به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از شبکه اجتهاد، کرسی ترویجی «جواز یا عدم جواز ورود به حریم شخصی فرزند و همسر با هدف تربیتی» با ارائه حجتالاسلام هادی عجمی، مدرس و پوهشگر فقه تربیتی به صورت برخط با حضور ناقدان برگزار شد. ارائه دهنده معتقد است تنها در آنجایی میتوان برای صیانت به حریم شخصی وارد شد که انجام وظایف صیانتی و بازداری فرزند و همسر از گناه، منحصر به ورود به حریم شخصی است. آنچه پیش روی شما قرار میگیرد شرح تفصیلی از ارائه این عضو گروه فقه تربیتی مؤسسه اشراق و عرفان است.
عجمی: روشن است که برخی از زمینههای فساد، در حریم شخصی افراد شکل میگیرد؛ برای نمونه، در کنار دسترسی روز افزون به رسانهها و فضای مجازی در زندگی امروز بشر،[۱] بخشِ قابل توجهی از این رسانهها، مروج محتوای غیراخلاقی و زمینهساز فساد و تحریک جنسی هستند.[۲] این دسترسی آسان، احتمال مواجه شدن با زمینهسازهای فساد و تحریک کنندههای جنسی در حریم شخصی را افزایش میدهد. این نکته همچنین در ارتباط فرزندان با دوستان نیز قابل طرح است. زیرا ممکن است در این ارتباطها و در حریم شخصی آنها، زمینههای فساد بهوجود آید. در نتیجه حریم شخصی پیوسته ممکن است محل ایجاد انحراف افراد قرار گیرد.
درنتیجه این پرسش بهوجود میآید که آیا در راستای جلوگیری از شکلگیری زمینههای فساد در خانواده، میتوان در حریم شخصی همسر و فرزندان ورود کرد؟
با توجه به این پرسش مهم در عرصه تربیت، مسئله این است که با توجه به وظایف والدین نسبت به تربیت فرزندان و نسبت به محیط خانواده، با هدف حذف زمینههای فساد، میتوان به حریم شخصی فرزندان و زوجه وارد شد؟ از نمونه مهم این مسئله، ناظر به شیوه حذف زمینههای تحریک جنسی فرزندان در اینترنت و فضای مجازی است.
برای پاسخ به این پرسش، دو احتمال جواز و عدم جواز، بررسی و درنهایت دیدگاه برگزیده بیان میشود.
۱. مفهومشناسی
با توجه به روشن بودن مفهوم، فرزند و همسر، برای روشن شدن بهتر مسئله، تنها به تعریف تربیت و حریم شخصی، بسنده میکنیم
۱ـ۱. تربیت
در اینکه ریشه تربیت از «رَبَوَ» به معنای زیادت و فزونی است[۳] یا «ر بَ بَ» به معنای مالکیت و تدبیر،[۴] اختلاف وجود دارد.
در قرآن مفهوم تربیت از ریشه «رَبَوَ» چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در مواردی هم که در ارتباط با انسان آمده، مفهوم رشد جسمی داشته است.[۵] کلماتی از ریشه «ر بَ بَ» درآیات فراوانی آمده است؛ به گونهای که مشتقات این واژه از ریشه «ربب» بهخصوص کلمه «ربّ» از نظر کثرت استعمال در قرآن و ادعیه کم نظیر است. در قرآن، علاوه بر واژه «ربّ»، برخی دیگر از مشتقات ماده «ربب» مثل «ربیّون»[۶] و «ربّانیون»[۷]، که مرتبط با مباحث تربیتی و در اصطلاح، به معنای مربیان و متربیّان است نیز به کار رفته است.[۸]
تربیت، در معنای اصطلاحی، ارتباطی است میان مربی و متربی برای به فعلیت رساندن استعدادهای درونی متربی. شهید مطهری تربیت را عبارت میداند از: «پرورش دادن، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی».[۹] معنای برگزیده نیز همین است.
۱ـ۲. حریم شخصی
حریم شخصی، همچون مقوله «آزادی» از مباحث چالشی در فلسفه و حقوق امروز است. تعاریف فلسفی بسیار متعددی از آن بیان شده است که بیان آنها از عهده این مقاله خارج است. برای نمونه در فرهنگ حقوقی آکسفورد در تعریف حریم خصوصی آمده است: «حق برای خود بودن» (The right to be left alone)[۱۰]. حق حریم خصوصی در دائره المعاف بریتانیکا اینچنین تعریف شده است: «حق تنها بودن بدون مزاحمت بیجا بهوسیله دولت، رسانه یا دیگر نهادها یا افراد».[۱۱]
در حقوق نیز این مسئله مورد توجه بوده وهست. در حقوق به جنبه ارتباط با دخالت دولت و بعد حقوقی آن توجه بیشتری دارند؛ مانند: «حق افراد برای حمایت شدن در مقابل وارد شدن بدون اجازه به امور و زندگی افراد و خانوادههایشان با ابزار مستقیم فیزیکی یا به وسیله نشر اطلاعات».[۱۲]
امروزه، به طَبَع گسترده شدن فضای مجازی و تبادل اطلاعات، حریم خصوصی در این فضا مورد توجه بیشتری قرار گرفته و حتی تعاریف را به این سمت برده است؛ مانند تعریف چالز فرید که حریم خصوصی را بر اساس کنترل تعریف کرده است به: «حریم خصوصی صرفا فقدان اطلاعات درباره ما نزد دیگران نیست؛ بلکه عبارت است از کنترلی که ما بر اطلاعات مربوط به خودمان داریم.[۱۳]
در جمعبندی میتوان گفت، محور، خلوت و تنهایی است؛ البته این خلوت مستلزم آن است که حرز و حریمی باشد که در معرض دیگران نباشد. این مفهوم از دل خلوت و تنهایی و در معرض نبودن بیرون میآید. به بیانی دیگر، نوعی از حرز و دیوار ملاک است که اگر نباشد، حریم خصوصی نیست. در آن حریم، افراد آزاد هستند هر آنچه میخواهند باشند و رفتار کنند؛ مگر اینکه مانع حریم و آزادی دیگران گردند.
درنتیجه میتوان گفت، هر کسی محدودهای دارد که میتواند دیگران را از ورود و تصرف در آن و کسب آن منع و محروم کند. این منطقه ملک و حریم و قرقگاه و به نوعی حرز اوست.
۲. بررسی احتمالها در مسئله
۲ـ۱. عدم جواز ورود به حریم شخصی
رعایت حریم دیگران، همچون بسیاری از عنوانهای نوظهور و مطرح در جامعه معاصر، عنوانی برداشت شده از عنوانهای طرحشده در ادله شرعی است؛ این عناوین در این بحث عبارتاند از: ممنوعیت تجسس، تفتیش، استراق سمع و بصر و ورود به منازل بدون استیذان است.
بررسی مسئله حریم شخصی و تعریف درون دینی آنها، نیازمند بررسی مستقل است که پیشتر انجام شده است و در این مقال نمیگنجد؛ اما اشارهای به ادله این عناوین میگردد.
مهمترین دلیل ممنوعیت تجسس و تفتیش، آیه ذیل است: «یا أَیُّهَا الَّذین آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُم بَعْضا».[۱۴] دلیل محوری دوم، مجموعهای از روایات است که از «تتبع عورات مسلمین» نهی کردهاند؛[۱۵] عوره دلالت دارد بر چیزی که نباید دیده شود و به بیانی دیگر، باید از آن مراقبت کرد.[۱۶] یکی دیگر از عناوین نهی کننده از عیبجویی مخفیانه، روایات نهی کنند از «عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ»[۱۷] است. در نتیجه «عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ» یعنی به دنبال اطلاع یافتن از چیزی درباره دیگران است که مخفی است و کسی از آن خبر ندارد.[۱۸]
دلیل محوری حرمت استراق سمع و بصر، آیات ۲۷ و ۲۸ سوره نور[۱۹] و آیه ۱۸۹ بقره سوره[۲۰].
از مجموع این ادله و به تصریح آنها میتوان حرمت تجسس و تفتیش که از مصادیق آن، ورود به حریم شخصی است را بهدست آورد.
بنابراین، تجسس و ورود به حریم شخصی، حرام است. با توجه به حرمت آن، شارع نمیتواند به انجام حرام امر کرده باشد. یعنی از آنجا که ورود به حریم شخصی حرام است، نمیتواند روش انجام یک وظیفه تربیتی باشد. از سویی امری مانند صیانت و وقایه فرزندان از ابتلای به گناه، منصرف از انجام آنها یا این روش حرام هستند. زیرا ادله حرمت ورود به حریم شخصی حاکم بر احکام تربیتی است.
درنتیجه، برای انجام وظایف تریبتی، جایز نیست وارد حریم شخصی افراد شد.
۲ـ۲. جواز ورود به حریم شخصی
در مقابل احتمال عدم جواز، احتمال دوم، جواز ورد به حریم شخصی همسر و فرزندان در جهت اصلاح و از میان بردن زمینه انحراف در خانواده است. برای این احتمال، ادلهای قابل طرح است.
یکم. موثقه زراره
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ؟ع؟ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ؟ع؟. فَقَالَ إِنَّ امْرَأَتَکَ الشَّیْبَانِیَّهَ خَارِجِیَّهٌ تَشْتِمُ عَلِیّاً ؟ع؟ فَإِنْ سَرَّکَ أَنْ أُسْمِعَکَ مِنْهَا ذَاکَ، أَسْمَعْتُکَ. قَالَ نَعَمْ. قَالَ فَإِذَا کَانَ غَداً حِینَ تُرِیدُ أَنْ تَخْرُجَ کَمَا کُنْتَ تَخْرُجُ فَعُدْ فَاکْمُنْ فِی جَانِبِ الدَّارِ قَالَ فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ کَمَنَ فِی جَانِبِ الدَّارِ فَجَاءَ الرَّجُلُ؛ فَکَلَّمَهَا؛ فَتَبَیَّنَ مِنْهَا ذَلِکَ فَخَلَّى سَبِیلَهَا وَ کَانَتْ تُعْجِبُهُ.[۲۱]
بررسی سندی: راویان این حدیث ثقه هستند؛ حتی عبد الله بکیر؛ زیرا هرچند فطحی مذهب؛ اما موثق است.[۲۲]
بررسی دلالی: در این روایت، امام باقر ع میفرمایند: مردی به امام سجاد (ع) عرض داشت: همسر شما خارجی است و به امیرالمؤمنین (ع) بد میگوید. برای اثبات به حضرت گفت: آیا خوشحال میشوید که از او این سخنان را بشوید؟ حضرت فرمودند: آری. آن مرد گفت: هنگام خروج از خانه، همچون گذشته خارج شوید؛ اما بازگردید و پشت دیوار کمین کنید. وقتی از خانه بیرون میروی، در پشت در کمین کن تا من با او حرف بزنم. آن مرد میگوید: فردای آن روز زمانی که حضرت پشت دیوار بود، با آن زن سخن گفتم. از آن سخنان برای حضرت ادعایم اثبات گردید. حضرت به رغم اینکه این زن را دوست داشتند؛ او را رها کردند.
ادعا این است که در این روایت، حضرت به نوعی این تجسس را تایید کردند؛ از سویی، هنگام سخن گفتن آن فرد با همسرشان، به نوعی استراق سمع کرد. به بیانی دیگر در حریم خصوصی همسر وارد شدند. با توجه به اینکه در تبیین حریم شخصی، از مصادیق رعایت حریم شخصی دیگران، عدم تجسس و استراق سمع بیان شد.
این سیره و تایید حضرت نشان از جواز ورود به حریم شخصی همسر برای اصلاح خانواده از همسر و مادر غیر شایسته دارد.
مناقشه: دو مناقشه بر این روایت وارد شده است.
مناقشه نخست، اشکال کلامی و با توجه به علم غیب اهل بیت است؛ در اینکه چگونه حضرت با کسی ازدواج کرده است که آگاهی به فساد او ندارد! درنتیجه این روایت با اصول اعتقادی در تعارض است و نمیتوان بدان استناد کرد.
پاسخ این مناقشه روشن است. اهل بیت ؟عهم؟ برپایه ظواهر با دیگران برخورد میکردند و این نکته ضرری به روایت نمیرساند.
مناقشه دوم اینکه روایت دارای اطلاق نیست تا از آن بتوان در مطلق تجسس و ورود به حریم همسر و فرزند بهره برد. ممکن است این تجسس حضرت، به علت اهمیت جایگاه امامت و از سویی، حفظ جان ایشان باشد. ممکن است بیان شود که با توجه به اینکه آن زن عقاید خارجی داشته و ناصبی بوده است؛ امکان ترور حضرت نیز وجود داشته است. همچون ترور خانگی امام حسن مجتبی ؟ع؟. از سویی ممکن است این اقدام حضرت و این حساسیت، به علت حساسیت جایگاه امام و همسر ایشان در جامعه بود باشد. نتیجه اینکه با این احتمالها نمیتوان از این روایت، اطلاقی برداشت کرد و جواز تجسس در هر موردی و برای هر کسی را برداشت کرد.
دوم. روایت حسین بن موسى بن جعفر (ع)
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ، عَنْ أُمِّهِ قَالَتْ: کُنْتُ أَغْمِزُ قَدَمَ أَبِی الْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ هُوَ نَائِمٌ مُسْتَقْبِلًا فِی السَّطْحِ، فَقَامَ مُبَادِراً یَجُرُّ إِزَارَهُ مُسْرِعاً فَتَبِعْتُهُ فَإِذَا غُلَامَانِ لَهُ یُکَلِّمَانِ جَارِیَتَیْنِ لَهُ وَ بَیْنَهُمَا حَائِطٌ لَا یَصِلَانِ إِلَیْهِمَا، فَتَسَمَّعَ عَلَیْهِمَا ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ: «مَتَى جِئْتِ هَاهُنَا»؟ فَقُلْتُ: حَیْثُ قُمْتَ مِنْ نَوْمِکَ مُسْرِعاً فَزِعْتُ فَتَبِعْتُکَ. قَالَ: «أَ لَمْ تَسْمَعِی الْکَلَامَ»؟[۲۳] قُلْتُ: بَلَى. فَلَمَّا أَصْبَحَ بَعَثَ الْغُلَامَیْنِ إِلَى بَلَدٍ، وَ بَعَثَ بِالْجَارِیَتَیْنِ إِلَى بَلَدٍ آخَرَ، فَبَاعَهُمْ.[۲۴]
درباره کتاب قرب الاسناد نیز اختلافنظر است. نجاشی ضمن توثیق عبدالله بن جعفرحمیری از سه کتاب با نام قرب الاسناد یاد میکند. شیخ طوسی نیز از کتاب قرب الاسناد یاد میکند که سند وی به آن کتاب قابل اعتماد است. بااینحال معین نمیکند که مراد از قرب الاسناد کدا میک از سه کتابی است که نجاشی از آنها نام برد. ابن ادریس و علامه مجلسی این کتاب را به محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری نسبت میدهند؛ اما مجلسی اذعان دارد که قرب الاسناد را از نسخه قدیمی به خط ابن ادریس نگارش کرده است که خود ابن ادریس اصل کتاب را در اختیار نداشته است؛ بلکه محتوای آن را از طریق وجاده دریافت کرده و سپس نگارش نموده است. بنابراین آنچه امروز در اختیار ما قرار دارد کتابی است که از طریق مرحوم علامه به ما رسیده است؛ ازآنجاکه کتاب به طریق معتبر به ایشان نرسیده، نمیتوان بدان اعتماد کرد.
بررسی دلالی: حسین بن موسى بن جعفر؟ع؟ از مادر خود نقل کردهاند که حضرت موسى بن جعفر؟ع؟ در پشت بام خوابیده بودند؛ ناگهان از جاى بلندشدند و به سرعت رفتند. دوغلام با دو کنیز حضرت مشغول صحبت بودند و دیوار بین آنها بود. حضرت حرفهاى آنها را گوش دادند. فردا صبح آن دو غلام را به یک شهر و دو کنیز را به شهر دیگرى فرستاد و آنها را فروخت. «فَتَسَمَّعَ عَلَیْهِمَا» دلالت بر تجسس و استراق سمع حضرت دارد.
ادعا این است که این فعل حضرت، دلالت دارد بر جواز تجسس و استراق سمع رفتار زیر دستان در خانه؛ در جهت رفع موانع انحراف در محیط خانه. اقدام حضرت در جدا سازی محل زندگی آنها نیز اقدام اصلاحی در محیط خانواده بوده است.
مناقشه: ممکن است بیان شود کنیز بودن آنها موضوعیت دارد و نمیتوان الغای خصوصیت کرد. درنتیجه نمیتوان درباره همسر و فرزند از این روایت بهره برد. این احتمال مانع استدلال به این روایت میگردد.
درنتیجه این دو روایت نمیتواند مطلق تجسس و ورود به حریم شخصی فرزند و همسر را اثبات کند.
سوم. اطلاق آیه وقایه
از ادله مهم وظیفهمندی نسبت به خانواده، آیه وقایه است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً…»[۲۵]. آیه «وقایه» درباره تعلیم و تربیت دینی فرزندان و اعضای خانواده در واجبات و محرمات، دلالت بر حکم الزامی مولوی دارد. مصداق بارزِ این حکم، اهل و والدین هستند.[۲۶]
ادعا این است که این صیانت و بازدارندگی اهل از گناه، اطلاق دارد و شامل ورود به حریم شخصی فرزند و همسر است؛ البته با هدف صیانت و نگهداری آنها از گناه و عذاب الهی.
گفتنی است، این مقاله در پی اثبات حدود وظایف صیانتی نیست؛ بلکه بر فرض اثبات وظایفی از این آیه، آن وظایف دارای اطلاق هستند و شامل ورود به حریم شخصی برای انجام آن وظایف در شرایطی میشوند.
توضیح بیشتر اینکه در صیانت چند احتمال است:
۱. صیانتی که با حریم شخصی ارتباطی ندارد؛ مانند صیانت از فرزندان در فضای عمومی خانه.
۲. صیانتی که با حریم شخصی در ارتباط است؛ اما منحصر در ورود به حریم شخصی نیست؛ مانند صیانت از انتخاب دوست مناسب فرزندان که میتوان بدون تجسس نیز مانع انتخاب دوست نامناسب برای او شد.
۳. صیانتی که با حریم شخصی در ارتباط است؛ اما مراحلی از صیانت منحصر به ورود حریم شخصی است. مانند صیانت از ارتباطهای مجازی و مصرف رسانهای همسر و فرزندان، که برای اطلاع از آن، ناگزیر از ورود به حریم شخصی اوست.
در صورت سوم، پرسش این است که آیا میتوان با توجه به وظیفه صیانتی نسبت به زوجه و فرزند و از سویی انحصار تحقق آن در ورود به حریم شخصی و تجسس در مواردی، وارد حریم شخصی شد؟ بهویژه با وجود احتمال بالای انحراف در برخی فضاها مانند فضای مجازی. برخی فقها برپایه این وظیفه صیانتی، به جواز آن حکم کردهاند؛ از جمله حکم مرحوم جواد تبریزی؟ره؟ به اینکه: لا یجوز التجسس على الزوجه إلّا إذا کان یرید صلاحها أو کان لأمرٍ یمسه أو أمرٍ یضر بها من باب ((قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ))، و اللّه العالم.[۲۷] گفتنی است حکم ایشان حتی مقید به محدودیت در روشهای صیانتی به تجسس نیست. یعنی حتی اگر از راههای دیگر نیز میتوان همسر را از گناه باز داشت، نیز میتوان از راه ورود به حریم شخصی افراد استفاده کرد.
۳. جمعبندی و دیدگاه برگزیده
دیدگاه برگزیده این است که دلیل وقایه نسبت به روشهای صیانتی اطلاق دارد؛ مگر مواردی که حرام است. حکم تجسس و ورود به حریم شخصی، حرمت است. درنتیجه به حکم اولی نمیتوان به حریم شخصی برای صیانت، ورود کرد؛ اما درجایی که برای صیانت، راهی جز ورود به حریم شخصی نیست، تزاحم پیش میآید؛ تزاحم میان وظیفه صیانت و رعایت حریم شخصی. در این موارد باید اولویتسنجی کرد.
درنتیجه تنها در آنجایی میتوان برای صیانت به حریم شخصی وارد شد که صیانت و بازداری فرزند و همسر از گناه، منحصر به ورود به حریم شخصی است. ازآنجاکه وقایه، پیشگیری است، شامل اقدامهای پیشگیرانه محتمل میشود. یعنی احتمال اینکه امری سبب گناه شود، برای ورود به حریم شخصی برای جلوگیری از آن، کافی است؛ البته با شرط بیان شده درباره روش منحصره بودن.
——————————————
[۱]. آمارهای غیررسمی ، بیانگر ضریب نفوذ ۸۰ درصدی اینترنت در کشور است. این درحالی است که متوسط استفاده از اینترنت در دنیا، ۴۶ درصد است. درهمین حال این آمارها از وجود ۴۰ میلیون گوشی هوشمند در کشور حکایت دارد. ۵۳ درصد مردم ایران حداقل عضو یک شبکۀ اجتماعی هستند. ۷۲ درصد جوانانِ ۱۸ تا ۲۹ سال، در شبکههای اجتماعی عضویت دارند. بررسیها نشان میدهد که به صورت میانگین، ایرانیها ۵ تا ۹ ساعت در روز در شبکههای اجتماعی حضور دارند! ۲۰ میلیون کاربر گیم در کشور وجود دارد و سالانه بالغ بر ۱۴.۶ میلیارد ساعت صرف بازیهای رایانهای و موبایل در ایران میشود» (سید مرتضی موسویان (رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد)، در همایش فرصتهای سرمایهگذاری و کسب و کار در فناوری اطلاعات و ارتباطات، به نقل از : www.mehrnews.com.)
[۲]. بر اساس نتایج تحقیق مؤسسه بینالمللی خانواده ام (که یک مؤسسه بینالمللی مستقر در آمریکا است): ۱۲% از سایتهای جهان پورنوگرافی هستند؛ ۴۲۰ میلیون صفحه پورنو، سالانه، به اینترنت اضافه میشود؛ ۸۹ درصد محتوای چت و نرمافزارهای تلفن همراه، غیراخلاقی است؛ بیش از یک میلیارد و دویست میلیون (۲۵% کل جستجوها) در گوگل پورنوگرافی هستند؛ به جهت شدت آلودگی فضای اینترنت، ۳۴ درصد کاربران اینترنت ناخواسته پورنوگرافی را میبینند؛ هرروز ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ایمیل پورنوگرافی ارسال میشود؛ کاربران اینترنت، بهطور متوسط برای اولین بار در۱۱ سالگی پورنوگرافی را تجربه میکنند؛ ۹۰ درصد کودکان ۸ تا ۱۶ ساله در جهان، بهدوراز چشم والدین، به سراغ پخش زنده فیلم پورنوگرافی میروند. ۳۵% کل دانلودهای اینترنت (برابر با ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دانلود در ماه) به دانلود فیلمهای باکیفیت پورنوگرافی بوده است. http://www.familysafemedia.com/pornography_statistics.html
[۳]. راغب اصفهانى، معجم مفردات الفاظ القرآن، ج۲، ص۲۹.
[۴]. ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۹۹.
[۵]. در دو آیه: قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیرا؛ بگو: «پروردگارا! همانگونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» (اسرا: ۲۴). قالَ أَ لَمْ نُرَبِّکَ فینا وَلیداً وَ لَبِثْتَ فینا مِنْ عُمُرِکَ سِنین؛ (فرعون) گفت: «آیا ما تو را در کودکى در میان خود پرورش ندادیم و سالهایى از زندگیت را در میان ما نبودى؟» (شعرا: ۱۸)
[۶]. «و کایّن من نبیٍّ قاتل معه ربّیون کثیرٌ فما وهنوا لما اصابهم فی سبیل الله و ما ضعفواومااستکانوا و اللّه یحبُّ الصابرین». (آل عمران:۱۴۶)
[۷]. «انّا انزلنا التوریه فیها هدیً و نور یحکم بها النبیّون الذین اسلموا للذّین هادوا و الربانیّون والاحبار بما استحفظوا من کتاب الله و کانوا علیه شهداء». (مائده: ۴۴)
[۸]. مهدیزاده، کاوشی در ریشه قرآنی واژه «تربیت» و پیامد معنایی آن، ص۱۰۶.
[۹]. مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۳۳.
[۱۰]. لیبرالیسم، حریم خصوصی و قانون پاتریوت، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره ۴۰، شماره۲، تابستان ۱۳۸۹، ص۴.
[۱۱]. Warran& barandeis.1890.p.193، به نقل از حمید شهریاری، نقد و بررسی چهار تعریف حریم خصوصی از منظر فلسفه اخلاق در غرب، پژوهشهای فلسفی کلامی، سال ۲۱، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۸، ص۸۲.
[۱۲]. انصاری، حقوق حریم خصوصی، ص۱۷.
[۱۳]. Fried.19 ۸۴.p.209، به نقل از حمید شهریاری، نقد و بررسی چهار تعریف حریم خصوصی از منظر فلسفه اخلاق در غرب، پژوهشهای فلسفی کلامی، سال ۲۱، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۸، ص۱۱۷.
[۱۴]. حجرات: ۱۲.
[۱۵]. «بَابُ مَنْ طَلَبَ عَثَرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَوْرَاتِهِم» محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲ ؛ ص۳۵۴.
[۱۶]. فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص ۲۳۷.
[۱۷]. محمد بن یعقوب، الکافی ج۲، ص۳۵۵.
[۱۸]. عثر، العین و الثاء و الراء أصلانِ صحیحان، یدل أحدهما على الاطِّلاع على الشىء، و الآخر [على] الإثاره للغُبار. فالأوَّل عَثَر یعثُر عُثُوراً، و عثر الفرسُ یعثُر عِثاراً، و ذلک إذا سقَطَ لوجهه. قال بعض أهل العلم: إنما قیل عَثَر من الاطِّلاع، و ذلک أنَّ کل عاثرٍ فلا بدَّ أن ینظر إلى موضع عَثْرته. و یقال: عَثَر الرجل یعثُر عُثوراً و عَثراً، إذا اطَّلع على أمرٍ لم یطَّلع علیه غیرُه. کذا قال الخلیل. و أعثَرْتُ فلاناً على کذا، إذا أطلعتَه علیه. قال اللَّه تعالى: فَإِنْ عُثِرَ عَلى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْماً، أى إن اطُّلِع» (احمد بن فارس، معجم المقاییس اللغه، ج۴، ص ۲۲۸)
[۱۹]. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى لَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیم».
[۲۰]. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون».
[۲۱]. محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵ ؛ ص۳۵۱.
[۲۲]. طوسى، الفهرست، ص: ۱۰۶.
[۲۳] حمیرى، قرب الإسناد، ص۳۳۱
[۲۴]. عبد الله بن جعفر حمیرى، قرب الإسناد، ص۳۳۱. مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۱۱۹.
[۲۵]. تحریم: ۶.
[۲۶]. علیرضا اعرافی، فقه تربیتی، وظایف نهادهای تربیتی: خانواده، ص ۱۰۰.
[۲۷]. «هل یجوز لمن شکّ فی زوجته أن یقرأ الأوراق الخاصه بالزوجه من دون علمها و إن لم تأذن له فی ذلک، و إنما فعله للاطمئنان أم لا یجوز له ذلک؟ باسمه تعالى: لا یجوز التجسس على الزوجه إلّا إذا کان یرید صلاحها أو کان لأمرٍ یمسه أو أمرٍ یضر بها من باب قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ، و اللّه العالم» (تبریزى، صراط النجاه (للتبریزی)، ج۶، ص: ۲۶۱).
نظرات