به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، مسعود امجدیپور، کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با ایکنا، درباره تأثیر توافق احتمالی ایران و آمریکا بر اقتصاد کشور اظهار کرد: هر توافقی اگر بخواهد در اقتصاد تحول ایجاد کند، نیازمند فراهم بودن زمینههاست؛ اگر بر مبنای مبانی اقتصاد کلان بخواهیم بهبودی در اقتصاد ایجاد کنیم باید زمینههای آن مهیا شود.
وی ادامه داد: در اقتصاد ایران، ما با دو نوع اقتصاد مواجهیم؛ یکی حقیقت اقتصادی است که بر پایه شاخصهای اقتصادی قابل استخراج است؛ مانند وضعیت واردات، صادرات، داراییهای بانک مرکزی، وضعیت تولید و شاخصهایی مثل GDP اما نوع دوم، اقتصاد روانی یا اقتصاد سیاسی است که متأسفانه در کشور ما بسیار پررنگ است.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه در تصمیمات اقتصادی مدیران کشور، متأسفانه مؤلفههای سیاسی نقش پررنگی دارند، گفت: در واقع بسیاری از تصمیمات نه بر پایه منطق اقتصادی بلکه با ملاحظات سیاسی اتخاذ میشود و همین امر موجب شده است که بارها و بارها در طول چهار دهه گذشته، شاهد تصمیمات نادرست و آثار منفی آنها باشیم.
کسی نمیتواند تأثیر مثبت توافق را انکار کند
امجدیپور با بیان اینکه موفقیت در مذاکرات میتواند بر اقتصاد کشور مؤثر باشد، گفت: کسی نمیتواند تأثیر مثبت توافق را انکار کند اما نکته مهم این است که اثر آن توافق، ابتدا در اقتصاد سیاسی کشور نمود پیدا میکند. یعنی اگر توافق حاصل شود، آرامش روانی در اقتصاد ایجاد میشود که اثر مثبت آن در سطح کلان اقتصاد نیز نمایان خواهد شد. بالعکس، اگر توافقی حاصل نشود اثرات منفی آن را نیز خواهیم دید، همانطور که بسیاری از کارشناسان از ابتدای سال گفتهاند سال سختی در پیش داریم.
وی افزود: برای آنکه اثر مثبت توافق از اقتصاد سیاسی عبور کرده و وارد سطح کلان اقتصاد شود، باید زمینههای اقتصادی مهیا باشد. مسائلی نظیر تورم، تراز تجاری بانکها، موجودی اسکناس، تسهیل کسبوکار و… همه باید در مسیر اصلاح قرار گیرند. در غیر این صورت، اثرگذاری توافق صرفاً محدود به حوزه روانی اقتصاد باقی خواهد ماند.
امجدیپور در پاسخ به این پرسش که آیا اقتصاد ایران دچار نوعی «خبردرمانی» شده است یا خیر، گفت: این اصطلاح، سطح مسئله را پایین میآورد. ما با یک اقتصاد سیاسی مواجهیم. بخشی از اقتصاد ما اقتصاد سیاسی است که از کنشهای بینالمللی تغذیه میشود و نسبت به آنها واکنش نشان میدهد؛ این واکنشها در حوزه ارز، طلا و حتی بازار مسکن بروز پیدا میکند.
این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: مهمترین دلیل اثرپذیری ما از بیرون این است که اقتصادمان «دلاریزه» شده است. بودجه کشور با دلار بسته میشود، بانک مرکزی با مبنای دلار آرایش میگیرد. این ساختار است که اقتصاد سیاسی ما را شکل داده و متأسفانه اثرات عمیقی هم گذاشته است.
امجدیپور ادامه داد: نخستین قربانی اقتصاد سیاسی، تولید است. تولید ناخالص ملی ما در سالهای اخیر به شدت آسیب دیده است. مقام معظم رهبری سالهاست که شعارهای سال را معطوف به تولید تعیین میکنند، چون میدانند تولید مهمترین حوزهای است که از اقتصاد سیاسی ضربه خورده است.
وی با بیان اینکه تولید به فضای امن نیاز دارد، گفت: وقتی فضای امن اقتصادی وجود نداشته باشد، سرمایهگذار نهتنها تمایلی به سرمایهگذاری جدید ندارد بلکه حتی سرمایهگذاریهای قبلی خود را به داراییهایی با نقدشوندگی بالا مانند طلا، سکه و ارز تبدیل میکند. حتی دیگر ملک هم نمیخرند، چون آن را نیز امن نمیدانند.
گرانسازی ارز و تأثیر آن بر تولید
امجدیپور با اشاره به مباحثی پیرامون تأثیر توافق احتمالی بر ارزان شدن واردات گفت: برخی کارشناسان میگویند نباید اجازه دهیم واردات ارزان شود. این بحث از گذشته در جریان بوده و مبنای سیاستهایی نظیر گرانی ارز در کشور بوده است. تئوری آنها این است که ارز را گران کنیم تا واردات صرفه نداشته باشد و تولید داخلی رشد کند.
وی افزود: این سیاست، بهانهای برای بهرهبرداری برخی افراد شده است اما حمایت از تولید به معنای تضعیف ارزش پول ملی نیست. ما میتوانیم از تولید داخلی حمایت کنیم بدون اینکه ارزش پول ملی را نابود کنیم یا معیشت مردم را سختتر کنیم.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: نظام تعرفهگذاری ابزار درستی است اما نباید به ضرر مردم عمل کند. مثلاً شما خودروی ۲۰ هزار دلاری را با تعرفه، ۵۰ هزار دلار به مردم میفروشید، این ظلم به مردم است! در حالیکه حمایت واقعی از تولید باید از مسیرهایی چون بهبود فضای کسبوکار، ارتقای بهرهوری، استفاده از تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی صورت گیرد.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین کارکردهای تحریم برای دشمنان ما این بوده که مانع ورود تکنولوژی به کشور شود. ما در صنایع مختلف از جمله قالبسازی، با تکنولوژیهای قدیمی کار میکنیم. اگر بتوانیم تحریمها را برداریم، سرمایهگذاری خارجی بیاوریم و فناوری وارد کنیم، همان کارخانهای که الان ۱۰۰ واحد در روز تولید میکند، میتواند با همان منابع، ۵۰۰ واحد تولید کند.
امجدیپور در پایان گفت: سیاستهایی مانند گرانی ارز، تعرفهگذاری بیمنطق و تأکید بر حمایت شعاری از تولید، به جای آنکه به تولید ملی کمک کند، موجب فشار به مردم و تضعیف رفاه عمومی شده است. دولت صرفاً به فکر درآمد گمرکی است و این درآمدها هم صرف هزینههای جاری خود میکند، نه توسعه واقعی.
https://ihkn.ir/?p=41156
نظرات