تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
نشست علمی «معیارهای پذیرش ثبات و تغییر در فرهنگ‌های ارزش محور» با حضور حجت الاسلام و المسلمین مجید دهقان برگزار شد. گزارش اختصاصی پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح از نشست علمی «معیارهای پذیرش ثبات و تغییر در فرهنگ‌های ارزش محور» با حضور حجت الاسلام و المسلمین مجید دهقان؛ نسبت دین و مدرنیته در آینه نقش‌های جنسیتی حجت الاسلام و المسلمین مجید دهقان: تاریخ فقه اسلامی از دوران پیامبر(ص) تا امروز شاهد تحولات قابل‌توجهی بوده و این تغییرات، برخلاف تصور برخی، پدیده‌ای مدرن نیست. اما آن‌چه در دوران جدید متفاوت شده، نوع و مبنای این تحولات است؛ زیرا در عصر مدرن، نه‌تنها مسائل جدید پدید آمده، بلکه خود پرسش‌ها و مفاهیم در چارچوب نظم جدیدی زاده شده‌اند که با نظم فقهی سنتی تفاوت بنیادین دارند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح، نشست علمی «معیارهای پذیرش ثبات و تغییر در فرهنگ‌های ارزش محور» با حضور حجت الاسلام و المسلمین مجید دهقان، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در تاریخ ۲۹ مهر ماه در دانشگاه باقرالعلوم برگزار شد؛ ایشان به بررسی یکی از مسائل بنیادین اندیشه دینی معاصر، یعنی نسبت میان «ثبات» و «تغییر» در دین و بازتاب آن در ساختارهای جنسیتی و خانوادگی پرداخت و گفت: «تاریخ فقه اسلامی از دوران پیامبر(ص) تا امروز شاهد تحولات قابل‌توجهی بوده و این تغییرات، برخلاف تصور برخی، پدیده‌ای مدرن نیست. اما آن‌چه در دوران جدید متفاوت شده، نوع و مبنای این تحولات است؛ زیرا در عصر مدرن، نه‌تنها مسائل جدید پدید آمده، بلکه خود پرسش‌ها و مفاهیم در چارچوب نظم جدیدی زاده شده‌اند که با نظم فقهی سنتی تفاوت بنیادین دارند.»

تحول از درون یا چالش دو پارادایم؟

دکتر دهقان در تحلیل خود، تفاوت میان تحولات سنتی و مدرن را در همین نقطه دانست. به باور او، در گذشته تحولات درون پارادایم سنتی رخ می‌داد؛ یعنی مبانی و روش‌ها ثابت می‌ماندند، اما مسائل نو در همان چارچوب فقهی پاسخ داده می‌شد. در مقابل، در دوران مدرن، خودِ پارادایم فقه و مبانی نظری آن به چالش کشیده شده است. وی افزود: «در مواجهه با مدرنیته، دیگر نمی‌توان صرفاً با مفهوم مسائل مستحدثه به مسائل جدید نگریست، زیرا این مسائل برخاسته از نظمی تازه‌اند که مفاهیم، روش‌ها و غایات خاص خود را دارد.» به بیان دیگر، پرسش مدرن صرفاً «جدید» نیست، بلکه در بستری متفاوت از تفکر دینی کلاسیک شکل گرفته و نیازمند بازاندیشی در مبانی معرفتی دین است.

سه رویکرد در نسبت دین و تغییر

حجت‌السلام و المسلمین دهقان در ادامه سخنانش سه رویکرد تاریخی در مواجهه با مسئله تغییر و ثبات دینی را برشمرد:

۱. رویکرد ثبات‌محور:
در این دیدگاه، دین مجموعه‌ای کامل و تغییرناپذیر از احکام و تعالیم الهی تلقی می‌شود که از روز نزول وحی تا قیامت کفایت هدایت بشر را دارد. مدافعان این رویکرد بر دو مبنای کلامی استوارند: نخست، علم مطلق خداوند که از آغاز خلقت تا پایان تاریخ بر همه حوادث آگاه است؛ و دوم، اراده الهی به خیر و سعادت انسان در اجرای همین مجموعه ثابت. از نظر این گروه، هر مشکلی که در جامعه رخ می‌دهد، ناشی از «عدم اجرای درست دین» است نه نقص در خود دین.

۲. رویکرد تغییر‌محور (روشنفکرانه):
این دیدگاه که بیشتر از سوی روشنفکران دینی معاصر اتخاذ شده، اصالت را به تغییر اجتماعی می‌دهد و تلاش می‌کند آموزه‌های دینی را بر اساس ارزش‌های مدرن مانند عدالت، آزادی و برابری بازخوانی کند. در این رویکرد، ثوابت دینی محدود به کلیاتی چون عدالت و احسان است و بسیاری از احکام جزئی مربوط به خانواده، ارث، نفقه یا نقش‌های جنسیتی به‌عنوان قواعدی متناسب با جامعه صدر اسلام تلقی می‌شوند که دیگر کارآمدی گذشته را ندارند.

۳. رویکرد اجتهادی (میانه‌رو):
دهقان این رویکرد را رایج‌ترین در میان فقها دانست؛ رویکردی که ضمن وفاداری به متن دین، تلاش می‌کند با استفاده از ابزار اجتهاد، میان ثبات و تغییر پیوندی عقلانی برقرار کند. در این نگاه، اجتهاد صرفاً استخراج احکام فرعی از ادله شرعی نیست، بلکه «پروژه‌ای برای تطبیق ثابت و متغیر» است؛ اما همین رویکرد نیز از نقد مصون نیست، زیرا گاه ناخودآگاه، اصالت را به تغییر می‌دهد و حتی فقیه ممکن است در فضای فرهنگی جدید به‌گونه‌ای تربیت شده باشد که در تفسیر متون دینی، دچار دگرگونی ناآگاهانه در معیارها شود.

تحولات اجتماعی و بازتعریف موضوعات فقهی

استاد دهقان برای توضیح چگونگی اثرگذاری تحولات اجتماعی بر فقه، به مثال‌هایی تاریخی اشاره کرد؛ از جمله ورود نظام دادگستری مدرن به ایران و بحث فقهی درباره مشروعیت «بازپرسی»، یا تحولات مربوط به سن بلوغ و تعریف کودکی در جامعه معاصر. او توضیح داد که تغییر در موضوعات اجتماعی، خود زمینه‌ساز تحول در اجتهاد می‌شود؛ مثلاً اگر در گذشته دختر ده‌ساله به لحاظ رشد اجتماعی به مرحله‌ای از بلوغ می‌رسید که مسئولیت‌های اجتماعی می‌پذیرفت، امروز در فضای مدرسه‌محور مدرن، این بلوغ اجتماعی به تأخیر افتاده است. از این رو، موضوع «طفولیت» و احکام وابسته به آن نیز در واقع دچار تغییر شده و نمی‌توان همان احکام گذشته را بی‌تغییر اجرا کرد.

چالش ناآگاهانه‌ی تغییر

دکتر دهقان در ادامه گفت: «بخش مهمی از تغییرات در ذهن فقیهان و اندیشمندان به‌صورت ناآگاهانه رخ می‌دهد؛ یعنی نه از سر تصمیم آگاهانه برای سازگاری با جهان جدید، بلکه از طریق زیستن در فرهنگی متفاوت.» او توضیح داد که فقیهی که در جامعه مدرن پرورش یافته، حتی در ناخودآگاه خود درکی از کودک، خانواده، یا مسئولیت اجتماعی دارد که با درک فقیه قرن ششم یا هفتم متفاوت است؛ و همین تفاوت‌های زیسته، فهم او از متن و حکم را تغییر می‌دهد، بی‌آنکه الزاماً قصد تغییر داشته باشد.

پرسش از منشاء ثبات در برابر موج تغییر

در بخش دوم سخنرانی، ایشان به پرسش بنیادین‌تری پرداخت: آیا همه چیز در معرض تغییر است یا می‌توان از منشاءهایی برای ثبات سخن گفت؟
او در پاسخ، به وجود «امور تکوینی و غریزی» در انسان اشاره کرد که می‌توانند به‌عنوان نقاط اتکای ثبات در تحلیل دینی و اجتماعی در نظر گرفته شوند. برای نمونه، تفاوت‌های زیستی و غریزی میان زن و مرد یا ویژگی‌های بنیادین مادری و پدری، از جمله حوزه‌هایی‌اند که تغییر در آن‌ها یا بسیار کند است یا اساساً ناممکن. با این حال، استاد دهقان تأکید کرد که حتی اگر این ثوابت زیستی را بپذیریم، باز هم باید اندیشید که آیا «تغییرات اجتماعی» قابل مدیریت هستند یا نه. او با اشاره به نظام آموزشی مدرن گفت: تصمیم دولت‌های جدید برای انتقال تربیت کودک از خانواده به مدرسه، به‌طور ساختاری مفهوم کودکی را تغییر داده است؛ و این تغییری نیست که بتوان صرفاً با اراده یا اجتهاد دینی بازگرداند.

پایداری نقش‌های جنسیتی و مسئله مادری

بخش مهمی از سخنان استاد دهقان به تحلیل پایداری نقش‌های جنسیتی اختصاص داشت. او پرسید: «چرا با وجود همه تحولات اجتماعی و فرهنگی، مادری همچنان به‌عنوان امری زنانه تلقی می‌شود و پدران حتی در جوامع مدرن تمایلی به مشارکت فعال در تربیت فرزند ندارند؟» وی بر این باور است که این امر را نمی‌توان تنها با تکیه بر نصوص دینی توضیح داد، بلکه باید سه سطح تحلیلی را از هم تفکیک کرد:
۱. دین (به‌معنای وحی و متن مقدس)،
۲. تفسیر دینی (فهم و برداشت عالمان و مفسران از دین)،
۳. دینداری (نحوه زیست مؤمنان و کنش دینی آنان در جامعه).
او گفت: «آنچه ما امروز به‌عنوان نقش‌های زنانه یا مردانه می‌شناسیم، بیشتر حاصل تفسیر دینی و تجربه دینداران است، نه لزوماً محتوای خودِ دین.»

از متن تا زیست دینی

در ادامه، دهقان توضیح داد که تفسیر دینی لزوماً آیینه‌ای مستقیم از دین نیست. ممکن است آموزه‌ای در متن وحیانی وجود داشته باشد. اما در اندیشه و ساختار اجتماعی دوره‌ای خاص بازتاب نیابد. و برعکس، ممکن است برخی تفاسیر فرهنگی به نام دین جا بیفتند، بی‌آنکه ریشه‌ای در نصوص اصیل داشته باشند. به گفته او، مثال روشن این موضوع، تلقی تاریخی از «تدبیر منزل» است که در متون قدیمه امری مردانه شمرده می‌شد، اما در گذر زمان و در تعامل میان فرهنگ و دین، به‌تدریج به‌عنوان «نقش زنانه» تثبیت شد. این تحول نه صرفاً فقهی، بلکه اجتماعی و فرهنگی بوده است.

دینداری و بازتولید نظم سنتی

در تحلیل دکتر دهقان، بخش قابل توجهی از تداوم ساختارهای نابرابر جنسیتی در حوزه سوم یعنی «دینداری» ریشه دارد؛ جایی که مؤمنان در زندگی روزمره خود با دین مواجه می‌شوند. او گفت: «بسیاری از مردان دیندار در کنش روزمره خود، درک و تربیتی از پدری دارند که بر مالکیت و کنترل استوار است، نه بر مشارکت انسانی.» به باور او، در چنین وضعی حتی اگر قوانین و فتاوای فقهی تغییر کند، رفتارهای روزمره به‌سختی دگرگون می‌شود، زیرا ریشه در تربیت فرهنگی و تجربه زیسته دارد.
دهقان تأکید کرد که «مردان ما در حوزه پدری تربیت نشده‌اند؛ آن‌ها اغلب زن را نه به‌عنوان شریک انسانی، بلکه به‌عنوان بخشی از دارایی خود تلقی می‌کنند، و همین نگرش فرهنگی مانع تحقق مشارکت برابر در خانواده می‌شود.»

از تفسیر نخبگانی تا دینداری مردمی

استاد دهقان در بخش پایانی سخنان خود، به تفاوت میان تفسیر نخبگانی دین و تجربه مردمی دینداری اشاره کرد. او گفت: «در گذشته مردم دین خود را نه از دفاتر مراجع، بلکه از روحانیون محلی می‌گرفتند؛ روحانیونی که زندگی مردم را می‌شناختند و پاسخ‌های دینی‌شان متناسب با واقعیت زیست مؤمنان بود.» وی افزود که پس از انقلاب اسلامی و تمرکز مرجعیت در سطوح بالای نهادی، این فاصله میان فقه رسمی و دین زیسته افزایش یافت. از نظر او، یکی از چالش‌های کنونی بازسازی نسبت میان این دو سطح است تا دینداری مردمی بتواند در برابر تحولات اجتماعی، انعطاف و عمق بیشتری پیدا کند.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.