به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، دومین نشست از سلسلهنشستهای «اقتصاد مقاومت» با عنوان «تحلیل اقتصادی ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ ایران و رژیم صهیونی»، روز دوشنبه ۹ تیرماه به همت اندیشکده قصد در دانشگاه قم برگزار شد. در این نشست که با حضور دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به موضوعات اقتصاد سیاسی و مقاومت همراه بود، دکتر حمیدرضا مقصودی، عضو هیأت علمی دانشگاه قم، به ایراد سخنرانی پرداخت.
در ادامه، متن کامل سخنرانی دکتر مقصودی از نظر میگذرد:
جا دارد کمی به عقب بازگردیم و از تحولات مهم چند سال گذشته آغاز کنیم؛ از جنگ روسیه و اوکراین که آثار عمیقی بر اقتصاد جهانی گذاشت، تا نبرد ۷ اکتبر میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطینی. در ادامه میتوان به حملات حزبالله لبنان، سپس مقاومت حماسی ملت یمن در دریای سرخ پرداخت و نهایتاً رسید به جایی که امروز رژیم صهیونیستی تجاوزات مستقیم خود را علیه سرزمین جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده و جنایتی فجیع را رقم زده است. اما مجال آن نیست که به تمامی این تحولات بپردازیم؛ هر یک از این وقایع، موضوعی مستقل و قابل تأمل است که فرصت و زمان گستردهای را طلب میکند. از این رو، بخشی از مباحث را کنار گذاشته و صرفاً در دو اسلاید فشرده، جمعبندی میکنم. ابتدا میخواهیم بررسی کنیم که رژیم صهیونیستی با چه وضعیت اقتصادی به ایران حمله کرد. اقتصاد رژیم صهیونیستی پس از هفتم اکتبر، با آنچه پیش از آن تجربه میکرد، تفاوت بنیادینی داشت. رژیمی که در پی حمله نیروهای مقاومت در غزه، دچار سقوط ارزش پول ملی شد، شاخص بورسش به شدت افت کرد، مصرف خصوصی کاهش یافت، و اعتماد مصرفکنندگان به حداقل رسید. شرکتهای فناوریمحور از این رژیم مهاجرت کردند، بخش عمدهای از نیروی کار وارد ارتش ذخیره شدند و از بازار کار حذف گردیدند، و کارگران خارجی، بهویژه در حوزه کشاورزی و ساختمان، از سرزمینهای اشغالی خارج شدند یا اخراج شدند.
مناطق حیاتی همچون بندر ایلات تقریباً به حالت تعطیل درآمدند، رشد اقتصادی کند شد، سرمایهگذاری در بخش فناوری آسیب دید، و صنعت گردشگری – که یکی از منابع اصلی درآمد این رژیم بود – کاملاً فلج شد. اینها تنها بخشی از مصیبتهایی بود که بر سر اسرائیل آمد و زیرساختهای اقتصادی آن را در هم شکست. در ادامه، با ورود یمنیها به میدان نبرد، که رژیم صهیونیستی وابستگی بالایی به تجارت دریایی دارد، مسیرهای اصلی تأمین غذا و کالاهای اساسی مختل گردید. هزینههای جنگ از مرز ۶۰ میلیارد دلار عبور کرد، کسری بودجه عمیقتر شد و فقر و بیخانمانی در رژیم صهیونیستی گسترش یافت. بسیاری از ساکنان پس از جنگ با حماس و حزبالله، تنها با کمکهای حمایتی دولت زنده مانده و در پناهگاهها به سر میبردند. با این حال، همین رژیم بحرانزده، دو هفته پیش تجاوزی آشکار را علیه جمهوری اسلامی ایران مرتکب شد. در این جنایت، کودکان معصوم، زنان بیدفاع، دانشمندان برجسته و فرماندهان نظامی ما هدف قرار گرفتند. اما جمهوری اسلامی ایران نیز پاسخی درخور و کوبنده داد، پاسخی که زیرساختهای اقتصادی اسرائیل را برای سالها فلج کرد. برق، بنزین، تجهیزات سرمایشی و دیگر زیرساختهای پایهای، بهرغم قابلیت هدفگیری کامل، به طور کامل نابود نشدند؛ چرا که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با درایت و مصالح نظامی، تنها بخشی از این زیرساختها را هدف قرار دادند و مابقی را برای مراحل بعدی حمله، که کوبندهتر خواهد بود، حفظ کردند. ما در این پژوهش، با روش «تمامشماری»، کلیه دادههای اقتصادی منتشرشده از سوی رسانهها و اندیشکدههای جهانی، از روز ۱۳ ژوئن ـ همزمان با آغاز تجاوز علیه ایران ـ تا به امروز را گردآوری و تحلیل کردهایم. منابع خبری عبری، عربی، انگلیسی، فرانسوی و دیگر زبانها بررسی و دادههای تکراری حذف شدهاند. در بخش دوم، به تابآوری اقتصادی رژیم صهیونیستی و میزان واقعی خسارات اقتصادی وارد شده خواهیم پرداخت. همچنین مقایسهای کوتاه با اقتصاد ایران انجام خواهد شد. نخستین تحلیل اقتصادی جنگ را رسانهی دویچهوله در ۲۵ ژوئن منتشر کرد. در روز نخست، حریم هوایی ایران، اسرائیل، عراق و اردن بسته شد و اختلال گستردهای در پروازها بهوجود آمد. شرکت هوایی “اِلعال” پروازهای خود را متوقف کرد و هزینههای عملیاتی بهشدت افزایش یافت. در داخل اسرائیل، فروشگاههای زنجیرهای نظیر “کارفور” افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت در برخی کالاها را گزارش دادند. دو درصد از ارزش واحد پول رژیم صهیونیستی کاهش یافت و اقتصاد این رژیم با بحران فوری روبهرو شد. ترس از بستهشدن تنگه هرمز و افزایش قیمت نفت به بیش از ۱۰۰ دلار در همان روز مطرح شد. پیشبینی شد که همانگونه که حملات یمنیها به دریای سرخ، هزینههای حمل و نقل را بیش از ۱۰۰ درصد افزایش داده بود، این جنگ نیز افزایش شدیدتری به دنبال خواهد داشت. رسانهی تلگراف در ۱۴ ژوئن گزارشی منتشر کرد که تنها یک روز پس از آغاز جنگ، تهدیدات اقتصادی در صورت تشدید درگیری ایران و اسرائیل را بررسی کرد. این رسانه یادآور شد که اقتصاد بریتانیا پس از جنگ روسیه و اوکراین آسیب دیده و در همان روز اول جنگ ایران-اسرائیل، قیمت نفت برنت ۱۳ درصد افزایش یافت. تحلیلگران پیشبینی کردند که هر ۱۰ دلار افزایش قیمت نفت، هفت پنس به قیمت بنزین در پمپهای انگلستان میافزاید و نیم درصد بر تورم این کشور میافزاید. جیپی مورگان و کپیتال اکونومیست پیشبینی کردند که دولت بریتانیا ناچار خواهد شد در پاییز، بیش از ۵۰ میلیارد پوند مالیات جدید وضع کند.
در تاریخ ۱۳ ژوئن، میدلایستآی گزارشی منتشر کرد که در آن، یکی از پیامدهای حمله ایران، نمایانشدن فقدان پناهگاه برای شهروندان اسرائیلی بود. برخلاف روایت رسمی که مردم اسرائیل را در پناهگاهها هنگام حملات موشکی نشان میدهد، بسیاری از شهرهای این رژیم اساساً فاقد پناهگاه عمومی هستند. برای نمونه، در شهر “نِتْسَرِه” با جمعیت ۲۰ هزار نفر، حتی یک پناهگاه عمومی نیز وجود نداشت. در مقابل، برخی شهرکهای کوچک یهودینشین در همجواری شهرهایی چون تهران، با جمعیتی کمتر، دارای بیش از دهها پناهگاه عمومیاند. این وضعیت، شکاف عمیق اجتماعی و نابرابری شدید را در ساختار اجتماعی رژیم صهیونیستی آشکار کرده است.
سازمان ملل نیز در سال ۱۳۹۶ خورشیدی گزارشی منتشر کرد که در آن آمده بود: تلآویو با آغاز تبادل حملات میان ایران و اسرائیل تقریباً خالی از سکنه شد. بر اساس گزارش میدلایستآی، خیابانهای پرجمعیت تلآویو تعطیل و کسبوکارها بسته شدند. کالاهای اساسی نظیر شیر، تخممرغ و آب معدنی دچار کمبود شدید شد. روزنامه اقتصادی “مارکر” نیز اعلام کرد که فروشگاهها با هجوم مردم مواجه شدهاند و موجودی کالاها در فروشگاههای زنجیرهای رو به اتمام است. شهردار بیتیام، یکی از شهرهای هدف موشکهای ایران، گفت که تخریب گستردهای رخ داده و این شهر به صحنهای از یک فیلم آخرالزمانی تبدیل شده است. مدارس، حمل و نقل عمومی و مشاغل تعطیل شده و شهروندان اسرائیلی در شرایطی سخت و پراسترس با کمبود منابع دست و پنجه نرم میکنند. در این وضعیت، رژیم صهیونیستی با بستن مرزها، عملاً شهروندانش را در «زندان بزرگ اسرائیل» محبوس کرده و آنان را مجبور کرده است تا در شرایطی مشقتبار و بدون منابع کافی، به زندگی ادامه دهند. الجزیره نیز در تاریخ ۲۴ ژوئن، گزارشی با عنوان «جنگ اسرائیل و ایران چه پیامی برای اقتصاد جهانی دارد؟» منتشر کرد و هشدار داد که در نتیجه افزایش قیمت نفت، هزینههای تولید در سطح جهانی بالا خواهد رفت. این افزایش هزینهها نهایتاً به مصرفکننده منتقل میشود؛ بهویژه در صنایع انرژیبر مانند غذا، نساجی و شیمیایی. در صورت تشدید تنشها، موج تورمی شدیدی در جهان شکل خواهد گرفت و بسیاری از کشورهای گروه جی۷ ناچار خواهند شد نرخ بهره را افزایش دهند. تعطیلی گسترده صنعت هوانوردی و بسته شدن حریم هوایی کشورهای منطقه، از جمله ایران، رژیم صهیونیستی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، موجب شد که شرکتهای بزرگ هواپیمایی نظیر امارات، قطر ایرویز، اتحاد و دیگر ایرلاینهای منطقهای، متحمل خسارات سنگین و زیانبار ناشی از توقف پروازها شوند. این بحران، میلیونها مسافر را که در حال سفر به مقاصد مختلف بودند، در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داد؛ کسانی که تنها تا زمانی که منابع مالی در اختیار داشتند، قادر به اقامت در کشور مقصد بودند و پس از آن، نه امکان تأمین هزینههای زندگی را داشتند و نه راهی برای بازگشت به کشور مبدأ در اختیارشان بود.
در تاریخ ۲۴ ژوئن، اکونومیک تایمز گزارشی منتشر کرد که در آن، هزینههای مستقیم نظامی رژیم صهیونیستی در جنگ با ایران را مورد بررسی قرار داد. طبق این گزارش، هزینه روزانه جنگ برای رژیم صهیونیستی حدود یک میلیارد دلار برآورد شده و در برخی روزها تا ۱.۵ میلیارد دلار نیز رسیده است. این ارقام، نشانهای از بحرانی عظیم هستند؛ رژیمی که اقتصاد و توان نظامی آن اساساً تاب تحمل چنین بار مالی سنگینی را ندارد. برآوردهای رسمی نشان میدهند که هزینههای روزانه، حداقل ۷۲۵ میلیون دلار بوده و در مواردی به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است؛ عمدتاً ناشی از حملات هوایی، عملیات پدافندی و استفاده از سامانههای دفاعی نظیر گنبد آهنین. این در حالی است که ذخایر نظامی اضطراری که برای نبرد با غزه در نظر گرفته شده بود، نیز در همین چند روز صرف جنگ با جمهوری اسلامی ایران شده است. کاهش بهرهوری، اختلال در تجارت، افزایش هزینههای امنیتی و کاهش رشد اقتصادی از تبعات جدی این تحولات هستند. نیویورک تایمز در تاریخ ۷ ژوئن گزارش داد که حدود ۱۵۰ هزار اسرائیلی که در زمان آغاز جنگ در خارج از مرزها بهسر میبردند، به دلیل توقف پروازها، امکان بازگشت به سرزمینهای اشغالی را نیافتند. گزارش وزارت حملونقل اسرائیل نیز نشان میدهد که کمتر از یکسوم این افراد قصد بازگشت دارند؛ در واقع، بیش از ۱۰۰ هزار نفر از سرزمینهای اشغالی خارج شدهاند و زندگی پرهزینه در کشورهای مقصد را به زندگی پرمخاطره تحت بمباران ایران ترجیح دادهاند. در تاریخ ۱۲ ژوئن، فرستپُست گزارشی با عنوان «دو جنگ متوالی چه هزینهای برای اسرائیل خواهد داشت؟» منتشر کرد. در این گزارش آمده است که رژیم صهیونیستی اساساً توان تأمین مالی برای یک جنگ طولانیمدت با جمهوری اسلامی ایران را ندارد. در صورتی که تنگه هرمز نیز بسته شود، فشار اقتصادی تشدید خواهد شد. تعطیلی گسترده کسبوکارها، بسیج عمومی نیروهای ذخیره (که بخش اعظم نیروی کار فعال اقتصادی را شامل میشود)، و افزایش سرسامآور هزینههای دفاعی، بهویژه برای پدافند موشکی، موجب شده که صدها میلیون دلار در هر روز از اقتصاد اسرائیل خارج شود.
کریستین ساینس مانیتور در ۱۸ ژوئن، گزارشی با عنوان «ادامه جنگ ایران و اسرائیل، اقتصاد اسرائیل را چقدر آسیبپذیر میکند؟» منتشر کرد. این گزارش اعلام کرد که حملات ایران به زیرساختهای انرژی رژیم صهیونیستی، منجر به تعطیلی یکی از دو پالایشگاه حیفا و توقف فعالیت دو میدان از سه میدان اصلی گاز طبیعی این رژیم شده است. صادرات انرژی اسرائیل تا مرز توقف پیش رفته و در نتیجه، آسیبپذیری اقتصاد این رژیم به شدت افزایش یافته است. همچنین، افزایش قیمت جهانی نفت نیز فشار مضاعفی را به اقتصاد صهیونیستی تحمیل کرده است. در ادامه، گزارش به پیامدهایی نظیر تعطیلی مدارس، اختلال در صنعت گردشگری، کاهش بهرهوری نیروی کار، افزایش بیکاری و چالشهای بازگشت به شرایط عادی اشاره میکند. یک اقتصاددان از دانشگاه تلآویو تصریح کرده که در صورت ادامه جنگ، بازگشت به شرایط اقتصادی پیش از درگیری، امری بسیار دشوار و شاید غیرممکن خواهد بود. گلوبال نیوز در تاریخ ۱۸ ژوئن، گزارش داد که اگر درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی تشدید شود، بسته شدن تنگه هرمز میتواند موجب کاهش ۱.۵ درصدی رشد اقتصادی جهان و افزایش ۳ درصدی تورم در کشورهای واردکننده نفت شود. این گزارش بهویژه به آسیبپذیری شدید اقتصادهایی مانند چین و ژاپن اشاره میکند که حدود ۶۰ درصد انرژی خود را از مسیر تنگه هرمز تأمین میکنند. حتی کشورهایی مانند کانادا، که وابستگی مستقیمی به این مسیر ندارند، نیز با افزایش ۴۰ سنتی قیمت هر لیتر بنزین مواجه خواهند شد؛ موضوعی که افزایش ۱۵ درصدی هزینه حمل کالا و ۲ تا ۳ درصدی قیمت کالاهای اساسی را در پی دارد. رسانهی عبریزبان معاریو نیز در تاریخ ۱۸ ژوئن گزارش داد که در پی جنگ با ایران، قیمت کالاهای اساسی در سرزمینهای اشغالی با جهشهای بیسابقهای مواجه شده است. بر اساس بررسی انجامشده بر روی ۲۶۰ کالای مصرفی در شش زنجیره بزرگ خردهفروشی، قیمت گوجهفرنگی و کلم ۱۵۷ درصد افزایش یافته، روغن ۸۳ درصد، چغندر قرمز ۶۸ درصد، گرانولا ۶۵ درصد و گوشت مرغ تا ۲۵ درصد رشد قیمت را تجربه کردهاند. کنسرو، آب معدنی، قهوه و سایر مواد غذایی با ماندگاری بالا نیز تقریباً از بازار ناپدید شدهاند. کارشناسان میگویند حتی در دوران همهگیری کرونا، چنین بحرانی در رژیم صهیونیستی سابقه نداشته است. هزینه سبد مصرفی خانوارهای اسرائیلی بهطور میانگین چند ده شِکِل افزایش یافته و این موج تورمی، شکافهای اقتصادی را تعمیق بخشیده است.
نیو عرب در تاریخ ۱۸ ژوئن به بررسی پیامدهای جنگ بر اقتصاد کشورهای آفریقایی پرداخت. روزنامه پانچ نیجریه گزارش داد که قیمت بنزین در این کشور حدود نیم دلار در هر لیتر افزایش یافته و مصر، که بخشی از گاز مصرفی خود را از رژیم صهیونیستی وارد میکرد، در پی تعطیلی میدان گازی تمر، با کمبود ۸۰۰ میلیون فوتمکعبی مواجه شده و ناچار به اجرای طرحهای اضطراری انرژی و قطع گاز شده است. الجزیره در ۱۹ ژوئن در گزارشی هشدار داد که اقتصاد رژیم صهیونیستی در حال تجربه پرهزینهترین دوره درگیری نظامی تاریخ خود است. طبق این گزارش، جنگ غزه هزینهای معادل ۶۷ میلیارد دلار برای این رژیم داشته، در حالیکه تنها در دو روز نخست درگیری با ایران، هزینه نظامی مستقیم به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است. در صورت تداوم جنگ به مدت هفت هفته، هزینهها از مجموع هزینههای دو سال جنگ با غزه فراتر خواهد رفت. این در حالی است که بودجه دفاعی رژیم صهیونیستی توان تأمین این هزینهها را ندارد. در نتیجه، بیش از ۶۰ هزار کسبوکار تعطیل شده، صنعت گردشگری فروپاشیده، و مؤسسات اعتباری نیز رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی را کاهش دادهاند. این امر، هزینه استقراض را بالا برده و موجب فرار سرمایه از سرزمینهای اشغالی شده است.
روزنامه گاردین نیز در ۱۹ ژوئن به نقل از رئیس شرکت نفتی شل، هشدار داد که تشدید درگیری ایران و اسرائیل، تأثیر عظیمی بر تجارت جهانی خواهد گذاشت. به گفته وی، هزینه اجاره نفتکشها در هفته نخست جنگ دو برابر شده و از ۲۰ هزار دلار به بیش از ۳۰ هزار دلار در روز رسیده است. شاخص جهانی کرایه تانکرها ۱۲ درصد افزایش یافته و بهای جهانی طلا نیز روند صعودی یافته است. افزایش قیمت حملونقل دریایی به تنهایی میلیاردها دلار هزینه به اقتصاد جهانی تحمیل کرده است. اسپکتروم نیوز در ۱۵ ژوئن گزارش داد که جنگ ایران و اسرائیل ممکن است موجب جهش قیمت بنزین شده و اقتصاد آمریکا را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. بهویژه گردشگری بینالمللی با اختلال شدید مواجه خواهد شد و خریدهای اضطراری مردم در سرزمینهای اشغالی و کشورهای غربی افزایش مییابد که نوسانات بازارها را بهدنبال خواهد داشت. شبکه CNN در ۱۹ ژوئن، در گزارشی هشدار داد که درگیری ایران و رژیم صهیونیستی در آستانه تبدیل شدن به جنگی تمامعیار است که میتواند اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. هرچند ایالات متحده هزاران کیلومتر از میدان نبرد فاصله دارد، اما افزایش قیمت انرژی و سوخت، اصلیترین ضربه را به مصرفکنندگان آمریکایی وارد خواهد کرد. این در حالی است که اقدامات اقتصادی دولت آمریکا از جمله تعرفههای جدید، فشار مضاعفی بر معیشت مردم این کشور وارد کرده و جامعه آمریکا دیگر توان تحمل شوک جدید قیمت بنزین را ندارد. در ادامه گزارش، هشدار داده شده که تورم سنگینی در راه است و بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) برای مهار آن ناچار به افزایش نرخ بهره خواهد بود؛ تصمیمی که با توجه به شرایط شکننده اقتصاد ایالات متحده، ممکن است این کشور را وارد رکود و کاهش رشد اقتصادی کند.
در همین حال، روزنامه تایمز اسرائیل نیز در ۱۹ ژوئن گزارش داد که سازمان کمکرسانی اوجِن (Ogen) کمپین جدیدی برای امداد اضطراری به راه انداخته است. در پی خسارات گسترده ناشی از جنگ با جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی اقدام به تشکیل صندوقی تحت عنوان «اوگن» برای جبران آسیبهای مالی و اجتماعی کرده است. طبق گزارش منتشر شده، وضعیت در مناطق آسیبدیده به شدت بحرانی توصیف شده است. خانوادههایی که خانههای خود را از دست دادهاند یا به اجبار تخلیه شدهاند، هیچ جدول زمانی مشخصی برای بازگشت ندارند. والدین بسیاری از خانوادهها حقوق خود را دریافت نکردهاند و نمیدانند چگونه باید اجاره ماه آینده را پرداخت کنند. صاحبان مشاغل کوچک نیز با انقضای کالاها و توقف کامل فعالیتهای اقتصادی مواجهاند و از سرنوشت کسبوکار خود اطمینان ندارند؛ حتی اگر امکان بازگشت به فعالیت فراهم شود، زمان آن نامعلوم است. این شرایط بحرانی، همراه با آسیبهای روانی، فروپاشی خدمات عمومی، و تأخیر در کمکهای دولتی، فاجعهای اقتصادی را برای رژیم صهیونیستی رقم زده است. بانکها ریسکگریز شدهاند، شکافهای اجتماعی در حال گسترشاند، فشار معیشتی افزایش یافته و اقتصاد این رژیم عملاً در مسیر فروپاشی قرار دارد؛ مردمی که دیگر تاب زندگی در چنین شرایط اقتصادی را ندارند. و این، تنها پیامدهای هفته نخست جنگ ایران و رژیم صهیونیستی است. میدلایست مانیتور در تاریخ ۱۹ ژوئن گزارش داد که در همین مدت کوتاه، میزان درخواست مهاجرت و خروج از سرزمینهای اشغالی ۲۸۵ درصد افزایش یافته است. بیش از نیم میلیون نفر پس از واقعه ۷ اکتبر از اسرائیل گریختند، اما در جریان جنگ با ایران، میزان تقاضا برای مهاجرت به شکل بیسابقهای اوج گرفته است. رسانه اقتصادی «گلوبز» وابسته به رژیم صهیونیستی در تاریخ ۱۳ ژوئن اعلام کرد که وزارت خزانهداری اسرائیل برای تأمین هزینههای نظامی جنگ با ایران، ذخایر مالی خود را بهکلی تخلیه کرده است. در همین راستا، دولت اسرائیل مجبور شده است حدود سه میلیارد شکل مازاد بر بودجه سایر وزارتخانهها برداشت کند تا بتواند هزینههای مربوط به حملات و دفاع در برابر جمهوری اسلامی را پوشش دهد. همچنین، بیش از ۴۵۰ هزار نیروی ذخیره از میان کارکنان و شاغلان بخشهای مختلف اقتصادی به خدمت ارتش فراخوانده شدند؛ اقدامی که خود بهتنهایی ضربهای عظیم به پیکره اقتصاد این رژیم وارد کرده است. روزنامه سان در تاریخ ۲۰ ژوئن در گزارشی نوشت که هزینه روزانه رهگیری موشکهای ایرانی توسط سامانههای پدافندی اسرائیل، در برخی روزها به ۵۰۰ میلیون دلار رسیده است. بهعنوان مثال، هر بار فعالسازی سامانه «دیوید اسلینگ» حدود ۷۰۰ هزار دلار و سامانه «آرو» برای هر رهگیری تا ۴ میلیون دلار هزینه در پی داشته است. بهطور کلی، فعالیت روزانه سامانههای «گنبد آهنین»، «فلاخن داوود» و «آرو» تا ۲۰۰ میلیون دلار در روز برای رژیم صهیونیستی هزینه داشته است؛ رقمی سرسامآور که توان مالی این رژیم قادر به استمرار آن نیست. همچنین، هزینه پرواز هر جنگنده اف-۱۶ که در عملیات نظامی علیه ایران مشارکت داشته، ۳۰ هزار دلار در ساعت اعلام شده است.
خبرگزاری آناتولی ترکیه نیز در ۲۰ ژوئن اعلام کرد که هزینه مستقیم نظامی اسرائیل در جنگ با ایران تا آن زمان به بیش از ۱۲ میلیارد دلار رسیده است. در تاریخ ۱۹ ژوئن،«Covid19 Economic Monitor» گزارشی درباره تأثیر جنگ ایران و رژیم صهیونیستی بر اقتصاد کره جنوبی منتشر کرد. در این گزارش آمده است که اقتصاد شکننده کره جنوبی در حال تجربه فشارهای فزایندهای از جمله افزایش تورم، کاهش رشد اقتصادی و اختلال در زنجیرههای تأمین و تولید است. سئول در حال ارزیابی پیامدهای احتمالی حمله آمریکا به ایران نیز هست که میتواند آسیبهای جدیتری را به همراه داشته باشد. میدلایست مانیتور در ۲۲ ژوئن گزارشی با عنوان «طوفان اقتصادی جنگ ایران و اسرائیل برای آمریکا و جهان» منتشر کرد. در این گزارش هشدار داده شده که در صورت تداوم جنگ و بسته شدن تنگه هرمز، قیمت نفت ممکن است تا ۲۰۰ یا حتی ۳۰۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد. با توجه به بدهی ۲۰ تریلیون دلاری و کسری بودجه ۱.۸ تریلیون دلاری ایالات متحده، اقتصاد آمریکا توانایی ورود به یک جنگ جدید را ندارد. تجربه جنگ عراق نشان داده که تنها آن درگیری بیش از دو تریلیون دلار برای آمریکا هزینه داشته است. ورود به جنگ با ایران، رکود تورمی، کمبود کالا و فروپاشی زنجیرههای تأمین را برای اقتصاد جهانی و ایالات متحده به دنبال خواهد داشت. در همین تاریخ، گروه FATF در گزارشی اعلام کرد که تنشهای خاورمیانه سرمایهگذاران جهانی را به حالت آمادهباش درآورده است. تحلیلگران مؤسسه «آکسفورد اکونومیکس» نیز هشدار دادهاند که در صورت افزایش تنشها، قیمت نفت تا ۱۳۰ دلار خواهد رفت و نرخ تورم در آمریکا را تا ۶ درصد افزایش خواهد داد؛ موضوعی که منجر به تضعیف جدی اقتصاد آمریکا میشود.
روزنامه معاریو در گزارشی با عنوان «هزینه دیوانهوار تعطیلی اقتصاد در طول جنگ» نوشت که میزان خسارت نا
شی از توقف کسبوکارهای اسرائیلی، روزانه ۱.۵ میلیارد شکل برآورد شده است؛ رقمی که حتی از خسارات جنگ ۷ اکتبر نیز فراتر رفته است. بر اساس بخشنامه دولت اسرائیل، بهجز چند کارخانه حیاتی، عملاً تمام اقتصاد این رژیم در تعطیلی کامل قرار داشته و هیچ شبکه حمایتی برای کارگران و کسبوکارها در نظر گرفته نشده است.
CNN نیز در ۲۲ ژوئن گزارشی درباره تأثیرات اقتصادی جنگ ایران و اسرائیل منتشر کرد که در آن بهطور خاص کشورهای هند و اندونزی مورد بررسی قرار گرفتهاند. این کشورها که به ترتیب ۲۰ و ۳۰ درصد نفت خود را از منطقه خاورمیانه تأمین میکنند، با شوکهای شدید قیمتی مواجه شدهاند. افزایش ۲۵ درصدی قیمت نفت خام، هزینههای واردات انرژی هند را ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار افزایش داده و تورم این کشور را تشدید کرده است. اندونزی نیز به دلیل پرداخت یارانه سوخت، توان مقابله با افزایش قیمت بنزین را ندارد و با بحران شدید اقتصادی روبهرو شده است. مجله «دیپلماسی» در ۲۲ ژوئن گزارشی تحلیلی با عنوان «پنج اشتباه محاسباتی استراتژیک که رژیم صهیونیستی را به جنگ با ایران کشاند» منتشر کرد. در این گزارش تأکید شده که این اشتباهات راهبردی، رژیم صهیونیستی را به باتلاقی غیرقابل بازگشت سوق دادهاند. این گزارش با اشاره به تفاوتهای فاحش در وسعت سرزمینی (۸۰ برابر)، جمعیت (۹ برابر) و ظرفیت نظامی و جغرافیایی، نتیجه میگیرد که رویارویی نظامی اسرائیل با کشوری نظیر ایران، از اساس یک محاسبه نادرست و فاجعهآفرین بوده است. رسانه «رادار» نیز در گزارشی به تأثیرات جهانی جنگ ایران و اسرائیل بر صنعت هواپیمایی و گردشگری پرداخته است. در این گزارش آمده که ایرلاینهایی مانند لوفتهانزا، بریتیش ایرویز و امریکن ایرلاینز مجبور به لغو یا تغییر مسیر پروازهای خود شدهاند که این مسئله هزینههای عملیاتی، مصرف سوخت و قیمت بلیت را بهشدت افزایش داده و ضربهای سنگین به گردشگری جهانی وارد کرده است. همچنین، بسته شدن تنگه هرمز، فشار زیادی را بر اقتصادهای ضعیفتر منطقه مانند مصر و لبنان وارد کرده است. بیبیسی عربی نیز گزارشی مشابه را منتشر کرده و روزنامه تلگراف در تاریخ ۲۳ ژوئن گزارش داده که اقتصاد اسرائیل در حال تجربه ضربهای سنگین و بیسابقه حتی در مقایسه با دوران کروناست. در این گزارش آمده که رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی در وضعیت منفی قرار گرفته، مغازهها و مدارس تعطیل شدهاند، استفاده از حملونقل عمومی به حداقل رسیده و خدمات درمانی در آستانه فروپاشی است. در حال حاضر، دریافت نوبت پزشک در خدمات عمومی به بیش از ۲۶ ماه زمان نیاز دارد. در کنار این وضعیت، نرخ مالیات افزایش یافته، حقوق کارکنان دولت پرداخت نشده، توان مصرفی خانوارها بهشدت کاهش یافته و بودجههای عمومی در حوزههای آموزش، بهداشت و زیرساخت به نفع هزینههای نظامی کاهش یافته است. بازسازی ارتش، نواحی شمالی و جنوبی، و تأمین معیشت مردم آسیبدیده، نیازمند منابعی است که فراتر از توان مالی فعلی رژیم صهیونیستی است. این بحران تا آنجا پیش رفته که دولت ناگزیر به توقف پرداخت یارانهها و کمکهای معیشتی شده و این امر یک بحران مالی و نهادی بیسابقه را برای این رژیم رقم خواهد زد. پایگاه خبری SeeIn نیز گزارش داد که حمله احتمالی آمریکا به ایران در این مقطع زمانی شکننده، میتواند ضربات سنگینی به اقتصاد آمریکا وارد کند. هزینههای بیمه، سوخت، برق، مواد غذایی و سایر اقلام مصرفی در حال افزایش است و ذخایر استراتژیک ایالات متحده و کشورهای شرق آسیا تاب مقابله با بحران طولانیمدت را نخواهند داشت. نشریه «نشنال ایندیا» نیز در تاریخ ۲۳ ژوئن گزارشی منتشر کرد که در آن، صادرکنندگان برنج باسماتی هند نسبت به بحران پرداخت و کاهش قیمتها هشدار دادهاند. در این گزارش آمده است که ایران یکی از مهمترین واردکنندگان برنج هند است و جنگ با رژیم صهیونیستی موجب توقف بیش از ۱۰۰ هزار تُن محموله صادراتی در بنادر هند شده است. این وضعیت، علاوه بر کاهش درآمدهای صادراتی، موجب افزایش هزینههای بیمه، انبارداری و کاهش قیمت خرید از کشاورزان شده و آسیب جدی به اقتصاد کشاورزی این کشور وارد کرده است.
میدلایست مانیتور گزارش داده که در حالی که اسرائیل پس از یک هفته قرنطینه قصد دارد فرودگاههای خود را بهتدریج بازگشایی کند، تنها ۲۴ پرواز با محدودیت ۲۰ مسافر در هر پرواز از سر گرفته شده است؛ این در حالی است که بیش از ۴۰ هزار گردشگر در اسرائیل حضور داشتند و خواهان خروج فوری از این کشور بودند. ظرفیت پروازهای موجود حتی پاسخگوی یک چهلم از متقاضیان نیست، چه رسد به شهروندان اسرائیلی که خواهان فرار از کشور هستند. همانگونه که پیشتر اشاره شد، میزان درخواست مهاجرت ۲۸۵ درصد افزایش یافته و وضعیت به شدت بحرانی و بیثبات است. تایمز اسرائیل در ۲۱ ژوئن گزارش داد که خانوادههای مناطق شمالی رژیم صهیونیستی که از جنگ با ایران آسیبهای روانی شدید دیدهاند، به پناهگاهها بازگشتهاند و روزهای بسیار سختی را سپری میکنند. این خانوادهها پیش از آغاز جنگ با ایران، به دلیل حملات موشکی حزبالله لبنان از خانههای خود در مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی خارج شده بودند و در پناهگاهها بهسر میبردند. در حالی که روند بازسازی خانههای آنان بهتازگی آغاز شده بود، با آغاز جنگ با ایران، دوباره تحت شدیدترین حملات قرار گرفتند. در این گزارش آمده است که کودکان این خانوادهها دچار شوکهای عمیق روانی شدهاند؛ استفاده دوباره از پستانک، شبادراری، وابستگی شدید به والدین و رفتارهای اضطرابی در میان کودکان و نوجوانان این مناطق رایج شده است. آنان احساس امنیت حتی در پناهگاهها ندارند، چرا که هم تهدیدات حزبالله و هم موشکهای قدرتمند جمهوری اسلامی، برای آنان وحشتزا است. این کودکان برای مدت طولانی از مدرسه، خانه، امکانات بهداشتی، خدمات عمومی، تفریح و زندگی عادی محروم بودهاند و جنگ با ایران عمق این بحران را افزایش داده است. تایمز اسرائیل در ۲۴ ژوئن، در هفته دوم جنگ، گزارش داد که پیشبینی میشود میزان خسارات ناشی از این جنگ دو برابر شود. تا آن زمان، بیش از ۴۰ هزار درخواست خسارت ملکی ثبت شده که پیشبینی میشود این رقم به ۵۰ هزار مورد برسد. از این میان، ۳۱ هزار خسارت مربوط به ساختمانها، ۳۷۰۰ مورد مربوط به وسایل نقلیه، و حدود ۴۰۰۰ بسته لوازم خانگی و مبلمان بوده است. تنها در تلآویو، ۲۵ هزار مورد خسارت ثبت شده و در اشکلون حدود ۱۰۸۰۰ مورد. حیفا و عکا نیز هرکدام بیش از ۲۶۰۰ مورد خسارت داشتهاند. تاکنون ۱۱۰۰۰ نفر در هتلها بهصورت اضطراری اسکان یافتهاند و روند آسیبپذیری زیرساختهای مسکن رژیم صهیونیستی ادامه دارد.
معاریو در ۲۵ ژوئن گزارشی عجیب و هشداردهنده منتشر کرد با عنوان «خرید از روی وحشت: جنگ با ایران چگونه جیبهای شما را خالی میکند؟». در این گزارش آمده که آغاز جنگ با ایران، موجی از خریدهای هراسآلود را در فروشگاههای زنجیرهای رژیم صهیونیستی به راه انداخت. مردم که نگران قطع زنجیره تأمین و کمبود کالا بودند، بدون توجه به قیمتهای چند برابر شده، فروشگاهها را با ازدحام فراوان تخلیه کردند و کالاهایی نظیر برنج، آرد، کنسرو، دارو، پوشک و حتی دستمال توالت را با حرص و ترس ذخیره نمودند. گزارشهایی از درگیری فیزیکی در فروشگاههای برگ و سوپرمارکتها در سرزمینهای اشغالی وجود دارد. در اثر این خریدهای هراسآلود، قفسههای فروشگاهها خالی شده و به دلیل تعطیلی ۶۰ درصد از بخش کشاورزی رژیم صهیونیستی در جنگ با غزه و لبنان، کمبود مواد غذایی شدیدتر شد. حملات موشکی جمهوری اسلامی نیز بنادر رژیم را مختل کرد و واردات کالاهای اساسی به نزدیک صفر رسید. از سوی دیگر، کارخانههای مواد غذایی در شمال رژیم به دلیل ترس کارگران خارجی یا تعطیل شده یا با کاهش تولید مواجه شدند. اکنون اسرائیل با بحران کمبود شدید کالاهای اساسی مواجه است. گزارش ادامه میدهد که ورود به فصل تابستان، فشار قیمتی و کمبود کالاها را تشدید خواهد کرد و این امر بهطور جدی بودجه خانوارهای اسرائیلی را تحت فشار قرار خواهد داد. خبرگزاری آناتولی در ۲۵ ژوئن اعلام کرد که پس از حمله موشکی ایران به پالایشگاه، رژیم صهیونیستی نسبت به کمبود قریبالوقوع گاز پختوپز نیز هشدار داده است. اکنون اولویت تأمین گاز به بیمارستانها، خانههای سالمندان و نانواییها داده شده و مصرف خانگی و پناهگاهی به نزدیک صفر رسیده است.
میدل ایست آی در ۱۵ ژوئن نیز گزارش داده که اسرائیل با میلیاردها شکل هزینه مستقیم ناشی از جنگ با ایران مواجه شده است و انواع خساراتی که تا پیش از آن در رسانهها منتشر شده بود، تنها بخشی از واقعیت موجود است. تا این نقطه، در بازه ۲۵ روز ابتدایی جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، آنچه از سوی رسانههای عبری، عربی، انگلیسی و آمریکایی منتشر شده، ابعاد گسترده بحران را مستند ساخته است. فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند «رژیم صهیونیستی له شد»، کاملاً منطبق با آن چیزی است که در همین رسانههای غربی با وجود سانسور شدید نیز قابل مشاهده و اثبات است. این فقط روایتی بومی نیست، بلکه تأیید آن را حتی در تحلیل رسانههای دشمن نیز میتوان یافت. یکی از آمارهای تکاندهنده در این جنگ آن است که نزدیک به ۹۰ درصد از ساکنان سرزمینهای اشغالی فاقد پناهگاه هستند. در واقع، برای بخش عظیمی از مردم، هیچ فضای امنی وجود ندارد که به آن پناه ببرند؛ چارهای جز مرگ در زیر آتش موشکهای جمهوری اسلامی برای آنان باقی نمانده است. در بسیاری از مناطق، حتی پناهگاه عمومی هم وجود ندارد. برخلاف آنچه رسانههای صهیونیستی نمایش میدهند، مردم این رژیم در شرایطی ایمن بهسر نمیبرند و با هر موشکباران، بخشی از زیرساختهای آنان نابود میشود. در همین جنگ ۳۳ روزه، بیش از ۵ هزار دستگاه خودرو در اسرائیل از بین رفته است. با توجه به اینکه مجموع خودروهای ثبتشده در این رژیم حدود ۴ میلیون دستگاه است، تنها اگر میانگین قیمت هر خودرو را ۲۰ هزار دلار در نظر بگیریم، رقمی بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار خسارت صرفاً از محل نابودی خودروها تحمیل شده است. ادامه همین روند، حتی با شدت محدود، بهطور تصاعدی آسیب خواهد زد. اگر تنها ۲۰ درصد دامنه آتش افزایش مییافت و جنگ دو سال ادامه پیدا میکرد، چیزی حدود ۴۰۰ هزار دستگاه خودرو دیگر نیز نابود میشد؛ در آن شرایط، خیابانی هم باقی نمیماند که مابقی خودروها بتوانند در آن تردد کنند.
وضعیت بهداشت و درمان رژیم صهیونیستی نیز شکننده است. طبق آمارهای رسمی که با سانسور گسترده همراه است، تا کنون ۳۲۳۸ نفر در این جنگ مجروح شدهاند. اگر جنگ به همین صورت محدود ادامه یابد، در طول یک سال، آمار مجروحان به ۱۰۰ هزار نفر میرسد؛ یعنی یک درصد از کل جمعیت ساکن در سرزمینهای اشغالی. رژیم صهیونیستی فقط ۲۹ هزار تخت بیمارستانی دارد که شامل تختهای عمومی، بخشهای ویژه، زایشگاهها و کودکان میشود؛ بنابراین، ظرفیت این رژیم برای درمان مصدومان احتمالی جنگ در حد فاجعهآمیزی پایین است. از نظر تجاری نیز اسرائیل اقتصادی آسیبپذیر، وارداتمحور و شکننده دارد. این کشور با کسری تجاری نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار مواجه است؛ یعنی ۱۰ میلیارد دلار بیشتر از میزان صادرات خود واردات دارد. تنها در جنگ ۱۲ روزه با جمهوری اسلامی، کلیه بنادر این رژیم غیرفعال و از رده خارج شدند که منجر به اختلال گسترده در واردات کالاهای اساسی شد. فقط در همین مدت، بیش از ۱۰ میلیارد دلار خسارت مستقیم به تجارت این رژیم وارد شد و شریانهای حیاتی واردات غذا و سوخت قطع گردید. اگر جنگ به همین شکل ادامه پیدا میکرد، تنها از محل تجارت، حداقل ۶۱ میلیارد دلار خسارت مستقیم متوجه رژیم صهیونیستی میشد. در حوزه اقتصاد داخلی نیز به دلیل تعطیلی کامل بخش تولید ـ بهجز چند صنعت حیاتی ـ خسارتی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار به اقتصاد این رژیم وارد شده است. در حوزه علم و فناوری، وضعیت حتی بدتر است. تنها در حمله موشکی به مرکز تحقیقاتی وایزمن ـ که از مراکز راهبردی علمی-نظامی این رژیم بود ـ نزدیک به یک میلیارد دلار خسارت به خود مرکز و بیش از ۳۰ آزمایشگاه وارد شد که بازسازی آنها سالها زمان خواهد برد. مجموع خسارت واردشده به حوزه فناوری، بیش از ۳۴ میلیارد دلار برآورد میشود که معادل درآمد سالانه نفت ایران است. در حمله به نیروگاه “اوروس رابین” در هیدرا ـ که حدود ۲۰ درصد برق این رژیم را تأمین میکرد ـ نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار به صنعت برق اسرائیل آسیب وارد شد و برای بازسازی آن، حداقل ۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید نیاز است. نیروگاه حیفا نیز هدف قرار گرفت. همچنین، در حمله به شهرک صنعتی «ریاض گیت» که محل استقرار کارخانه اینتل و بسیاری دیگر از شرکتهای فناوریمحور بود، بیش از ۱۵ میلیارد دلار خسارت مستقیم به صنایع الکترونیک و دانشبنیان وارد آمد. پالایشگاه حیفا نیز ـ که بزرگترین پالایشگاه اسرائیل بود ـ با خسارت مستقیم ۷.۵ میلیارد دلاری مواجه شد و بازسازی آن حداقل ۱۵ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. سؤال اینجاست که در مقابل، چه خسارتی به ایران وارد شد؟ جمهوری اسلامی ایران سرزمینی با وسعتی ۷۵ برابر رژیم صهیونیستی و جمعیتی ۹ برابر آن است. ایران دارای ۸۷ میلیون نفر جمعیت است در حالی که اسرائیل تنها ۹ میلیون نفر جمعیت دارد. ایران ۳۷ میلیون خودرو دارد و طبق آمارهای موجود، تنها حدود هزار دستگاه خودرو در طول جنگ آسیب دیده که معادل کمتر از ۰.۰۰۳ درصد کل خودروهای کشور است. رژیم صهیونیستی اگر بخواهد همان میزان آسیب را به ایران وارد کند، باید طی ۵۷ سال، روزانه تعداد زیادی خودرو را منهدم کند؛ آن هم به شرطی که ایران دیگر خودرو تولید نکند! در حوزه مسکن نیز رژیم صهیونیستی دارای حدود ۲ میلیون واحد مسکن است، در حالی که ایران بیش از ۲۷ میلیون واحد مسکن دارد. در جنگ اخیر تنها حدود ۱۰۰۰ واحد در ایران آسیب دید که ۲۰۰ واحد آن نیازمند بازسازی کامل بود. حتی اگر این روند ادامه پیدا کند، تنها نیم درصد از ساختمانهای ایران آسیب میبیند، در حالی که در اسرائیل در همین مدت ۳۳ درصد ساختمانها آسیب دیدهاند.
در حوزه صنعت نیز ایران دارای بیش از ۸۰۰ شهرک و ناحیه صنعتی فعال با بیش از ۵۱ هزار واحد صنعتی است. اگر فرض کنیم در جنگ ۱۲ روزه، تنها به ۱۰۰ واحد صنعتی آسیب رسیده، برای تخریب کامل صنایع ایران باید ۱۷ سال جنگ مستمر بدون احداث واحد جدید صنعتی اتفاق بیفتد؛ امری که از نظر منطقی و میدانی محال است.
از این رو، تهدیدات نظامی اسرائیل علیه ایران نهتنها فاقد پشتوانه عملی است، بلکه در مقام تحلیل راهبردی، بهنوعی طنز تلخ تاریخ معاصر بدل شده است. همانگونه که امام خمینی فرمودند، “اگر هر ایرانی یک سطل آب روی اسرائیل بریزد، این رژیم را آب خواهد برد”. جمهوری اسلامی ایران تنها با شلیک روزانه چهار موشک طی دو سال میتواند همه خانههای اسرائیل را نابود کند. در آن صورت، سرزمین اشغالی به دشتی آماده برای کشاورزی و سکونت ملت فلسطین بدل خواهد شد. اسرائیل له شد، نابود شد. این همان وعدهی صادق رهبر معظم انقلاب است که محقق شد. تنها افسوس و حسرت باقیمانده برای ما آن است که چرا ضربهی نهایی را وارد نکردیم. بدون تردید، این نیز مصلحت و تدبیری داشته که ما تابع آن هستیم. اگر روزی این توفیق حاصل شود که نیروهای مقاومت بهصورت زمینی وارد شوند و سرزمینهای اشغالی را بازپس بگیرند، بهمراتب سریعتر از دو سال تحقق خواهد یافت. اسرائیل حتی توان تحمل دو ماه جنگ با ایران را نداشت. حتی با همهی حمایتهای آمریکا، این رژیم در برابر ضربات محدود جمهوری اسلامی ایران در حوزههای موشکی و پهپادی، بهکلی فروپاشید. جنگی که از نظر اقتصادی برای ایران، هیچ هزینه قابل توجهی در پی نداشت، اما برای رژیم صهیونیستی، نبردی وجودی و خانمانبرانداز بود.
https://ihkn.ir/?p=42170
نظرات