به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، کارشناس فضای مجازی و استاد حوزه و دانشگاه گفت: مدیریت هوش مصنوعی باید مدام ذیل هوش انسانی باشد، هوش انسانی باید در مواردی ورود پیدا کند که اصلاً جایی برای هوش مصنوعی نیست و این فعالیت اجتهادی هوش انسانی مختص یکی دو موضع نیست و باید پر تکرار رخ دهد و پرونده هوش مصنوعی را باید به دست انسان بدهید.
وی افزود: مختار این بحث فرض وفق تحلیل دقیق اجتهاد و امکانات هوش مصنوعی برای اجتهاد است.
آیت الله مبلغی اجتهاد را دو نوع دانست و توضیح داد: یک نوع اجتهاد پژوهشی باز دارای امتداد و جریان، دیگری نیز پژوهش اجتهادی است و هوش مصنوعی در اینجا میتواند به کار گرفته شود تا لایهای را برای فقه توسعه بدهیم؛ اما بهکارگیری هوش مصنوعی در این نوع اجتهاد پژوهشی بسیار زیاد صورت میگیرد.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: اجتهاد منتهی به فتوا یا قانون گذاری است که غیر از اجتهاد پژوهشی در جهت توسعه علم است و چون اجتهاد اول را نداریم، اجتهاد معطوف به فتوا یا قانون گذاری پشتیبانی نمیگردد که آیا ما میتوانیم پروندهای به هوش مصنوعی بدهیم تا فتوا را خروجی بدهد؟
آیت الله مبلغی در توضیح ویژگیهای هوش انسانی که در هوش مصنوعی یافت نمیشوند خاطرنشان کرد: فرض اعطای کل فرآیند اجتهاد به دست هوش مصنوعی غیرقابل پذیرش است و این خصائص باعث میشوند که شما باید حتماً هوش انسانی را درنظر بگیرید.
وی عنوان کرد: اول، نقش تمثیلی است که یعنی فرآیندها و فعالیتهایی در اجتهاد مطرح است که انسان میبایست جانشین عقلا و عرف شود تا بتواند آنها را محل استفاده در اجتهاد قرار دهد، به دلیل حرکت اجتهاد برروی اعتبارات عقلایی است، شما نمیتوانید آن را از اجتهاد بگیرید.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم در توضیح نقش تمثیلی با اشاره به فایده انسباق در ذهن از طریق عرف یادآور شد: برای پیدا کردن انسباق عرفی یا ارتکازشناسی عقلایی داشته باشید بایستی محیط سازی کنید، قطعات مربوط به روایات یا حکمی را کنار هم قرار دهید و سپس ببینید چه ارتکازی بدست میآید.
وی افزود: محیط سازی امری نوسانی است؛ اما وقتی میخواهید محیط را فراهم کنید، امکان دارد ارتباط منطقی میان موضوع مطرح با موضوع دیگری در روایت دیگر پیوندی داشته باشد که میتوانید آن را پیدا کنید؛ اما ماشین این قابلیت را ندارد و ربطی به این موضوع مخصوص نهادینه شده ندارد و این شخص انسان است که باید به دنبال آن برود.
مبلغی نقش دوم را محل بودن انسان برای شکل گیری فرآیند منتهی به قطع یا ظن معتبر دانست و تبیین کرد: ویژگی انسان رسیدن به قطع یا گمان معتبر است و میتوانید با تضمینهای قابل توجهی ضریب بالای وصول به واقعیت و حقیقت را در فرآیندهای اجتهادی هوش مصنوعی، گمان معتبری از سوی انسان مقلد پدید بیاد و این کافی است.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: اجتهاد فقط یک گمان نسبت به نتیجه نیست، بلکه محصول گمانهای متراکمی است که برآیند مطالعه چندگانه و تخصصی است که تنها تحلیل نیست و بلکه گاهی فراتحلیل نیز دارد و حتی گاهی مطالعه فراترکیبی در آن پیدا میشود.
وی محل رخداد مطالعات فراترکیبی را در انسان دانست و عنوان کرد: دامنه این ترکیب و تحلیل بسیار گسترده است که انسان فقیه میتواند این گمان معتبر را بدست بیاورد و در فراتحلیل به یکدیگر مرتبط کند تا به نتیجه نهایی برسد.
مبلغی هوش انسان را محل تراکم ایدهها و اندیشههای مؤثر در تفسیر خواند و خاطرنشان کرد: تفسیر، تطبیق نیست؛ وقتی میخواهید روایتی را تفسیر کنید عالمی از ایدهها ناخودآگاه در نفس شما جریان دارند که در تفسیر تأثیر دارند؛ اما تفسیر نمیتواند از افکار و اندیشهها منصرف شود و هنگامی است که شما بر روی کوهی از اندیشهها نشسته باشید که هر کدام موضوعی خاص دارند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: ویژگی بعدی معیار پردازی است که فقیه مجتهد با هوش انسانی خود در اثناء اجتهاد تلاش کند تا حکم را بهدست بیاورد و معیارهای جدید ولو به زبان ابتدایی را خلق کند و باید بدانیم اصول، قواعد و ضوابطی که در اجتهاد وجود دارد از روز اول و ازل که نبودهاند؛ بلکه در اثنای اجتهاد دم به دم ساخته میشوند که اگر به اجتهاد مراجع نگاه کنید، معیارهای آنها در جای دیگر نیست؛ معیار تأسیسی است که باید به دست هوش انسانی سپرد.
وی افزود: ماشین نمیتواند خطاهای تاریخی فقهی را درنظر بگیرد و این موضوع تنها از عهده هوش انسانی برمیآید.
مبلغی در بیان کارویژههای هوش مصنوعی عنوان کرد: تجمیع، تنظیم و تنسیق از کارکردهای آن است که هوش انسانی نمیتواند چنین کار کند، بحث بر سر این است که آیا میتوان اجتهاد را به طور کلی به هوش مصنوعی واگذار کرد، هوش انسانی در این سه زمینه به هوش مصنوعی نمیرسد و به جاهایی که نمیتوان راه برد، میرسد.
وی ادامه داد: البته هوش مصنوعی میتواند ارتکازات در کلام فقیهان را جمع آوری کند؛ اما کافی نیست؛ بنابراین باید حدود این توانمندی هوش مصنوعی را نیز در نظر داشته باشیم.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: اجتهاد منتهی به فتوا یا قانون گذاری است که غیر از اجتهاد پژوهشی در جهت توسعه علم است و چون اجتهاد اول را نداریم، اجتهاد معطوف به فتوا یا قانون گذاری پشتیبانی نمیگردد که آیا ما میتوانیم پروندهای به هوش مصنوعی بدهیم تا فتوا را خروجی بدهد؟
آیت الله مبلغی در توضیح ویژگیهای هوش انسانی که در هوش مصنوعی یافت نمیشوند خاطرنشان کرد: فرض اعطای کل فرآیند اجتهاد به دست هوش مصنوعی غیرقابل پذیرش است و این خصائص باعث میشوند که شما باید حتماً هوش انسانی را درنظر بگیرید.
وی عنوان کرد: اول، نقش تمثیلی است که یعنی فرآیندها و فعالیتهایی در اجتهاد مطرح است که انسان میبایست جانشین عقلا و عرف شود تا بتواند آنها را محل استفاده در اجتهاد قرار دهد، به دلیل حرکت اجتهاد برروی اعتبارات عقلایی است، شما نمیتوانید آن را از اجتهاد بگیرید.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم در توضیح نقش تمثیلی با اشاره به فایده انسباق در ذهن از طریق عرف یادآور شد: برای پیدا کردن انسباق عرفی یا ارتکازشناسی عقلایی داشته باشید بایستی محیط سازی کنید، قطعات مربوط به روایات یا حکمی را کنار هم قرار دهید و سپس ببینید چه ارتکازی بدست میآید.
وی افزود: محیط سازی امری نوسانی است؛ اما وقتی میخواهید محیط را فراهم کنید، امکان دارد ارتباط منطقی میان موضوع مطرح با موضوع دیگری در روایت دیگر پیوندی داشته باشد که میتوانید آن را پیدا کنید؛ اما ماشین این قابلیت را ندارد و ربطی به این موضوع مخصوص نهادینه شده ندارد و این شخص انسان است که باید به دنبال آن برود.
مبلغی نقش دوم را محل بودن انسان برای شکل گیری فرآیند منتهی به قطع یا ظن معتبر دانست و تبیین کرد: ویژگی انسان رسیدن به قطع یا گمان معتبر است و میتوانید با تضمینهای قابل توجهی ضریب بالای وصول به واقعیت و حقیقت را در فرآیندهای اجتهادی هوش مصنوعی، گمان معتبری از سوی انسان مقلد پدید بیاد و این کافی است.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: اجتهاد فقط یک گمان نسبت به نتیجه نیست، بلکه محصول گمانهای متراکمی است که برآیند مطالعه چندگانه و تخصصی است که تنها تحلیل نیست و بلکه گاهی فراتحلیل نیز دارد و حتی گاهی مطالعه فراترکیبی در آن پیدا میشود.
وی محل رخداد مطالعات فراترکیبی را در انسان دانست و عنوان کرد: دامنه این ترکیب و تحلیل بسیار گسترده است که انسان فقیه میتواند این گمان معتبر را بدست بیاورد و در فراتحلیل به یکدیگر مرتبط کند تا به نتیجه نهایی برسد.
مبلغی هوش انسان را محل تراکم ایدهها و اندیشههای مؤثر در تفسیر خواند و خاطرنشان کرد: تفسیر، تطبیق نیست؛ وقتی میخواهید روایتی را تفسیر کنید عالمی از ایدهها ناخودآگاه در نفس شما جریان دارند که در تفسیر تأثیر دارند؛ اما تفسیر نمیتواند از افکار و اندیشهها منصرف شود و هنگامی است که شما بر روی کوهی از اندیشهها نشسته باشید که هر کدام موضوعی خاص دارند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: ویژگی بعدی معیار پردازی است که فقیه مجتهد با هوش انسانی خود در اثناء اجتهاد تلاش کند تا حکم را بهدست بیاورد و معیارهای جدید ولو به زبان ابتدایی را خلق کند و باید بدانیم اصول، قواعد و ضوابطی که در اجتهاد وجود دارد از روز اول و ازل که نبودهاند؛ بلکه در اثنای اجتهاد دم به دم ساخته میشوند که اگر به اجتهاد مراجع نگاه کنید، معیارهای آنها در جای دیگر نیست؛ معیار تأسیسی است که باید به دست هوش انسانی سپرد.
وی افزود: ماشین نمیتواند خطاهای تاریخی فقهی را درنظر بگیرد و این موضوع تنها از عهده هوش انسانی برمیآید.
مبلغی در بیان کارویژههای هوش مصنوعی عنوان کرد: تجمیع، تنظیم و تنسیق از کارکردهای آن است که هوش انسانی نمیتواند چنین کار کند، بحث بر سر این است که آیا میتوان اجتهاد را به طور کلی به هوش مصنوعی واگذار کرد، هوش انسانی در این سه زمینه به هوش مصنوعی نمیرسد و به جاهایی که نمیتوان راه برد، میرسد.
وی ادامه داد: البته هوش مصنوعی میتواند ارتکازات در کلام فقیهان را جمع آوری کند؛ اما کافی نیست؛ بنابراین باید حدود این توانمندی هوش مصنوعی را نیز در نظر داشته باشیم.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=30958
نظرات