به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ با توجه به اهمیت مسأله افزایش جمعیت و تغییر الگوی باروری در کشور، همچنین تصویب و ابلاغ قانون حمایت از خانواده، جوانی و جمعیت، پایگاه خبری صدای حوزه با همکاری اندیشکده حکمرانی دینی، میزبان حجت الاسلام محمدعلی لیالی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی و حجت الاسلام سید اسماعیل علوی عضو ستاد جمعیت حوزه علمیه قم بود تا به بررسی ابعاد قانون حمایت از خانواده، جوانی و جمعیت و نحوه و چگونگی همراهی حوزه علمیه و نهادهای حوزوی با این قانون و چالشها و فرصتهای پیش رو بپردازند.
در ادامه شرح این نشست به صورت تفصیلی برای مخاطبین آمده است:
دیدگاه شما نسبت به مسأله جمعیت در ایران و جهان چیست و چه ارزیابی در این خصوص دارید؟
حجت الاسلام لیالی: پیش از ورود به این بحث باید مقدمه ای را مطرح کنم، مسأله جمعیت و تبیین این مسأله از مباحث بسیار اساسی و مهمی است که چالشی جدی برای بشریت محسوب می شود، پدیده کاهش جمعیت یک مسأله جهانی و موضوعی برای همه فرهنگها و تمدن ها است.
پدیده تغییرات جمعیتی آثار بسیاری در حوزه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و هویتی دارد و از جهات مختلف باید به مسأله جمعیت نگاه کرد و به آن پرداخت. از جهات مختلف باید به مسأله جمعیت پرداخته بشود، یک وقتی نگاه ما به بحث جمعیت با رویکرد دینی و گاهی با نگاه غیردینی و با رویکرد جهانی به بحث جمعیت نگاه میکنیم.
بحث جمعیت یکی از مهمترین عوامل قدرت آفرین برای جوامع محسوب میشود و به عنوان یک عامل و عنصر قدرت باید به آن نگاه کرد، جامعهای که جمعیت جوان داشته باشد میتواند قدرت چانه زنی بیشتری هم داشته باشد و جامعهای که از جمعیت و یا جمعیت جوان برخوردار نباشد ممکن است در عرصه تعاملات جهانی از قدرت کمتری برخوردار باشد.
عموما در بحث جوانی جمعیت کشورها از طریق افزایش موالید یا افزایش مهاجرین نسبت به جوان سازی جمعیت اقدام میکنند. در هر صورت جوامع نیازمند به نیروی کار جوان دارند و مجبور هستند به نحوی این نیاز را برطرف کنند. نکته دیگر این است که سرنوشت کشور جمهوری اسلامی ایران با هویت ایرانی اسلامی در بحث کنترل جمعیت است و اینکه چرا به شرایط کنونی رسیدهایم.
امروز ژاپن، آلمان، ایتالیا از کشورهای پیر دنیا هستند و کشور چین ناچار به تک فرزندی است و این کشورها عملا با چالش جدی در زمینه جمعیت مواجه هستند، اگر بخواهند مهاجر پذیر باشند دچار تعارض با مبانی فرهنگی و هویتی خواهند شد و طبیعتا پیرترین کشورهای جهان شدند که قدرت تولید نیرو کار ندارند و ناچار به افزایش مهاجران یا جمعیت خود هستند و هرکدام به نحوی سیاستهای خود را در این راستا تنظیم کردهاند.
شاهد هستیم که کشورهای پیشرفته درگیر چالش جمعیتی شدهاند، آیا نسبتی میان صنعت و جمعیت وجود دارد؟
حجت الاسلام علوی: وقتی مسأله تله جمعیتی را مطرح میکنیم، یعنی نرخ متوسط رشد جمعیت و باروری کلی به کمتر از یک و نیم میرسد، در بحث قانون جوانی و جمعیت و سیاستهایی که رهبری در سال ۹۳ تعیین کردند، این بود که نرخ باروری را از سطح جانشینی بالاتر ببریم، الان نرخ باروری ما یک و شصت و پنج است و نرخ رشد جمعیت ما هفت دهم یعنی زیر یک است و این یک بحران است.
سطح جانشینی یعنی اینکه یک خانم و آقا برای خود جانشین آورده باشند؛ یعنی حداقل دو بچه داشته باشند. یک صدم برای پیامدهای حوادث طبیعی است که در صورت فوت فرزندان جانشینی برای آنها وجود داشته باشد.
سطح ناباروری به صورت متوسط در جهان ۱۵ درصد اما در کشور ما ۲۰ درصد است، ما از دو و یک دهم نرخ باروری که حداقل نرخ است و در سال ۶۵ برابر با شش و نیم بوده است، به یک و شصت و پنج رسیدهایم، ما سقوط آزادی از اواسط دهه شصت با مطرح شدن برنامه اول توسعه داشتهایم و موضوع به مجلس رفت در دهه هفتاد و در نهایت با سیاستهایی که بوده است و رصد درستی که نشد بنابر اصطلاحی که جمعیت شناسان غربی مطرح میکنند، ما دچار یک سقوط آزاد نرخ باروری شدهایم و غربیها از این مسأله ابراز خرسندی میکنند.
برای پی بردن به حقایق این مسأله باید به گذشته نگاه کنیم. پیش از سال ۱۳۴۰ در آژانس امنیت آمریکا در دوره ریاست جمهوری جانسون، نگاه آنها این بوده است که باروری یک بیماری مانند آبله است و باید جلوی آن گرفته بشود و مکنامارا که به عنوان وزیر جنگ آمریکا بوده است، بعدها به عنوان پنجمین رییس صندوق بین المللی پول قرار میگیرد و بودجههایی روانه میکند به سمت ایران و میلیاردها کمک بلاعوض به ایران برای کاهش جمعیت و پایین آوردن نرخ باروری ارائه میکند.
در حقیقت در جنگ تمدن ها، مسأله جمعیت موضوع بسیار مهمی است و ابعاد امنیتی خاصی دارد که از سالها پیش مطرح بوده است. هانگتینتون میگوید تمدن اسلام تمدنی است که چالش آن متفاوت از دیگر چالشها است، چرا که این تمدن اساسا ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد. یعنی نگاه اسلام به جمعیت برمبنای تکاثر است و بسیاری از روایات ما در این زمینه صحبت میکند و این نشان دهنده اهمیت کثرت جمعیت در اسلام است.
رشد بالای زاد و ولد در کشورهای اسلامی چالش رویارویی تمدنی را متفاوت میکند، گلدمن که از نویسندگان یهودی است مینویسد: نبود علاقه به بچه دار شدن از نشانههای افول تمدنها است. فلیپ جنکینز که از اساتید دانشگاه ادیان آمریکا است، در خصوص تمدن در خاورمیانه میگوید: نرخ باروری کم ممکن است ایران را به صورت اساسیتری تغییر بدهد و با وقوع آیینهای مذهبی این آیینها به نسل بعدی منتقل نخواهد شد و این باعث چالش خواهد شد.
وضعیت کشور ما در بحث جمعیت با کشورهای دیگر متفاوت است، از سال ۱۳۸۵ پنجره جمعیتی ما آغاز شده، یعنی ۷۰ درصد نیروی کار کشور را جوانان تشکیل میدهند. کشورهای پیشرفته از گذار دوم جمعیتی خود استفاده کردند و هرکشوری آرزو میکند در این شرایط قرار بگیرد. در شرایطی که ۷۵ درصد جمعیت کشور از ۱۵ تا ۶۵ سال هستند و این یعنی اوج نیروی کار فعال و این برای یک کشور بسیار ارزشمند است، دهه شصتیها در هرم جمعیتی در سن کار هستند و الان نیروهای مؤمن و تحصیلکرده و توانمند ما آماده هستند، اما فضای کار برای آنها فراهم نیست و وضعیت ازدواج آنها نیز شرایط مطلوبی ندارد و چالشهای مهمی نظیر شغل دارند.
کشورهای پیشرفته از پنجره جمعیتی خود استفاده کردند و به جایگاه مطلوبی رسیدند و اکنون برای جذب جمعیت توانایی دست باز دارند اما در ایران هنوز ستاد ملی جمعیت شکل نگرفته است. سال ۹۱ رهبر معظم انقلاب سیاستهای جمعیتی را ابلاغ میکنند اما هنوز ستاد جمعیت شکل نگرفته است، در سال ۱۴۳۰ که ۳۰ درصد جمعیت ما وارد سن سالخوردگی خواهند شد ما برنامه ای برای کشور نداریم و امروز باید به فکر سیاستهای جمعیتی آینده باشیم تا بتوانیم به مانند کشورهای پیشرفته در زمینه پذیرش مهاجر اقدام کنیم.
دهه شصتیهای ما در سن ۳۵ و ۳۶ سالگی هستند و حداکثر تا ۷ سال دیگر امکان باروری دارند و پنجره باروری ما تا سال ۱۴۱۰ باز خواهد بود. تعداد خانمهای کشور از دهه شصتی به دهه هفتادی به یک سوم کاهش پیدا میکند و این یک مشکل جدی است. باید زمینه های فرهنگی و اقتصادی و سیاستهای تشویقی برای ازدواج و فرزندآوری فراهم بشود.
در حوزه ماهیت شناسی و ابعاد امنیتی مسأله کاهش جمعیت با چه مسائلی روبرو هستیم؟
حجت الاسلام لیالی: ما در بحران شدید جمعیتی واقع شدهایم، در سال ۶۸ نرخ باروری ما حدودا شش و چهار دهم بوده است و نرخ رشد جمعیت در کشور ما سه و دو دهم بوده است. در سال ۱۴۰۰ نرخ باروری به یک و هفت دهم و نرخ رشد جمعیت ما منفی بوده است، محصول این موضوع این میشود که رتبه ایران در فرزندآوری ۱۴۳ از میان ۲۰۰ کشور بوده است.
الآن وضعیت خانوادههای ایرانی که ازدواج کردهاند یک سوم بدون فرزند یا تک فرزند هستند، یک سوم دو فرزند و یک سوم دو یا بیشتر فرزند دارند، در این پدیده جمعیت جوانی که قدرت کار دارد و برای کشور کارآمدی دارد مدام کاهش پیدا کرده و نهاد خانواده نیز با بحران جدی مواجه است.
این وضعیتی که ما پیش میرویم نهاد خانواده ما فرو خواهد پاشید یعنی بسیاری از اقوام نظیر عمه و خاله و دایی و عمو حذف خواهد شد. علت سقوط آزاد رشد جمعیتی در ایران مسائل مختلفی نظیر افزایش سن ازدواج است، بیش از ۱۰ میلیون جوانی که در سن ازدواج هستند ازدواج نکردند. میانگین سن ازدواج ۲۴ تا ۳۰ سال است درحالی که در گذشته بهترین سن ازدواج حدود ۲۰ سالگی بوده است. عامل دیگر مشکل ناباروری است که تا ۲۵ درصد زوج های نابارور در کشور داریم که هزینههای بسیاری که حداقل تا ۱۰۰ میلیون تومان خواهد بود را برای حل این مشکل باید متحمل بشوند.
عامل دیگر افزایش طلاق و زندگیهای مجردی در سن باروری و فرزندآوری است و روز به روز درحال افزایش است. هرقدر پیش میرویم این عوامل بیشتر میشود. مشکل عقیم سازی رسمی و غیررسمی نیز درحال افزایش است، وازکتومی و عقیم سازی از دهه هفتاد شروع شده و اکنون تازه مشخص شده است، حتی برخی زوجین خبر نداشتهاند که عقیم هستند و بعدا متوجه شدهاند. سیاست مصوبی با دستور وزارت بهداشت برای عقیم سازی از طریق روشهای نظیر وازکتومی بود و برخی به انجام دادن این کار افتخار میکردند.
پدیده سزارین و افزایش این نرخ در کشور که دارای بالاترین نرخ سزارین در جهان هستیم. کسی که سزارین بشود توانایی کمتری برای فرزندآوری خواهد داشت و بانوانی که سزارین میشوند آسیب خواهند دید و قدرت تحمل باروری آنها کم خواهد شد. به این عوامل پدیده سقط جنین که آمار درستی هم از آن وجود ندارد را باید اضافه کنیم.
ما گرفتار چالشی هستیم که توانایی برطرف کردن آن را نداریم، گرفتار بحرانی به صورت خودساخته شدیم، سیاستهای کنترل جمعیتی در کشور ما تحمیلی، سفارشی و خارجی بود، یعنی اینکه ما تصمیم نگرفتیم بلکه سازمان بهداشت جهانی و صندوق بین المللی پول و نهادهای خارجی این تصمیم را برای ما گرفتند و ما رتبه اول را در کنترل جمعیت در سازمان بهداشت جهانی کسب کرده و به هر دلیلی این موضوع را پذیرفته و انجام دادیم و اکنون دچار بحران هستیم.
متأسفانه پدیده کنترل جمعیت که در حقیقت کاهش جمعیت بود را خودمان آگاهانه پذیرفتیم و دلایل متعددی دارد، مشکلات اقتصادی زمان جنگ تحمیلی و پس از آن و افزایش جمعیت کشور در دهه شصت، توسعه و چرخ دندههای توسعه که گفته میشد تحمل جمعیت را ندارد و مسائلی از این دست عامل کاهش جمعیت بود. کنترل جمعیت درست است اما کاهش جمعیت با کنترل جمعیت تفاوت دارد. در کنترل جمعیت گاهی باید جمعیت را افزایش و گاهی کاهش داد، اما ما در کشور فقط جمعیت را کاهش دادیم.
ما از دهه هشتاد باید مسیر کاهش جمعیت را متوقف و برمیگشتیم، هویت و ذائقه جامعه را تغییر دادیم و برهمین مبنا امکان افزایش جمعیت وجود ندارد. وقتی جمعیت ما نابارور است نمیتوان از آن انتظار قدرت باروری داشت. مجموعه حوادثی که دست به دست هم داده است تا جامعه ایرانی که در طول تاریخ نرخ زاد و ولد آن در طول تاریخ بالا بوده است به پایین ترین نرخ فرزندآوری دست پیدا کند.
در این پدیده که بر ما تحمیل شد همراهی دولتها را شاهد بودیم، امروز هم وزارت بهداشت و پزشکان و مافیای دارو برای افزایش جمعیت و نرخ باروری با این سیاستها همراه نیستند. بدنه وزارت بهداشت با افزایش جمعیت همراه نیست و عرصه تفکر آنها تغییر نخواهد کرد.
حجت الاسلام علوی: نمیتوانم بپذیرم که فرصتی برای جبران مشکلات حوزه جمعیتی نداریم، معتقدم هنوز به تله جمعیتی دچار نشدهایم، هنوز در زمینه نرخ ولادت بالای یک و نیم درصد است و هنوز امیدی برای حل این بحران وجود دارد، در سال ۱۳۳۰ که خانم فرمائیان وارد ایران شد و بحث سیاستهای کنترل جمعیتی را با اسم انجمن خیریه و در قالب کمک به بانوان با ترویج اندیشه های فمینیستی در میان زنان در جامعه ترویج داد، انواع سیاستهای این حوزه در کشور گذاشته شد و سیر تحولی از آن دوران تا زمان دفاع مقدس نیز پیش رفته است.
از سال ۱۳۴۰ تا ابتدای جنگ تحمیلی این روند کاهشی بود و از هفت به یک و شش دهم رسید و از ابتدای جنگ تحمیلی تا سال ۶۵-۶۸ که دولت سیاستهای کاهش جمعیت را مصوب کرد، این روند افزایشی بوده است و پس از آن از اواخر دهه شصت روند کاهشی دوباره آغاز شد.
امروز جنگ جمعیتی در جهان وجود دارد، یکی از مسائلی که دشمن نمیتواند علیه کشور ما وارد جنگ نظامی بشود مسأله جمعیت و نیروی جوانی است که در کشور ما وجود دارد. برژنسکی در دوران دولت آقای احمدینژاد و مسائل هستهای ایران به طرف غربی مذاکرات گفت: برای مذاکرات وقت کشی کنید و زمان بگیرید، بخاطر اینکه آمارهای جمعیتی ایران به نفع جمهوری اسلامی نیست، یعنی اینکه ما به دست خودمان در حال نابود شدن هستیم.
مشکل ما امروزه در حوزه اقتصاد مسأله جمعیت نیست، بلکه در زمینه مدیریت اقتصادی با مشکل مواجه هستیم. بزرگان اقتصاد در جهان نیروی انسانی و جمعیت را از عوامل توسعه عنوان میکنند، برخی خیال میکنند هرقدر جمعیت بیشتر باشد ما فقیرتر خواهیم شد، این درحالی است که جمعیت در کنار مدیریت اقتصادی میتواند عامل رشد و توسعه کشور باشد. مدیریت اقتصادی در چین با این جمعیت بسیار زیاد باعث رشد کشور شده است.
در خیلی از مناطق قم جاهایی بود که بسیار در حاشیه بود اما نرخ باروری بالایی داشت اما الآن همه آنها تبدیل به پاساژ شده است، بخاطر اینکه همان نیروی انسانی که در آن مناطق زندگی میکردند رشد و توسعه آن مناطق را رقم زدند.
حجت الاسلام لیالی: احساس میکنم مشکل اساسی ما مشکل فرهنگی بوده و هست و تأثیرات مسائل فرهنگی بر جامعه ما است. افزایش طلاق امروز در میان سلبریتیها و قشر مرفه است، افراد بسیاری هستند که درآمد خوبی داشته اما فرزند ندارند یا تک فرزند هستند، این نشان دهنده مشکل فکری و معرفتی است. افرادی میگویند مشکل اقتصادی عامل عدم فرزندآوری است اما سگ نگهداری میکنند با هزینههای بسیار بیشتر از یک فرزند، دهکهای بالا جامعه گرفتار مشکلات فرهنگی و هویتی هستند و بر همین مبنا حاضر نیستند فرزندی داشته باشند و این نشان دهنده عمق مشکلات فرهنگی و هویتی است.
نگاه من به مسأله فرزندآوری ارتباطی با مسائل اقتصادی ندارد، اقتصاد عامل مهمی در این معضل نیست، شاهد هستیم خانوادههای نسلهای گذشته کشور علیرغم اینکه به لحاظ جایگاه اجتماعی معمولی بودند و از اقشار ضعیف اقتصادی بودند اما فرزندانی تحصیلکرده و دارای موقعیت اجتماعی مطلوب و سطح بالا تحویل جامعه دادهاند، اما امروز شاهد هستیم افرادی که دارای موقعیت اجتماعی و توان اقتصادی و خانواده تحصیلکردهای هستند نمیتوانند فرزندانی با تحصیلات مناسب و تربیت مناسب داشته باشند. بخشی از جامعه اینها هستند که گروههای مرجع هستند که تحلیلهای مسائل جامعه را ارائه میدهند.
جامعه ایرانی در سال ۱۳۵۷ تا ۶۸ از ۳۵ میلیون تا حدود ۵۰ میلیون نفر بوده است که ۷۵ درصد جمعیت این جامعه روستایی بودهاند، در طرح توسعه، در برنامههای چند ساله و تفکر سیاستگذاران اقداماتی صورت گرفت که این خانوادهها شهر نشین شدند و امروز در ۱۴۰۱ جمعیت شهری ما که مصرف کننده است ۷۵ درصد و جمعیت روستایی که تولید کننده است ۲۵ درصد است، شهر تولید ندارد بلکه خدمات است، تولید در روستا است، وقتی این جمعیت به شهر آورده شد روستایی که خانه بزرگ و ویلایی داشت به آپارتمانهای کوچک آورده شد و قوطی کبریت برای آنها ساختیم، در چنین شرایطی خانواده ها امکان فرزندآوری ندارد.
شهر نشینی یکی از عوامل کاهش جمعیت و محصول عدم رسیدگی به روستاها است. آوردن جمعیت از روستا به شهر مشکلات و معضلات متعدد اجتماعی و برهم خوردن طبقات اجتماعی و مشکلاتی نظیر همین مشکل جمعیت است، شهرنشینی هزینههای سنگینی دارد و همین مسأله نیز در فرزندآوری اثرگذار خواهد بود.
امروز خط فقر را یازده میلیون تومان معرفی میکنند و این دروغ بزرگی است، خطر فقر یک خانواده ممکن است یک میلیون و یک خانواده ۲۰ میلیون باشد، همه کشور را نمیتوان تهران و با هزینههای تهران در نظر گرفت و خط فقر را بر اساس آن اعلام کرد. ما با جذب مردم به مراکز استانها و تهران، نیروی تولید کنند خود را تبدیل به نیروی خدماتی کردیم، افراد با چند شیفت کار کردن در تأمین مخارج خود ناتوان هستند و این درحالی است که اگر در روستا بودند میتوانستند هم تولید کننده باشند هم در آرامش زندگی کنند.
بافت جمعیتی، هویت اقتصادی، هویت فرهنگی و هویت اجتماعی را با سیاستهای غلط برهم زدهایم، به همین دلیل معتقد هستم در شرایطی قرار گرفتهایم که نمیدانیم چگونه باید از آن عبور کنیم. مگر اینکه همه مراکز تصمیم گیرنده و تصمیم ساز نظام به این نتیجه برسند که بحران جمعیت بسیار جدی است و باید با آن مقابله کرد و حداقل آن را کاهش بدهیم، امروز درون کشور و دستگاهها و نهادهای مختلفی نظیر وزارت بهداشت و صدا و سیما هنوز به این باور نرسیدهایم و شاهد هستیم تولیدات صداوسیما ما در این راستا نیست و تبلیغ و ترویج فرزندآوری را نمیکند.
به یاد دارم زمانی روایتی از کتاب آیت الله مشکینی به روی در و دیوار مدرسه فیضیه در خصوص اینکه تنها دو فرزند کافی است نصب کرده بودند،جریان رقیب به خوبی میداند چگونه ورود کند و باید چه کاری انجام بدهد تا به اهدافش برسد.
نسبت حوزه علمیه و مواجهه حوزه علمیه با مسأله جمعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجت الاسلام علوی: عامل اصلی مشکل ما مباحث فرهنگی است، وقتی استانهای دارای سرمایه اقتصادی بالا را بررسی میکنیم شاهد نرخ باروری پایین هستیم و مشخص است که مشکل اصلی مسأله در حوزه اقتصادی نیست بلکه فرهنگی است.
اما وقتی به نگاه و رویکرد طلاب در این زمینه توجه کنیم شاهد هستیم که نگرش مثبت در میان طلاب وجود دارد، اما در کنار نگرش مثبت باورهای هنجاری و باورهای کنترل را هم در خصوص فرزندآوری باید در نظر داشت. همه طلاب با نگاه انقلابی به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در خصوص فرزندآوری نگاه میکنند. اما دومین مؤلفه باورهای هنجاری است، یعنی افرادی که برای ما مهم هستند آیا با ما همراه هستند یا نه. مسأله دیگر باور کنترل است، به این معنا که احساس کارآمدی و احساس توانایی و توانمندی است.
قانون حمایت از خانواده، جوانی و جمعیت تسهیلات مختلفی را برای زوجین و خانوادهها در نظر گرفته است، هرکدام از بخشهای این قانون تسهیلاتی را برای جوانان در زمینه فرزندآوری در عرصههای مختلف تخصیص داده است. واقعا بخشی از جامعه ما به دلیل مشکلات اقتصادی در زمینه فرزندآوری اقدام نمیکند، گاهی نیز برخی زوجین مهارتهای لازم همسرداری یا فرزندپروری را در خود احساس نمیکنند و همین مسأله موجب میشود که شاهد کاهش نرخ ازدواج یا فرزندآوری باشیم.
بخشی از مشکل بینشی و بخشی توانشی است، زوجین میتوانند با مراجعه به مراجع آموزشی این مشکل را برطرف کنند، در حوزه اقتصادی نیز باید با اقداماتی نظیر قانون جوانی و جمعیت نسبت به رفع مشکلات اقتصادی اقدام کرد.
از سال ۹۱ که رهبر معظم انقلاب مسأله جمعیت را مطرح میکنند و سال ۹۳ سیاستها را ابلاغ میکنند، تازه سال ۹۹ این موضوع وارد مجلس میشود، مجلس نهم و دهم اصلا این موضوع را کنار گذاشته بودند و مجلس یازدهم در این خصوص اقدام کرد و آقای بانکیپور جهادی در این زمینه اقدام کرد، تا اینکه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ بحث تصویب قانون آن انجام شد و چهارم آبان ۱۴۰۰ آقای رییس جمهور این قانون را به وزارت بهداشت ابلاغ کردند، یعنی یک دهه میگذرد تا رییس جمهور کشور این قانون را ابلاغ کند.
حال یکی از بحثها این است که ستاد ملی جمعیت بنابر قانون حمایت از خانواده، جوانی و جمعیت باید تشکیل بشود ولی هنوز تشکیل نشده است، این قانون شامل همه دستگاهها، سازمانها، نهادها و بخشهای دولت است و حتی توبیخ و جریمه نیز برای ترک فعل در این زمینه در نظر گرفته شده است. دیگر زمانی برای تلف کردن وجود ندارد و بعد از حداکثر یک دهه زمانی که در اختیار داریم دیگر فرصتی برای جبران وجود نخواهد داشت.
از ایده تا قانون یک دهه زمان برده است، از قانون تا اجرا اما زمان بسیار کم است و هرسال که میگذرد جبران این روزهای از دست رفته بسیار سخت است، این طرح سال ۹۳ وارد مجلس شد ولی مجلس به آن اعتنایی نکرد، اگر همان زمان این اقدامات صورت میگرفت ما ۱۷ سال جلو بودیم.
در دولت روحانی کسی را به عنوان مسئول آمارهای جمعیتی قرار داده بودند که تمام آمارهای کشور در حوزه جمعیتی را به خارج از کشور فروخت و محرمانهترین آمار کشور را به بیگانگان ارائه داد، این فروش اطلاعات آسیب جدی به ما زد، رویکردهای دشمنان در توطئه جمعیتی و سناریویی که برای ما در نظر داشتند با این فروش آمار تغییر کرد.
بحث جنگ سیاسی و امنیتی که مطرح است و اینکه رهبری میفرمایند، باید نیروی جوان انقلابی داشته باشیم و خود را در این زمینه تقویت کنیم موضوع بسیار جدی است. پولهای هنگفتی سعودی در پاکستان و افغانستان برای تربیت داعشیها و وهابیها هزینه میکند، در مقابل کاهش جمعیت ما است.
مهاجر دست خالی وارد کشور نخواهد شد بلکه فرهنگ خود را به شکل مهاجم وارد خواهد کرد و ما چالش جدی در این زمینه داریم و حتی پذیرش مهاجر هم یک مسکنی است که حداکثر یک دهه برای ما کاربرد خواهد داشت.
حجت الاسلام لیالی: به شرط تغییر دولت و مجلس و کارگزارانی که هستند این یک دهه زمان برای ما باقی است، دولت قبلی و دولتهای توسعهگرا اعتقادی به این مسأله ندارند، به دولت آقای هاشمی بگویید افزایش جمعیت، اصلا باوری به این موضوع نداشتند، اینها تکنوکرات بودند اما به آنها آموزش داده بودند و تحمیل کرده بودند که مانع افزایش جمعیت بشوند.
به فرض اینکه همه ما با هم افزایی و هم اندیشی به این زمینه ورود کنیم، حوادث دیگر و موانع و محدودیتهایی نیز بر سر راه داریم، همانگونه که نرخ ناباروری ما را بالا بردهاند ما باید برای کاهش نرخ ناباروری برنامه داشته باشیم. در مواجهه با معضلاتی مثل افزایش نرخ طلاق، افزایش سن ازدواج و مسائلی از این دست برنامه ریزی داشته باشیم.
ما در مرکز نشینی، فرهنگ و خرده فرهنگهای کشور را برهم زدهایم و هرکسی که به مرکز میآید سنتهای خود را فراموش خواهد کرد و یکی از این فرهنگها سنت ازدواج در سن پایین بود. در فرهنگ مرکز نشینی شاهد انسانهای یک دست هستیم و دیگر از خرده فرهنگها خبری نیست و باید برای همه اینها برنامه داشت. من نمیگویم افزایش جمعیت بلکه در زمینه دستیابی به جمعیت مطلوب خودمان یعنی افزایش معقول و معتدلی که قدرت آفرین باشد باید این برنامهها و اقدامات را در نظر داشته باشیم.
ده سال به روی قانون جوانی و جمعیت کار شد و تقریبا از ۹۵ جدی شد و وارد مجلس شد و در هرحال در ۲۴ آبان سال ۱۴۰۰ توسط آقای رییس جمهور ابلاغ شد، این قانون به صورت آزمایشی به مدت هفت سال است و یعنی باید دوباره وارد مجلس شود، ابلاغ شده و تصویب بشود و ما قانونی را مصوب کردهایم که موقت است، اگر این مجلس و این دولت نباشد امکان اینکه این قانون دیگر تصویب نشود وجود خواهد داشت.
وظیفه خاصی برای مراکزی در این قانون دیده شده است،اما با وجود اینکه حضور مدیر محترم حوزه علمیه قم در شورا و ستاد ملی جمعیت در نظر گرفته شده است، ولی هیچ وظیفهای برای حوزه علمیه قم در این شورا و ستاد دیده نشده است و در یک جایی هم که وظایفی را برای حوزه در نظر گرفته است ذکر شده، «در صورتی که با قوانین و وظایف حوزه علمیه مغایرت نداشته باشد»، یعنی قابلیت وتو خواهد داشت.
عملا حوزه علمیه در این متن قانون در حاشیه است. ممکن است در هم افزایی و سنجش و پایش جمعیتی به عنوان یک عضو با یک رأی حضور داشته باشد و نقش راهبردی ندارد ولی میتواند کمک رسان سایر سازمانها در انجام وظایفشان باشد ولی هیچ وظیفه مشخصی برای حوزه علمیه در نظر گرفته نشده است.
به هر دلیلی در این سی سال حوزه علمیه به وظایف خود در زمینه جمعیت عمل نکرده است، حوزه علمیه با دولتهایی که در مدار و رأس امور بودند مماشات کرده و مطالبه افزایش جمعیت نداشته است. درس خارجی در باب جمعیت پیدا نکردهام، رهبر معظم انقلاب بارها بر افزایش جمعیت تأکید کردهاند اما در خصوص بحث کنترل و افزایش جمعیتی نشست و همایش و برنامه جدی در حوزه علمیه وجود نداشته است.
نگاه راهبردی در حوزه علمیه نسبت به بحث جمعیت ندیدم در حالی که حوزه علمیه میتواند سیاستها و برنامههای کلانی را در جهت قانون حمایت از خانواده، جوانی و جمعیت پیاده کند.
حوزه علمیه میتواند از خودش برای این قانون شروع کند، طلابی که در بدترین شرایط به سر میبرند، مجردها در شرف ازدواج و یا طلاب تازه متأهل شده یا طلابی که بتازگی فرزنددار شدهاند باید مورد حمایت قرار بگیرند و مشوقهای اقتصادی برای آنها در نظر گرفته بشود و مهارتهای توانشی برای آنها ایجاد بشود. باید پایاننامههای سطح سه و چهار حوزه علمیه به سمت موضوعات مربوط به مسأله جمعیت برود و حوزه و مدیران حوزه علمیه باید با جدیت وارد گود بشوند و کار و تلاش بکنند.
به تصویب قانون حمایت از خانواده، جوانی و جمعیت بسیار امیدوارم هستم، حداقل امیدواریم که موانع دولتی و کارگزاران دولتی در بحث افزایش جمعیت وجود نداشته باشد. گرچه این سالها حوزه علمیه و طلاب و روحانیون کار جدی در خصوص جمعیت نداشتند، اما برخی دوستان در حوزه علمیه اقدامات خوبی داشتند. از زمان تصویب قانون در این ماههای اخیر نیز مدیریت حوزه علمیه فعال شده است و امیدوار هستیم حضور آیت الله اعرافی در شورای نگهبان و شورای قانون جوانی و جمعیت مؤثر باشد.
در زمینه مطالبهگری حوزه علمیه در عرصه جمعیت و همچنین صاحبان تریبون در حوزه علمیه باید اقدامات جدی انجام بدهند تا این قانون که اکنون مصوب شده است در زمینه اجرا نیز به خوبی پیش برود. وظیفه دیگر حوزه علمیه پس از مطالبهگری، گفتمان سازی است، اگر گفتمان قوی در بحث کنترل جمعیت و کاهش جمعیت از سوی دشمن تبیین شد این گفتمان امروز باید برعکس بشود و حوزه علمیه میتواند مطالبهگر ایجاد گفتمان جوانی و جمعیت و افزایش جمعیت باشد.
حجت الاسلام علوی: از سال ۱۳۹۱ بعد از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در ابعاد مختلف جامعه از سوی مؤسسه امام خمینی برگزار شد که از سوی رهبر معظم انقلاب توسط دفتر ایشان با مؤسسه تماس گرفته شد و پیگیر انجام این همایش بودند و همایش در سطح ملی بود که مجموعه های حوزوی مختلفی در این همایش حضور داشتند.
در سال ۹۳ دست اندرکاران این همایش با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند و ایشان در این دیدار بحث اقناع نخبگانی را مطرح کردند و همین بحث نکته کلیدی است که باید ما حوزویان به آن توجه ویژه داشته باشیم. کتابهای متعددی در این زمینه در مؤسسه امام خمینی نوشته شد و اقدامات خوبی در این زمینه در راستای افزایش جمعیت نوشته شد و بیش از پنج کرسی علمی ترویجی در خصوص افزایش و تغییر الگوی تغییر نگرش به فرزندآوری در مؤسسه امام خمینی برگزار گردیده است.
در سال ۱۳۹۹ این خلأ واقعا محسوس بود و مشهود بود که حوزه علمیه هیچ قدمی در این مسأله برنمیدارد و با پیگیریهایی که با مسؤولان حوزه و انجمنهای علمی حوزه علمیه صورت گرفت، یک سال است که ستاد جمعیت حوزه علمیه شکل گرفته و تمام فعالین حوزوی که در سطح کشور و در سطح ملی به شکل پراکنده در این زمینه کار میکردند جمع شدند.
اعضای حقیقی با مجمع عمومی و اعضای حقوقی از طریق نامه آیت الله اعرافی به مراکز و نهادهای حوزوی با معرفی نماینده مشخص شدند و یک سال است که این مجموعه شکل گرفته و برنامه ۵ سالهای برای آن در نظر گرفته شده است و ۵ کمیته آموزش، پژوهش، تبلیغ، حمایت ها و رسانه در این ستاد حضور دارند.
هر مجموعه حوزوی رسالتی در این عرصه دارد، فاز عملیاتی و میدانی برای همه در نظر گرفته شده است و اقدامات متعددی در کمیته پژوهش در زمینه شبهات، پاسخ دهی و تهیه و تدوین کتاب و پایان نامه انجام شده است. در زمینه آموزش نیز با وزارت بهداشت ارتباط گرفتیم و نماینده وزارت با ما ارتباط دارد.
برای اینکه کاری انجام بدهیم باید نیروهای تشکیلاتی هم تغییر بکنند تا همراهی داشته باشند و گام خوبی در این زمینه صورت گرفته است، آقای دکتر جباری که بتازگی مسؤول ستاد جمعیت وزارت بهداشت شده است از جمله افرادی است که با آنها در ارتباط هستیم و شخصیتی انقلابی و دارای انگیزه در این عرصه است.
زمان بررسی قانون جوانی و جمعیت در مجلس اصلا اسمی از حوزه علمیه نبود تا اینکه تیمی از حوزه علمیه برای این کار وارد کمیسیون فرهنگی شد و زحمات بسیاری کشیدند تا در همین سطح، زمینه برای حوزه فراهم شد. مجلس معتقد بود حوزه علمیه فراسازمانی است و نمیتوانند حوزه علمیه را به چیزی مکلف کنند، مگر اینکه آیت الله اعرافی نامه بزنند و وی نیز نامه نگاری را انجام دادند و اقدامات مؤثری از سوی آیت الله اعرافی در خصوص ارتباط حوزه علمیه با قانون جوانی و جمعیت صورت گرفت.
ستاد جمعیت حوزه علمیه در خانههای بهداشت و بهزیستی ورود پیدا کرده است، همچنین در زمینه تدوین کتاب در راستای تنظیم خانواده در دانشگاهها، حوزه علمیه ورود کرده است و باید کتاب تحت نظر حوزه علمیه تدوین بشود. در کمیسیونهای مجلس حوزه علمیه ورود کرده و اقدامات مؤثر و خوبی را انجام داده است.
ستاد ملی جمعیت باید تشکیل بشود و این قانون به همه وزارتخانهها ابلاغ بشود، این ستاد به عنوان مجموعه ای حوزوی ورود جدی کرده و مشغول به فعالیت جدی در این عرصه است و تنها ستادی که دارد به صورت جدی در این زمینه اقدامات لازم را انجام میدهد ستاد جمعیت حوزه علمیه قم است، امیدوار هستیم که در این زمینه خبرهای خوبی را بشنویم و امیدوار به ورود دیگر سازمانها در این عرصه هستیم.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=27624
نظرات