به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از خبرگزاری ایکنا؛ واقعه غدیر، رویدادی است که در سال ۱۰ هجری قمری در مکه رخ داد. در این روز، پیامبر(ص) در حاشیه سفر حجهالوداع در غدیر خم، علی بن ابی طالب(ع) را به عنوان وصی و جانشین پس از خود معرفی کرد. این رویداد به عنوان یکی از مهمترین وقایع تاریخی در اسلام شناخته میشود و نقش مهمی در تعیین وصیت پیامبر(ص) و رهبری جامعه اسلامی بعد از وفات ایشان دارد.
خبرنگار ایکنا به همین مناسبت با محمدحسین رجبی دوانی، پژوهشگر تاریخ اسلام و رئیس بنیاد ایرانشناسی گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ در روایات ما خیلی به مسئله بزرگداشت غدیر تاکید شده است. طبیعتا این سوال برای هر شیعه مطرح میشود مگر در غدیر چه نکتهای نهفته است که اینقدر ائمه بر بزرگداشت آن تاکید دارند. به تعبیر دیگر، شاید این سوال مطرح شود که فایده پرداختن به غدیر برای جامعه امروز ما چیست و قرار است کدام مشکل ما را حل کند؟
اگر به آیه قرآن در ارتباط با اعلام ولایت امیرالمومنین(ع) توجه کنیم پاسخ این سوال به خوبی مشخص میشود. پیامبر(ص) خود فرمود هیچ پیامبری مانند من از مردم زمانهاش اذیت و آزار و ناسپاسی ندیده است یعنی زجری که ۲۳ سال رسالت پیامبر اسلام تحمل کرده بیش از ۹۵۰ سال رسالت حضرت نوح بوده است به ویژه اینکه پیامبر اکرم(ص) پایانبخش رسالت است و بنا است بعد از ایشان پیامبری نیاید. هفتاد روز پیش از رحلت پیامبر(ص) به او امر میشود: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ». خیلی مسئله مهمی است. آن وجود مقدس مکه را فتح کرده، پایگاه کفر را از بین برده، تمام شبیه جزیره تحت سیطره اسلام درآمده، دین اسلام مستولی شده و مشرکی باقی نمانده است، یعنی رسالت حضرت به پایان رسیده است و کل قرآن نازل شده ولی خداوند میفرماید اگر این کار را نکنی رسالت خودت را انجام ندادی و اگر این امر صورت نگیرد ۲۳ سال رسالت تو در پیشگاه خدا اعتباری ندارد. این نکته بسیار مهم است.
وقتی آن وجود مقدس به امر خداوند ولایت امیرالمومنین(ع) را اعلام کرد رو به آسمان کرد و به خدا عرضه داشت آیا پیام را ابلاغ کردم؟ در این هنگام آیه نازل میشود: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ» یعنی به واسطه ابلاغ ولایت امیرالمومنین(ع) و باور به این امر است که دین شما کامل میشود. مفهوم مخالفش این است بدون باور به ولایت و امامت اسلام ناقص است و پذیرفتنی نیست و با ولایت امیرالمومنین(ع) خدا راضی میشود اسلام دین شما باشد و بدون ولایت پذیرفتنی نیست.
این ولایت چیست؟ رمز سعادت بشر و مسلمانها بعد از پیامبر(ص) است. اگر میخواهید از مسیر منحرف نشوید خدا بر شما لطف کرده بعد از پیامبر(ص) راه سعادت شما را در پیروی از کسی مثل پیامبر(ص) منهای وحی قرار داده است. خدا روی لطفی که به بشر داشته به ارسال پیامبر(ص) و قرآن بسنده نکرده چون قرآن نیاز به تفسیر دارد و تفسیر قرآن را راسخون فی العلم میدانند و راسخون اهل بیت(ع) هستند. لذا اگر دین از اهل بیت(ع) گرفته نشود دین شما پذیرفتنی و قابل قبول نخواهد بود لذا اهمیت غدیر، هم برای آن دوره بوده است و هم الآن یعنی اگر کسی میخواهد دینش کامل شود و مطمئن باشد آنچه میکند مورد قبول درگاه الهی است و وظیفه خود را به درستی انجام میدهد باید به ولایت اعتقاد داشته باشد و این باعث سعادت و نجات میشود.
امروز جوامعی که سربلند هستند و در برابر فشار و تعدی و تهدید استکبار قد خم نکردند جوامع شیعی هستند که به ولایت باور دارند. هر جا شیعه با این اعتقاد به ولایت وجود دارد در برابر تعدیات و فشارها ایستادگی کرده است.
در مصر بیداری اسلامی رخ داد ولی چون به ولایت باور نداشتند نتوانستند از آن بهره ببرند ولی در ایران چهار دهه استکبار هر آنچه از دستش برمیآید به کار برد ولی به دلیل باور مردم به ولایت ناکام مانده است. لذا باور به ولایت در هر عصری هم تضمینکننده سلامت دین انسانها است و هم اینکه بدانند راه سعادتشان چیست و در برابر دشمنها ایستادگی کنند و آزاد بودن خود را به دست بیاورند.
ایکنا ـ شما به مسئله اکمال دین اشاره کردید. در این ایام زیاد درباره اکمال دین به دلیل ولایت اهل بیت(ع) صحبت میشود ولی کمتر درباره اکمال دین توضیح داده میشود. شما اشاره کردید اهمیت این مسئله به حدی است که کل رسالت مشروط به آن شده است. توضیح بفرمایید که کارکرد ولایت و امامت در دین چیست؟
ولایت دارای شئون متعددی است اینکه خدا رهبری اسلام را بعد از پیامبر(ص) در افراد خاصی با شرایط ویژهای که دارند قرار داده حکمتی دارد چون نمیشود دین خدا را به دست هر کس سپرد و هر کس شایستگی این امر را ندارد. آنقدر این مسئله مهم است که تعیین جانشین، دست خود پیامبر(ص) نیست بلکه خدا تعیین کرده است و پیامبر(ص) در روز غدیر فقط معرفی کرده است.
در منابع آمده است ابتدا به پیامبر(ص) وحی شد که ولایت علی(ع) را اعلام کن ولی حضرت با توجه به شناختی که از جامعه مسلمین داشت و از حساسیت مهاجران نسبت به امیرالمومنین(ع) آگاه بود احساس کرد اگر بدون زمینه ولایت را در آن جمع عظیم اعلام کند یک عده برنتابند و به جان هم بیفتند لذا حضرت تامل کرد تا فضا مناسب شود و زمینه را فراهم کند. چون حضرت تامل کرد و ابلاغ صورت نگرفت بخش دوم آیه نازل شد: «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» یعنی اگر اعلام نکنی رسالتت را انجام دادی، حضرت باز تامل کرد. خدا میدانست تامل حضرت از چه باب است لذا بخش سوم آیه نازل شد: «وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ». بنابراین پیامبر(ص) نقش تعیینکننده در این مسئله نداشت و فقط ولایت را اعلام کرد. بنابراین ولایت شئونی دارد که در هر کس جمع نمیشود و خدا این را در اهل بیت(ع) قرار داده بود.
ایکناـ شما به شئون ولایت و اهمیت آن اشاره کردید. لطفا در این زمینه توضیح بیشتر بفرمایید.
اولین شان ولایت، مرجعیت دین است یعنی کسی که خدا او را ولی خلق پس از پیامبر(ص) قرار داده مرجع دین است و باید در غیاب پیامبر(ص) دین را تبیین کند. هر کس نمیتواند جای پیامبر(ص) بنشیند و مرجع دین مردم شود. در منابع اهل سنت به صراحت آمده خلیفه دوم که جای پیامبر(ص) نشست به صراحت گفت دو امر در زمان پیامبر(ص) حلال بود که من حرام کردم، متعه و طواف نساء حج. آیا میشود حکم پیامبر الهی را با اجتهاد شخصی تغییر داد؟ ایشان در احکام ارث هم دست برد و حق دختران و زنان را بسیار محدود کرد در حالی که حکم پیامبر(ص) این نبود.
بنابراین کسی باید جای پیامبر(ص) بنشیند که صلاحیت مرجعیت دین مردم را داشته باشد، در احکام دست نبرد و در احکام جدید حکم صحیح را بیان کند. لذا مسلمانان وقتی پس از پیامبر(ص) خودشان را از اهل بیت محروم کردند، وقتی دامنه قلمرو اسلامی گسترش پیدا کرد، مسائل جدیدی پدید آمد که خلفا برای حل آنها اجتهاداتی میکردند که با مبانی دین در تضاد بود. مثلا وقتی ایران تصرف شد، هر ایرانی که مسلمان میشد از حقوق برابر با عرب برخودار نبود و حق ازدواج با عرب نداشت. آیا این حکم خدا بود؟
چرا داعش آمد برخی اسرا را آتش زد؟ ما در اسلام آتش زدن نداریم. مبنای حکم داعش عمل به کاری است که یکی از خلفا کرد و شخصی به نام فجاعه سلمی را به خاطر خیانت کردن، زندهزنده آتش زد. آیا میتوانیم بپذیریم اگر با کسی مشکل پیدا کردیم او را آتش بزنیم؟
خود قرآن میفرماید آیات یا محکمات است یا متشابهات؛ محکمات یعنی ظاهر و باطن آیه یک معنا دارد و شما نمیتوانی معنای دیگری از آن افاده کنی ولی در آیات متشابه معنای ظاهر و باطن آیه متفاوت است مثل «یدالله فوق ایدیهم». این را چه کسی باید برای مردم تبیین کند؟ آنهایی که خود را از نعمت ولایت محروم کردند به ظاهر این آیات معتقد شدند و الآن غیر شیعه معتقدند در این دنیا خدا را نمیبینید ولی در قیامت خدا را مثل یک انسان خواهید دید. این آیات را صاحب ولایت باید برای مردم تبیین کند و کسی که از ایشان پیروی نکرده است به انحراف رفته است.
دومین شأن صاحب ولایت این است که محور وحدت است. من بر این باورم اگر بعد از رحلت پیامبر(ص) به ولایت خیانت نشده بود و امیرالمومنین(ع) کنارگذاشته نمیشد امت اسلام دچار تفرقه و فرقهگرایی نمیشد و وحدت آن محفوظ میماند. امام صادق(ع) میفرماید مقصود از «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقوا» ولایت ما اهل بیت(ع) است یعنی اگر عالم اسلام به ولایت تمسک جسته بود دچار تفرقه نمیشد. چرا این تفرقهها به وجود آمد چون از ولایت پیروی نکردند.
در سوره مائده که سوره ولایت است آمده است: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاهَ وَیُؤتونَ الزَّکاهَ وَهُم راکِعونَ» یعنی صاحب ولایت بر شما فقط و فقط خدا و پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) است که ایمان آورد، نماز را به پا داشت و در حال رکوع نماز صدقه و زکات خود را میپردازد. خدا تاکید میکند صاحب ولایت فقط خودش، پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) است. در آیه بعدی میفرماید: «وَمَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ». چرا مسلمانها به این بدبختی افتادند و کافران بر آنها سلطه پیدا کردند؟ چون حزبالله نشدند. چرا حزبالله نشدند؟ چون به ولایت تن ندادند. اگر پیرو اهل بیت(ع) باشید حزبالله میشوید و همیشه پیروزید. انقلاب اسلامی ما مویدش همین است چون به ولایت متلزم شدیم خدا ما را حزبالله کرد و این همه فشارها را پشت سر گذاشتیم.
شأن سوم ولایت حکومت کردن است. برخی فکر میکنند امامت به معنای حاکمیت است. خیر، یکی از شئون ولایت حکومت کردن است. بالاترین میزان موفقیت انبیای الهی یا امام برای تحقق اهداف بلند رسالت یا امامتش نیازمند در دست داشتن قدرت است. پیامبری مثل موسی که قدرت داشته باشد بهتر میتواند دینش را گسترش دهد و عدل را اجرا کند تا پیامبری که تحت فشار دشمنان است و تحت تعقیب است و آزادی عمل ندارد.
امیرالمومنین(ع) که برای مدتی حکومت داشت توانست گوشهای از تواناییهای امامت خود را به اجرا بگذارد ولی امام صادق(ع) که حکومت نداشت نتوانست این تواناییها را به منصه ظهور برساند لذا حکومت هم موجب اجرای عدالت است و هم راحتتر گسترش دادن دین خدا و سعادتمند کردن جوامع با دعوت آنها به اسلام.
چهارمین مورد از شئون ولایت، به رشد و تعالی رساندن فرد و جامعه است یعنی صاحب ولایت برخلاف صاحب خلافت و سلطنت برای سعادت فرد و جامعه خود را مسئول میداند و از انحراف فرد و جامعه محزون است و برایش قابل پذیرش و تحمل نیست. امیرالمومنین(ع) با اینکه پنج برابر خوارج، سپاه در اختیار داشت به جای اینکه آنها را قلع و قمع کند با آنها بحث میکند و برای نجات آنها تلاش میکند لذا موفق میشود ۸ هزار نفر آنها را نجات دهد. خیلی از حاکمیتها حداکثر کاری که میکنند این است که در جامعه رفاه، امنیت و ثروت ایجاد میکنند ولی نسبت به اینکه تکتک افراد سعادتمند شوند و به جهنم نروند خودشان را مسئول نمیدانند ولی صاحب ولایت خودش را مسئول میداند.
پس اگر ما برای ولایت چنین شئونی قائل باشیم نشان میدهد چقدر جامعه اسلامی و بشریت بعد از پیامبر(ص) در طول تاریخ تا امروز لطمه خورده است چون دینش را به درستی نتوانسته بگیرد و کسانی جای پیامبر(ص) نشستند که تبیین دین در صلاحیتشان نبود، دچار تفرقه شدند و مذاهب گوناگون پدید آمد، رهبریشان دست جنایتکاران و تبهکاران در طول تاریخ افتاد که آنها را به ذلت کشاندند و زیر سلطه کفار و بیگانگان بردند و از رشد و تعالی هم بازماندند.
وقتی امام زمان(عج) ظهور میکند عدل حاکم میشود، تبهکاران مجازات میشوند، رفاه و امنیت و آسایش برای بشریت به ارمغان میآید ولی این چیزی نیست که خدا فقط برای آخرالزمان اراده کرده بود. اگر به ولایت خیانت نشده بود از زمان امیرالمومنین(ع) چنین چیزی برای بشریت تا ابد پدید میآمد.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=33842
نظرات