به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت الاسلام دکتر پارسانیا دانشیار دانشگاه تهران گفت: عنصر اقتصاد، تکنولوزی، قدرت و سیاست در تغییرات جهانی نقش دارد ولی آیا فرهنگ هم در این تغییرات نقشی دارد و اگر دارد سازوکار آن چیست؟ مقولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و … در هم تنیده هستند و نمیتوان آنها را تفکیک کرد. در دنیای خارج فرهنگ جدای از قدرت و سیاست و تکنولوژی و اقتصاد وجود ندارد و فقدان هر کدام به موارد دیگر آسیب میزند. اگر یک جامعه، ایمانی باشد ولی اقتصاد آن قوام نداشته باشد اخلاق و فرهنگ هم از دست خواهد رفت.
وی افزود: در تعامل بین این امور، فرهنگ نقش هویتبخشی دارد، یعنی اگر اقتصاد و سیاست داشته باشیم ولی فرهنگ دو تا شود در این صورت قدرت و اقتصاد و فناوری هم دو مدل خواهد شد زیرا فرهنگ چگونگی استفاده از هر کدام را صورت میبخشد، فرهنگ مانند روح در انسان است. هر شخصی با هر هویتی نیازمند اجزای مختلف مانند سیستم عصبی و دستگاه گوارشی و مغزی و قلبی و … دارد و این روح است که عامل تمایز افراد از یکدیگر و معنابخش به انسان و جامعه است و تفاوت جوامع هم به فرهنگ آنها باز میگردد.
دکتر پارسانیا خاطرنشان کرد: هر فرهنگی جهان اجتماعی مناسب با خود را ایجاد میکند مثلا نقطه محوری فرهنگ اسلامی، توحید است و به همین دلیل فرموده است: قولوا لا اله الا الله تفلحوا؛ و این نگاه توحیدی، تفسیری متفاوتی از عالم به انسان میدهد و هستی سراسر آیات الهی خواهد بود. قرآن و اسلام هم با همین اندیشه پدید آمد.
وی ادامه داد: فرهنگ بدون نظام معرفتی نمیتواند باشد و اتصال ایمانی و گرم هم باید حامی آن باشد؛ وقتی پیامبر اسلام از جبل النور پایین آمد و در انذر عشیرتک الاقربین بسط یافت هم علی بن ابیطالب(ع) و هم ابوجهل آن را فهمیدند اما یکی ایمان آورد و دیگری مقاومت کرد؛ فرهنگ باید با گوشت و خون کسی که آن معنا را دریافت کرده است، عجین شود؛ حضرت خدیجه(س) وقتی فرهنگ اسلامی را پذیرفت در اقتصاد و تعاملات او هم مؤثر واقع شد.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مهمترین چیزی که برای مولا علی(ع) مهم بود حفظ اقتدار فرهنگی اسلام بود؛ بنیامیه که ۲۱ سال فرماندهی کفر را در قبال اسلام داشتند و جزء طلقاء قرار گرفتند دنبال از بین بردن اقتدار فرهنگی اسلام بودند و این سیاست را ابوسفیان پیگیری کرد و به امام علی(ع) پیشنهاد داد تا در برابر حوادث سقیفه سکوت نکند و خودش را هم در خدمت امام میداند ولی اگر امام وارد این درگیری میشدند حریم فرهنگی اسلام در هم میشکست و مولا آن را حفظ کردند و فرمودند من اگر از خانه بیرون بیایم حتی صدای اذان هم از ماذنهها شنیده نخواهد شد.
در ادامه نشست حجت الاسلام دکتر قائمی نیا دانشیار پژوهشکده حکمت و دین پژوهی اظهار داشت: انقلاب اسلامی هویت فرهنگی داشته است ولی چهار دهه است که از اهمیت آن غافل هستیم و از جهت نظری و عملی مشکل آن را حل نکردهایم،ابتدا باید منظور خودمان از فرهنگ را مشخص کنیم و ببینیم قرار است برای تغییر این فرهنگ چه فرایندی را طی کنیم؟ فرهنگ از واژههای متلون است و به همین دلیل هم دائما دچار تغییر میشود؛ ممکن است فرهنگ را به مفهوم جامعهشناسی آن در نظر بگیریم، یعنی فرهنگ، مقولهای بریده و جدا از سیاست و اقتصاد و امثال آن است.
وی افزود: مشکل اصلی خیلی از مطالعات حوزوی و مباحثات فرهنگی کشور، به خاطر نوسانی است که در مفهوم فرهنگ پیدا شده است؛ فرهنگ در سیاست، قدرت، ورزش، صدا و سیما، قدرت و تعاملات انسان فعال ما یشاء است و در همه جا حضور پیدا و ناپیدا دارد و همهکاره است و امروزه چنین معنایی از فرهنگ وجود دارد.
دکتر قائمی نیا تأکید کرد: فرهنگ درون خودش یک برنامه معنایی دارد و به سبک زندگی و کنشهای اجتماعی معنا میدهد، به سیاست و اقتصاد هم معنا میدهد، بنابراین فرهنگ، گستردهترین پدیده بشری است و به این معنا، هویتها هم نوسان پیدا خواهند کرد. در جامعهشناسی کلاسیک، مرزهای هویتی به نوعی وجود دارد ولی در جامعه مدرن هویت ناپایدار و بیثبات است.
وی ادامه داد: ابزارهای دیجیتال مانند موبایل و شبکههای اجتماعی از ارکان مهم جامعه و فضای مجازی هستند، با آمدن وب جهانی، نمیتوان از فرهنگ به معنای سنتی آن صحبت کرد. رکن دیگر جامعه مجازی، سلبریتیها هستند که نقش عمدهای در تعیین فرهنگ جامعه دارند؛ در اوضاع اخیر ملاحظه کردیم که شهدای اخیر یعنی شهدای امنیت، شهدای ترور در فضای مجازی و شهدای فضای سایبری هستند. ما فضای مجازی را هنوز هم جدی نگرفتهایم و خیلی از سلبریتیها در کشتن افراد بیگناه نقشآفرین بودند. موسیقی هم در فضای جدید نقشآفرینی زیادی دارد و گاهی با یک موسیقی ساده، فرهنگ یک جامعه عوض میشود.
دانشیار پژوهشکده حکمت و دین پژوهی بیان داشت: ما باید به معنای عمیقتر فرهنگی منتقل شویم و در این معنا، فرهنگ یک وجودی گسترده دارد و از محدودیتهای سنتی بیرون آمده است و جوامع معنایی را در جامعه مدرن و مجازی رقم میزند و بین فرهنگ در جامعه صنعتی و اطلاعاتی با جامعه مدرن تفاوت بسیار زیادی دارد. من منکر مطالعات فرهنگی روی فلسفه و سنت اسلامی و… نیستم و تاکید دارم که باید این موارد وجود داشته باشد و ما باید قرائت فرهنگی از سنت خود داشته باشیم ولی مهم انتقال از فرهنگ سنتی به معنای مدرن آن است.
وی افزود: اگر قرار است گشایشی در عرصه فرهنگی صورت بگیرد و دین بتواند با جامعه مدرن ارتباط فرهنگی برقرار کند چند مرحله دارد؛ اول ارائه قرائت فرهنگی از تراث اسلامی اعم از قرآن، روایات و فلسفه و فقه و اخلاق و …؛ الان فقه ماعمدتا فردگرایانه است و بعد از چهل سال نمیدانیم چه چیز فقهی فرهنگی تولید کنیم و چرا نمیتوانیم ارتباط با فرهنگ برقرار کنیم زیرا نگاه سنتی به فرهنگ داریم.
دکتر قائمی نیا گفت: مشکل دیگر مطالعات فرهنگی در حوزه، درجا زدن در مقام تعریف است و به مقام تحقق نمینگرند و مباحث کاربردی نمیشود و صرفا یکسری مباحث انتزاعی داریم که وقتی خواستیم صدا و سیما و نهادهای فرهنگی و سینما و … را مدیریت کنیم این مباحث به درد ما نمیخورد. بنده معتقدم باید الهیات فرهنگی در حوزه تعریف و بحث شود و به همه حوزهها از جمله فقه و فلسفه و… اشراب شود.
وی یادآور شد: یکی از گامهای مهم در این مسیر داشتن مطالعات فرهنگی بومی متناسب با جامعه ایران است؛ الان در یکی از کشورهای غربی فردی در مورد خودرو از نگاه فرهنگی، کتاب نوشته است و تحلیل جالبی دارد و آن اینکه در جوامع شرقی چون خودرو به مثابه بدن انسانها است وقتی تصادف شود با هم درگیر میشوند؛ ما هم امروز نیازمند چنین مطالعاتی هستیم.
حجت الاسلام دکتر خیری، دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی نیز تأکید کرد: مقام معظم رهبری فرمودند قدرت در فرهنگ اسلامی خدمت به انسانیت است؛ براین اساس، حتی اسلام نسبت به قدرت نظامی هم نگاه فرهنگی دارد و آن مقابله با مستکبران است؛ اقتدار فرهنگی برخوداری یک نظام فرهنگی از پایداری، نفوذ و توانایی اثربخشی در سطح ملی و فراملی است که با پذیرش همگانی هم همراه است.
وی افزود: اقتدار فرهنگی قدرت مبتنی بر ارشاد و معرفتافزایی است یعنی نه آمرانه و نه صرفا اقناعی است، بلکه قدرت تولیدکننده سرمایه اجتماعی است؛ پایه اقتدار در دو چیز است یکی مرجعیت علمی و دیگری سرمایههای فرهنگی است.
دکتر خیری تصریح کرد: آمارها نشان داد که ایران در حال پیشرفت است و دیدند ایران رهبری هم دارد که مردم را تشویق به پیشرفت میکند بنابراین گفتند چه کنیم تا ترمز آنها را بکشیم لذا اغتشاش ایجاد کردند؛ آن چیزی که نگرانی برای دشمنان ایجاد میکند پیشرفت علمی است.
وی ادامه داد: در برخی مقالاتی که منتشر شده آمده است ایرانیان سابقه تمدنی دارند و اگر این سابه به خوبی به آنها معرفی شود ظرفیت تمدنسازی دارند و میتوانند به اقتدار در عرصههای مختلف دست یابند.
دانشیار دانشگاه آزاد تصریح کرد: نکته مهم دیگر در بحث نقشآفرینی در هندسه جهانی نگاه متمایز به ساختار و عاملیت است؛ ما هیچ مکتبی را همانند مکتب اهل بیت(ع) سراغ نداریم که فردی مانند سردار سلیمانی تربیت کند که در جایگاه فرمانده نظامی کاملا اخلاقی رفتار کرده و افرادی از ملیتهای مختلف را دور خود جمع کند. در عین اینکه اطاعت از فرمانده نظامی یک اصل است ولی این اطاعت توام با معرفت است و به همین دلیل قرآن فرموده است که ۲۰۰ نفر معادل با دوهزار نفر هستند. به هر مقاومت ما الگویی از اقتدار فرهنگی ما در منطقه بود.
وی بیان داشت: هرقدر به سمت جلو پیش میرویم امکانات رسانهای و توسعه فناوری زمینه آگاهی جهانی نسبت به انواع و اقسام مکاتب و مذاهب و فرهنگها را ایجاد کرده و میکند یعنی کاهش تعلقات اجتماعی و تعصبات در سطح دنیا سبب میشود تا کسی پرچمی را بلند کند و بقیه دور او جمع شوند بدون اینکه بگویند او شیعه و فارسیزبان و … است.
حجت الاسلام خیری ابراز کرد: ریشه تمدنسازی مبتنی بر عقلانیت و شناخت است، در جامعهشناسی سازمانها گفته شده یا رفتار افراد جبری و نظامی است، یا مبتنی بر سود و زیان و یا مبتنی بر اخلاق است؛ الگویی که ما تولید میکنیم طوری است که حتی لذت و سود هم سازو کار اقتصادی را راهنمایی نمیکند بلکه معرفت اقتصادی محور است یعنی اول فقه بعد تجارت. در بعد نظامی هم وقتی ۲۰۰ نفر در برابر دوهزار نفر میایستند که با عشق و معرفت به پیامبر(ص) وارد میدان نبرد شوند. به همین دلیل اینقدر رهبری بر بصیرت تاکید فرمودند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=30712
نظرات