خیلی خوش آمدید. بعد از مدّتها آقایان را و بعضی از خانمها را زیارت کردیم. بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه و روحانیّت و ماها و همه است و بزرگداشت ایشان به معنای زنده نگه داشتن جهتگیری ایشان و راه ایشان است.
مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یک خصوصیّات منحصربهفردی داشتند که من در مجموعهی فضلای برجستهی قم که از قدیم میشناختیم، و حالا هم بحمدالله برکات بعضیشان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزهی تمامنشدنی و بینظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود.
بالاخره رفتن برای همه هست: اِنَّکَ مَیِّتٌ وَ اِنَّهُم مَّیِّتُون؛(۱) اگر چه خسارت است امّا بالاخره چارهای نیست، ناگزیریم؛ علاج این است که آن راه ادامه پیدا کند؛ آن ابتکار و آن کارهایی که ایشان کردهاند: همین «طرح ولایت» یکی از ابتکارات ایشان است؛ همین تشکیلات عظیم مرکز تحقیقات امام خمینی(۲) یکی از همان ابتکارات است؛ کتابهایی که ایشان نوشتهاند، چه کتابهای علمی، چه آنچه مربوط به اخلاقیّات و معنویّات و [برای] استفادهی عموم و مانند اینها است، یکی از آن کارها است؛ اینها را نباید گذاشت تعطیل بشود. الحمدلله آثار ایشان از همه جهت خوب است؛ آثار صوتی ایشان خیلی آثار خوبی است. سخنرانیهای ایشان را یک مدّتی که در آن حسینیّه سخنرانی داشتند، در عصرهای ماه رمضان تلویزیون پخش میکرد؛ من مینشستم پای تلویزیون گوش میکردم؛ نمیدانم کِی بود. حالا من عصری مینشستم گوش میکردم؛ عصر ماه رمضان بود. به ایشان گفتم؛ گفتم اینها خیلی برجسته است، واقعاً خیلی خوب است؛ آدم مینشیند گوش میکند، واقعاً استفاده میکند. خب اینها نبایستی متوقّف بشود؛ نباید مسکوت بماند، فراموش بشود. ایشان آثار صوتی دارند، آثار مکتوب دارند، آثار مؤسّسه و بنیانهای مؤسّساتی، مثلِ آنهایی که اسم آوردیم ــ یا شاید هم غیر آنها که من خبر ندارم ــ دارند، الحمدلله فرزندان خوبی دارند، آقازادههای خوبی دارند؛ وَ بَثَّ مِنهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساء؛(۳) الحمدلله؛ برکات نسلیشان هم برکات خوبی است.
در مورد حفظ آثار، نکتهای که وجود دارد، این است که نگذاریم این آثار کهنگی پیدا کند. یعنی آن روزی که ایشان این مؤسّسهی امام خمینی را راه انداختند، یک کار تازهای بود؛ آیا امروز هم اگر به همان شکلی که اوّل راه افتاده، اداره بشود، باز هم تازه است؟ این، جای سؤال است؛ این به عهدهی شماها است. آقای رجبی(۴) و شما آقایان ببینید چه کار باید کرد که آن تازگی و طراوت حفظ بشود. آن اوّلی که ایشان این کار را شروع کردند، خب یک کار خیلی نوِ جدیدی بود، توجّههایی را به خودش جلب کرد؛ حالا هم باید همان جور باشد.
یا مثلاً کتابهای ایشان. خب حالا بعضی از کتابها، کتابهای علمی است، کتاب درسی است، مثلاً فرض کنید فلسفه؛ خب حفظش به این است که در حوزه در جاهایی که مقتضی است تدریس بشود؛ امّا برخی از آثار مکتوب ایشان آثاری است که باید در ذهنها جایگزین بشود؛ بحث علم و فن و مانند اینها نیست؛ فکر است؛ باید در ذهن مخاطب بنشیند. چه جوری میشود نشاند؟ امروز با صِرف اینکه حالا تعداد نسخههایی که از یک کتاب چاپ میشود، بالا باشد یا پایین باشد، مسئله تمام نمیشود؛ یعنی این جور کتابهای فکری [این جوری حفظ نمیشود]. چرا، بعضی از کتابها هست که وقتی تعداد و تیراژ بالا برود، این یک موفّقیّت است؛ فرض کنید کتابهایی که در شرح حال شهدا مینویسند؛ خب هر چه افراد بیشتر بخوانند، بیشتر بهرهمند میشوند. کتابهای فکری این جوری نیست؛ کتابهای فکری لازم است در فکر رسوخ کند؛ و این، صرفاً با نشر کتاب حاصل نمیشود. شما نگاه کنید غربیها در این کارها خوب واردند، خوب بلدند؛ ببینید مثلاً فرض کنید فلان متفکّر، حالا مثلاً هِگل مگر چند کتاب نوشته؟ افکارش را از داخل این کتابها استخراج میکنند و درمیآورند، تخلیص میکنند، خلاصه میکنند، آن فکر را با بیانهای مختلف، با زبانهای مختلف، با شیوههای مختلف پخش میکنند، منتشر میکنند. این کار [در مورد ایشان هم] باید انجام بگیرد.
من البتّه گمان میکنم قبلها به خود مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یا شاید به بعضی از شاگردهای ایشان راجع به ملّاصدرا این حرف را زدم که کتاب ملّاصدرا تدریس میشود، امّا لبّ حرفهای ملّاصدرا چیست؟ ملّاصدرا چند مسئلهی اساسی دارد؛ اینها را پیدا کنید، بکشید بیرون، روی اینها بحث بشود، کار بشود، کتاب نوشته بشود، مباحثه بشود؛ این لازم است. در مورد خود آقای مصباح همین جور است و باید این جوری بشود. نگاه کنید، ببینید آن جهتگیری فکری ایشان، آن نقطهی تمرکز فکری ایشان چیست، چه در مسائل فلسفی، چه در مسائل اجتماعی، چه در مسائل اعتقادی و فکری، در فضای مجازی و از این قبیل پخش میشود ــ یک تکّه حرف را پخش کنید، این منتشر بشود، در ذهنها بماند، به زبانها بیاید، تکرار بشود؛ و مثل مَثَلِ سائر(۵) که در زبانها تکرار میشود و میمانَد، این فکر بماند، معلوم بشود این، فکر آقای مصباح است؛ تا افراد اسم آقای مصباح را میآورند، هر کسی که دیده این تکّهها را، این نوشتهها را، ذهنش به یکی از اینها متوجّه بشود، یادش بیاید. مثلاً یکی از راههای پخش فکرِ یک آدمِ متفکّر برجستهی عمیقی مثل آقای مصباح این است.
صوت هم خیلی خوب است. حالا شاید لازم نباشد از اوّل تا آخرِ یک سخنرانی را پخش کنیم ــ آن [کار] شاید یک مقداری تأثیر را هم کم کند ــ امّا بالاخره میتوان از یک صوتِ یک ساعته یا مثلاً سه ربع ساعتهای که مستمع را کاملاً جذب میکرده، مثلاً یک ربع ساعت مطلب درآورد.
یکی از چیزهایی که در این جلساتِ داخل حسینیّهی(۶) ایشان نظر من را خیلی جلب میکند، این است که وقتی [فیلم آن را] پخش میکنند، آدم میبیند اوّلاً مستمعین که متراکم نشستهاند، همه جوانند، یعنی مثلاً یک آدم مسنّ بالای چهل سال شاید در اینها دیده نمیشود؛ همه جوانند. و [ثانیاً] همه همین طور محوند! این خیلی مهم است. من چون خودم سخنرانم، دهها سال [سخنرانی کردهام]، به این نکات توجّه دارم. چه زمانی هست که سخنران احساس میکند موفّق است؟ این نگاهها و برخوردها و بهاصطلاح آن نمایشهایی که از رفتار مستمع وجود دارد، نشاندهندهی یک حقیقتی است؛ این را شما در سخنرانیهای ایشان مشاهده میکنید، یعنی این من را خیلی جلب میکند. ایشان چه دارد میگوید که این جور همهی دلها را، چشمها را مجذوب کرده، مبهوت کرده؟ این تکّههای خاص را پیدا کنید، مکرّر پخش کنید.
خوشبختانه صدا و سیما نسبت به این قضیّه روی خوش نشان داده. حالا گاهی اوقات هست مسئولانِ رسانهها و مانند اینها روی خوش به یک چیزی نشان نمیدهند، [ولی] نسبت به کارهای ایشان الحمدلله صدا و سیما گرایش خوبی دارد و در ساعات مختلف [پخش میکند]. من گاهی عبور میکنم، [وقتی] نگاه میکنم میبینم، یا گاهی نشستهام میبینم که از ایشان چیزهای زیادی را پخش میکنند؛ حیات آقای مصباح این است، زنده بودن آقای مصباح این است.
خب جسم ایشان رفت، حیف هم بود، خیلی حیف بود، یعنی وجود ایشان واقعاً مایهی برکت بود، آدم از دیدن ایشان استفاده میکرد؛ یکی از این کسانی [بود] که ما در طول عمر دیدیم از دورهی جوانیشان، نه حالا؛ آن وقت که ایشان شاید هنوز ازدواج هم نکرده بود ــ من قبل از اینکه بیایم قم، در مشهد با ایشان آشنا شدم؛ گمان میکنم مثلاً سال ۳۶، ۳۷ بود ــ از آن وقت آدم میفهمید ایشان یک مرد متدیّن، اهل دین و اهل تقوا بودند. از جملهی آن کسانی بود که «مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه»(۷) بود؛ رؤیت ایشان هم آدم را کمک میکرد، پیش میبُرد، به یاد خدا میانداخت. خب هر چه از آن جوانی گذشت، ایشان بهتر هم شد؛ اگرچه هر چه هست، مال همان دورهی جوانی است. شما جوانها قدر این دوره را بدانید؛ آنچه آن آخرِ کار به درد آدم میخورد و گیر آدم میآید و برای آدم میماند، همین [چیزی] است که حالا شماها کسب کردهاید و دارید کسب میکنید. جوانها قدر جوانیشان را بدانند.
خدا انشاءالله درجاتشان را عالی کند. بله، دو سال از درگذشتشان گذشت؛ دوازدهم دی بود. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و ایشان را مشمول مغفرت و رحمت خودش قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
مسئله شناسی و بازکردن گرهها کار حوزه علمیه است | آیت الله مصباح در جهاد تبیین چهرهای برجسته بود
حجت الاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، امروز شنبه ۱۰ دی ۱۴۰۱ در دومین کنگره بینالمللی بزرگداشت آیت الله مصباح یزدی با عنوان «استاد فکر» که در سالن اجلاس سران تهران برگزار شد با بیان اینکه امروز جامعه ما با شناخت شخصیت جامع آیتالله مصباح می تواند به علم و عمل رسیده و سیره ایشان را الگو قرار دهد، گفت: آیت مصباح هم در حوزه «عقاید حقه» صاحب نظر بود و هم در «حوزه اخلاق» یکی از استادان برجسته و اثرگذار بود. در حوزه «عمل و احکام» نیز یک فقیه برجسته بود.
رئیس جمهور افزود: فقیه به کسی گفته میشود که باورهای الهی و اخلاق کریمه در جان او نشسته باشد و گرنه دانستن الگوهای علمی کسی را فقیه نمیکند؛ دانستن فقه امری است و نشستن فقه در سرشت کسی امر دیگر. اگر سرشت کسی فقهی شد او فقیه است و اگر کسی فرمولها را بلد باشد فقیه نیست، بلکه فقیه کسی است که فقه در طبع او نشسته باشد و همه اندیشهها و گفتار او جلو فقه باشد.
وی با تأکید بر اینکه آیتالله مصباح یزدی از یاران امام(ره) و مبارزان علیه رژیم پهلوی بود، اضافه کرد: ایشان بعد از انقلاب با همه وجودش از اعرف معروفات که «جمهوری اسلامی» بود، حمایت میکرد.
رئیسی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب لقب «عمار انقلاب» را به جهت اینکه آیت الله مصباح(ره) انحرافات را خوب میشناخت و با آن مبارزه میکرد، به ایشان دادند.
به گفته رئیس جمهور، آیت الله مصباح در حوزه جهاد تبیین بسیار عالی بود و در دشمنشناسی و دشمنستیزی چهرهای برجسته بود.
رئیسی تصریح کرد: آیت الله مصباح نیروها را برای ایستادگی در مقابل فتنه و توطئهگران بسیج میکرد. «شناخت زمان» و «اعلام موضع» و «سمتگیری» را به درستی انجام میداد. مهمتر از همه ایشان با اندیشههای انحرافی و فتنهگرانی که میخواستند منطقه را به آشوب بکشند در کنار سردار شهید «قاسم سلیمانی» ایستادگی میکرد.
وی یکی از ویژگیهای شاخص آیتالله مصباح یزدی را «شاگردپروری» عنوان و تأکید کرد: برخی از استادان بزرگ حوزه شاگردپرور نیستند، ولی آیتالله مصباح یزدی هم شاگردپرور بود و هم خانواده و اطرافیانش به ایشان ارادت دارند. اندیشه و عمل ایشان را به عنوان عمل و اندیشه نیکو پذیرفته و آن را الگوی خود کرده اند.
رئیس جمهور با اشاره به دیدار اخیر مسئولان کنگره و خانواده آیت الله مصباح یزدی با رهبر معظم انقلاب، اظهار کرد: طلاب و حوزه باید به شخصیت آیتالله مصباح توجه کنند. گفتار و کردار ایشان برای ما حجت است.
رئیسی خاطرنشان کرد: مسئلهشناسی و حل مسئله و بازکردن گرهها کار حوزه علمیه است. در این بین ما هم به عنوان مسئول، وظایف مهمی در این زمینه داریم، اما گاهی وظایف در حوزه «عمل و اجرا» و گاهی در حوزه «نظری و فکری» است که با توجه به رخدادهای اخیر،مسئولیت اماکن فکری و فرهنگی دوچندان شده است، لذا در حوزه اجرایی هم این وظیفه را برای ما سنگین میکند.
قدردانی فرزند آیت الله مصباح یزدی از برگزار کنندگان کنگره دوم
حجت الاسلام و المسلمین علی مصباح یزدی هم در این کنگره پس از خوش آمدگویی به مهمان حاضر، بیان کرد: کنگره امسال به تبعیت از فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: «آیت الله مصباح استاد فکر بود» به این نام نامیده شد تا با استفاده از همه بزرگان و صاحبان فکر و اندیشه و آشنایان با تفکرات علامه مصباح و خط و مشی سیره ایشان، برخی از ابعاد این فرمایش رهبری را واکاوی کنیم و از تحقیقات و نظرات اساتید در این زمینه بهره ببریم.
فرزند آیت الله مصباح یزدی ادامه داد: بزرگداشت علما به عنوان یک «شخص» جایگاه خیلی بلندی ندارد بلکه جایگاه و اهمیت این نوع بزرگداشتها به دلیل بزرگداشت مقام علمی و عبودیت است.
وی ادامه داد: در این جمعها اگر به نکات مورد نظر بزرگان که مغز همه آنها شناخت و معرفت خدا و راه رسیدن به او و راه هدایت انسانها به همین مسیر نورانی است، توجه کنیم و این مسأله را هدف قرار دهیم و یک قدم در این مسیر پیش برویم، ارزش بسیاری دارد و امیدواریم که این جمع و کنگره این هدف را دنبال کند و در این مسیر قدم برداریم.
حجت الاسلام و المسلمین مصباح عنوان کرد: برای برگزاری این کنگره عده بسیاری تلاش شبانه روزی انجام دادند که از همه این عزیزان تشکر و قدردانی می کنم. همچنین از همه نهادها و مراکزی که همکاری صمیمانه و دلسوزانه داشتند تشکر میکنم.
آیت الله مصباح اطاعت از ولی فقیه را شرط رسیدن به رضوان الهی می دانست
سید حسن نصرالله در پیامی به دومین کنگره بین المللی بزرگداشت آیت الله مصباح یزدی(ره) از مقام شامخ آن عالم وارسته و ولایتمدار تجلیل کرد.
متن این پیام بدین شرح است:
دومین سالگرد رحلت علامه بزرگ حضرت آیتالله شیخ محمدتقی مصباح یزدی «رضوان الله تعالی علیه» از راه فرا میرسد؛ اما احساس فقدان او سنگین است و جای خالی او چنان خالی است که هیچگونه پر نمیشود. نه دریای دانش او شبیهی دارد و نه بصیرت عظیمش نظیری. او زندگیاش را بر وفق خواست و اراده الاهی تدبیر کرده و از این رو وجودش را صرف مسیر خداوند کرده بود؛ سخن خدا را ترویج میکرد و ترنم نامش را بر زبان جاری میساخت و به سوی او رهنمون میکرد. و از آن جا که خداوند برای هرکس که بخواهد چند برابر میکند آن جایگاه عظیم را به وی بخشید؛ چه، اینکه او یک شخصیت نادر و استثنائی دنیای در جهان اسلام بود.
حوزههای علمیه و محافل علمی او را به عنوان فقیهی سترگ و فیلسوفی درخشان و نوآور میشناسند که در ساحت اندیشهورزی، برای مراکز علم و معرفت و فرهیختگان جویای حقیقتْ یک انقلابی علمی و محصول فرهنگی سازندهای را ارائه کرد و در مباحث متنوع فکری معاصر با اندیشهای فراگیر و مواضعی روشن برای در دفاع از اسلام و انقلاب پیشگام بود و برای مسائل گوناگون، پاسخهای مناسب تدارک کرد که جویندگان حقیقت را با آب گوارای فکر ژرف و بیان صحیح خود سیراب ساخت و نادر است که امت بتواند در ساحت نظریهپردازی در حوزه مفاهیم و اندیشههای اسلامی دوباره شخصیتی در قامت دانش و اندیشه بلند او تقدیم کند.
خداوند متعال بر برادران ما در حزبالله، از فرماندهان و عالمان و اعضای کادر و مجاهدان این نعمت بزرگ را عطاء کرد که از فیض وجود او بهرهمند شوند و به محضرش شرفیاب گردند تا از روح آرام او الهام گیرند و از جان پرجذبهاش سیراب شوند؛ چه اینکه برادران ما در طول دهههای گذشته و در ایام حضور متعدد در جمهوری اسلامی همیشه جهت برای رسیدن به محضر ایشان و بهرهمندی از شهد دانش و عنایت و سلوک او مشتاق و مصر بودند.
ایشان به حق در همه آنچه به مسائل فکری و اعتقادی و اخلاقی مرتبط بود پناه و قبله و مقصد بود و از سر شفقت در لبنان به ملاقات ما تشریف آورده و با عالمان و مجاهدان و خانوادههای ما ملاقات کرد؛ به نقطههای مرزی سرکشی کرد و با نیروهای مقاومت همنشین گشت و افتخار ما این است که همواره مشمول دعای او در نمازها و خلوتهایش بودیم و نیز مورد قدرشناسی و احترام ایشان. او بیشک مردی الهی بود که مأموریتش تثبیت و تعمیق و اصالتبخشی به ایمان بود و مدام بر ایمان، ایمان و یقین و تسلیم میافزود.
ارتباط ایشان با حزبالله به لحاظ عاطفی چنان عمیق بود که در مواضع تأییدآمیز و بیانات بلند ایشان درباره حزبالله منعکس میشد بهگونهای که معتقد بود که اخلاص و ارتباط عمیق حزبالله با ولیّ فقیه موجب این مواضع میگشت و به همین جهت نهایت پشتیبانی و نصرت یاری را در حق مقاومت مبذول داشت. اندیشه ژرف و آگاهی گسترده و بینش و معرفت ایشان به اسلام، موجب رابطه عمیق ایشان با ولایت شد و بدین جهت دژی استوار در خط مقدم دفاع از ولایت فقیه و رهبری امام خمینی (قدس سره) و امام خامنهای (دام ظله العالی) بود و ثابتقدم و تأثیرگذار بر خط ولایت ماند و نیروهای متخصصی تربیت کرد که در راستای گسترش این اندیشه که همان خط فکری نبوت و امتداد آن است مشارکت کنند. بنابراین تمام تلاش و حرکت او در مسیر گستراندن ریشههای این مسیر مبارک بود.
او به این حقیقت دست یافته بود که تمسک به مسیر ولایت و ارتباط با او و اطاعت از او مایه بقای امت و تأمین کننده محور وحدت و منابع قوت و راه پیروزی امت است؛ بلکه حتی اطاعت از ولی فقیه شرط رسیدن به رضوان الهی است.
امروز بیش از پیش نیازمند بهرهگیری کامل از میراث عظیم آن سفرکرده عظیم الشان در فکر و رفتار و پایداری و زهد و اخلاص هستیم و حقیقتاً درگذشت ایشان خسارتی بزرگ برای امت و برای اندیشه دینی و انسانی و نیز برای انقلاب اسلامی ایران و حوزههای علمیه است و بیشک در حزبالله، اندیشهای نورانی و پرجاذبه و دوستی گرانسنگ و دستی حمایتگر و دعایی از سر صدق و صفا را از دست دادیم.
با خداوند متعال پیمان میبندیم که بر همان خواست ایشان که بر وفق آن میکوشید و دیگران را دعوت میکرد حرکت کنیم: یعنی اخلاص الاهی، پایداری در پیمودن این راه و ثبات قدم در مسیر ولایت.»
چرا آیت الله مصباح(ره) عمر خود را صرف علوم انسانی کرد؟
عضو جامعه مدرسین حوزه گفت: آیت الله مصباح(ره) نزدیک به نیم قرن در حوزه علوم انسانی اسلامی تلاش کردند و از آشنایی عمیق با این علوم تا تحلیل و نقد و نظریه پردازی در حوزه معارف، نهادسازی در این عرصه، تربیت شاگردان، جریان سازی و امتداد جریان در زندگی اجتماعی جامعه همت گماشتند.
آیت الله محمود رجبی رئیس مؤسسه پژوهشی آموزشی امام خمینی (ره) گفت: این کنگره به نام «استاد فکر» نامگذاری شد و میخواهیم به یک حوزه تولید علم و تربیت متفکر از سوی ایشان اشاره کنم. آیت الله مصباح(ره) نزدیک به نیم قرن در حوزه علوم انسانی اسلامی تلاش کردند و از آشنایی عمیق با این علوم تا تحلیل و نقد و نظریه پردازی در حوزه معارف، نهادسازی در این عرصه، تربیت شاگردان، جریان سازی و امتداد جریان در زندگی اجتماعی جامعه همت گماشتند.
رئیس مؤسسه پژوهشی آموزشی امام خمینی (ره) با طرح این سؤال که چرا آیت الله مصباح(ره) عمر خود را صرف چنین کاری کرد؟ ادامه داد: ایشان هرکاری را شروع میکرد به صورت جامع به آن میپرداخت و در این عرصه هم تنها به علوم انسانی و اسلامی اکتفا نکرده و به تمام جنبههای مختلف آن بها میدادند.
وی تصریح کرد: علوم انسانی فرهنگ ساز است برخلاف سایر علوم؛ این علوم میتواند فرهنگ صحیح یا غلط را در جامعه ساخته یا عرضه کند و چنان این علوم نقش دارد که غربیها علوم انسانی را علوم فرهنگی مینامند.
آیت الله رجبی با اشاره به اینکه فرهنگ هویت جامعه است، افزود: فرهنگ مانند هواست و انسان بدون هوا نمی تواند زنده بماند و اگر هوای آلوده تنفس کند شانس زندگی اش کم میشود. جامعه نیازمند هوای سالم است و علوم انسانی فرهنگ ساز همان هوای سالم برای جامعه خواهد بود.
وی اولین خصیصه علوم انسانی از نگاه آیت الله مصباح(ره) را فرهنگ سازی دانست و اظهار کرد: اگر علوم انسانی بر بنیان باطل شکل بگیرد فرهنگ باطلی را به جامعه تحویل میدهد و اگر برمبنای علوم درستی شکل بگیرد فرهنگ درستی خواهد ساخت. علوم انسانی هویت ساز است. نظام سلطه برای آنکه بتواند مسلط شود از طریق علوم انسانی وارد شده است که انبوه تحقیقاتی که در غرب صورت گرفته به سلطه گرفتن برخی رشتهها اذعان کرده اند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: علوم انسانی با فرهنگی که میسازد نقش مهمی در هویت و شکل گیری جامعه دارد. فرهنگ سلطه علوم انسانی خود را بر مبنای تحقیر و سلطه گرفتن اقشار مستضعف جهان قرار میدهد.
آیت الله رجبی با بیان این که استحاله فرهنگی توطئه ای است که اگر صورت بگیرد جامعه به دست خود ملت سقوط خواهد کرد، افزود: در مقطعی تئوریسینهای غربی اعلام کردند که خیالشان در خصوص جامعه اسلامی راحت شده چرا که استحاله فرهنگی رخ داده است. در حالی که افراد و شخصیتهایی مثل آیت الله مصباح نقشه دشمن را برهم زدند.
به گفته رئیس مؤسسه پژوهشی آموزشی امام خمینی (ره)، تلاش بی وقفه آیت الله مصباح(ره) در مقابل تهاجم فرهنگی بود. اگر علوم انسانی فرهنگساز است باید دید کدام فرهنگ مد نظر است؟ و کدام فرهنگ هویت اسلامی را رقم میزند؟ ایشان به خوبی تشخیص داد که اگر علوم غربی مبنا و ملاک قرار بگیرد فرهنگ غربی را به دنبال خواهد داشت و با تمام تلاش خود به تأسیس بنیاد باقرالعلوم(ع) و مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) همت گماشت که در آن مبانی را طرح و نقد کنند و شاگردانی چندین سال در محضر علامه به نقد اندیشهها پرداختند.
وی اضافه کرد: نیاز بود سند تولید علوم انسانی نوشته شود، لذا آیت الله مصباح(ره) در کنار محققانی که بتوانند آن را بنویسند همت گذاشت و توصیه کرد تا در جلسات فراوان برای تدوین سند علوم انسانی وقت بگذارند. با اشراف ایشان سند نوشته شد و تمام فعالیتهای مؤسسه در راستای تولید علوم انسانی اسلامی ساماندهی شد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: آیت الله مصباح با طراحی ولایت تلاش کرد جامعه دانشگاهی را تغذیه کند. ایشان تشخیص داد فرهنگی که برخاسته از تولید علوم انسانی است در سطح جامعه مشخص شود و دانش آموختگان از این عرصه بهره مند شوند. سپس به سمت تحت پوشش قراردادن کل رفتند.
وی گفت: با بررسی از اغتشاشات اخیر مشخص شد که مشکل اساسی در فرهنگ جامعه بود. دشمن از فرهنگ جامعه برای ضربه زدن در مسائل اقتصادی استفاده کرد، اما توده جامعه ما فرهنگ اصیل اسلامی در عمق جانشان وجود داشت برای همین مقابل توطئه دشمنان ایستادند.
انتهای پیام/
نظرات