به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، دکتر علی فتاحی زفرقندی، قائم مقام پژوهشکده شورا نگهبان، در جلسه اول «دوره مبانی پژوهش در حوزه علوم انسانی» به بررسی اهمیت روششناسی و چارچوب نظری متناسب با علوم انسانی اسلامی در حل مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخت و تفاومتهای این نوع علوم را با علوم انسانی غربی مطرح کرد.
وی با تاکید بر تفاوت اساسی بین علوم انسانی اسلامی و علوم انسانی غربی بیان کرد: علوم انسانی اسلامی به دلیل مبانی و چارچوبهای نظری خاص خود، از علوم انسانی غربی متمایز است. علوم انسانی اسلامی برای حل مسائل انسانی و اجتماعی به اصول و ارزشهای اسلامی پایبند است، در حالی که علوم انسانی غربی مبتنی بر مبانی سکولار و غیر اسلامی است. در علوم انسانی غربی، غالباً از پیشفرضهایی مانند برابری زن و مرد در همه حوزهها استفاده میشود، در حالی که در علوم انسانی اسلامی، تحلیلها و پژوهشها بر اساس اصول و تعالیم اسلامی انجام میشوند. به عنوان مثال، مسئله ارث و وصیت زنان در اسلام نمیتواند با پیشفرضهای حقوق بشری غربی تحلیل شود، زیرا این پیشفرضها با مبانی اسلامی همخوانی ندارند.
اهمیت روششناسی در علوم انسانی اسلامی
دکتر فتاحی با اشاره به اهمیت روششناسی در پژوهشهای علوم انسانی اسلامی اظهار داشت: انتخاب روششناسی مناسب در این نوع علوم بسیار حائز اهمیت است، زیرا روششناسی تعیین میکند که پژوهش چگونه انجام شود و به چه نتایجی برسد.
وی افزود: در علوم انسانی اسلامی، روششناسی و چارچوب نظری باید با مبانی و اصول اسلامی همسو باشند. این بدان معناست که روشهای اندیشیدن و حل مسائل باید بر اساس نظریههای مادر اسلامی انتخاب شوند. به عنوان مثال، در علوم تجربی ممکن است یک فرمول یا روش ثابت برای حل مسائل وجود داشته باشد، اما در علوم انسانی اسلامی، هر مسئله نیازمند رویکرد خاص خود است که باید با چارچوبهای اسلامی همخوانی داشته باشد.
نقش نظریه مادر در پژوهش
قائم مقام پژوهشکده شورای نگهبان به نقش نظریه مادر در پژوهشهای علوم انسانی اسلامی اشاره کرد و گفت: نظریه مادر به عنوان چارچوب بنیادین برای تحلیل و حل مسائل در نظر گرفته میشود. انتخاب نظریه مادر متناسب با اصول اسلامی، تعیینکننده نوع تجزیه و تحلیل و گردآوری دادهها است.
وی ادامه داد: این نظریه مادر باید از مبانی اسلامی الهام گرفته باشد و در انتخاب آن باید دقت زیادی صورت گیرد، زیرا تمام فرآیند پژوهش، از گردآوری دادهها تا تحلیل و رسیدن به نتیجه نهایی، تحت تاثیر این نظریه قرار میگیرد. اگر نظریه مادر اشتباه انتخاب شود، پژوهش به نتیجه نادرست و غیر اسلامی خواهد رسید.
پیشفرضها در حل مسائل علوم انسانی
علی فتاحی با بیان این که نمیتوان بدون پیشفرضها وارد حل مسائل شد، خاطرنشان کرد: برخلاف آنچه که برخی از اندیشمندان غربی بیان میکنند، در علوم انسانی اسلامی لازم است که پژوهشگر پیشفرضهای مشخصی داشته باشد. این پیشفرضها از اصول و مبانی اسلامی ناشی میشوند و نمیتوان بدون آنها به حل مسائل پرداخت.
وی اضافه کرد: این موضوع به ویژه در تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی اهمیت دارد. به عنوان مثال، نمیتوان انتظار داشت که بدون در نظر گرفتن اصول اعتقادی اسلام، مسئله حجاب یا حقوق زنان در اسلام به درستی تحلیل شود. پیشفرضهای اسلامی باید به عنوان چارچوب اصلی در نظر گرفته شوند.
تحول در علوم انسانی اسلامی
قائم مقام پژوهشکده شورای نگهبان در ادامه به اهمیت تحول در علوم انسانی اسلامی پرداخت و گفت: این تحول به عنوان یک ضرورت برای اداره جامعه اسلامی و تمدنسازی مطرح شده است. برای دستیابی به یک نظام اسلامی موفق، لازم است که تغییرات اساسی در حوزه پژوهشهای علوم انسانی صورت گیرد.
وی افزود: این تغییرات باید بر مبنای مسئلهمحوری باشد، به این معنا که پژوهشها باید به دنبال حل مسائل واقعی و چالشهای اجتماعی و فرهنگی باشند. مسئلهمحوری به معنای تلاش برای کاهش فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است و باید با چارچوبهای نظری و روششناسی اسلامی همراه باشد.
نقد روشهای غربی در حل مسائل
دکتر فتاحی به نقد روشهای غربی در حل مسائل نیز پرداخت و گفت: به ویژه در حوزههایی مانند مسئله جمعیت، حقوق زنان و عدالت اجتماعی، روشهای غربی به عنوان روشهای نامناسب و ناسازگار با جوامع اسلامی معرفی شدهاند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال، در دهه هفتاد، ایران دچار چالش انفجار جمعیت شد و برای حل این مسئله از روشهای غربی مانند پیشگیری دائمی استفاده شد. این روشها منجر به تغییرات فرهنگی نامناسبی مانند شعار “فرزند کمتر، زندگی بهتر” شد که با ارزشهای اسلامی همخوانی نداشت. نتیجه این اشتباهات، تحولات نامناسب در نظام فرهنگی جامعه بود.
مسئلهمحوری در پژوهشهای علوم انسانی اسلامی
در این بخش دکتر فتاحی به لزوم مسئلهمحوری در پژوهشهای علوم انسانی اسلامی تاکید کرد و گفت: مسئلهمحوری به معنای تمرکز بر تفاوتهای موجود بین وضعیت کنونی جامعه و وضعیت مطلوب بر اساس آموزههای اسلامی است. حل این مسائل نیازمند روششناسی و چارچوبهای نظری متناسب با اسلام است.
او اظهار داشت: برای حل مسائل، ابتدا باید مسئله به درستی شناسایی شود و سپس نظریه مادر و روشهای اندیشیدن مناسب انتخاب شود، اگر این مراحل به درستی طی نشود، پژوهش به نتیجه نادرست خواهد رسید و نمیتواند مشکلات واقعی جامعه را حل کند.
تاثیر علوم انسانی اسلامی بر تمدنسازی
نکته دیگری که در این جلسه مطرح شد، تاثیر عمیق علوم انسانی اسلامی بر تمدنسازی بود. برای ایجاد یک تمدن اسلامی قوی و پایدار، لازم است که پژوهشهای علوم انسانی اسلامی با دقت و بر اساس مبانی اسلامی انجام شوند.
دکتر فتاحی در ادامه بیان کرد: علوم انسانی اسلامی باید به گونهای تحول یابد که بتواند توصیهها، الزامات و ارزشهای لازم برای زندگی انسانی را بر اساس اصول اسلامی طراحی کند. این پژوهشها باید به اداره جامعه اسلامی کمک کنند و با چالشهای پیشروی آن مقابله کنند.
https://ihkn.ir/?p=38734
نظرات