به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از انجمن البرکه ترکیه؛ واژه “عدل” از مصدر “معادله” گرفته شده که به معنی برابری و توازن بین دو چیز است و بر این اساس، وجود یک عنصر سوم که بین این دو قرار دارد، لازم است. در زبان عربی، گاهی از کلمه “وسط” به معنی “عدل” استفاده شده است. سفیان ثوری در تفسیر آیه {وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا} [فرقان: ۶۷] میگوید: “یعنی عدل و فضیلت”.
ابن عاشور در تفسیر “التحریر والتنویر”، عدل را به این صورت تعریف کرده است: “عدل به معنی برابری بین افراد یا ملتها در اختصاص دادن چیزها به مستحقانشان و فراهم کردن شرایطی که هر کس به حق خود بدون تأخیر دست یابد”. او همچنین میگوید: “عدل به معنی توزیع مساوی بین مردم بدون در نظر گرفتن استحقاق نیست”.
انسانها به طور طبیعی به مادیات، پول، اعتبار و قدرت۵ه باعث تشخیص اشتباه بین حق و تکلیف و حق خود و دیگران میشود، و به دنبال آن اصول عدالت و احسان که خداوند به آنها امر کرده و اصل همکاری در نیکوکاری و تقوا که خداوند مؤمنان را به آن تشویق کرده، زیر پا گذاشته میشود؛ بنابراین شریعت به تعیین صاحبان حقوق و بیان اولویت بعضی افراد در اختصاص برخی چیزها پرداخته است. همچنین نحوهی مشارکت در استفاده از چیزهایی که قابل مشارکت هستند را به صورتی عادلانه و طبیعی تعیین کرده است، به طوری که هیچکس در این فرآیند حس تبعیض یا بیعدالتی نمیکند. این شریعت بر پایه تصادف یا اجبار بنا نشده، بلکه با توجه به عدالت و اقناع بنا شده است، تا هیچ انسان منصفی در پذیرش آن دچار تردید نشود. پس از آنکه این اصول به خوبی تثبیت و تعیین شدند، امت به رعایت آنها دستور داده شد و حدود آنها مشخص شد تا دستیابی به آن آسانتر شود.
به همین دلیل، رعایت عدالت در تمام تعاملات بین مردم واجب است. هرگاه افراد رفتارهای خود را بر این اساس بنا کنند، عملکردشان در زندگی بهبود مییابد، همکاری و تعامل عادلانه بین آنها مستحکم میشود، اعتماد در جامعه افزایش مییابد، اختلافات و درگیریها کاهش مییابد و راههای حل منازعات تا حد زیادی مسدود میشود.
تأثیر عدالت در تحقق توسعه و پیشرفت جوامع و تقویت همکاری انسانی
اگرچه شریعت اسلامی مردم را به عدالت در تمام رفتارهایشان ملزم کرده است، اما در عین حال به فضیلت و تشویق مسلمانان به آن نیز توجه داشته است. در قرآن آمده است: {وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ} [بقره: ۲۳۷]، که به معنای عفو از بخشی از حق و رعایت برتری در برخورد با دیگران است.
بنابراین، مشکلاتی که در رفتارهای مختلف مردم به وجود میآید، ناشی از خروج از حالت عدالت و ورود به حالت ظلم و ستم است. چون نمیتوان فساد را ناشی از عدالت دانست. چنانکه الماوردی در کتابش “تسهیل النظر” میگوید: “شما نخواهید یافت صلاحی که ظلم سبب وجود آن باشد و فساد و تباهی که عدالت علت ظهور آن باشد. بلکه علل مشابه به اصول مشابه جذب میشوند.”
چون نظام جهان بر اساس همکاری و تکامل اجزای مختلف آن، چه همگون و چه ناهمگون، استوار است، انسان که بخشی از این جهان است، نمیتواند تنها به منافع خود توجه کند و باید از همکاری دیگران بهرهبرداری کند. خداوند در قرآن میفرماید: {أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ} [زخرف: ۳۲].
بنابراین، همکاری یکی از ارکان آبادانی است که خداوند بر انسانها واجب کرده است. اگر انسانها به یکدیگر کمک نکنند، وضعیت آنها و دنیایشان به فساد میافتد. از این رو، منافع آنها تنها با همکاری و با عدالت ممکن است. عدالت، که با آن پیامبران مبعوث شدهاند و کتابها نازل شدهاند، اصل در تمام رفتارهاست؛ چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: {لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ} [حدید: ۲۵].
بر این اساس، علما بیان کردهاند که مباحثه با غیرمسلمانان و اهل بدعت باید بر اساس عدالت باشد؛ یعنی باید به حقهای آنها توجه شود و از باطل آنها چشمپوشی نشود. از آنجا که قضاوت بیشتر از همه نیاز به عدالت دارد و اساس و پایه آن عدالت است، تأکید بر عدالت در قضاوت در آیات مختلف قرآن با عبارات مختلف آمده است تا اهمیت آن در زندگی و وجوب آن برای قضات در رسیدگی به اختلافات را نشان دهد.
نظرات