به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ دکتر روزبه زارع عضو هیات علمی گروه غربشناسی پژوهشگاه با حضور در استودیوی پخش زنده برنامه سوفیا درباره ماهیت و چیستی علومانسانی اظهار کرد: وقتی از علومانسانی سخن میگوییم، علومی را در نظر داریم که موضوعِ شناساییِ آنها، انسان و مسائلی است که به کنش و اراده انسانی مرتبط باشد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه علومانسانی حیطههای گستردهای را دربر میگیرد، افزود: برخی سعی دارند صرفاً برای علومتجربی و آزمایشگاهی اعتبار معرفتی قائل شوند ولی حیطههایی از علومانسانی که قابلیت تحقیقپذیری به شکل تجربهپذیری دارد را با عنوان علوم اجتماعی میخوانند و علومی نظیر فلسفه، ادبیات، تاریخ و… را جز دسته علومانسانی در نظر میگیرند.
بهطورکلی علومی که به کنشهای انسان و نهادهای متشکل از جامعه انسانی باز میگردد را ذیل عنوان علومانسانی در نظر میگیریم و سپس وارد مناقشاتِ تحقیقپذیری و دیگر روشهای معتبر معرفتشناسی میشویم.
زارع با اشاره به اینکه دین را نظامی ارزشی و اعتباری میدانند که از ناحیه خداوند برای رستگاری انسان نازل شده است، گفت: در اینجا علومی به اسلامی و دینی بودن وصف میشوند که در حوزه رستگاری ایفای نقش کنند؛ پس هر علمی که این رستگاری را برای انسان رقم بزند، باید دارای ابعاد شناختی و ناظر بر هستونیست و ابعاد تجویزی باشد یعنی به انسان توصیه میکند ارادهها باید در کدام سطح صرف شود تا او را به رستگاری برساند.
در اینجا اگر علومانسانی با رستگاری و هدایت انسان ارتباط پیدا کند، به شکلی اسلامی خوانده میشود.
وی در بخشی دیگر از مصاحبه با رادیو گفتوگو اظهار کرد: بسته به اینکه سرشت انسانی را برچه اساسی تعریف کنیم، تصویری برای غایت نهایی او خواهیم داشت. ازاینرو کلیدیترین معنای علومانسانی به حوزه انسانشناختی باز میگردد که البته با مباحث هستیشناسانه و حوزه مبدأ و معاد و ارزششناختی گره میخورد.
همه این عناوین به معرفتشناسی باز میگردد اما نکته کانونی علومانسانی سرشت انسان و شکوفایی استعدادهاست. همه جوامع انسانی در پی الگویی آرمانی هستند و در هر نظام فکری به سمتِ آن، فراخوانده میشوند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی معتقد است اگر این نظام منطبق بر فضای وحیانی و تعالیم اسلامی باشد، میتوان از ضرورت و امکان دستیابی به علوم اسلامی و انسانی سخن گفت. علومانسانی موجود تفاوت چشمگیری با جهانبینی اسلامی دارد و ازاینرو باید اصلاح و اسلامیسازی علومانسانی را مطرح کرد.
این مسئله نباید در سطح مبانی باقی بماند و باید در جزئیاتِ مسائل مربوطه امتداد پیدا کند؛ چراکه علومانسانی غربی حاصلِ اندیشهورزی ۲۰۰ تا ۴۰۰ ساله بر اساس یک مدلِ جهان بینی خاص است و نمیتوان توقع داشت مدلِ بومیِ آن ظرف چند سال حاصل شود.
در ادامه حجتالاسلام قاسم ترخان، استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ضمن برقراری ارتباط تلفنی با رادیو گفتوگو با اشاره به اینکه اسلامیسازی و تولید علومانسانی – اسلامی یک پروژه محسوب نمیشود ولی باید دست به مدیریت آن زد، بحث خود را آغاز کرد.
باید تلاش کنیم نقدهای وارد بر علومانسانی جبران شود؛ چراکه اگر نقص معرفتی را برای علومانسانی رایج قائل هستیم، با تولیدِ وجهِ اسلامی این علوم، باید درصددِ رفع آن برآمد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: برخی معتقدند دانش از ارزش جداست و امکان اشراف بر ارزشها برای دانش وجود ندارد و یا در صورتِ بروز این اشراف، باید جداسازی اتفاق افتد.
ما باید بدانیم آیا به علومانسانی رایج –علومانسانی عرفی – نقدی وارد هست یا خیر؟! این گامی اساسی و مهم است. در گام بعدی و در صورتپذیرش نقدهایی به علومانسانی، باید دریابیم که ارزشهای سکولار، وارد علومانسانی شده است –که در این صورت امکان تولید علوم اسلامی انسانی را پدید میآورد – و آیا فایده و ضرورتی در پی دارد؟
ترخان ادامه داد: در مرحله سوم به تولید علومانسانی اسلامی میرسیم که از منابع دینی و قرآنی و روایت باید خلق شود.
در این مسیر، ابتدا باید به نقد علومانسانی بپردازیم. غربیها نیز در این مسیر قدم برداشتهاند چون اساساً دانش بر اساس نقد رشد و پیشرفت میکند و به باور ما یکی از نقدهای رایج علومانسانی ناظر بر اینست که این علوم بسیاری مبانی دینی را نادیده گرفته است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: چتروارههای متعددی در دوران مدرن و پسامدرن بر علومانسانی حاکم بوده است که از آن جمله، پارادایم اثباتگرایی و یا هرمنوتیکی –تصویرگرایی – و در دوران مدرن، پارادایم انتقادی شکل گرفت و پارادایمهای دیگر به دوران پسامدرن باز میگردد.
این پارادایمها بر کل علم بهسان چتری سیطره افکنده و به جهتدهی و پیشرفت آن علم میپردازد. بهعنوان پارادایم پوزیتیویستی –اثباتگرا – به دنبال تبیین انسان و شاخصههای انسانی هستیم؛ اما پارادایم هرمنوتیک، معتقد است انسان با سنگ و چوب و دیگر شوق علوم طبیعی فرق دارد چون انسان اعتبارساز است؛ پس باید رفتارها و پدیدههای انسانی را بشناسیم و تصویر کنیم.
ترخان به رادیو گفتوگو گفت: ما معتقدیم پارادایم شکلگرفته در دنیای غرب که علومانسانی را جهت میدهد متأثر از سکولاریسم است؛ ما باید مبانی را از دین و قرآن و روایت بگیریم که اگر در علوم عجین شود، علوم موردنظر تبیینِ دقیقی به ما خواهد داد.
همچنین حجتالاسلام علی مصباح یزدی، پژوهشگر فلسفه اسلامی و متخصص جامعهشناسی که با رادیو گفتوگو همراه بود، با اعتقاد بر اینکه اسلامیسازی علومانسانی در معانی مختلف آمده و هرکس برداشتی خاص از آن دارد، گفت: مرحوم مصباح ابتدا علم و دین را تعریف و تعاریف مختلف را نیز بررسی میکردند.
ایشان در حوزه اسلامیسازی علومانسانی از مقولهای دفاع کردند که میگوید در مبانی، روش، هدف و موضوع و نیز نتایج علومانسانی باید بر اساس اصول عقلانی و منطقی اسلام پیش رویم و نباید هیچ محدودیتِ غیرمنطقی برای این موضوع، هدف و روش در نظر گرفت.
وی افزود: امروزه میگویند اگر علومانسانی بهسان علم در نظر گرفته شود، باید روش تجربی را پیش گیرد والا علم نخواهد بود. در غیر این صورت آن را علم و قابلاعتنا نمیدانند اما آیتالله مصباح عملاً اقدام به حلاجی این مسئله کردند که چرا علم باید در مقولههای تجربی خلاصه شود؟
اگر تجربه را ملاک قرار دهیم و هر موضوعِ غیرتجربی را نفی کنیم، حتی علومتجربی امروزی و کنونی هم قابلاعتماد نیستند؛ چراکه همین علوم بر یکسری مفاهیم ناظر هستند و برخی استدلالها در بابِ این علوم چنان عقلی است که بدون آن، یک قانونِ علمی در علومتجربی به اثبات نخواهد رسید.
مصباح یزدی به رادیو گفتوگو گفت: یک دانشمند باید از تجربیات حسی پا را فراتر بگذارد؛ همچنین به جز عقل و تجربه، در حوزه کلام به اثبات میرسانیم که راهِ دیگری برای معرفتِ معتبر وجود دارد که همانا تعالیم انبیا است.
وقتی چنین مسیری در کنار عقل و تجربه وجود دارد، یک دانشمند نباید خود را از بخش مهمی از معارف محروم سازد که اتفاقاً واقعیت را نیز نمایان میسازد چراکه علوم در پی شناخت و بروزدادن واقعیت هستند تا مشکلی از بشریت حل کنند و در حوزه علوم اسلامی انسانی همین هدف را دنبال کرده و مقولهای فراتر، مدنظر ما نیست.
در بخشی دیگر از این برنامه رادیویی صفدر الهی راد، عضو هیئتعلمی گروه کلام و فلسفه دین در مؤسسه امام خمینی در مصاحبه تلفنی با برنامه سوفیا، با بیان اینکه علومانسانی فعلی از مبانی استخراج شده که بسیاری از آن، نادرست است و به انسان و ارزششناختی و الهیات و دین باز میگردد، گفت: ما باید مسئله خود را تعیین تکلیف کنیم.
آیا مبانی غرب قابلپذیرش هست یا خیر؟ وقتی نسبیتِ اخلاقی در فلسفه اخلاق غربی پذیرفته میشود و نگرشی فیزیکالیستی در فلسفه غربی وجود دارد و علومانسانی موجود از همین مسائل استخراج میشود، پس ما باید نسبت خود را با این علوم تعیین تکلیف کنیم.
وی تأکید کرد: باید نسبت به این مبانی اتخاذ موضع کنیم؛ چون هستیشناسی و مبانیها باید قابلدفاع باشد و اساس دعوای اولیه و اساسی ما با علومانسانی غربی، به همین مباحث باز میگردد و علوم مهندسی، پزشکی، انسانی، پایه و تجربی و… با جنبههای توصیفی و هنجاری روبهرو هستیم.
جنبه توصیفی به بخشی از علوم باز میگردد که به توصیف روابط میان پدیدههای خارجی میپردازد و رویههای تجربی را در بر میگیرد.
الهی راد تأکید کرد جنبه هنجاری علومانسانی به مقولههایی باز میگردد که قرار است به افعال اختیاری انسان جهتدهی کند؛ یعنی باید مطلوبها را برای انسان بشناسیم و دراینبین باارزش و هنجار در علومانسانی مواجه هستیم.
پس وقتی از اسلامیسازی علومانسانی سخن میگوییم، به معنای برخورد قرونوسطایی با کشفیات دانشمندان مختلف نیست ولی وقتی توحید را قبول داریم، نتیجهای متفاوت با مقبولیتِ کفر پیش رو خواهیم داشت.
https://ihkn.ir/?p=39877
نظرات