به گزارش خبرنگار پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح، به نقل از خبرگزاری ایبنا؛ امیررضا اصنافی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفتگویی، مفهوم «نسبشناسی علمی» را رویکردی نو در مطالعات حوزه علم اطلاعات دانست و بیان کرد: این شاخ همانند رشتههای پزشکی، شیمی، ریاضی و کامپیوتر، در علوم انسانی نیز زمینهساز پژوهشهای مهمی است.
وی با اشاره به پیشینه نسبشناسی گفت: این بحث ابتدا در قالب مباحث «علمالانساب»، «شجرهنامهها» و «بررسی تبارها» شکل گرفت و بیشتر در علوم دینی و تاریخی برای مشخص کردن روابط بین نسلها و افراد به کار میرفته است. بعدها این مفهوم به حوزه علم، راه یافت و با عنوان «نسبشناسی علمی» توسعه پیدا کرد.
اصنافی افزود: در نسبشناسی علمی، تمرکز بر روابط استاد و شاگرد است. تحلیل پایاننامهها، استادان راهنما و مشاوران و همچنین دانشگاههای محل تحصیل موجب میشود، «نسب علمی» یک فرد مشخص شود. در این درخت نسب علمی، دانشجویان به عنوان فرزندان علمی استادان خود معرفی میشوند و روند شکلگیری و توسعه یک علم در طول زمان آشکار میشود.
وی با بیان اینکه در ایران هنوز کار جدی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی در زمینه نسبشناسی علمی انجام نشده، افزود: به جز دو پژوهش در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، ازجمله پایاننامهای در دانشگاه الزهرا و پژوهشی مشترک که خود من، سال ۱۳۹۷ با یکی از همکارانم انجام دادم، مطالعهای نظاممند در این زمینه وجود ندارد.
این استاد دانشگاه گفت: در حوزههای دیگر مانند پزشکی، شیمی، ریاضی و کامپیوتر، پایگاههای داده متعددی وجود دارد که امکان ردیابی تبار علمی پژوهشگران را فراهم میکند. به عنوان نمونه، در ریاضیات میتوان نام مریم میرزاخانی را وارد پایگاه کرد و اطلاعات استادان راهنما و مشاور او را مشاهده کرد که چنین الگوهایی در حوزههای علوم انسانی همچون جامعهشناسی، روانشناسی همچنین علم اطلاعات و دانششناسی نیز میتواند به کار گرفته شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: ایجاد چنین پایگاهها و پژوهشهایی در علوم انسانی به روشن شدن روند رشد و توسعه علمی کمک میکند و زمینهای برای شناخت نقش استادان و دانشجویان در پیشبرد رشتههای مختلف فراهم میآورد.
طراحی الگوی نرمافزار نسبشناسی علمی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی از طراحی الگویی برای نرمافزار نسبشناسی علمی در حوزه علم اطلاعات خبر داد و افزود: این نرمافزار میتواند مسیر پژوهشها، ارتباطات علمی و روندهای تحقیقاتی این رشته را روشن کند.
اصنافی با اشاره به انجام یک پژوهش در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد، گفت: این کار با هدف مطالعه تطبیقی نرمافزارهای نسبشناسی علمی در دنیا انجام شد. در این بررسی نقاط قوت و ضعف نرمافزارها استخراج و ویژگیهای کاربردی آنها شناسایی شد.
وی افزود: برای دستیابی به الگویی بومی، ابتدا نقاط اشتراک و افتراق نرمافزارهای بینالمللی تحلیل و سپس طرحی برای نرمافزار پیشنهادی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی ارائه شد. در این الگو ویژگیهای مختلفی همچون بخش ورود اطلاعات، امکانات پشتیبانی، گزارشگیری، راهنما و بهویژه قابلیت جستوجو و مصورسازی دادهها مورد توجه قرار گرفته است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر ضرورت وجود چنین نرمافزاری در رشته علم اطلاعات افزود: این طرح میتواند از بدو تأسیس رشته در ایران، پایاننامههای انجامشده و پژوهشگران فعال را به صورت شبکهای و ارتباطی مشخص کند. اگرچه پایگاههایی مانند ایرانداک پایاننامهها را ثبت میکنند، اما توانایی نشاندادن ارتباطات بین افراد و روندهای علمی را ندارند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه هدف اصلی پژوهش، تمرکز بر رشته علم اطلاعات و دانششناسی بوده است گفت: اما الگوی استخراجشده، قابلیت استفاده در سایر رشتهها را نیز دارد و محدود به یک حوزه خاص نیست. این نرمافزار ویژه، میتواند ابزار مهمی برای محققان باشد تا روندهای علمی رشته را شناسایی و تحلیل کنند.
نسبشناسی علمی؛ رویکردی نو در بازشناسی ریشههای دانش در ایران
عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن تبیین مفهوم نسبشناسی علمی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی، بر تمایز آن با علمسنجی تأکید و مزایای این رویکرد را برای پژوهشهای تاریخی، آیندهپژوهی و انتخاب موضوعات پایاننامه تشریح کرد.
اصنافی، درباره مفهوم نسبشناسی علمی در این رشته گفت: در این حوزه بیشتر با الگوی استاد و شاگرد مواجه هستیم و هدف آن، ترسیم درخت علمی یک حوزه دانشی است؛ به بیان دیگر، تمرکز بر پایاننامهها است؛ چه پایاننامههای کارشناسی ارشد و چه رسالههای دکتری.
وی با اشاره به تفاوت این رویکرد با علمسنجی اظهار کرد: در علمسنجی، با بروندادهای علمی در کل سروکار داریم و تفاوتی ندارد که آن برونداد مقاله، طرح پژوهشی یا پایاننامه باشد اما در نسبشناسی علمی تمرکز فقط بر پایاننامههاست و همین ویژگی موجب میشود بتوانیم مسیر رشد علمی، در قالب روابط استاد و شاگرد را شناسایی کنیم.
اصنافی گفت: هدف این است که مشخص کنیم در هر حوزه دانشی، چه کسانی ریشههای اصلی این درخت علمی بودهاند. برای نمونه در حوزه سازماندهی اطلاعات در ایران یا در زمینههایی مانند مجموعهسازی، رفتار اطلاعیابی و دیگر شاخههای مرتبط، میتوان بنیانگذاران، شاگردان آنها و سپس شاگردانِ شاگردان را در یک روند تاریخی دنبال کرد.
وی با بیان اینکه این نوع مطالعه میتواند مزایای متعددی داشته باشد، افزود: نخست آنکه دانشجویانی که قصد انتخاب موضوع پایاننامه را دارند میتوانند از مسیرهای طیشده و الگوهای موجود بهره بگیرند. دوم آنکه محققانی که به دنبال مطالعات تاریخی هستند قادر خواهند بود دریابند چه کسانی در یک حوزه خاص نقشآفرینی کردهاند. همچنین این رویکرد برای مطالعات آیندهپژوهی نیز ارزشمند است، زیرا امکان تحلیل روندهای علمی و شناسایی جریانهای دانشی را فراهم میآورد.
این استاد دانشگاه افزود: تحقق نسبشناسی علمی منوط به ایجاد ارتباط نرمافزاری با پایگاههای اطلاعاتی و دسترسی به دادههای خالص و دقیق است. پایگاههایی مانند ایرانداک که پایاننامهها را ثبت میکند، دانشگاه آزاد اسلامی و سایر دانشگاههایی که پایاننامههایشان در سامانههای داخلی ثبت میشود، نقش مهمی در این فرآیند دارند.
وی گفت: یکپارچگی دادهها میتواند زمینهساز تعامل و همافزایی در این حوزه باشد و به پژوهشگران کمک کند مطالعات خود را دقیقتر و عمیقتر انجام دهند.
https://ihkn.ir/?p=42905
نظرات