به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرگزاری فارس؛ در روزگاری که سبک زندگی مردم تحت سیطره الگوریتمها و فرهنگهای وارداتی بازتعریف میشود، نهاد کهن و ریشهدار «حوزه علمیه» کجای این معادله ایستاده است؟ پیام رهبر انقلاب به مناسبت صدسالگی حوزه، تنها یک تبریک تاریخی نیست؛ زنگ بیدارباشی است برای نهاد دینیای که باید به مرکز تولید اندیشه، مهندسی فرهنگی و راهبری علمی سبک زندگی در عصر مدرن تبدیل شود. اما آیا حوزه امروز ما آماده این نقش تمدنی است؟ محدث تک فلاح، مدیر گروه زندگی خبرگزاری فارس، در یادداشتی مطرح کرد؛
حوزه علمیه و سبک زندگی در عصر ارتباطات
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت یکصدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم که با عنوان «حوزه، سرآمد پیشرفت» منتشر شد، حامل مفاهیم عمیق و بنیادینی درباره جایگاه علمی و تمدنی حوزههای علمیه است؛ پیامی که بیش از آنکه ناظر به گذشته باشد، آیندهنگرانه و ساختارمحور است و دغدغهمندانه خواهان تحول و بازاندیشی در نقش حوزه علمیه در جامعه امروز میباشد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش نخست این پیام، از «مرکز علمی بودن» حوزه آغاز میکنند؛ مسئلهای که از نگاه ایشان، اولویت نخست و نقطه عزیمت هر تحول و جهش در حوزههای علمیه است. اما آیا این نگاه علمی، به درستی در فضای حوزه و جامعه نهادینه شده است؟ آیا حوزههای علمیه امروز ما در قامت نهاد علمی تمدنساز، آنچنانکه باید، شناخته و به رسمیت شناخته شدهاند؟
در جامعهای که سبک زندگی افراد، به طرز بیسابقهای تحت تأثیر ابزارهای ارتباطی و جریانهای جهانی قرار گرفته، بیش از هر زمان دیگری نیاز به تولید علمی در حوزه معارف اسلامی حس میشود؛ تولیدی که نه در قالب محفوظات، که در شکل راهکارهای عملی، نظاممند و روزآمد برای زیستن بر مبنای تعالیم الهی باشد. سبک زندگی اسلامی، تنها با تبلیغ عمومی یا موعظه محقق نمیشود؛ نیازمند «تئوریزهسازی» علمی و بازتعریف در بستر تحولات اجتماعی است، و این دقیقاً همانجایی است که حوزه باید نقشآفرین شود.
واقعیت تلخ این است که هنوز در بسیاری از ابعاد اجتماعی، سبک زندگی اسلامی از حمایت نظری و علمی قوی برخوردار نیست. این مسئله نشاندهنده خلأ در پیوند بین ساختار علمی حوزه و زندگی روزمره مردم است. اگر مردم حوزه علمیه را نهادی بدانند که صرفاً به مسائل عبادی یا نظری میپردازد، این نشان میدهد که حوزه نتوانسته تصویر حقیقی و کاربردی از خود ارائه دهد. این ضعف، هم به ساختار آموزشی حوزه بازمیگردد و هم به نحوه تعامل آن با جامعه.
رهبر انقلاب بارها بر «تولید علم» و همچنین «مهندسی فرهنگی» تأکید کردهاند، اما هنوز در تفسیر دقیق و کاربردی این عبارات، گامهای کافی برداشته نشده است. حوزه باید از حالت انزوا بیرون بیاید و فعالانه با موضوعات زندگی مردم، از خانواده و تربیت فرزند تا اقتصاد و سبک ارتباطات در دنیای دیجیتال، وارد گفتگو شود. این مسئولیتی نیست که تنها بر عهده مراجع باشد؛ طلاب و اساتید جوان نیز باید پیشگام این حرکت نوین باشند.
نگاهی به تاریخ نیز نشان میدهد که نقطه عطف تحولات اجتماعی در ایران با حضور یک مرجع دینی مردمی شکل گرفت؛ امام خمینی(ره) با شکستن سنت فاصله بین مرجعیت و مردم، پایهگذار تعاملی جدید و اثرگذار شد. ارتباط مستمر با اقشار مختلف، حضور در متن مسائل اجتماعی و آگاهی از دغدغههای روز، نهتنها بر نفوذ کلام ایشان افزود، بلکه مسیر یک انقلاب بزرگ را نیز هموار ساخت.
امروز نیز حوزه علمیه نیازمند بازتعریف این نوع تعامل با جامعه است. نمیتوان انتظار داشت علوم اسلامی در سبک زندگی مردم تأثیر بگذارد، در حالی که طلاب و متفکران دینی در حاشیه تحولات اجتماعی ایستادهاند. حوزه باید به مرکز گفتگوهای عمومی بازگردد؛ باید بهروز باشد، زبان مردم را بفهمد، زبان علم و تحلیل را بشناسد و از منابع دینی برای پاسخگویی به مسائل عصر مدرن بهره بگیرد.
در دنیایی که انسانها بیش از هر زمان دیگری به ارتباطات پیچیده و چندلایه دچار شدهاند، نیاز به یک «دفترچه راهنما» احساس میشود. این دفترچه چیزی نیست جز قرآن، سنت و معارف اهلبیت(ع). اما تفسیر، استخراج و ارائه کاربردی این منابع، رسالت حوزههای علمیه است. حوزه باید به جایگاه اصلی خود در تنظیم روابط انسانی، فرهنگی و اجتماعی بازگردد.
پیام صدسالگی، یک هشدار آرام ولی قاطع است: اگر حوزه به نقش تاریخی خود به عنوان مغز متفکر تمدن اسلامی بازنگردد، عرصه را به جریانهای بیهویت جهانی واگذار خواهد کرد. حوزه باید سرآمد پیشرفت باشد، نه تماشاگر آن.
https://ihkn.ir/?p=41830
نظرات