به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، دکتر ابوالفضل اقبالی، مدیر اندیشکده زوج، در یادداشتی مطرح کرد؛
«میگویم و میآیمش از عهده برون» که اغلب کژکارکردیها و ناتنظیمیهای خانواده ایرانی ریشه در غیبت *«پدر»* (مرد) در مناسبات خانه دارد. حکایت تغییرات خانواده در ایران از جنس حرکت پرتلاطم کشتی در دریای طوفانی است که به لنگرگاهی برای ثبات نیاز دارد. به گمان من، این لنگرگاه استعارهای از تجربه خانواده ایرانی از حضور پدر در خانه است. بازگشت پدر به خانه آغاز فرآیند رسیدگیها، حلوفصلها، حمایتها، گلایهها و سازشها و سایر تجربههای جمعی اعضاست. اینجا همان لحظهی ثبات و استقرار خانواده از پس ساعاتی پرفراز و نشیب است.
این اتفاق در غیاب پدر رخ نمیدهد. روشن است که منظور من از غیاب پدر در مناسبات خانه، فقدانِ فیزیکی او نیست. بلکه منظور غیبتِ *«اثر»* اوست. «پدرِ موثر» غائب اصلی و بزرگ صحنه خانواده در ایران معاصر است. این غیبت دلایل موجه و ناموجه متعددی دارد که اکنون در مقام بحث درباره آنها نیستم. اما یکی از این دلایل ناموجه، اهریمنسازی و یا حذف «پدر» از تمام فرآیندهای خلق تصویر و روایت در فاهمه عمومی جامعه است. پدر؛ بزرگترین غایبِ رسانههای جمعی عصر ماست(اگر نگوییم دیگریِ نامحبوب!). از سریال پدرسالار که جایگاه «بالای سفره» را به زیر کشید تا کلیپهای سخیف بلاگرهای اینستاگرام که شوخی دستی با پدر را دستمایه لایک و کامنت قرار دادهاند.
بازگشت پدر به خانه، ضرورت ناگزیر عصر ماست. این بازگشت مسیرهای مختلفی دارد که یکی از مهمترین آنها رسانه است. اصلاح ذهنیتها و ادراک عمومی جامعه نسبت به پدر و نقش و اعتبار او به کمک تصاویر رسانهای امکانپذیر خواهد بود. پدری و جایگاه اصیل او در خانواده باید توسط رسانه اعتباربخشی گردد و روایتهای شیرین، گیرا و ناب از «پدر» به سکه رایج آثار هنری و رسانهای جامعه ما تبدیل گردد. اتفاقی که چند سالیست درباره مادر به خوبی(اما ناکافی) رخ داده است. روایتِ پدری نیازمند شناخت و ابهامزدایی از ابعاد مختلف آن است. در ادامه نوشتار میخواهم در کنار اصحاب هنر و رسانه برای کاوش در «ماهیتِ ناشناختهی پدری» قرار گیرم تا لحظاتی را از پدرانههای باشکوه برای خلق روایت هنری و رسانهای تبیین کنم.
پدری یک تجربه زیسته در کنار سایر تجربههای زیسته نیست. پدری یک *«تحول وجودی»* در مرد است(همانطور که مادری همین است). به عبارت دیگر، «پدر شدن» یک مرحله از زندگی در کنار سایر مراحل زندگی از جمله «دانشجو شدن»، «شاغل شدن»، «متاهل شدن» و… نیست. پدری لحظهی تکوین صفاتی در مرد است که تا پیش از پدر شدن فاقد آن صفات بوده است. گواه این تحول وجودی با «پدری»، تجربههای ناب و اصیلی است که مردان تا پیش از پدر شدن درکی از آنها ندارند. مثلا:
مردان تا پیش از پدر شدن هیچ درکی از پیوندهای عاطفی پدر و فرزند ندارند. علاقه پدر به فرزند حقیقتیست که صرفا با پدر شدن امکان درک آن میسر میگردد. هیچکس جز پدر درکی از لحظهی «ثمردادن» فرزند و لذتِ نگاه او به قد و بالای فرزند ندارد و به راستی که چه حس ناب و اصیلیست لحظات «پدر-دختری» و «پدر-پسری». به همین ترتیب، مردان تا قبل از پدر شدن هیچ درکی از «استیصال» پدر هنگام بیماری فرزند و «اندوه» پدر در سوگ فرزند ندارند. سوگ برای پدران تجربهای بس عمیق، عظیم و منحصر به فرد است که در «بطن» مینشیند. غم پدر سِرِّ مکتوم است که جز با تجربه مشابه برای کسی فاش نمیشود. کاش در کنار روایتِ قصهها و غصههای مادران شهدا، کمی هم از اسرار نهان «پدرِ شهید» میگفتیم و مینوشتیم.
سخن کوتاه کنم. پدری موقعیت مهم و کلیدی خانواده است که بازگشت او به خانه، محملی باثبات و آرام برای رشد، شکوفایی و ثمردهی سایر اعضای خانواده را نیز فراهم میآورد. هنر و رسانه باید امروز به کمک علم، سیاست و اقتصاد برای تقویت نهاد خانواده بیاید و این کمک و همافزایی با خلق روایتهای ناب و گیرا از «پدر» محقق خواهد شد. لحظات باشکوه، ناب و منحصر بهفرد پدرانه میتوانند دستمایهای برای خلق این روایتهای جذاب برای بازسازی تصویر پدر در ذهنیت جامعه قرار گیرند.
https://ihkn.ir/?p=39964
نظرات