: الگویی که می‌تواند پاسخگوی بحران‌های اعتماد، عدالت و نابرابری در جوامع معاصر باشد.

راهبرد آینده: نهادسازی اسلامی برای توسعه پایدار

تجربه چند دهه‌ای اقتصاد نئوکلاسیک در ایران و جهان، نشان داده است که توسعه بدون عدالت و معنویت، پایدار نمی‌ماند. در چنین شرایطی، بازگشت به منطق نهادسازی اسلامی ضرورتی تمدنی است. این بازگشت، به معنای انکار علم جدید یا رجوع صرف به گذشته نیست؛ بلکه احیای روح ایمان، تعاون و اعتماد در ساختارهای نوین اجتماعی است. در این مسیر، سازمان‌های مردم‌نهاد، صندوق‌های قرض‌الحسنه، مؤسسات خیریه و شبکه‌های داوطلبی، ستون‌های جامعه‌ای خواهند بود که در آن سرمایه وسیله رشد جمعی است، نه ابزار سلطه.

جمع‌بندی

تجربه تاریخی آیت‌الله شاه‌آبادی نشان داد که نهادسازی دینی، آرمان‌گرایی صرف نیست، بلکه راه‌حلی عملی برای بازسازی عدالت اقتصادی و اعتماد اجتماعی است. ایشان با تلفیق ایمان، اخلاق و عمل جمعی، الگویی از «اقتصاد مردمی» ارائه کرد که هنوز می‌تواند الهام‌بخش بازسازی نهادی در جهان اسلام باشد. اگر در قرن گذشته صندوق‌های قرض‌الحسنه نقطه آغاز این حرکت بودند، امروز نوبت نهادهای مدنی عدالت‌محور است تا مرحله دوم این مسیر را شکل دهند: نهادسازی اسلامی به‌مثابه راهبرد تمدنی توسعه. آینده اقتصاد اخوت‌محور در گرو پیوند سه‌گانه‌ای است از ایمان، نهاد و عمل جمعی؛ پیوندی که می‌تواند الگویی نوین از عدالت و پیشرفت را در جوامع اسلامی رقم زند.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.