به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از پژوهشکده زن و خانواده؛ نشست علمی «اقتضائات تربیت در عصر مدرنیته» به همت مدرسه علمیه مجتهده امین و موسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی و با همکاری پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد. در این نشست حجت الاسلام محمدرضا زیبایی نژاد رئیس پژوهشکده زن و خانواده به ارائه نظریات خود حول این موضوع پرداخت.
تجویز لذتگرایی در نظام تربیتی عقلانیت فردگرا
زیبایی نژاد با اشاره به تجویز لذت گرایی در نظام تربیتی عقلانیت فردگرا گفت: نظام تربیتی که در ذیل عقلانیت فردگرا شکل میگیرد، نظامی است که به شما میگوید باید در فرزندانتان این نگرش را نهادینه کنید که آنگونه که خودشان میخواهند، رویاهایشان را بسازند و دنبال تحقق آنها بروند. باید آنها را توانمند کنید تا شاد زندگی کنند و سرخوش باشند؛ به عبارتی، باید به آنها بیاموزید که بیشترین لذت را از زندگی ببرند. این میشود تربیت فردگرایانه.
والدین حق ندارند ارزش های خودشان را به فرزندان تحمیل کنند!
وی ادامه داد: در این تربیت، هیچ ارزشی غیر از خواستهی خود فرد وجود ندارد. به همین دلیل، گفته میشود که والدین حق ندارند ارزشهای خودشان را به فرزندان تحمیل کنند. چرا؟ چون از نگاه این نظام، ارزشها واقعیت خارجی ندارند؛ ارزشهای پدر و مادر، ارزشهایی هستند که آنها برای خود خلق کردهاند تا از آن لذت ببرند. بنابراین، فرزند هم باید ارزشهای خود را خلق کند تا از آنها لذت ببرد. چرا باید والدین ارزشهای خود را به فرزندشان تحمیل کنند؟
عقلانیت فردگرا به شدت در جامعه ریشه دوانده
رئیس پژوهشکده خانواده با تأکید بر هژمونی مدرنیته و عقلانیت فردگرا در جامعه خاطرنشان کرد: حالا ما هستیم و این واقعیت که عقلانیت فردگرا در جامعه به شدت ریشه دوانده است. این عقلانیت رسانه دارد، هیمنه دارد، علم دارد همان شبه علمی که به عنوان علم شناخته میشود. در واقع، بسیاری از علوم، مانند جامعهشناسی، روانشناسی و پزشکی، به نوعی آمیخته به شبهعلم هستند؛ چون در خدمت نظام سرمایهداری قرار دارند و برای اغراض نظام سرمایهداری ادبیات تولید میکنند. و بسیاری دچار خطا و اشتباه شدهاند که به علم سکولار تقدس دادهاند و آن را مقدس میدانند. در حالی که علم واقعی، «أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء» (علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد میافکند) است. این علم در ذیل عقلانیت توحیدی قراردارد، نه شبهعلمی که در ذیل عقلانیت فردگرا و پارادایم مدرن و پستمدرن است.
هژمونی مدرنیته و عقلانیت فردگرا؛ چه باید کرد؟
حجت الاسلام زیبایی نژاد با ترسیم شرایطی که عقلانیت فردگرا رسانه و ادبیات علمی و هژمونی دارد، این سوال را مطرح کرد که در چنین شرایطی چه باید کرد وارد بخش دوم صحبت های خود با عنوان اقتضائات تربیت در دوران مدرن شد.
اولویت اصلی در تربیت اسلامی، تربیت بر پایه محبت به خداوند و شناخت صحیح از اوست.
زیبایی نژاد با انتقاد از پرداختن به حواشی تربیت و رها کردن هسته اصلی آن یعنی ربوبیت خداوند تاکید کرد: بدترین چیز در تربیت اسلامی این است که توجه به تربیت را به شاخ و برگها محدود کنیم. در واقع، در درجه اول باید محبت به خداوند و ربوبیت او را برای کودکان جا بیندازیم. اگر این محبت و ربوبیت خداوند به درستی در ذهن و قلب کودک نهادینه نشود و عقلانیت و مفهوم محوری او را دیگران بسازند و شما در چنین شرایطی بخواهید آموزههای خودتان را به خورد او بدهید، اتفاق بدی میافتد و ممکن است در مسیر نادرست قرار بگیرد. این یک اتفاق خطرناک است که میتواند به بیتوجهی به اصول بنیادی دین و آموزههای اسلامی منجر شود. بنابراین، اولویت اصلی در تربیت اسلامی این است که تربیت بر پایه محبت به خداوند و شناخت صحیح از او قرار گیرد.
در گام نخست باید روی «مفهوم محوری» کار کنیم
رییس پژوهشکده زن و خانواده بمباران اطلاعاتی افراد را یکی دیگر از اشتباهات عرصه تربیت برشمرد و مسئله اصلی را نه ارائه اطلاعات بلکه نحوه پردازش اطلاعات عنوان کرد و گفت: این بحث بسیار مهمی است و باید به آن توجه کنیم. یکی از آثار کلیدی عقلانیت و مفهوم محوری آن این است که هر اطلاعاتی که به ما میرسد را بر اساس «مفهوم محوری» تحلیل و رمزگشایی میکنیم. به عبارت دیگر، ما باید بدانیم که اطلاعات چگونه در ذهن و قلب افراد پردازش میشوند و بر چه اساسی تفسیر میشوند.
وی خاطرنشان کرد: میخواهم بگویم یک بیراههای که ما در تربیت به آن دچار میشویم، این است که گمان میکنیم تربیت صرفاً به معنای آگاهی بخشی است که بنشینیم و فقط به مخاطب اطلاعات بدهیم. در حقیقت، ما به طور مداوم در حال بمباران اطلاعاتی متربیان، دانشآموزان و طلاب خود هستیم و تصور میکنیم که این اطلاعات به تنهایی میتواند مشکل را حل کند. اما سؤال اصلی اینجاست که این اطلاعات در ذهن و قلب آنها بر چه اساسی رمزگشایی میشود؟ آیا بر اساس مفهوم محوری توحید و ربوبیت، یا بر
اساس مفهوم محوری شادکامی و لذتجویی؟
زیبایی نژاد گامنخست و اصلی ترین محور تربیت کودک را نشان دادن جایگاه خداوند و ایجاد محبت نسبت به خداوند عنوان کرد و توضیح داد: بنابراین، شما باید در گام نخست روی مفهوم محوری کار کنید.
ایمان رنگ الهی به اعمال شما میزند
تقوا یعنی قرار گرفتن خداوند در کانون زندگی
وی در ادامه با اشاره به آیه ۲۰۱ سوره اعراف که میفرماید: «إنّ الذین اتّقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فأذا هم مبصرون»؛گفت: کسانی که به تقوا رسیدند، متقی شدند. اما متقی بودن یعنی چه؟ ترس از خدا یعنی چه؟ به این معناست که خداوند وحشتناک است؟! خیر به این معناست که افراد با تقوا در زندگی خود بر اساس توجه به خداوند تصمیم میگیرند و اطلاعات را تحلیل میکنند. دستگاه تحلیلی آنها خدا محور است.خداوند در کانون زندگی افراد باتقوا قرار میگیرد و آنها را هدایت میکند. متقی کسی است که ذیل راهبری خداوند است و در نقشه الهی قرار دارد.
رمزگشایی وسوسههای شیطانی در دستگاه پردازش متقین
وی ادامه داد: وقتی وسوسههای شیطانی به افراد با تقوا میرسد، تذکر و یاد خدا به آنها میرسد و از این طریق میتوانند پیام ابلیس را رمزگشایی کنند. وقتی این رمزگشایی انجام میشود، واقعیت پیام ابلیس برای آنها افشا میگردد و بوی گند این پیام را حس میکنند و میفهمند که این وسوسه در پی گمراه کردن آنهاست.
خانواده؛ مهمترین کانون انتقال ایمان است اگر منسجم و ایمانی باشد
زیبایی نژاد با بیان اینکه هنوز هم خانواده مهمترین کانون انتقال ایمان است بر اهمیت انسجام و ایمانی بودن خانواده به عنوان شرط های ضروری تحقق این مهم تاکید کرد و گفت: اما چه کار کنیم تا بتوانیم چنین افرادی تربیت کنیم؟ در همین ارتباط پژوهشی در کشورهای غربی انجام شده و به این نتیجه رسیدند که حتی در جوامع کنونی که فساد بیداد میکند، باز هم خانواده مهمترین کانون انتقال ایمان به نسل بعد است. اما کدام خانواده؟ خانوادهای که دو ویژگی اصلی داشته باشد: اول، انسجام داشته باشد؛ و دوم، ایمانی باشد. یعنی اول والدین خودشان باید با یکدیگر هماهنگ باشند و درگیری نداشته باشند. و دوم اینکه والدین باید خودشان مؤمن باشند و رفتارهای ایمانی از آنها در محیط خانواده تراوش کند.
اقتدار مرد را تضعیف نکنید
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اختلافات احتمالی زوجین در خانواده، حفظ اقتدار مرد در خانواده را یکی از ارکان تربیت صحیح برشمرد و گفت: اما در شرایطی که هر دو طرف مؤمن باشند، ولی انسجام نداشته باشند، مشکلاتی پیش میآید. ممکن است خانمی ببیند توانایی راهبری شوهرش کمتر از خود او است و شاید بخواهد دست به کار شود و مدیریت خانواده را به عهده بگیرید. اما این کار به خانواده آسیب میزند. شکاف در راهبری و تکثر در رهبری به شما لطمه میزند. در اینصورت همه زمین میخورید.
سعی کنید معین همسر باشید در رهبری خانواده.این نکته اول است.
تولید ادبیات ضد پدر در رسانه؛ تصادفی یا برنامه ریزی شده؟
زیبایی نژاد موج تخریب اقتدار پدر در فیلم های سینمایی و سریال ها را یک حرکت برنامه ریزی شده دانست و توضیح داد: در نظام عقلانیت فردگرا، اقتدار پدر در خانواده هم مذموم است؛ یعنی خانوادهای که پدر سرپرست باشد، حتی خانوادهای که پدر و مادر هر دو سرپرست باشند و جایگاهی بالاتر از فرزند داشته باشند، باید جای خود را به خانوادهای مدنی و دموکراتیک بدهد. این روندی است که در سراسر دنیا در حال اجراست و تلاش میشود ریشه خانوادههایی که پدر در آنها سرپرست است و اقتدار دارد، از بین برود. این یک توطئه است، و برای اجرای آن از ابزارهای مختلفی استفاده کردهاند. یک ابزار آن رسانه است که در آن به ویژه در سریالهای طنز، ادبیات زیادی ضد پدر تولید شده است.
وی با ذکر یک نمونه توضیح داد: یک خانم، که به نظر میرسد اهل آمریکا باشد، پروژهای درباره بررسی بازنمایی تصویر پدر و مرد در سریالهای طنز کشورش، که احتمالاً آمریکا است، انجام داده است. او میخواهد ببیند چند درصد از این سریالها، تصویر یک فرد کم عقل، بیعرضه، بیشخصیت، بیدستوپا، مزاحم و مسخره از پدر ارائه میدهند. او سریالهای طنز را بررسی کرده و دیده که در دهه ۱۹۸۰، حدود ۱۶ درصد از این سریالها چنین تصویر مخدوش و مسخرهای از پدر و مرد ارائه میدهند. در دهه ۱۹۹۰ این میزان به ۳۰ درصد رسیده و در دهه ۲۰۰۰، به ۵۰ درصد افزایش یافته است. یعنی ۵۰ درصد از سریالهای طنز در حال تولید محتوای ضد مرد و ضد پدر هستند.
پدرسالار و شروع بازنمایی مخدوش از پدر در فیلمها
زیبایی نژاد با انتقاد از بازنمایی های منزجر کننده از اقتدار مرد در سریال های ایرانی مثل پدرسالار و ستایش خاطرنشان کرد: در کشور ما هم این جریان، از دهه ۱۳۷۰ با سریال پدرسالار شروع شده است. در این سریالها و در قالب بازنماییهای منزجر کننده از اقتدار پدر، نقش هدایت و نظارت پدر تخریب میشود و اعلام میشود که پدر فقط باید حمایت کند. سپس سریال جراحت نمایان میشود. اگر جلوتر برویم، در دهه ۹۰، سریال ستایش تصویری قبیح از پدربزرگ و جد پدری نشان میدهد. این بازنماییها باعث میشود، تصویری که فرزندم باید از من پدر داشته باشد، مخدوش شود. در نتیجه، من به عنوان پدر نمیتوانم نقش راهبری خود را به درستی در خانواده ایفا کنم.
اگر پدر خطا کرد چه کنیم؟
مدیر پژوهشکده خانواده درباره نحوه برخورد با خطاهای پدر در خانواده خاطرنشان کرد: این نکته بسیار مهم است که در خانواده، مادرها باید تلاش کنند تا تصویر پدر را متعالی و مثبت نشان دهند. ممکن است پدر خطاهایی داشته باشد، و بچهها نیز این خطاها را بزرگ میبینند. در این میان، نقش مادر این است که به فرزندان خود بفهماند خود پدر از خطاهایش مهمتر است. به این معنا که مادر باید خطاهای پدر را کوچک جلوه دهد و به بچهها بفهماند که شخصیت و مقام پدر مهمتر از اشتباهات اوست. به علاوه، اگر پدر خطایی مرتکب میشود، مادر نباید درحضور بچهها او را تخریب کند یا علنی از او انتقاد کند. بهتر است در خلوت و به دور از چشم فرزندان، به پدر توضیح دهد که آن کار مثلاً درست نبوده است.
وی افزود: این نوع تخریبها و انتقادهای علنی میتواند به تصویر خانواده آسیب بزند و مخاطرات بیشتری برای روابط خانوادگی ایجاد کند. ایجاد فضایی محترم و حمایتی نسبت به پدر در خانواده، باعث میشود که بچهها احترام به والدین را یاد بگیرند و درک بهتری از مفهوم خانواده داشته باشند.
زیبایی نژاد با تاکید بر اینکه پدر و مادر رکن خانواده هستند، نه کودک، درباره اولویت همسری بر مادری توضیح داد: نکته بعدی این است که بچه باید ببیند که پدر و مادرش مهمترین ارکان خانواده هستند. این درک زمانی برای بچه ایجاد میشود که به این نتیجه برسد که او رکن اصلی خانه نیست. اگر بچه به این نتیجه برسد که خودش محور خانواده است، ممکن است والدین را به بازی بگیرد و این موجب ایجاد اختلال در روابط خانوادگی خواهد شد. اما اگر او متوجه شود که پدر و مادر رکنهای اصلی خانواده هستند، اهمیت آنها را درک میکند و میتواند به آنها اعتماد و اتکا کند.
وی توضیح داد: به عنوان مثال، زمانی که فرزندتان شما را صدا میزند و شما با همسرتان در حال صحبت هستید، بهتر است به بچهتان بگویید: «صبر کن تا صحبت ما تمام شود.» این کار به او میآموزد که شما و همسرتان چقدر مهم هستید و مهمتر از او هستید، به طوری که نمیتوانید مناسبات و گفتوگوهای خود را به خاطر او ترک کنید. این نکات را همواره در نظر داشته باشید تا بتوانید خانوادهای سالم و متعادل بسازید.
تربیت تعلقی یا اجتماعی؛ کودک باید پایگاه تعلقی داشته باشد
حجت الاسلام زیبایی نژاد تربیت تعلقی و اجتماعی را راه موثری برای تقویت هویت دینی از کودکی تا بزرگسالی عنوان کرد و گفت: یک نکته دیگر که در تربیت امروز بسیار مهم است، تربیت تعلقی یا اجتماعی است. تربیت در جمع به این معناست که باید کودک یک پایگاه تعلقی داشته باشد و به جایی احساس تعلق کند. هرچه کودک بیشتر به جایی احساس تعلق کند، از آن بیشتر ارزش میگیرد. برای اینکه احساس تعلق او به خداوند افزایش یابد، باید او را به یک اجتماع ایمانی بکشانید. اجتماعات ایمانی چندین کار انجام میدهند:
۱. هویت کودک را به خوبی شکل میدهند.
۲. قدرت ایجاد میکنند.
اجتماع ایمانی؛ هویت بخشی و قدرت دهی
زیبایی نژاد هویت بخشی و قدرت دهی را دو کارکرد اصلی اجتماعات ایمانی برای کودکان عنوان کرد و گفت: امروز دخترتان نه ساله یا ده ساله شده، چادر سرش میکند و به مدرسه میرود، اما همهی کلاس او را مسخره میکنند. در ماه رمضان روزه میگیرد و وقتی به خانه میآید، میگوید: «من از فردا روزه نمیگیرم و چادر سر نمیکنم.» چرا؟ چون تنهاست. چون قوت روحی در او شکل نگرفته و زود میشکند. اما اگر به یک اجتماع متصل باشد، عضو یک حلقهای باشد که با آن حلقه رفت و آمد مستمر داشته باشد و خود را با آن حلقه تعریف کند، میتواند از آنجا انرژی بگیرد، نشاط پیدا کند و هویت بگیرد. وقتی به مدرسه میآید، به بچهها میگوید: «من جزو فلان حلقه هستم.»
والدین باید بتوانند اجتماعات خوبی برای فرزندانشان درست کنند
زیبایی نژاد تدارک اجتماعات خوب و سازنده را یکی از مهمترین وظایف والدین در این زمانه عنوان کرد و گفت: والدین باید بتوانند اجتماعات خوبی برای بچههای خود ایجاد کنند. گروهی از خانمهای متدین، انقلابی و تحصیلکردههای فوقلیسانس و دکتری، که در میان آنها طلبه هم وجود دارد، آمدهاند و مثلاً شبکه مادرانهای را راهاندازی کردهاند. این شبکهها در شهرهایی مانند تهران، اصفهان، قم و کرمان وجود دارند و در برخی از شهرها نیز فعال هستند.
این گروهها حلقههای ۱۰ تا ۲۰ نفره در هر محله تشکیل میدهند و گروهها ارزشهای خود را به بچهها منتقل میکنند و احساس رضایت نیز دارند. این شبکهها و اجتماعات ممکن است بعد از اینکه بچهها به مدرسه رفتند، به گونهای دیگر ادامه پیدا کند.
بچهها از زمان طفولیت تا آخر عمرشان باید هیئتی باشند
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در پایان خاطرنشان کرد: من ایدهای دارم که دارم روی آن کار میکنم؛ این ایده این است که بچههای ما از زمان طفولیت، از مهد کودک تا آخر عمرشان، باید هیئتی باشند. حالا هیئت یعنی چه؟ یعنی بچهها باید سینه بزنند؟ نه، مثلاً بچه مهد کودک هم میخواهد که بازی کند. اما شما که مربی مهد کودک هستید، باید در طراحی بازی، بازیهایی طراحی کنید که معانی ذهنی درست را به بچهها منتقل کند و آنها را برای یک پله بالاتر آماده کند. وقتی به دبستان میروند، باید سطح دیگری از فعالیتها را تجربه کنند. حتی نوع ورزشی که به آنها میدهید، باید متفاوت باشد. مثلاً شما بچههای ۱۳ یا ۱۴ ساله را خیلی وقتها به باغ میبرید تا خوش بگذرانند و برگردند. این خوب است، اما ممکن است کمی آنها را تنبل بار بیاورد. در فضای فردگرایانه هم این نوع فعالیتها انجام میشود، اما شما میتوانید کار دیگری انجام دهید. مثلاً میبریدشان کوهنوردی. با بردن آنها به کوهنوردی، از مسیر رنج و سختیهای کوهنوردی، وقتی به بالای کوه میرسند، میبینند چقدر هوا خوب است و منظرهها چقدر زیباتر است. کیفشان را بعد از یک زحمت و تلاش میکنند. در چنین فرآیندی این نکته را به آنها میآموزید که «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود» و برای لذتهای پایدار باید رنجهای سازنده را تحمل کنند. این مسائل میتواند از طریق این نوع ورزشها و چنین فعالیتهایی به آنها منتقل شود.
https://ihkn.ir/?p=38780
نظرات