تفاوت فرهنگ غربی و اسلامی
وی با اشاره به دلایل اهمیت تحول در علوم انسانی در کشور ادامه داد: باور داریم باید تحول در علوم انسانی صورت گیرد چون علوم انسانی، علومی ایستا نیستند بلکه صیرورت طبیعی دارند و اساسا همه علم در حال صیرورت است و این تحول به شکل عادی در همه جای دنیا رخ میدهد و به لحاظ دینی، شرعی و بومی اگر بخواهیم به این قضیه نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که تحول در علوم انسانی امری انکارناپذیر است. مسئله دیگر این است که بسیاری از مسائل به زیست بوم ما ارتباط دارند و مربوط به دنیای غرب یا شرق نیستند چراکه اطلاعات، منابع و زیستبوم و فرهنگ ما با غرب متفاوت است بنابراین نمیتوان از جای دیگر مدلسازی کرد و آن را در اینجا پیاده کرد.
حجتالاسلام اکبری اقدم تصریح کرد: به لحاظ روزآمدی علوم انسانی، میتوان گفت برخی از تئوریهایی که در علوم انسانی وجود دارند مربوط به صد یا دویست سال پیش هستند که با تأخیر از جهان غرب وارد دنیای اسلام شدهاند و فرآیند ترجمه آنها با تأخیر صورت گرفته است در حالیکه ما در عرصه علوم انسانی باید دنبال جدیدترین و به روزترین مطالب باشیم نه مباحثی که مربوط به دورکیم، هابرماس، ماکس وبر و کارل مارکس و … هستند که حتی در دنیای غرب هم تاریخ مصرف آنها گذشته است و دیگر توجه چندانی به آنها ندارند.
چرایی توجه به تحول در علوم انسانی
وی تأکید کرد: علوم انسانی در زمینه متدلوژی و روششناسی، از علوم طبیعی عاریه گرفته است در حالی که در خود دنیای غرب، از این مراحل عبور کردهاند که علوم انسانی را با نگاه علوم طبیعی یا پوزیتیویستی مورد توجه قرار دهند بلکه صرفاً از جنبه علوم انسانی به آن نگاه میکنند. در ایران هنوز توجه به علوم انسانی با روشهای قدیمی صورت میگیرد و این یک ضعف محسوب میشود. نکته دیگر درباره کاربست این نظریات مربوط به علوم انسانی در کشور خودمان است. معتقدم با استفاده از نظریات ورشکسته مارکسیستی نمیتوانیم اقتصاد خودمان را سر و سامان دهیم یا خلأهایی که در اقتصاد لیبرالی غرب وجود دارد نمیتواند منجر به بهبود وضعیت اقتصادی ما شود بلکه باید از علومی استفاده کنیم که هم به روز و هم اثربخش باشند.
حجتالاسلام اکبری اقدم ادامه داد: رهبر معظم انقلاب بارها بر توجه به علم نافع تأکید کردهاند و منظور علمی است که به کار جامعه ما بیاید و چرخ جامعه، خوب بچرخد و زندگی مردم رو به راه و سبک زندگی متعالیتر و رو به سعادت باشد. همه این مواردی که بیان شد به ما نشان میدهد که باید تحول در علوم انسانی و آن هم با رویکرد بومی و از درون، رخ دهد. البته اگر لازم باشد میتوانیم از تئوریهای غربی استفاده کنیم و باب علم را نمیبندیم اما قطعا این اتفاقات باید درونزا باشند. ما در پنج شش سال گذشته در دانشگاه علامه طباطبایی، دهها نشست هماندیشی، دورههای معرفتافزایی، کارگاه و جلسات خودمانی گذاشتهایم و همایشهای متعددی برگزار کردهایم بنابراین الان در دانشگاه علامه، بحث از تحول در علوم انسانی بحثی غریب نیست.
تحول در علوم انسانی فرآیندی زمانبر است
وی در پاسخ به این سؤال که در زمینه تحول در علوم انسانی در چه مرحلهای هستیم، افزود: حوزه علوم انسانی با ماشین قابل قیاس نیست چون با انسان، فکر و اندیشه سر و کار دارد بنابراین طبیعی است که تبدیل شدن یک ایده و فکر به یک جریان فکری و گفتمان، زمانبر است چراکه باید آثار ملموسی در جامعه در پی داشته باشد لذا تئوریپردازان و اندیشمندان باید با این عرصه همراهی کنند بنابراین تحقق چنین هدفی زمانبر است و در خیلی از حوزهها هنوز توفیقی حاصل نشده است اما با تلاش میتوانیم به اهداف خود دست پیدا کنیم. برای مثال در همین دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی، در زمینه مدیریت اسلامی حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد یا در دانشکده روانشناسی، در زمینه روانشناسی اسلامی، حرفهای زیادی وجود دارد اما در بسیاری از حوزهها همانند جامعهشناسی باید کار بیشتری صورت بگیرد. معقتدم هنوز به قله نرسیدهایم بلکه فاصله ما تا آنجا زیاد است و تحقق چنین هدفی، اهتمام جدی اهالی فکر و اندیشه و مسئولان و دستاندرکاران اجرایی را میطلبد.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: جلساتی که درباره تحول در علوم انسانی در حدود پنج شش سال قبل برگزار میشد رونق چندانی نداشت اما الان استقبال از نشستها و همایشها بسیار خوب است و ادبیات گفتوگویی در بین اساتید، صاحبنظران و نخبگان دانشجویی رواج پیدا کرده است چراکه معلوم است تبدیل به جریان و گفتمان شده است. این روند باید در درون جامعه هم تبدیل به گفتمان شود.
تلاش برای دانشگاه اسلامی
حجتالاسلام اکبری اقدم درباره میزان موفقیت در زمینه دانشگاه اسلامی گفت: نمیتوان گفت کاری در این زمینه صورت نگرفته بلکه زحمات زیادی کشیده شده است از جمله اینکه آییننامههایی تدوین و ریلگذاری لازم صورت گرفته است. مثلاً تدریس دروس معارف اسلامی در دانشگاه، تقویت همکاریهای حوزه و دانشگاه و تولید آییننامه و بخشنامههای لازم برای تسهیل فعالیت دانشگاه با نگاه تحولی، از جمله این اقدامات است ولی باید تبدیل به گفتمان و جریان رایج شود. در این صورت دانشگاه اسلامی به مرجعیتی برای همه جامعه تبدیل میشود. واقعیت این است که هم علوم انسانی و هم ادیان آسمانی، برای خانواده و سبک زندگی، حرف دارند بنابراین باید چنین اندیشههایی در جامعه ساری و جاری شوند.
حجتالاسلام اکبری اقدم در پایان درباره نقش نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، در تحقق دانشگاه اسلامی گفت: دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها با این دغدغه ایجاد شده که عالمان دینی برای پاسخگویی به شبهات، بیان معارف دینی در دانشگاهها، وحدت حوزه و دانشگاه و ارتباط معرفتی و دانشی بین این دو، حضور داشته باشند چون دانشگاه و علوم انسانی، به پشتوانههای معرفتی نیاز دارند که قطعا حوزه علمیه میتواند در این زمینه کمک کند لذا دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، در زمینه تبلیغ، بیان معارف دینی و برگزاری همایشها، و دورههای معرفتافزایی فعالیت میکند هرچند میتواند کارهای تکمیلیتری را هم انجام دهد.
انتهای پیام/
نظرات