به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله سید احمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس «فقه بیماریهای مسری» به بررسی مسائل فقهی بیماری کرونا پرداخت که در ادامه خلاصه متن آن را ملاحظه میکنید؛
خلاصه جلسه گذشته
در خصوص مباحث مرتبط با بیماری کرونا از مراجع تقلید استفتاء شده، آیا میتوان زکات را در مبارزه با کرونا ویروس خرج و مصرف کرد؟ یعنی، برای ضد عفونی کردن شهرها و اماکن و نیز برای تهیه ابزار ضد کرونایی، آیا مصرف زکات جایز است؟ گفتیم جواز زکات در این موارد مصرف کند از باب سبیلالله است. به عبارت دیگر هزینههای مبارزه با کرونا ویروس زیر مجموعه سبیلالله قرار میگیرد.
مراد از سبیلالله
گرایش عمومی اهل سنت، سبیلالله مخارج مربوط به جبهه است و گرایش عمومی شیعه، مراد، مصارفی که خیر عمومی و مصالح عمومی است. فقهاء، مصارف قربی شخصی را از موارد سبیلالله مانند برای رفع اختلاف زن و شوهر یا اختلاف بین پدر و فرزند نمیدانند و نباید از فی سبیلالله هزینه کرد.
امام راحل و مرحوم بروجردی مصالح را مقید به عمومی کردن یعنی در مصالح عمومی میتوان از فی سبیلالله خرج کرد. در مقابل تعداد زیادی از علماء و قدمای شیعه سبیلالله را تفسیر به جهاد کردهاند.
شیخ طوسی در النهایه میفرماید: باب مستحق الزکات اقل ما یعطی و اکثر: الذی یستحق الزکاه هم الثمانیه هم الفقراء و المساکین و العاملون علیها و المولفه قلوبهم و فی الرقاب و الغارمون و فی سبیلالله و هو الجهاد.[۱] شیخ طوسی گفته سبیلالله جهاد است. شیخ مفید- استاد شیخ طوسی و تهذیت شیخ طوسی شرح کتاب مقنعه است- در کتاب المقنعه میفرماید: فی سبیلالله و هو الجهاد[۲].
کتاب المراسم فی الفقه الامامیکه از شاگردان شیخ مفید است میگوید: و فی سبیلالله و هو الجهاد[۳]. علاء الدین حلبی ابی از قدماء است ص ۱۱۲ میفرماید: و فی سبیلالله و هو الجهاد الحق. در نتیجه این فقهای بزرگ سبیلالله را به جهاد معنای کردهاند و چیز دیگری در معنی آن نگفتهاند ولی شیخ طوسی در الجمل والعقود میفرماید: و فی سبیلالله و هو ما جری مجراه[۴]. بنابراین شیخ طوسی در معنی فی سبیلالله چیز اضافه ای گفتهاند.
سید یزدی فی سبیلالله در العروه الوثقی را معنی کرده است در « وهو جمیع سبل الخیر کبناء القانطر و المدارس و الخانات و المساجد تو عمییرها و تخلیص المومنین من ید الظالمین و نحو ذالک کاصلاح ذات البین و دفع وقوع الشرور و الفتن بین المسلمین و کذا اعانه الحجاج و الزائرین و اکرام العلماء و المشتغلین مع عدم تمکنهم من الحج و الزیاره والاشتغال و نحوها من اموالهم بل الاقوی دفع هذا السهم فی کلّ قربه[۵]. البته اقوایی که سید میگوید را بحث خواهیم کرد.
بنابراین گرایش عمومی متاخرین تعمیم است. اما این تعمیم تا کجا و چه مواردی است را نیز خواهیم گفت. دلیل آن در روایت تعمیم داده شده است که حتی میتوان برای کسانی که آنها به حج ببرند خرج بشود.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ أَنَّهُ ذَکَرَ فِی تَفْسِیرِهِ تَفْصِیلَ هَذِهِ الثَّمَانِیَهِ الْأَصْنَافِ فَقَالَ فَسَّرَ الْعَالِمُ ع فَقَالَ: الْفُقَرَاءُ هُمُ الَّذِینَ لَا یَسْأَلُونَ لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ- لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ- یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ- تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النّاسَ إِلْحافاً »- «وَ الْمَساکِینِ» هُمْ أَهْلُ الزَّمَانَاتِ – قَدْ دَخَلَ فِیهِمُ الرِّجَالُ وَ النِّسَاءُ وَ الصِّبْیَانُ- «وَ الْعامِلِینَ عَلَیْها» هُمُ السُّعَاهُ وَ الْجُبَاهُ- فِی أَخْذِهَا وَ جَمْعِهَا وَ حِفْظِهَا- حَتَّى یُؤَدُّوهَا إِلَى مَنْ یَقْسِمُهَا وَ الْمُؤَلَّفَهُ قُلُوبُهُمْ- قَالَ هُمْ قَوْمٌ وَحَّدُوا اللَّهَ- وَ خَلَعُوا عِبَادَهَ مَنْ دُونَ اللَّهِ- وَ لَمْ تَدْخُلِ الْمَعْرِفَهُ قُلُوبَهُمْ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَتَأَلَّفُهُمْ وَ یُعَلِّمُهُمْ- وَ یُعَرِّفُهُمْ کَیْمَا یَعْرِفُوا
فَجَعَلَ لَهُمْ نَصِیباً فِی الصَّدَقَاتِ لِکَیْ یَعْرِفُوا وَ یَرْعَوا – «وَ فِی الرِّقابِ» قَوْمٌ لَزِمَتْهُمْ کَفَّارَاتٌ فِی قَتْلِ الْخَطَإِ- وَ فِی الظِّهَارِ وَ فِی الْأَیْمَانِ وَ فِی قَتْلِ الصَّیْدِ فِی الْحَرَمِ- وَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یُکَفِّرُونَ وَ هُمْ مُؤْمِنُونَ- فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُمْ سَهْماً فِی الصَّدَقَاتِ لِیُکَفَّرَ عَنْهُمْ-« وَ الْغارِمِینَ »قَوْمٌ قَدْ وَقَعَتْ عَلَیْهِمْ دُیُونٌ- أَنْفَقُوهَا فِی طَاعَهِ اللَّهِ مِنْ غَیْرِ إِسْرَافٍ- فَیَجِبُ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ یَقْضِیَ عَنْهُمْ- وَ یَفُکَّهُمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ- «وَ فِی سَبِیلِ اللّهِ »قَوْمٌ یَخْرُجُونَ فِی الْجِهَادِ- وَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یَتَقَوَّوْنَ بِهِ- أَوْ قَوْمٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یَحُجُّونَ بِهِ- أَوْ فِی جَمِیعِ سُبُلِ الْخَیْرِ- فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ یُعْطِیَهُمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ- حَتَّى یَقْوَوْا عَلَى الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ-«وَ ابْنِ السَّبِیلِ »أَبْنَاءُ الطَّرِیقِ- الَّذِینَ یَکُونُونَ فِی الْأَسْفَارِ فِی طَاعَهِ اللَّهِ- فَیُقْطَعُ عَلَیْهِمْ وَ یَذْهَبُ مَالُهُمْ- فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ یَرُدَّهُمْ إِلَى أَوْطَانِهِمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ[۶].
سند روایت
تفسیر علی بن ابراهیم مرسل است و برخی از آن از ابی الجارود زیدی است. البته علماء به تفسیر قمی اعتماد کردهاند. نکته قابل توجه این است که در مسایل اعتقادی تفسیری، به محتوی روایت توجه میشود. مثلاً مرحوم طبرسی در الاحتجاج میگوید سندها را حذف کرده بخاطر اینکه مسایل کلامی عقلی هستند و با عقل پذیرفته با رد میشوند لذا نیازی به سند ندیدهاند. اضافه برآن اعتماد علما به تفسیر قمی مایه اطمینان میشود که حتی این اعتماد علما به تفسیر قمی موجب شده محقق خویی به آن اعتماد کنند.
دلالت روایت
اولاً، مراد از عالم در صدر روایت یعنی معصوم علیه السلام است. ثانیاً، در ذیل روایت میفرماید «وَ فِی سَبِیلِ اللّهِ» قَوْمٌ یَخْرُجُونَ فِی الْجِهَادِ- وَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یَتَقَوَّوْنَ بِهِ- أَوْ قَوْمٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یَحُجُّونَ بِهِ- أَوْ فِی جَمِیعِ سُبُلِ الْخَیْرِ- فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ یُعْطِیَهُمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ- حَتَّى یَقْوَوْا عَلَى الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ. میفرماید عدهای به جهاد میروند اما کسی را ندارند آنها را پشتیبانی کند. یا عده ای از مومنین پولی ندارند که با آن حج بروند و یا پولی ندارند که در مسیر خیر خرج کنند. روایت تصریح میکند جایز است دراین مسیر از فی سبیلالله خرج بکنند.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع یَکُونُ عِنْدِی الْمَالُ مِنَ الزَّکَاهِ أَ فَأُحِجُّ بِهِ مَوَالِیَّ وَ أَقَارِبِی قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ.[۷] اسناد شیخ صدوق به علی بن یقطین صیحی است. سوال میتواند با مالی که نزد او است موالی و اقارب خود را به حج بفرستد امام علیه السلام فرمودند جایز است. روشن است که مورد مصرف فی سبیلالله است چون دیگر مصارف زکات نیست.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّرُورَهِ أَ یَحُجُّ مِنَ الزَّکَاهِ قَالَ نَعَمْ.[۸] سند شیخ صدوق به محمد بن مسلم ان قلت دارد. ولی سند دیگری شیخ صدوق از حریز به محمد بن محمئ مسلم دارد. این اسناد سند روایت را درست میکند. دلالت روایت روشن است اضافه بر این اهل بیت پول میگذاشتن برای حل دعوا و اختلاف و این احتمال پولی که جدا میکردند از پول زکات است. روایت زیر در این رابطه است.
ابْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِی حَنِیفَهَ سَابِقِ الْحَاجِّ قَالَ: مَرَّ بِنَا الْمُفَضَّلُ وَ أَنَا وَ خَتَنِی نَتَشَاجَرُ فِی مِیرَاثٍ فَوَقَفَ عَلَیْنَا سَاعَهً ثُمَّ قَالَ لَنَا تَعَالَوْا إِلَى الْمَنْزِلِ فَأَتَیْنَاهُ فَأَصْلَحَ بَیْنَنَا بِأَرْبَعِمِائَهِ دِرْهَمٍ فَدَفَعَهَا إِلَیْنَا مِنْ عِنْدِهِ حَتَّى إِذَا اسْتَوْثَقَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا مِنْ صَاحِبِهِ قَالَ أَمَا آنها لَیْسَتْ مِنْ مَالِی وَ لَکِنْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَرَنِی إِذَا تَنَازَعَ رَجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِنَا فِی شَیْءٍ أَنْ أُصْلِحَ بَیْنَهُمَا وَ أَفْتَدِیَهَا مِنْ مَالِهِ فَهَذَا مِنْ مَالِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع.[۹]
سند روایت
ابن سنان از جهت سند یعنی محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن بن سنان. یعنی مرحوم کلینی روایت میکند. اسم ابو حنیفه سابق الحاج سعید بن بیان است. و چون در حج عجله نمیکرده و همیشه جزو نفرات آخر بوده بابت این کار مذمت میشده اما نجاشی او را توثیق کرده است.
دلالت روایت
میگوید درحالی که با داماد- ختن به داماد است و به شوهر خواهر نیز داماد گفته میشود- خودم مشاجره میکردم مفضل از پیش ما گذشت. مفضل یک ساعتی ایستاد تا ببیند برای چه دعوا میکنیم. مفضل به ما گفت به منزل من بیاید وقتی رفتیم دویست درهم به ما داد. از تمام شدن دعوا و رفع کدورت مطمئن شد. مفضل گفت این از اموال من نیست بلکه امام صادق علیه السلام آنها به من که اگر از شیعیان با هم اختلاف داشتند با صرف این پول بین آنها آشتی بدهم. بنابراین این پول امام صادق علیه السلام. البته نمیتوان به قطع گفت از اموال زکات بوده و چه بسا از اموالی دیگری که نزد امام صادق بوده است ولی به عنوان احتمال میتوان از اموال زکوی است. بنابراین فی سبیلالله جهاد و غیر جهاد از مصالح مومنین است.
آیا فی سبیلالله کل قربه است یا آنکه در مصالح عمومی باشد؟
در جلسه گذشته عبارات علما را خوانیدم. مرحوم بروجردی در تعلقیه خود مصالح عامه را گفتنداند. ولی در توضیح المسائل قید عامه را اضافه نکردهاند و امام راحل در حاشیه خود به توضیح المسائل مرحوم بروجردی قید عامه را ضافه کردهاند.- یک جلد از مجموعه آثار امام راحل توضیح المسائل مرحوم بروجردی با حاشیه امام راحل است- مرحوم آقای شاهرودی نیز تصریح کردهاند باید مصالح عامه باشد.
توضیح مطلب اینکه، مثلا بین پدر و پسر که هر دو پولدار هستند اختلاف بشود آیا میتوان با پول دعوای آنها حل کرد از این جهت که زیر مجموعه اصلاح بین الاثنین است. و یا مثلا زن و شوهر هر دو پولدار هستند برای حل دعوای آنها میتوان زیر مجموعه ادخال السرور فی قولب المومنین قرار داد و به آنها از سهم فی سبیلالله بدهند؟ امام راحل معتقد هستند نمیشود، و همچنین دیگر یزرگان اجازه نمیدهد.
چرا نمیتوان فی سبیلالله را صرف مصالح شخصی کرد؟ در روایات از زکات تعبیر به اوساخ اموال الناس یعنی چرک های اموال مردم است. چرکها را افراد نیازمند میگیردند. اما افراد بی نیاز نمیگیرند.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ: الْخُمُسُ مِنْ خَمْسَهِ أَشْیَاءَ مِنَ الْغَنَائِمِ وَ الْغَوْصِ وَ مِنَ الْکُنُوزِ وَ مِنَ الْمَعَادِنِ وَ الْمَلَّاحَهِ یُؤْخَذُ مِنْ کُلِّ هَذِهِ الصُّنُوفِ الْخُمُسُ فَیُجْعَلُ لِمَنْ جَعَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ وَ یُقْسَمُ الْأَرْبَعَهُ الْأَخْمَاسِ بَیْنَ مَنْ قَاتَلَ عَلَیْهِ وَ وَلِیَ ذَلِکَ وَ یُقْسَمُ بَیْنَهُمُ الْخُمُسُ عَلَى سِتَّهِ أَسْهُمٍ،……. وَ إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْخُمُسَ خَاصَّهً لَهُمْ دُونَ مَسَاکِینِ النَّاسِ وَ أَبْنَاءِ سَبِیلِهِمْ عِوَضاً لَهُمْ مِنْ صَدَقَاتِ النَّاسِ تَنْزِیهاً مِنَ اللَّهِ لَهُمْ لِقَرَابَتِهِمْ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ کَرَامَهً مِنَ اللَّهِ لَهُمْ عَنْ أَوْسَاخِ النَّاسِ[۱۰].
حماد بن عیسی از اصحاب اجماع است بنابراین سند روایت سند خوبی است. امام علیه السلام تعبیر به اوساخ الناس کرده است و به این معنی که در شان آنها نیست. روایت اول این باب همین تعبیر را دارد. و نیز فی سبیلالله در سیاق مصارف عمومیزکات قرار گرفته است یعنی اصناف زکات اصناف عمومیهستند که فی سبیلالله در سیاق آنها قرار گرفته است.
شرط ایمان برای مصرف زکات در مبارزه با کرونا ویروس
دو بحث در اینجا قابل مطرح شدن است. یکی شرط ایمان است. سید یرذی مساله را ذکر کرده است.
الأول: الإیمان فلا یعطى للکافر بجمیع أقسامه و لا لمن یعتقد خلاف الحق من فرق المسلمین حتى المستضعفین منهم إلا من سهم المؤلفه قلوبهم و سهم سبیل الله فی الجمله و مع عدم وجود المؤمن و المؤلفه و سبیل الله یحفظ إلى حال التمکن[۱۱].
زکات به اقسام کافر داده نمیشود. نیز به فرقه های منحرف و حتی مستضعفین آنها را نمیشود زکات بدهد مگر از سهم مولفه قلوبهم که میتواند به آنها زکات داد. سهم مولفه قلوبهم روشن است به آنها زکات داده میشود که دل آنها متمایل به اسلام میشود. اما سهم سبیلالله را جناب سید فی الجمله فرموده است. محقق خویی میفرماید صرف از سهم سبیلالله برای غیر مومن در مصلحت مومن میشود. متن عبارت محقق خویی: کما إذا کان الصرف على غیر المؤمن لمصلحه المؤمن فیکون هو فی الحقیقه من الصرف على المؤمن فتدخل فی النصوص المتقدّمه، و أمّا من دون ملاحظه ذلک، فلا یجوز الصرف، لإطلاق النصوص المانعه. [۱۲] جلسه آینده شرط ایمان را بررسی میکنیم.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
[۱] النهایه، الشیخ الطوسی، ج۱، ص۱۸۴.
[۲] المقنعه، الشیخ المفید، ج۱، ص۲۴۱.
[۳] المراسم العلویه فی النبویه، الدیلمی، الشیخ ابى یعلی، ص۱۳۳.
[۴] الجمل و العقود فی العبادات، الشیخ الطوسی، ج، ص۱۰۳.
[۵] العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۰-۱۲۱.
[۶] وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۹، ص۲۱۱-۲۱۲، أبواب المستحقین، باب۱، ح۷، ط آل البیت.
[۷] وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۹، ص۲۹۰، أبواب المستحقین للزکاه و وقت التسلیم و النیه، باب۴۲، ح۱، ط آل البیت.
[۸] وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۹، ص۲۹۰، أبواب المستحقین للزکاه و وقت التسلیم و النیه، باب۴۲، ح۲، ط آل البیت.
[۹] الکافی- ط الاسلامیه، الشیخ الکلینی، ج۲، ص۲۰۹.
[۱۰] الکافی- ط الاسلامیه، الشیخ الکلینی، ج۱، ص۵۳۹.
[۱۱] العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۴.
[۱۲] موسوعه الامام الخوئی، الخوئی، السید أبوالقاسم، ج۲۴، ص۱۳۵.
https://ihkn.ir/?p=16997
نظرات