به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ به نقل روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، سیامین پیشنشست همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با موضوع «معماری و شهرسازی در نسبت با ارزشهای خانواده» با حضور جمعی از اندیشمندان، اساتید، پژوهشگران، طلاب و دانشجویان ۲۶ دی ماه سال ۱۴۰۲ در دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت در تهران به صورت حضوری و برخط برگزار شد.
تناسب میان ارزشهای مبتنی بر خانواده با معماری و شهرسازی در کشور بسیار کمرنگ شده است
دکتر بهزاد عمرانزاده، دبیر علمی این پیشنشست در ابتدا برنامه بیان کرد: یکی از مسائلی که امروزه در زمینه معماری وجود دارد نگاه فرهنگی و هویتی به حوزه معماری و شهرسازی است. در گذشته میان فرهنگ و هویت بومی با معماری و شهرسازی نسبتی وجود داشت که به مرور این نسبتهای مبتنی بر ارزشهای اجتماعی و فرهنگی از بین رفته است.
تناسب فرهنگی و هویت ایرانی-اسلامی فقط در زمینه معماری و شهرسازی وجود نداشته بلکه این تناسب در همه اجزا و عناصر تمدنی و فرهنگی مانند موسیقی، پوشش، ورزش، مسجد، بازار و … وجود داشته است که به مرور از بین رفته است. از زمانی که اقتدار علمی ایرانِ اسلامی از دست رفت اقتدار امنیتی، اقتدار اقتصادی و غلبه فرهنگی و تمدنی این جامعه نیز از بین رفت. با هجوم جهان مدرن و خودباختگیهایی که در تاریخ ۲۰۰ سال گذشته ایران رخ داد، نسبتهای فرهنگی و هویتی ایرانی-اسلامی با اجزا مختلف جامعه از هم گسست.
وی ادامه داد: یکی از نسبتهایی که میان ارزشهای اجتماعی ایرانی-اسلامی با معماری و شهرسازی در گذشته وجود داشت، نسبت میان ارزشهای خانواده با معماری و شهرسازی بود ولی اکنون در شهرهای ایران چنین تناسبی دیده نمیشود و به سبب این عدم تناسب، افراد به نوعی در شهر خود هم غریب هستند. در گذشته خانهها زیبایی، تقارن، آسمان، حیاط، پوشیدگی و حیا داشتند و معماریها محجوب بود که این محجوبیت باعث محبوبیت آنها میشد ولی اکنون از آن شرایط و زیباییها فاصله گرفته شده است و کمترین تناسب میان ارزشهای مبتنی بر خانواده با معماری و شهرسازی وجود دارد.
اسناد و سیاستهای بالادستی که در کشور وجود دارد از جمله اصل ۱۰ قانون اساسی واحد بنیادی جامعه اسلامی را خانواده برمیشمرد و اذعان میکند که همه قوانین، مقررات و برنامهریزیهایی که در کشور صورت میگیرد باید بر محوریت خانواده اتفاق بیفتد؛ در امتداد این اصل، در سیاستهای کلی در بخشهای مختلف به ویژه در حوزه نظام مسکن و شهرسازی نیز بر محوریت خانواده تأکید شده است ولی اجرا این اصول و سیاستها در واقعیتهای جامعه و نظام ساختوساز در شهرها مشاهده نمیشود. انجام صورتبندی درست در خصوص از بین رفتن نسبت میان ارزشهای فرهنگی و هویتی با ارزشهای خانواده نیازمند بررسی دقیق نسبتی است که در گذشته میان این دو رکن یعنی خانواده و معماری وجود داشته است.
معماری مدرن نوعی بتسازی مدرن در دنیای معاصر است
مهندس عبدالحمید نقرهکار، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت در تبیین اصول، ارزشها و شاخصهای معماری گذشته ایرانِ اسلامی متناسب با خانوادهمحوری گفت: تعریف معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی بر اساس انسانمحوری صحیح است و در مقابل تعریف جاهلیت مدرن از معماری قرار دارد که بر پایه کالبد و ابعاد مادی و غریزی انسان است.
معماری مدرن نوعی بتسازی مدرن در دنیای معاصر است که بر خلاف فرهنگهای الهی و اسلامی است. صحیح این است که بخشهای مختلف مانند هنر، حکومت، اقتصاد، معماری و شهرسازی و … در رابطه با انسان تعریف شود. برای قدم گذاشتن در مسیر تبیین تأثیر معماری بر ارزشهای خانواده ابتدا باید از تعریف انسان و تعریف اسلام از انسان شروع کرد.
خداوند فرموده است همه جهان و هستی را برای انسان آفریدهام و انسان را برای تکامل آگاهانه و اختیاری خلق کردهام که با آگاهی، اراده، ایمان و عمل صالح برای خود بهشت جاودانه ایجاد کند؛ بر اساس این مبنای انسانشناسی باید تبیین کرد که معماری و شهرسازی چه شأنی در ارتباط با نیازهای مادی و معنوی انسان پیدا میکند و اصلاً پاسخگوی این موارد هست یا نیست.
وی ادامه داد: وجود انسان در بعد فردی خلاصه نمیشود و مسئله زوجیت و تشکیل خانواده از مهمترین مظاهر وجود انسان است که اگر چنین چیزی نبود نسل انسان قطع میشد و ضایعه بزرگی برای جامعه انسانی به بار میآمد. پسر و دختر در آینده تبدیل به پدر و مادر میشوند و اسماء صفاتی و فعلی خداوند مانند ایثار، فداکاری، رحمت و … در وجود آنان تجلی پیدا میکند.
همسایگی یکی از مسائل مهم در بحث شهرسازی است که طبق آموزههای اسلامی چهل خانه از هر طرف همسایه محسوب میشوند و انسان موظف است نهایت محبت، رفاقت، برادری، انس، تعاون و تعامل فرهنگی، معنوی و مادی نسبت به همسایگان خود داشته باشد؛ این مسئله همبستگی، انسجام، وحدت، امنیت و آرامش را در فضای شهری ایجاد میکند.
همچنین چهل خانه در هر محله همسایه مسجد محسوب میشوند و طبق اسلام بر مسلمانان لازم است حداقل یک بار در طول روز در مسجد حضور یابند و ضمن ارتقا آگاهی و تکامل وجودی خود، عالیترین ارتباط روحی و معنوی را از طریق نماز با خداوند متعال برقرار کنند. در فرهنگ اسلامی علاوه بر فرد، خانواده و محله نیز با محوریت مسجد محله اصالت دارند. محوریت مسجد در هر محله منجر به تکامل عقلی، روحی و تعاملات اجتماعی افراد میشود. اسلام در این نقطه از شهرسازی متوقف نشده است و پس از مسجدمحوری در هر محله، مسجد جامع را طرحریزی و بنا کرده است که محل اجتماع مردم محلههای مختلف است و موجب همبستگی، وحدت و انسجام منطقهای میشود.
پس از این موارد، مسجد جمعه هر هفته محل اجتماع سیاسی-الهی تمام شهروندان و ضامن تکامل وجودی آنان است. در خطبههای نماز جمعه مضامین اخلاقی و مسائل و نیازهای روز جامعه اسلامی به مخاطبان منتقل میشود و آنان را برای زندگی بهتر در کنار یکدیگر پرورش میدهد. نماز جمعه ستاد جمعآوری نیروها و آماده کردن امکانات مرتبط با نیازهای جامعه است.
اسلام در مرحله بعد از مسجد جمعه، امت جهانی اسلام را تعریف کرده و همگی را به سمت قبله واحد متحد کرده است. در امت واحده اسلامی همه باید با هم همراه و دارای اعتقادات مشترک، تلاش مشترک و همفکری مشترک باشند و با دشمن مشترک و شیاطین مبارزه کنند. اگر معماری و شهرسازی با هویت ایرانی-اسلامی اجرا شود و نتایج مورد اشاره حاصل شود دیگر جایی برای طاغوت، استکبار و صهیونیست باقی نمیماند و طاغوت نمیتواند به گونهای که امروز بر جوامع اسلامی مسلط شده است حاکمیت پیدا کند. متأسفانه به دلیل دوری از اسلام و عدم بهرهبرداری از منابع و مبانی اسلامی در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران، نتایج درخشان معماری اسلامی حاصل نشده است.
https://ihkn.ir/?p=36665
نظرات