به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ سید مقدام حیدری: پیامبر خاتم(ص) که به اسلام برانگیخته شد، سرمایهداران و مرفهان بیدرد بودند که او را تکذیب کردند. و خدا به پیامبر(ص) وحی کرد که این مرفهان بیدرد را چند صباحی مهلت دهد و به خودش بسپارد؛ (وَذَرۡنِی وَٱلۡمُکَذِّبِینَ أُو۟لِی ٱلنَّعۡمَهِ وَمَهِّلۡهُمۡ قَلِیلًا)[مزمل/۱۱]
و این فقط داستان پیامبر ما با مرفهان بیدرد نیست، کلا هر پیامبری که به شهر و دهی فرستاده شد، مرفهانِ آنجا علم تکذیب و کفر بلند کردند. گزارش خدا این است: در هر شهری که پیامبر هشداردهندهای فرستادیم، مرفّهان بیدردش گفتند: «دینی را که مأمور رساندنش هستید، ما باور نمیکنیم؛ (وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَهٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ) [سبأ/۳۴]
این از فهم و درک و شعورشان، که حقانیت و نور رسالت انبیا را نمیگیرند و کفر و ظلمت و ضلالت را انتخاب میکنند. رفتارشان هم طبیعتا به فراخور فهم و شعورشان فساد است. از این رو خداوند میفرماید: وقتی بخواهیم شهری را نابود کنیم، اول مرفّهان بیدردش را به کارهای خوب دعوت میکنیم، ولی بساط فسق و فساد راه میاندازند، که سزاوار عذابمان میشوند و آن شهر را از بیخوبُن ویران میکنیم؛ (وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا) [اسراء/۱۶] یعنی هر چه دست این جماعت بازتر باشد، این خطر بیشتر میشود که خود و همشهریهای خودشان را به فنا بدهند. این جماعت نه فکرشان درست است، نه عملشان.
حتی قرآن به تحجر و تصلّب فکری مرفهان بیدرد، به عنوان پای ثابت ویژگی اینها درطول تاریخ اشاره کرده است؛ آنجا که فرمود: قبل از تو هم در هر شهری که پیامبر هشداردهندهای فرستادیم، مرفّهان بیدردش اینطور میگفتند: «دیدیم که پدرانمان دنبال آیینی هستند. خب ما هم دنبالشان راه افتادیم؛ (وَکَذَٰلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَهٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ) [زخرف/۲۳] یعنی با همهی ادعای روشنفکریشان حاضر نیستند فکر کنند و مسائل را از زاویهی دیگری بررسی کنند یا در آن چه تا کنون آموختند، تجدید نظر کنند!
حال که چنین است، بر مسئولین و مدیران جمهوری اسلامی فرض است که «اولی النعمه» و «مترفین» را در جامعهی ما شناسایی کنند. ببینند کدام جریانهای سیاسی نمایندهی مترفیناند. ببینند کدام ایده و تحلیل و نظر، و به عبارت بهتر کدام نسخهی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی، نسخهی مترفین است. و کدام روزنامه و سایت و رسانه حرف مترفین را در جامعه تبلیغ میکند. حرفها و نظریهها و تحلیلهای اقتصادی مترفانه را تشخیص دهند و یقین کنند که غلط است.
این یک سیاست قرآنی است که هر چه مترفین گفتند و عمل کردند، ناصواب است و جامعه را به نابودی میکشاند. راه نجات، کوبیدن نسخههای مترفین به دیوار است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=32261
نظرات