به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در دومین روز از محرم امسال که در هیئت محبین اهلبیت(ع) برگزار شد، به موضوع «شاخصهای اصلی تربیت» پرداخت که در ادامه به آن اشاره می شود. (جلسه نخست)
گاهی این سؤال مطرح میشود که آیا جمهوری اسلامی در تربیت فرهنگی مردم موفق بوده یا خیر. معمولاً افراد مذهبی نخستین شاخصی که به ذهنشان میرسد، مسئله حجاب و بیحجابی است. این در حالی است که، گرچه نمیتوان جمهوری اسلامی را در زمینه تربیت فرهنگی یک الگوی ایدهآل دانست، اما نمیتوان انکار کرد که جامعهای عزتمند تربیت کرده است. مردم ایران نسبت به مسائل ملی و هویتی خود حساس هستند. زمانی که رژیم صهیونیستی حملهای انجام میدهد، مردم ایران متحد و همدل میشوند؛ واکنشی که برای بسیاری غیرمنتظره بود. این رفتارها نشان میدهد که در نخستین شاخص موفق عمل کردهایم، اگرچه در شاخصهای دوم و سوم و دیگر شاخصها یا به آن نرسیدهایم یا تنها بخشی از آن را محقق کردهایم و باید برای پیشرفت در آنها تلاش کنیم.
در ماجرای غزه، مردم بدون سلاح قیام کردند، در حالی که به خوبی میدانستند چه بلایی بر سرشان خواهد آمد. با این حال، ایستادگی کردند و همین مقاومت باعث شد توجه جهانیان به قرآن افزایش یابد. بسیاری کنجکاو شدند بدانند که این قرآن چیست که چنین انسانهایی پرورش داده است. در حالیکه این مردم از رفاه بیبهرهاند، اما عزتمندانه قیام کردهاند. شاخص نخست همین است: عزت. متأسفانه، بسیاری از مسلمانان امروز در مکتب اهلبیت تربیت نشدهاند. گرچه نماز و روزهشان به جاست و عبادات فردی را انجام میدهند، اما عزتمندانه زیستن را نیاموختهاند.
امام صادق علیهالسلام در مراسم حج به صراحت فرمودهاند که طواف جاهلیت را به جا میآورند اگر امام جامعه را نشناسند. ایشان میفرمایند: «تمام حج، ملاقات با امام است.» وقتی مردم به خانه خدا میآیند باید بدانند امام جامعه کیست و برای یاری رسانی به او اعلام آمادگی کنند.
ویژگی رهبران الهی آن است که به مردم عزت می دهند. امام معصوم از یاران خود درباره نحوه توزیع صدقه سوال کرد او گفت مقداری مقرری تعیین کرده و فقرا با مراجعه به خانه آن را دریافت می کنند. امام فرمود: آیا نمیدانی که این کار تو نوعی ذلیل ساختن فقیر است؟ تو باید خود صدقه را به در خانهشان ببری. نکته مهمی است؛ اولیای خدا به جزئیات توجهی ویژه دارند.
اگر به جزئیات این شاخص بپردازیم، حتی استفاده از کارت ساعتزنی در ورودی ادارات نیز میتواند با عزت نفس انسان در تعارض باشد. باید به فرد این اختیار داده شود که خود اعلام کند غیبت نداشته است. باید گفتهی او را پذیرفت هرچند احتمال دروغ وجود داشته باشد. بزرگان و اولیای الهی نیز چنین شیوهای داشتند. اگرچه این کار ممکن است به ظاهر نوعی بینظمی به نظر برسد، اما نباید برای حفظ نظم، عزت انسان را نادیده گرفت. مسأله عزت، مسألهای عمیق و اساسی است.
عزت سیاسیترین شاخص تربیت
نخستین آموزهای که باید به انسان انتقال داد، احساس عزت است. به عنوان نمونه، خداوند متعال برای القای همین عزت به انسان، میفرماید: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» او انسان را جانشین خود در زمین معرفی میکند. صفتی بسیار عظیم که نشان از جایگاه رفیع انسان دارد. اینکه انسان جانشین خداوند بر زمین باشد، نهایت عزت است. از همین رو، ویژگی عزتمندی باید به عنوان یکی از شاخصهای نخستین تربیت مورد توجه قرار گیرد.
نکته مهم این است که عزت به عنوان شاخص اول تربیت مطرح است. از همین رو اگر سایر شاخصهای تربیتی درست باشند ولی این شاخص دچار ضعف باشد، آن تربیت ناقص خواهد بود. بسیاری از تربیتهای دینی و اخلاقی نیز متأسفانه از این جهت آسیب دیدهاند.
عزت نهتنها شاخص اول، بلکه سیاسیترین شاخص تربیت نیز هست. چراکه حفظ عزت، نیازمند آگاهی از جایگاه و رهبری جامعه است. انسان مؤمن نباید زیر سلطهی غیر قرار گیرد. در روایات آمده است که گناهان اهل معصیت در جامعهای با امام عادل آمرزیده میشود، اما حتی اعمال نیک مؤمنان در جامعهای فاقد امام عادل پذیرفته نیست. بسیاری از افراد در مسائل فرهنگی، اخلاقی و معنوی دچار تردید و سردرگمیاند.
در جامعه ما نیز، گرچه مشکلات و نارضایتیهایی وجود دارد، اما حقیقت آن است که ما از عزتمندترین ملتهای جهان هستیم. درک این حقیقت نیازمند فهم اولویت و اصالت شاخص عزت در تربیت است. بسیاری از مردم نمیدانند که در چه نعمتی به سر میبرند، زیرا جایگاه این مفهوم هنوز برایشان روشن نشده است.
روایات و عزت
در روایتی آمده است: « إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلا» ؛ خداوند همه امور مؤمن را به خود او واگذار کرده، اما به او اجازه نداده که ذلیل شود. بسیاری از خطاها، تنبلیها یا کاستیها را خداوند میبخشد، اما ذلت را هرگز نمیپذیرد. آیا نشنیدهای که خداوند متعال میفرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»؟ عزت مخصوص خدا، پیامبر و مؤمنان است. مؤمن باید عزیز باشد، نه ذلیل. یکی از دلایل اصلی دشمنی کفار با مؤمنان، عزتی است که در وجود آنهاست.
در احادیث نیز آمده است که اهلبیت (ع) خود را از افراد ذلیل جدا میدانستند. در یکی از روایات آمده است:
« مَنْ أَصْبَحَ مِنْ أُمَّتِی وَ هِمَّتُهُ غَیْرُ اللَّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُؤْمِنِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ أَقَرَّ بِالذُّلِّ طَائِعاً فَلَیْسَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ» می فرماید کسی که بهطور اختیاری ذلت را بپذیرد، از ما اهلبیت نیست. چگونه ممکن است کسی برای امام حسین (ع) عزاداری کند، در حالی که نداند امام دقیقاً به دلیل نپذیرفتن ذلت به شهادت رسید؟ بله، گفته میشود امام حسین برای حفظ اسلام قیام کرد، اما مگر اصل اسلام چیزی جز عزت انسان نیست؟
آیت الکرسی و عزت
در آیتالکرسی که از آن به عنوان پرفضیلتترین آیه قرآن یاد شده است، به وضوح میبینیم که کفر ورزیدن، تنها به معنای انکار خداوند نیست، بلکه یکی از جلوههای مهم آن، پذیرش سرپرستی طاغوت و تسلیم شدن در برابر اوست؛ سرپرستیای که با خود، ذلت میآورد. در واقع، بدتر از بیایمانی به خدا، آن است که انسان زیر یوغ طاغوت برود و عزت خود را از دست بدهد.
خداوند در آیتالکرسی میفرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» خداوند، سرپرست مؤمنان است و آنان را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند. در مقابل، میفرماید: «وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ» یعنی کافران، سرپرستشان طاغوت است و طاغوت آنها را از نور به تاریکی میبرد. ممکن است این سؤال پیش بیاید: آیا کافر در نور است که از آن به ظلمت برده میشود؟ پاسخ این است که حتی پس از کفر، انسان ممکن است هنوز بهرهای از نور انسانیت یا فطرت الهی داشته باشد، اما هنگامی که تحت سلطهی طاغوت قرار میگیرد، همان اندک نور نیز از او سلب میشود.
آیتالکرسی در حقیقت سیاسیترین آیه قرآن است. در حالیکه برخی دین را صرفاً به معنویت فردی تقلیل میدهند، شعار تمامی پیامبران این بوده است: «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»؛ خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید.
ممکن است سوال شود که هنگام خواندن آیات آیت الکرسی به کدام مضمون باید توجه داشت؟ در پاسخ می توان گفت این آیه شریفه، دارای چنان جایگاهی است که پیامبر اکرم (ص) هر شب پیش از خواب آن را تلاوت میفرمودند. اما نکتهی قابل تأمل آن است که رسول خدا (ص)، پس از تلاوت این آیات، با یک جمله به آن پاسخ میدادند. با آنکه آیه دارای مضامین گستردهای است، پاسخ پیامبر این بود: «اللهمّ اشهد أنّی کافرٌ بالطاغوت» پروردگارا تو شاهد باش که من به طاغوت کافر هستم.
اگر قیام سیدالشهدا (ع) در عاشورا را در نظر بگیریم، و نه تنها حرکت ابتدایی ایشان که به دنبال بیعتنکردن با یزید آغاز شد، بلکه اصل شهادت آن حضرت را بررسی کنیم، میبینیم که این واقعه، چنان عظمت دارد که همه انبیا بر آن گریستند و بقای دین به آن وابسته است. بزرگترین مصیبتی است که تا قیامت برای آن سوگواری میشود. حال اگر قرار باشد این قیام عظیم را در یک شعار خلاصه کنیم، سخن به گزاف نگفتهایم اگر بگوییم آن شعار، هیهات منّا الذلّه است.
برخی میگویند امام حسین (ع) برای نماز قیام کرد. بله، نماز ظهر عاشورا سندی برای اهمیت نماز در اوج نبرد است، اما نباید کل قیام امام را به این مسئله فروکاست. نمازِ بدون عزت، همان نمازی است که شمر ملعون نیز میخواند. آنها پس از شهادت امام نیز نماز میخواندند، اما چه نمازی؟! نمازی که بیروح و خالی از عزت بود.
اگر امام حسین (ع) تنها میخواست نقش استاد اخلاق یا عارف خاموشی را ایفا کند، همانند حسن بصری میتوانست کنارهگیری کند و تنها سخنان حکیمانه بگوید. در آن صورت، نه یزید با او کاری داشت، نه حکومت. حسن بصری خود میگفت: در مجالس ما از سیاست حرف نزنید، فقط از خدا سخن بگویید. اما امام حسین (ع) راه دیگری را برگزید؛ راه اصلاح جامعه و عزتبخشی به دین. پس نباید حرکت امام حسین (ع) را صرفاً محدود به نماز، یا اخلاق، یا عرفان کرد. آن حضرت برای پاسداری از عزت انسان و دین الهی قیام کرد. اخلاقی که بر ذلت بنا شود، اخلاقی بیثمر و بیارزش است.
https://ihkn.ir/?p=42193
نظرات