به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از جامعه اندیشکدهها؛ سعید سیدحسین زاده یزدی، پژوهشگر اقتصاد در گزارشی مطرح کرد؛
اقتصاد، یکی از ابزارهای راهبردی و کلیدی ایجاد قدرت و امنیت ملی کشورها، بخصوص کشورهای درحال توسعه به شمار می آید. بررسی تجارب مقاوم سازی اقتصادی در کشورهای مختلف جهان نشان می دهد، نظریه اقتصاد مقاومتی الگویی تجربه شده و علمی در دنیاست که دغدغه سایر کشورها نیز بوده است. بنابراین بررسی تجارب این کشورها می تواند در مرحله اول به گفتمان سازی این نظریه در فضای علمی و دانشگاهی بیانجامد و در مرحله دوم زمینه تحقق اقدام و عمل و نیز استفاده از تجارب عملی و سیاست گذاری کشورهای دیگر در جهت اصلاح اقتصاد ایران را فراهم آورد.
ضرورت و اهداف پژوهش
یکی از عرصه های مهم پیشرفت و توسعه در جوامع کنونی، پیشرفت اقتصادی است. ویژگی های فرهنگی و جغرافیایی هر ملتی، نوع خاصی از راهبردهای پیشرفت و توسعه را می طلبد؛ اما برخی تجارب موفقیت ها شکست ها و عبرت های مثبت و منفی که جوامع مختلف آن را در راه پیشرفت و توسعه خود تجربه می کنند، می تواند وصول به اهداف آرمانی جوامع را تسهیل کند. این تجربه ها به طور خاص در عرصه اقتصادی می تواند در چند عرصه مانند «تجربه وقایع اقتصادی نظیر بحران های اقتصادی و مالی»، «تجربه تاریخ اندیشه ها و مکاتب اقتصادی» و «تجربه تاریخ توسعه و پیشرفت اقتصادی در کشورها و جوامع مختلف» تجلی یابد.
بررسی تجربه توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها در عرصه های فوق نشان می دهد در تمام دنیا اصل بر استحکام، مقاومت و قوام است و این یک اصل عقلی است. با نگاهی به دیگر نظام های اقتصادی دنیا ملاحظه می شود که تمام آن ها همواره سعی در مقاوم سازی بافت ها و ساختارهای خویش داشته اند و این امر با تکامل دانش همواره در مسیر خود رو به پیشرفت بوده است. از همین رو استفاده از تجربیات سایر کشورها جهت مقاوم سازی بافت های اقتصادی کشور لازم می نماید. لذا نوشتار حاضر به بررسی تجارب مقاوم سازی اقتصادی در ایران و جهان پرداخته است.
مفهوم و هسته سخت اقتصاد مقاومتی
هر مفهومی که به ارتقای استحکام ساخت درون اقتصاد کمک کند، اقتصاد مقاومتی است. مفاهیمی از جمله درون زایی، مردم بنیادی، دانش بنیانی، اصلاح الگوی مصرف و ارتقای تولید ملی به نوعی مفاهیم و رهنمودهای ایجابی اقتصاد مقاومتی است. از سویی دیگر مفاهیمی همچون کاهش آسیب پذیری، مبارزه با فساد، تاب آوری و ضدشکنندگی و مقابله با تهدیدهای اقتصادی، به نوعی مفاهیم و رهنمود سلبی اقتصاد مقاومتی هستند که عدم تحقق آن ها موجب کاهش استحکام ساخت درون اقتصاد خواهد شد. بنابراین از این منظر اقتصاد مقاومتی، مجموعه رهنمودهای سلبی و ایجابی است که موجب استحکام ساخت درون اقتصاد در هر سطحی (چه سطح ملی و چه سطح سازمانی) در مقابل تکانه های برون زا و درون زاست.
اگر یک اقتصاد و یا سیستم اقتصادی اولا در ساخت درونی خودش از قوام و استحکام برخوردار باشد، ثانیا در مواجهه با عوامل تهدیدزای خارجی نیز بتواند قوام و پایداری خود را حفظ نماید، اقتصاد مقاومتی در سیستم محقق شده است. مقاومت اقتصادی صورتی منفعل داشته و صرفا به معناى تدافع در برابر تهدیدهای دشمن می باشد. مقاومت اقتصادی به معنای تدافع در برابر تهدیدهای دشمن است؛ به گونه ای که تاثیر عمیقی بر زیرساخت های اقتصادی سیستم مورد نظر نداشته باشد. در مقابل اقتصاد مقاومتی ضمن درک عمیق از در کمین بودن دشمن در آن اقدامات و برنامه ریزی تهاجمی و تخریبی نیز صورت می گیرد و فعالیت ها متوقف نشده و تهدیدها تبدیل به فرصت شده و نقشه های دشمن نیز خنثی می شود.
تجارب مقاوم سازی اقتصادی در جهان
در این بخش به تجربه برخی از کشورهای جهان در مقاوم سازی پرداخته می شود:
تجربه کشور انگلستان
تجربه انگلستان به عنوان اولین کشور صنعتی شده به خوبی نشان دهنده تاثیر حمایت صحیح از صنایع داخلی است. این کشور در دوره خیزش اقتصادی خود از صنایع داخلی شدیدا حمایت کرد و تنها پس از تفوق صنعتی و برتری فناوری تولیدی بریتانیا بود که سیاست های تجارت آزاد را پیگیری کرد. سیاست های حمایتی از صنایع داخلی به دلایل زیر می توانند مناسب باشند:
- همان طور که یک کودک نباید در معرض رقابت بازار کار قرار گیرد، صنایع نوپای کشورهای عقب مانده نیز باید مورد حمایت قرار گیرند؛
- صنایع در مراحل اولیه توسعه بازارها به خوبی عمل نمی کنند و مداخله دولت ضروری است؛
- از آنجا که تعداد بنگاه های خصوصی که قادر به انجام طرح های بزرگ و پرمخاطره باشند اندک است، دولت ها باید وارد عمل شوند؛
حمایت از صنایع در این کشور نه تنها موجب ناکارایی تولید نشد، بلکه موجب ارتقای توان رقابتی نیز شد؛ زیرا ارتقای کیفیت تولیدات و افزایش رقابت پذیری نه از طریق آزادسازی تجاری و واردات بلکه از طریق فشارهای صادراتی بود که درنهایت موجب تشکیل زنجیره ای از ابداعات شد. عنصر کلیدی در استراتژی صنعتی انگلستان، توجه ویژه به هر یک از بخش های مهم اقتصاد است. رویکرد اخیر انگلستان در مورد استراتژی صنعتی عمدتا پاسخ به تغییرات سیستماتیک در بخش های کلیدی صنایع کارخانه محور، توسعه هماهنگ مهارت ها، تقویت توانایی های تکنولوژیکی، تسهیل در تامین مالی صنایع و تخصیص مجدد مهارت ها به منظور حمایت از صنایع با ارزش افزوده بالا بوده است.
تجربه ایالات متحده آمریکا
اجرای آموزه های اقتصاد مقاومتی به معنای حمایت همه جانبه از تولید ملی طی حدود ۱۵۰ سال پس از استقلال آمریکا باعث شد که آمریکا در پایان قرن ۱۹ میلادی و تا زمان جنگ های جهانی اول و دوم به سطح بالایی از خودکفایی و پیشرفت صنعتی برسد. در استراتژی امنیت ملی آمریکا بر پیگیری جدی علوم، فناوری ها، مهندسی و علوم ریاضی تاکید شده و همچنین تحقیق و توسعه (R&D)، ابزاری برای توسعه ظرفیت ملی قلمداد شده است. این موضوع سبب شده است که برنامه بلندمدتی برای سرمایه گذاری در تحقق و توسعه تعبیه شود و مقرر شود که سهم هزینه های تحقق و توسعه به ۳ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا برسد.
آمریکا با متنوع ساختن منابع عرضه نفت مورد نیاز خود، از وابستگی به کشورهای اوپک و نیز عرضه کنندگان خلیج فارس کاسته است. همچنین در راستای کاهش وابستگی به واردات نفت، اقدامات دیگری نظیر کاهش مصرف انرژی و جلوگیری از هدر رفتن آن و به تبع آن کاهش مصرف نفت، افزایش تولید داخلی نفت و جایگزینی نفت با دیگر حامل های انرژی از جمله گاز طبیعی و انرژی های تجدیدپذیر و نو انجام داده است.
صرف نظر از جهت گیری های ارزشی و نیز پیامدهای ناگوار اجرای سرمایه داری در این کشور (نظیر افزایش بی عدالتی و فاصله طبقاتی و افزایش آمار فقر و جرم و جنایت و آسیب های اخلاقی)، می توان گفت تجارب این کشور (حمایت از تولید ملی، رهایی وابستگی به نفت و استفاده از اقتصاد دانش بنیان) می توانند به عنوان اصولی تجربه شده، موجبات مقاوم سازی بیشتر اقتصاد کشور را فراهم آورند.
تجربه کشور روسیه
برخی از مهم ترین عوامل نرخ رشد بالا و بالندگی اقتصاد روسیه طی دهه های اخیر، تناسب ویژه ای با سیاست ها و برنامه های اقتصاد مقاومتی دارد. آنچه را که طی سال ها پس از فروپاشی شوروی باعث رشد و قدرت اقتصادی روسیه شده را می توان در قالب موارد زیر بیان کرد:
- استفاده از فرصت ذخایر نفت و گاز به عنوان عامل اصلی پیشرفت اقتصادی و خودداری از خام فروشی افراطی؛
- سرمایه گذاری منابع حاصل از فروش نفت و گاز در توسعه صنعتی؛
- اصلاح نظام بانکی پولی و ارزی با هدف تقویت تولید ملی.
سیاستگذاران و مدیران روسیه بخش زیادی از سیاست های اقتصادی خود را بر تقویت تولید ملی و افزایش رفاه شهروندان متمرکز کرده اند. سیاست های ارزی، سیاست های تجاری، سیاست های علم و فناوری، برنامه های مربوط به تقویت زیرساخت ها و… عمدتا با نگاه به تولید ملی و نحوه اثرگذاری آن ها بر این رکن اساسی قدرت اقتصادی تنظیم شده اند. افزایش حقوق بازنشستگان، ساخت و تکمیل زیرساخت های حمل و نقل ایجاد مراکز آموزش عالی با امکانات کامل، سرمایه گذاری جدی و موثر در آموزش و پرورش و… از جمله برنامه های این کشور طی سال های پس از فروپاشی شوروی بوده است که نقش مهمی در تبدیل شدن این کشور به یکی از شش بازیگر عمده اقتصاد جهانی در هزاره سوم داشته است.
تجربه مقاوم سازی اقتصادی در ایران
در تاریخ معاصر ایران هم به ویژه از زمان مشروطه علما و فقهای بصیر با تکیه بر آموزه های اسلامی و اصولی همچون نفی سبیل، استقلال اقتصادی و توجه به ملیت و نفی تشبه به کفار، به مبارزه با هجوم و نفوذ اقتصادی بیگانگان و استعمارگران پرداخته اند. امام خمینی و رهبر معظم انقلاب هم پیش و هم پس از انقلاب اسلامی با درک درست از شرایط زمانه و خدعه های مستکبران به درستی به اصلاح وضعیت موجود جامعه به سمت توجه به داشته های درونی و تحریم محصولات خارجی در جهت مبارزه با وابستگی و تقویت تولیدات داخلی رهنمودها و دستورات زیادی داشته اند.
علما، اندیشمندان و سیاست مداران علاقه مند به ایران اسلامی، برخلاف شاهان مستبد و نیز روشنفکران غرب زده و درباریان طمع کار، بیش از هر چیز به دنبال ایستادن بر روی پای خود و ساختن ایران با استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان آن بوده اند. نتیجه بررسی مواضع علمای دین نشان می دهد که چهار مبنای ملیت (توصیه به استفاده از کالاهای وطنی و نفی استفاده از کالاهای خارجی دارای مشابه داخلی)، نفی سبیل (نفی هرگونه قرارداد و پیمان و هر چیزی موجب تسلط کافران بر مسلمانان شود) منع تشبه به کفار (عدم وابستگی فکری، فرهنگی و رفتاری به سبک زندگی کفار و تقلید کورکورانه از آنان) و نهایتا تقویت اقتصاد ملی (از طریق اتکای به نیروهای درونی و تاکید بر بهره برداری عادلانه از ثروت های خدادادی) می تواند مبانی مستحکم فقهی و عقلی برای مقاوم سازی اقتصاد ایران در هر عصری قرار گیرد.
جمع بندی
با نگاه به نظام های اقتصادی دنیا ملاحظه می شود که قدرت های اقتصادی همواره سعی در مقاوم سازی بافت ها و ساختارهای خویش داشته اند و این امر، همراه با تکامل دانش، همواره در مسیر خود رو به پیشرفت بوده است. از همین رو استفاده از تجربیات سایر کشورها جهت مقاوم سازی بافت های اقتصادی کشور لازم می نماید. نگاهی به تاریخ کشورهای موفق اقتصادی نشان دهنده این مهم است که تمام کشورهای موفق بزرگ، دوره ای از ملی گرایی اقتصادی و تاکید بر تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ملی خود را در دستور کار داشته اند. در ایران نیز نتیجه بررسی مواضع علمای دین نشان می دهد که چهار مبنای ملیت، نفی سبیل، منع تشبه به کفار و تقویت اقتصاد ملی می تواند مبانی مستحکم فقهی و عقلی برای مقاوم سازی اقتصاد ایران قرار گیرد.
https://ihkn.ir/?p=39408
نظرات