به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ متن سخنان وی به شرح زیر است: ما به درستی قدردان نعمت وجود امام رضا(ع) در کشور نیستیم ولی ایشان از همان سال ۲۰۰ هجری که وارد ایران شدند همواره لنگرگاه حفظ جامعه بوده و فیوضات آن حضرت شامل حال جامعه ما شده است.
پیام اصلی حدیث سلسلهالذهب امام رضا(ع) که همه آن را شنیدهایم بیانگر ربوبیت تامه خداوند در قالب حصن و دژ امن است و البته بشرطها و شروطها را هم اضافه کردند که همان ولایت ائمه(ع) است. اگر این را بپذیریم سعادت و عدالت واقعی هم در پرتو این موضوع محقق خواهد شد و خود را گرفتار عدالت و سعادت توهمی نخواهیم کرد. امنیتی که در این روایت از آن سخن گفته شده است روایتی است که هیچ اعوجاج و ناامنی در آن نیست.
ما گاهی از عدالت سخن میگوییم ولی بیشتر ادعاست زیرا عمدتاً مکاتب مختلف با نتوانستهاند عدالت را برقرار کنند و یا فهم اشتباهی از آن داشتهاند؛ مثلاً مکتب مارکسیستی و ماتریالیستی فقط سرابی از عدالت و سعادت را پیش روی مردم دنیا قرار دادند.
حدیث سلسلهالذهب به صورت معنون از امام رضا(ع) به پیامبر(ص) رسیده است و همه معارف در آن وجود دارد. ما دو تعریف صوری از عدالت و سعادت داریم؛ مثلاً عدالت آن است که هر کسی به حق خودش برسد یا حق در جایی که جای آن است مستقر شود ولی اینکه جای حق کدام است و جای ناحق کجا، محل اختلاف است و ممکن است یک ظالم مستبد بگوید آن چه من میفهمم عدالت است. سعادت هم یعنی انسانها بهترین حالت را داشته باشند ولی بهترین حالت چیست؟
بنابراین در تعریف این دو باید از تعاریف صوری به سمت تعاریف محتوایی برویم. از امام علی(ع) پرسیدند که عدل بهتر است یا جود و بخشش و ایشان فرمودند: عدل امور را در جای خود قرار میدهد و جود و بخشش یعنی اینکه انسان مالی را از جهت خود خارج کرده است. پس عدل سیاستی فراگیر و همگانی ولی جود عارضی و مقطعی است لذا در نگاه امام(ع)، عدل، اشرف و افضل بر جود است.
البته امام علی(ع) و اهل بیت(ع) همگی براساس جود زندگی کردند و نه براساس عدل؛ در سوره مبارکه انسان آمده است که آن حضرت و خانوادهاش سه شب غذای خود را به یتیم و اسیر و مسکین اعطا کردند.
تفسیر سکولار از آیات عدل و قسط
آیاتی که به جامعه موعود اشاره دارند، اشاره مستقیمی به عدل ندارند با اینکه ما این همه در اهمیت عدالت سخن میگوییم. در سوره حدید بیان شده است که ما انبیاء را با کتبشان فرستادیم تا مردم به واسطه اقامه قسط قوام پیدا کنند. البته اخیراً برخی افراد برای اینکه نگاه مردمسالار سکولار و شبه سکولار را از قرآن استخراج کنند، «لام» در «لیقوم الناس بالقسط» را طوری معنا میکنند که یعنی مردم باید قسط را پیاده کنند در حالی که اقامهکننده قسط امام و رهبر جامعه است و مردم به واسطه اقامه قسط قوام خواهند یافت.
در آیه ۵۵ سوره مبارکه نور واژه «ارتضی» با دین بیان شده است، یعنی دینی را که هم خدا قرار است در دنیا بر همه غلبه و ظهور بدهد، دین مرضی خداوند است؛ یعی صفت برجسته جامعه موعود، همان عبودیت خداوند است و شاید عبودیت تعبیر دیگری از سعادت باشد زیرا هدف از خلقت آفرینش، رسیدن به هدف خلقت است و این هدف، عبودیت الهی است که نهایت سعادت است.
حال در جامعه موعود و نهایی آیا عدل، محور است یا جود تا براساس آن مناسبات عدل و سعادت را ترسیم کنیم؟؛ آنچه ما از سخنان امیرالمؤمنین(ع) میفهمیم، این است که حتی اگر یک روز از عالم باقی مانده باشد، موعود، ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و قسط پر خواهد کرد بنابراین یکی از کارکردهای امام، برپایی قسط و عدل است ولی آیا امام زمان(عج) صرفاً براساس عدالت سیاستورزی خواهند کرد؟
سوءبرداشت جامعه عثمانی از بخشش
جامعه عثمانی، براساس سوء فهم از آیاتی چون و «ات ذی القربی حقه» اموال بیتالمال را بین اقوام خودش تقسیم کرده است یعنی بخشش وجود دارد ولی این بخشش عادلانه نیست از این رو بخششی مطلوب است که عادلانه باشد. در آرمانشهر موعود هم جود و بخشش عدالتمحور در رأس همه امور خواهد بود.
در دوره انقلاب اسلامی در دفاع مقدس و مدافعان حرم و مدافعان سلامت، آیا براساس عدل، ایثارگری صورت گرفت؟ پس ایثار کجا بود؟ کسانی که از ایران رفتند تا از حرم حضرت زینب(س) در سوریه دفاع کنند با محوریت عدالت این کار را کردند.
بنابراین خلقت انسانی که برپایه عدل است، قصد دارد به اینجا برسد که انسانها اهل گذشت و ایثار شوند و بخشش عدالتمحور در جامعه زیاد شود کما اینکه در مثالی که از سوره دهر یا انسان زدیم، اهل بیت(ع) با این که خودشان گرسنه بودند، غذایشان را به مسکین و یتیم و اسیر دادند با اینکه عدل این بود که آن را بین همه یعنی خودشان و دیگران تقسیم کنند.
عدل مایه قوام جامعه است
امام رضا(ع) در تبیین عدل فرمودهاند که عدل، پایه و دوام و قوام جامعه است ولی توصیه کردهاند در عین عدالت باید جود هم وجود داشته باشد. در روایتی از امام رضا(ع) داریم که حاکم باید عدالت بورزد و وقتی قضاوت کرد، عادلانه قضاوت کند و این نشان میدهد که از امام متوقع است که با عدالت رفتار کند ولی سعادت چیزی است که باید براساس عدالت بنا شود.
در تعریف صوری از عدل این نکته وجود دارد که عدل آن است که هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد ولی در تعریف دقیق و غیرصوری، عدل یعنی اینکه هر چیزی در جایی که خدا قرار داده و اراده کرده است قرار بگیرد. لذا اگر منکر این شویم که شارع و خداوند جای هر چیزی را قرار داده است در این صورت چه کسی این جایگاه را باید تبیین کند و آن قوت است که بین انسانها در مفهوم عدالت اختلاف ایجاد خواهد شد.
بنابراین اصل و معیار حسن و قبح در اصل خلقتی است که خدا قرار داده است و خدا این عالم را براساس حق خلق کرده است. خداوند چون براساس اقتضاء ذات خود عادل است، محور عالم را بر حق و عدل قرار داده است و جایگاه عدل را هم خود خدا قرار داده است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=32792
نظرات