به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ نهاد مقدس خانواده و علقه و رابطه روحى حاکم بر آن در قالب سبک زندگی متعالی، نخستین سنگر زیر بناى جامعه بشرى است؛[۱] حال اگر تشکیل زندگى زناشویى که اوّلین واحد اجتماعى است،[۲] بر مبنای مفهوم صحیح زندگی در ساحت خانوادگى شکل گیرد[۳] مى تواند مایه آرامش و تسلّى خاطر در برابر مصائبى باشد که زندگى بشر، خواه ناخواه با آن آمیخته است؛ و نیز تکیه گاهى است براى انسان در برابر مشکلات.[۴]
در این میان تحقق اصول زندگى سعادتمندانه[۵] در گرو تبعیت از اصول زندگى منطبق بر آموزه های اسلامی است لذا زندگی متعالی در صورتی محقق می شود که با قرآن و معارف ناب اهل بیت علیهم السلام منطبق گردد.[۶]
در این میان بر مسلمانان فرض است تا شیوه زندگى انبیا و اولیاى الهى را الگو و اسوه خود قرار دهند، [۷] لذا باید به سراغ خانواده نمونه ای رفت که در اسلام نظیر نداشته، و دقیقاً زیر نظر شخص پیامبر اسلام صلّى الله علیه وآله وسلّم و با اشراف کامل او تشکیل شده است، یعنى پیوند ازدواج على علیه السلام با بانوى اسلام، فاطمه زهرا علیها السلام تا براى مسلمانان اسوه و الگوى پرارزشى باشد.[۸]
حال براى رسیدن به عمق تعلیمات اسلام در سبک زندگی دینی به ویژه برای بانوان، باید به سراغ بانوی بزرگ اسلام فاطمه زهرا علیها السلام رفت که نسل پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم از سوى او در جهان گسترش یافته است[۹] زیرا زهرا علیها السلام در اسلام تولّد یافت[۱۰] و از زنان عصر خود از نظر اعمال، رفتار و معرفت جدا و برتر، و به حالت انقطاع الى اللَّه[۱۱] رسیده بود.[۱۲].[۱۳]
لذا حضرت زهرا سلام الله علیها از جمله زنانى است که رضاى آنها رضاى خدا و سخط آنها سخط خداست، از این جهت است که فرمان و سیره ی عملی آن حضرت جز خیر و صلاح و تحصیل رضا و قرب پروردگار نخواهد بود.[۱۴]
با این اوصاف آنچه در زندگی کوتاه حضرت، برای اسوه پذیری خاص زنان از ایشان بیشتر متبلور شده است سیره زندگانی آن حضرت به ویژه در عرصه خانواده و همسرداری و تربیت فرزندان است،.[۱۵] لذا آن حضرت اهمیت این مسائل مهمّ را در شکل گیری مفهوم صحیح زندگى، برای همگان مورد توجه قرار داده و در قالب برنامه ای جامعه در تشکیل خانواده سالم و خالى از هرگونه کژى و ناموزونى به آحاد جوامع بشری ارائه داده است که در ادامه مورد اشاره قرار می گیرد.[۱۶]
نگرش توحیدی به خانواده اولین درس زندگی فاطمی
انسان در مسیر زندگى خود چنانکه بر فطرت واحد آفریده شده باید به سوى مقصد واحد که خداوند واحد است، حرکت کند و رضاى او را در نظر داشته باشد، اگر این فطرت دستخوش حوادث گردیده، و از حوادث به اثنینیت (دوگانگى) رسید مسلماً هدف واحد او هم به وحدت خود ثابت نبوده، و هدفش ارضاء دو گروه است، نه خداوند یگانه.[۱۷]
هم چنین باید دانست مسأله حیات و زندگى از مهمترین دلائل توحید است.[۱۸] بینش توحیدى براى خدا پرستان خط مشى خاصى در زندگى ایجاد مى کند[۱۹] اصولا از نظر نگاه توحیدی مالک اصلى خدا است و ما همه امانت دار او هستیم [۲۰]؛ اینچنین است که بینش توحیدى جهان انسانیّت را به رنگ دیگرى در مى آورد، رنگ خدایى، رنگ صلح و صفا و امنیت، و رنگ انفاق و ایثار!.[۲۱]
با این تفاسیر توحید گرایی اصل کلیدی در خانواده متعالی است.[۲۲] و می توان با توحیدمحوری، عدل و داد را در نهاد خانواده پیاده کرد و از این رهگذر ارزش هاى اخلاقى را ساحت مقدس خانواده احیاء نمود.[۲۳] زیرا توحید و رابطه با خالق هستى از معاشرت خوب و مواطبت بر خانواده نشأت می گیرد.[۲۴]
آری بینش الهی در نگرش به خانواده، از عوامل مهمی است که سبب عملکرد موفق زن یا مرد در عرصه خانواده می باشد. بینش ها، روش ها را می آفرینند و نگاه مقدس به خانواده و این که فرد پیش از هر چیز تنها خدا را در نظر بگیرد، موجب می شود سختی های زندگی و مشکلات اجتماعی که هر خانواده ای کم و بیش به آن دچار می شود، بر او آسان جلوه کند. مهمترین باور دینی، ایمان به خدا و یکتاپرستی است. توحید و خداپرستی موجب هدفمندی و معنی دار بودن نگرش انسان به زندگی می شود و رفتارها را در جهت تسلیم و رضای خداوند سوق می دهد؛ همچنین فردی که خدا را ناظر بر رفتار خود می داند، در برخورد با همسر و اعضای خانواده و انجام وظایف خانوادگی، رضایت خدا را در نظر می گیرد و حق هیچ کس را پایمال نمی کند. افرادی که از هوای نفس دور هستند، اخلاق شایسته و انجام وظایف خانوادگی را عبادت و کسب رضایت الهی می دانند، در نتیجه زندگی آن ها با صفا و صمیمیت تداوم دارد؛ بنابراین اولین درس از زندگی فاطمه سلام الله علیها نگرش توحیدی به کانون خانواده است که آن را به استوارترین نهاد اجتماعی مبدل می کند. [۲۵]در مناجات آن حضرت می خوانیم: خداوندا، احدی به جز تو سینه ام را خنک نمی کند و نفسم را مسرور نمی نماید و هیچ کس جز تو چشم مرا روشنی نمی دهد.[۲۶]
البته بینش توحیدی و مرتبه ایمان رفتار انسانها را سامان می دهد و حدود آن نسبت به اندازه معرفت و بندگی انسان در برابر خدا متفاوت است؛ لیکن در زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها، خدا محوری بیش از هرچیز دیگر به چشم می خورد و در تمام جلوه های رفتار و گفتار ایشان حضور دارد. تا آنجا که در زندگی خانوادگی، تمام تقاضاها و گفتار و رفتارشان را با رضایت خدا می سنجیدند و همواره رضایت خدا را بر رضایت و راحتی خود مقدم می دانستند.[۲۷]
این اصل مهم در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها در زمینه ملاک انتخاب همسر، مهریه و جهیزیه نیز دیده می شود. با آن که خود به بالاترین مراحل رشد و تکامل معنوی رسیده بودند، به دنبال رهبانیت یا رفاه نبوده و ازدواج را در راستای فرمانبرداری از پروردگار ضروری می دانستند. زمانی که به همسری علی علیه السلام درآمدند و به خاطر فقر ایشان، مورد سرزنش و طعنه زنان قریش قرار گرفتند، بعد از آن که جریان را به عرض پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم رساندند، سر به آسمان بلند کردند و فرمودند: راضی شدم به آنچه خدا و رسول خدا به آن راضی شدند. در حسن معاشرت با همسر هم رضایت خدا مقدم بود.[۲۸]
در مکتب تربیتی برترین مادر دنیا
اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین که طبق حدیث ثقلین قرین قرآنند لذا باید برنامه هاى خود را از آنها گرفت چرا که وحى الهى در خانه آنان نازل شده و آنها پرورش یافتگان مکتب قرآنند.[۲۹] در این بین شخصیتى همچون فاطمه سلام الله علیها که در کانون وحى پرورش یافته است برترین آموزه ها را به همراه دارد.[۳۰] زیرا مکتب تربیتى آن حضرت برگرفته از منبع وحى، قرآن مجید و تعلیمان پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم است براى اصلاح سبک زندگی بسیار موثر خواهد بود.[۳۱]
آری سیره تربیتی این بانوی بزرگوار برگرفته از مکتب وحی است، چنانکه پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم در سخنانشان، فاطمه سلام الله علیها را از وجود خود می دانند و بارها در جمع مؤمنین می فرمایند: فاطمه پاره تن من است؛ بنابراین وجود فاطمه سلام الله علیها از وجود رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم جدا نیست و سیره ایشان جلوه دیگری از سیره پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم است. پس فاطمه سلام الله علیها، ادامه دهنده راه و سیره رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم در همه زمینه ها از جمله بندگی خدا، تقوا، عبادت و… است.[۳۲]
رعایت اصل کفویت در سبک زندگی فاطمی
یکی از دیدگاه های اسلام در مورد ازدواج، کفویت زوجین است،[۳۳] «کُفو» در اصل، به معناى همطراز در مقام و منزلت و قدر است، و سپس به هر گونه شبیه و مانند اطلاق مى شده است.[۳۴]،[۳۵] منظور از کفو شرعى آن است که مسلمان باشد، و منظور از کفو عرفى آن است که از نظر شئون اجتماعى با هم متناسب باشند.[۳۶]
حال یکی از نکات مهم در امر ازدواج، توجه به اصل همانندی و کفویت است که این امر در ازدواج فاطمه سلام الله علیها، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، البته بر طبق تعالیم اسلامی این همانندی و کفویت، بیشتر در خصوص ایمان و اخلاق است و ملاکهای قوی، طبقاتی و اقتصادی مورد نظر نیست.[۳۷] لذا پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم در حدیثى فرمود: الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ اکُفّاءُ بَعْضٍ؛[۳۸] مؤمنان کفو و همانند یکدیگرند (و اختلاف قشرهاى اجتماعى نمى تواند آنها را در مسأله ازدواج از هم جدا سازد.).[۳۹]
گفتنی است فاطمه سلام الله علیها در مراتب ایمان و تقوا، کفو و همتایی جز امیر المؤمنین علیه السلام نداشتند، به همین دلیل وقتی فاطمه سلام الله علیها به سن ازدواج رسیدند و اکثر بزرگان و شخصیت های برجسته عرب، به خواستگاری ایشان آمدند، رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم با جواب منفی همه را مأیوس کردند.[۴۰]
در حدیثی آمده است ابوبکر و عمر هر کدام خدمت پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم براى خواستگارى فاطمه علیها السلام رفتند، و پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم پاسخ منفى به آنها داد. هنگامى که على علیه السلام به سراغ حضرتش آمد با پیشنهاد او موافقت فرمود در حالى که چیزى جز یک زره براى هزینه هاى این کار نداشت![۴۱]
هنگامى که این خبر به بانوى اسلام فاطمه علیها السلام رسید گریه کرد (از بعضى از روایات استفاده مى شود این گریه و ناراحتى به خاطر این بود که جمعى از زنان مدینه فاطمه را به خاطر همسرى با مرد تهى دستى همچون على علیه السلام سرزنش کردند و زخم زبان زدند).[۴۲]
اما در ازدواج علی علیه السلام با فاطمه سلام الله علیها فرمودند: اگر این نبود که خداوند علی را برای فاطمه آفریده است، در روی زمین کفو و همتایی برای او پیدا نمی شد.[۴۳]
در این زمینه در روایات متعدّدى این معنى را از قول امام صادق علیه السلام یا دیگر معصومین علیهم السلام مى خوانیم: «لَوْلا انَّ اللَّهَ خَلَقَ أمْیرَ الْمُؤْمِنینَ لِفاطِمَهَ ما کانَ لَها کُفْوٌ عَلَى الْأَرْضِ [۴۴]؛ اگر خداوند امیر مؤمنان على علیه السلام را نیافریده بود، فاطمه علیها السلام همتائى براى همسرى اش در تمام روى زمین نداشت!»[۴۵]
همین مطلب نیز از رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم نقل شده است که فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و گفت اى محمّد! خداوند جلّ جلاله مى فرماید: «لَوْ لَمْ اخْلُقْ عَلِیّاً لَما کانَ لِفاطِمَهَ ابْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ، آدَمٌ فَمَنْ دُوْنَهُ [۴۶]؛ اگر من على را نمى آفریدم کفو و همتائى براى همسرى دخترت فاطمه در تمام روى زمین پیدا نمى شد، از آدم گرفته تا دیگران!»[۴۷]
بدیهى است این بى همتایى نه از نظر ارزش هاى ظاهرى و مادّى است، بلکه صرفاً ناظر به ارزش هاى معنوى، ایمان و تقوا و قرب به پروردگار و مقامات فوق العاده و والاى انسانى است.[۴۸] لذا کفو بودن دو همسر باید تنها بر اساس ایمان و اسلام و تقوا استوار گردد.[۴۹]
بنابراین یکی از عوامل موفقیت در ازدواج، همتایی زوجین است که با توجه به روایات این هم شأنی و کفویت، به معنای همتایی در ایمان و ارزش های اخلاقی است و این امر باعث رضایت زوجین در فضای مشترک و دوری از اختلافات می شود و در غیر این صورت ممکن است هر یک از زوجین یا هر دو، همسرشان را لایق همسری خود نبینند. لذا جوانان باید این اصل را بر مبنای انتخاب حضرت زهرا سلام الله علیها، در زندگی خود رعایت کنند.[۵۰] لیکن مگر مى توان اینگونه تعلیمات والاى اسلامى را در جوامع کنونى، و حتّى در میان قشرهاى ظاهراً متدیّن پیاده کرده، و دهها قیود موهومى را که براى شایستگى ازدواج دختران و پسران خود با دیگران قائلند از زندگى آنها حذف نمود![۵۱]
همسرداری فاطمه زهرا سلام الله علیها در سایه ی اظهار عشق و محبت به همسر و استحکام رابطه عاطفی
بناى خانواده بر اساس محبّت و اخلاق انسانى است[۵۲] و محیط خانواده کانون احساسات و عواطف است،[۵۳] همان گونه که در قرآن هم آمده است:[۵۴] «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها …»[۵۵] که محبّت و اخلاق انسانى را از آیات خدا شمرده و پایه خانواده را بر این استوار مى داند و آیه «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛[۵۶] و با آنان (زنان)، بطور شایسته رفتار کنید!» هم شاهد دیگرى بر این معناست، پس اساس باید بر محبّت و رأفت باشد یعنى اگر بناى خانواده بر اساس مسائل اخلاقى و انسانى باشد مشکلى پیش نمى آید.[۵۷] زیرا مسائل اخلاقى لطیف ولى مسائل حقوقى خشن است چون طبیعت مسائل حقوقى چنین است، بنا بر این باید بناى خانواده بر محبت باشد، چرا که اگر بناى خانواده بر اخلاق باشد مشکلات کنونی خانواده ها مرتفع خواهد شد.[۵۸]
بی شک فاطمه زهرا سلام الله علیها در همسرداری هم چون عاطفه ورزی و اظهار محبت به همسر هم سرآمد همه عصرها و نسلها است.[۵۹] در تبیین این مسأله باید به روایتی از پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم اشاره کرد که فرموده اند: جهاد زن همسرداری نیکوی اوست. حال پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم این سخن را در جواب زنانی دادند که از ایشان سؤال کردند: چرا همه فضیلت ها مخصوص مردان است و باب جهاد و شهادت به روی ما بسته شده است، ما چگونه می توانیم از ثواب این فضیلت عظیم بهره مند شویم؟علت این که همسرداری نیکو برای زنان، مساوی و همتراز با جهاد و از جان گذشتگی مرد دانسته شده است، عظمت و حساسیت موقعیت و نقش زن در خانواده و در برابر همسر است.[۶۰]
لذا می توان دریافت کلید آرامش، انضباط، استحکام و صمیمیت خانواده به دست زنان است و به دنبال آن موفقیت و آسودگی خاطر مرد نیز به نوع رفتار و برخورد زن درون خانه بستگی دارد. بهترین و جامع ترین اسوه در این زمینه، حضرت فاطمه سلام الله علیها است.[۶۱]
گفتنی است از اهداف مهم در ازدواج، آرامش و رابطه محبت آمیز میان زوجین است؛ برقراری روابط عاطفی، نقش مهمی در استحکام خانواده و حسن رابطه و سازگاری زن و شوهر دارد. خداوند در قرآن کریم[۶۲]، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بین زن و شوهر اشاره فرموده: «از نشانه های خداوند این است که از نوع خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد».[۶۳]
از این رو یکی از عوامل مهم در تحقق عشق و محبت میان همسران بیان و اظهار محبت است اینگونه است که در زندگی مشترک فاطمه سلام الله علیها با علی علیه السلام عبارات و کلمات محبت آمیز بسیار است. فاطمه سلام الله علیها با الهام از دستورهای الهی و با دارا بودن درک صحیح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارشان عشق می ورزیدند و ایشان را مورد محبت قرار می دادند و در کلام خود علاقه و احترام را توأماً در نظر داشتند؛ گاهی ایشان را با کنیه ابا الحسن صدا می کردند و گاه حضرت را پسر عمو …. خطاب می کردند.[۶۴]
آن حضرت در مقام اظهار محبت و علاقه به امام علی علیه السلام می فرمودند: علی جان، روح من فدای روح تو و جان من سپر بلاهای جان تو. عشق و محبت فاطمه سلام الله علیها نسبت به همسرشان به اندازه ای بود که در لحظات احتضار می گریستند و به علی علیه السلام می فرمودند: به خاطر آنچه از مشکلات و سختی ها که پس از من به تو خواهد رسید می گریم.[۶۵]
فاطمه سلام الله علیها در مدت کوتاه زندگی خود با علی علیه السلام، حقیقت وجودی و روحیات علی علیه السلام را می شناختند و زمانی که دیگران از فهم و درک رفتار علی علیه السلام ناتوان بودند، فاطمه سلام الله علیها آن ها را راهنمایی می کردند و با خصوصیات رفتاری امام آشنا می کردند.[۶۶]
در روایتی آمده است که یکی از اصحاب امیر المؤمنین علی علیه السلام، او را در نخلستان در حالت راز و نیاز با معبود دید. ناگهان مشاهده کرد که امیر المؤمنین علیه السلام مانند چوب خشکی بر زمین افتاد، پس یقین کرد که از دنیا رفته است. فوراً به به منزل فاطمه سلام الله علیها آمد تا او را با خبر کند. فاطمه سلام الله علیها با شناختی که از روحیات همسر خود داشتند، فرمودند: این حالتی است که به واسطه خوف و خشیت الهی بر او عارض شده است و باز در پرتو شناخت فاطمه سلام الله علیها، از همسرشان بود که خانه محقر آن ها محل انس و آرامش شوهر قرار گرفته بود و امیر المؤمنین علی علیه السلام می فرمودند: هرگاه به چهره فاطمه سلام الله علیها می نگریستم تمام غم و اندوهم برطرف می شد.[۶۷] این انس و الفت به حدی بود که اگر علی علیه السلام به خانه می آمدند و زهرا سلام الله علیها را نمی یافتند، غم بر سینه ایشان سنگینی می کرد و بسیار بر حضرت سخت می گذشت.[۶۸]
حضرت زهرا سلام الله علیها؛ الگوی قناعت و ساده زیستی
شکی نیست که ازدواج امر مقدسی است، لیکن توجه به ارزش های ظاهری در مقدمات ازدواج نظیر مهریه، جهیزیه، برگزاری مراسم و تشریفات ازدواج و … زمینه را برای بروز کدورت ها و مشکلات خانوادگی به وجود می آورد. گاهی به واسطه سنگینی مراسم ازدواج، ارزش های حقیقی از بین می روند و در آغازین ساعات زندگی مشترک، مشکلات و اختلافات فراوانی به وجود می آید.[۶۹]
به راستی تأسف آور است رقابتها، چشم همچشمى ها، تجمّل گراییها، خرافات و موهوماتی که در مسأله ازدواج نقوذ کرده است؛ گاه از سالیان دراز، هَمّ و غمّ پدر و مادر دختر تهیّه جهیزیّه است، حتّى از خوراک روز، و شام شب، باید بکاهند، تا یک جهیزیّه سنگین را تهیّه کنند، و به اصطلاح آبروى خود را حفظ کرده، و به پندار خود دخترشان را سربلند سازند![۷۰]
حال آنکه انسان پرهیزکار در مسائل ازدواج بسیار راحت برخورد مى کند، و از تنگ نظرى به دور است نه خود را به زحمت مى اندازد و نه دیگران را به دردسر.[۷۱] به راستی چرا بیشتر بحث هاى زنان درباره تجمّلات است، یا درباره زیورآلات، در حالی که هر جایى که سخن از دنیا و تجمّلات و زرق و برق باشد موجب مرگ قلب مى شود[۷۲]
و در این بین مرور زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها درس ساده زیستی و قناعت را به دختران و پسران جوان می آموزد تا زندگی را برخود و دیگران سخت نگیرند.[۷۳]
در تبیین این مسأله باید گفت در زندگی مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها ظواهر مادی جایگاهی ندارد، لذا فاطمه سلام الله علیها زمانی به ازدواج با امام علی علیه السلام پاسخ مثبت دادند که علی علیه السلام هیچ سرمایه ای نداشتند و تنها دارایی ایشان برای ازدواج، یک زره بود که آن هم صرف تهیه وسایل ضروری زندگی مشترکشان شد که عبارت بود از: حصیر، لیوان، گلیم، کوزه، آسیاب دستی، مشک، پوست گوسفند، پرده و… بنابراین رسم جهیزیه و این که زن موظف باشد هنگام رفتن به خانه شوهر، تمام وسایل زندگی را با خود ببرد، هیچ ریشه اسلامی و شرعی ندارد، بلکه تنها یک سنت است. جهیزیه فاطمه سلام الله علیها بسیار ساده و اندک بود. هنگامی که جهیزیه فاطمه سلام الله علیها را نزد پیامبر آوردند، پیامبر گریستند و دست به دعا برداشتند و فرمودند: خدایا مبارک کن این جهیزیه را که اغلب آن از گل است. مراسم ازدواج فاطمه سلام الله علیها همراه دعا و اطعام فقرا و صدقه و نیز تهلیل و تکبیر به جای غنا و ساز و آواز بود.[۷۴]
و یا روزی که علی علیه السلام از ایشان پرسیدند: چرا از رنج گرسنگی و بی غذا ماندن خانه وی را خبردار نکرده، فاطمه سلام الله علیها در پاسخ فرمودند: ای ابا الحسن! من از خدای خود شرم می کنم که به تو تکلیفی کنم که قادر به انجام آن نیستی. [۷۵]
راستى چقدر بین زندگى برخی بانوان جامعه اسلامی با زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها که مدّعى الگو پذیری از آن حضرت هستیم فاصله است![۷۶] مگر ما الگویی بهتر از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام داریم؟ جهیزیّه، مهریّه، مراسم ازدواج و زندگی آن حضرت چقدر ساده و بى آلایش بود.[۷۷]
لذا تک تک افراد جامعه به ویژه بانوان باید با الهام از زندگى ساده حضرت زهرا سلام الله علیها خود را از باتلاق تشریفات زندگى و زرق و برق دنیا برهانند و به سوى زندگى ساده و پاک گام بردارند[۷۸]
فاطمه سلام الله علیها الگوی تربیت توحیدی
توحید ریشه دارترین و عمیقترین اصل اسلامى است، و تمام خطوط تعلیم و تربیت اسلامى به آن منتهى مى شود، یعنى از هر جا شروع کنیم باید از توحید شروع کنیم و هر جا برسیم باید به توحید ختم کنیم که تار و پود اسلام را توحید تشکیل مى دهد.[۷۹]
لذا تربیت اخلاقى و پرورش صفات انسانى در سایه توحید میسّر است چرا که ریشه اخلاق فضیله همان اخلاص و پاکسازى دل از غیر خدا است، ریشه ی اصلى منحصر ساختن انگیزه هاى عملى به انگیزه الهى است، یعنى فقط براى او گام برداشتن و در راه او جهاد کردن و به سوى او حرکت کردن و از هر انگیزه دیگر پرهیز نمودن است.[۸۰]
اینگونه است که تربیت توحیدی برای کودکان از لحظه انعقاد نطفه شروع مى شود. از این رو حتّى در آن لحظه نیز باید به یاد خدا باشد، و در دوران حمل ادامه دارد، تا از غذاى حرام استفاده نکند، و با تولد بچّه وارد مرحله تازه اى مى شود. بدین جهت، باید در گوش او اذان و اقامه گفته شود، و در بدو ولادت با مفاهیم توحید و یکتاپرستى و رسالت و امامت و فلاح و رستگارى و نماز و مانند آن آشنا شود.[۸۱]
در این میان فاطمه سلام الله علیها عواطف مادری و محبت به فرزندان را نیز زیر مجموعه محبت و رضایت خداوند قرار می داد، وقتی پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم ایشان را از حوادث جانسوز کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام با خبر می کنند، حضرت آیه استرجاع می خوانند و می فرمایند: پدرجان، من تسلیم شدم و رضایت دادم و به خدا توکل می کنم.[۸۲] نکته مهم این است که غالباً زنانی که از کانون خانواده و همسر و فرزندان خود راضی هستند، دلبستگی شدیدی به آنها پیدا می کنند، ولی فاطمه سلام الله علیها در طول زندگی خود با امیر المؤمنین علیه السلام و داشتن فرزندانی همچون امام حسن و امام حسین علیهما السلام، با وجود تلاش برای گرمی کانون خانواده، همواره در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع داشتند و می فرمودند: خشنودم که خداوند پروردگار من است و تو ای پدر، پیامبر من و پسرعمویم علی، شوهر و امام من است.[۸۳]
سخن آخر: (حضرت زهرا سلام الله علیها، بهترین الگوی زنان در سبک زندگی اسلامی)
در خاتمه باید گفت آن حضرت ارزشهاى والاى حاکم بر خانواده را مورد توجّه قرار داده است که محدوده ی آن از نخستین گام براى تشکیل خانواده، تا جزئی ترین مسائل مرتبط با زندگی را در بر می گیرد ارزشهایی بی بدیل که در راستای تقویت خانواده، در برابر ضدّ ارزشهایى که گاه از سوى وسواسان خنّاس به عنوان ارزش در تشکیل خانواده قلمداد مى شود مورد نظر قرار می گیرد.[۸۴]
در این بین رفتارهایی در سیره فاطمه سلام الله علیها وجود دارند که عیناً قابل اقتباس و تقلید است، مانند احترام به همسر و فرزندان و یا نداشتن تقاضای نامقدور و داشتن رفتار مناسب و مهرورزی به خانواده که روز به روز ارزش و اهمیت این اعمال برای همگان روشن تر می شود، پس الگوها منحصر به زمان و مکان نیستند و در همه اعصار می توان برای الگوگیری به آن ها مراجعه کرد.[۸۵]
امید است پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام در راستای آگاهى بیشتر از فضایل و مناقب آن بانو و اقتباس از خلق و خو، و رنگ و بوى معنوى آن حضرت در تقویت سبک زندگی اسلامی گام بردارند، و چه زیبا و الهام بخش است زندگى این بانوى نمونه، در آن خانواده نمونه براى همه، مخصوصاً بانوان.[۸۶]
انتهای پیام/
[۱] پیام قرآن؛ ج ۲؛ ص ۴۴۶.
[۲] همان؛ ص ۴۴۷.
[۳] شیوه همسرى در خانواده؛ ص ۲۸.
[۴] پیدایش مذاهب؛ ص ۲۷۱.
[۵] فهرست موضوعى تفسیر نمونه؛ ص ۱۷۷.
[۶] قرآن و آخرین پیامبر: تجزیه و تحلیل مستدل و گسترده اى درباره عظمت و اعجاز قرآن از دریچه هاى گوناگون ؛ ص۲۱.
[۷] دائره المعارف فقه مقارن؛ ج ۲؛ ص ۴۸۵.
[۸] شیوه همسرى در خانواده؛ ص ۲۴.
[۹] همان؛ ص ۲۶.
[۱۰] همان.
[۱۱] یعنی انسان با تمام قلبش متوجّه خدا گردد، از ما سوى اللَّه منقطع شود، و اعمالش را فقط به خاطر او به جا آورد و غرق در اخلاص گردد.( لغات در تفسیر نمونه؛ ص ۱۱۷)
[۱۲] لغات در تفسیر نمونه؛ ص ۱۱۷.
[۱۳] سوره مزمّل؛ آیه ۸ (تفسیر نمونه؛ ج ۲۵؛ ص ۱۸۳).
[۱۴] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۳؛ ص ۲۹۳.
[۱۵] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۱۶] شیوه همسرى در خانواده؛ ص ۱۸.
[۱۷] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)؛ ج ۱؛ ص ۴۷۰.
[۱۸] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج ۴؛ ص ۹۲.
[۱۹] تفسیر نمونه؛ ج ۱۸؛ ص ۴۵۳.
[۲۰] همان؛ ج ۱۵؛ ص ۱۵۴.
[۲۱] پیام قرآن؛ ج ۳؛ ص ۴۱۴.
[۲۲] همان؛ ج ۸؛ ص ۲۷۷.
[۲۳] مشکات هدایت؛ ص ۱۵۷.
[۲۴] والاترین بندگان؛ ص ۲۴۸.
[۲۵] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۲۶] همان.
[۲۷] همان.
[۲۸] همان.
[۲۹] تفسیر نمونه؛ ج ۲؛ ص ۱۳.
[۳۰] همان؛ ج ۱۵؛ ص ۴۲۹.
[۳۱] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۵؛ ص ۵۰۳.
[۳۲] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۳۳] همان.
[۳۴] اخلاص؛ آیه ۴ (تفسیر نمونه؛ ج ۲۷؛ ص ۴۷۷).
[۳۵] لغات در تفسیر نمونه؛ ص ۴۶۳.
[۳۶] احکام بانوان؛ ص ۱۴۲.
[۳۷] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۳۸] وسائل الشّیعه؛ ج ۱۴؛ ص ۴۹؛ ح ۷.
[۳۹] شیوه همسرى در خانواده ؛ ص۲۱.
[۴۰] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۴۱] همان.
[۴۲] همان.
[۴۳] همان.
[۴۴] بحارالأنوار؛ ج ۴۳؛ ص ۹۷؛ ح ۶.
[۴۵] شیوه همسرى در خانواده؛ ص ۳۶.
[۴۶] بحارالأنوار؛ ج ۴۳؛ ص ۹۲؛ ح ۳.
[۴۷] شیوه همسرى در خانواده، ص ۳۷.
[۴۸] همان؛ ص ۳۶.
[۴۹] تفسیر نمونه؛ ج ۱۷؛ ص ۳۲۳.
[۵۰] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۵۱] شیوه همسرى در خانواده؛ ص۲۱.
[۵۲] کتاب النکاح؛ ج ۶؛ ص ۱۲۸.
[۵۳] تفسیر نمونه؛ ج ۳؛ ص ۳۷۶.
[۵۴] کتاب النکاح؛ ج ۶؛ ص ۱۲۸.
[۵۵] سوره روم؛ آیه ۲۱.
[۵۶] سوره نساء؛ آیه ۱۹.
[۵۷] کتاب النکاح؛ ج ۶؛ ص ۱۲۸.
[۵۸] همان.
[۵۹] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۶۰] همان.
[۶۱] همان.
[۶۲] سوره روم؛ آیه ۲۱.
[۶۳] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۶۴] همان.
[۶۵] همان.
[۶۶] همان.
[۶۷] همان.
[۶۸] همان.
[۶۹] همان.
[۷۰] شیوه همسرى در خانواده ؛ ص۵۸.
[۷۱] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)؛ ج ۲؛ ص ۳۸۸.
[۷۲] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص ۲۶۱.
[۷۳] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۷۴] همان.
[۷۵] همان.
[۷۶] آیات ولایت در قرآن؛ ص ۴۳۳.
[۷۷] از تو سوال مى کنند (مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم)؛ ص ۱۶۶.
[۷۸] آیات ولایت در قرآن؛ ص ۴۳۴.
[۷۹] تفسیر نمونه؛ ج ۱۰؛ ص ۳۹۵.
[۸۰] پیام قرآن؛ ج ۳؛ ص ۱۷۹.
[۸۱] قهرمان توحید، شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ ص ۱۰۸.
[۸۲] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۸۳] همان.
[۸۴] شیوه همسرى در خانواده ؛ ص۱۸.
[۸۵] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ روزنامه قدس؛ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳.
[۸۶] کلیات مفاتیح نوین؛ ص ۶۱۹.
https://ihkn.ir/?p=26764
نظرات