به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ به نقل از مسیر اقتصاد؛ شهاب الدین فتحی در یادداشتی مطرح کرد: جمعیت هر کشور از مباحث پایه در شکلدهی امور اجتماعی و اقتصادی جوامع است. توازن و ترکیب جمعیتی کشور، استحکام و اقتدار جامعه درونی آن را نشان میدهد. برای رشد و شکوفایی یک جامعه، داشتن جمعیتی جوان و فعال غیر قابل انکار است و بدون آن دستیابی به قلههای علم و پیشرفت امکانپذیر نیست.
برای حفظ تعادل و پویایی جمعیت یک کشور باید سیاستهای جمعیتی و برنامهریزی مرتبط با این حوزه به طور یکپارچه و هماهنگ عمل کند. همچنین برنامهریزی برای مسکن متناسب با نیاز خانوار و جامعه، از این امر مستثنی نیست و در این گزارش اهمیت برنامهریزی مسکن در رشد جمعیت بررسی میگردد.
بر اساس برآوردها رشد جمعیت ایران در سال گذشته حتی از متوسط جهانی هم کمتر بوده است. جمعیت ایران در این سال تنها ۰.۷۱ درصد رشد کرده و به ۸۹ میلیون نفر رسیده است. جمعیت ایران طی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ بهطور متوسط ۰.۹ درصد رشد سالانه داشته است. گزارش مرکز آمار مبنی بر پیشبینی جمعیت در ایران نشان میدهد از سال ۱۴۲۵ به بعد جمعیت کشور نزولی خواهد شد.
کاهش کیفیّت و کمیّت مسکن، مولفهای تاثیرگذار در جمعیت
مسکن سهم قابل توجهی از سبد هزینه خانوار در ایران را دارد. این سهم در کلانشهرهای ایران که نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت کل کشور را دارند بسیار بیشتر است. بهویژه درکلانشهر تهران که حدود ۷۰ درصد سهم سبد هزینه خانوار به مسکن تعلق دارد و به تنهایی ۱۴ درصد از جمعیت کشور را شامل میشود [۳].
این مسئله به دو صورت در کاهش رشد جمعیت کشور اثر میگذارد. ابتدا ساخت و توزیع مسکن برای تشکیل خانواده و ازدواج مورد توجه است. مسکن از مسائل اولویتدار جوانان در تشکیل خانواده با توجه به سهم قابل توجه آن از سبد خانوار بهحساب میآید. بنابراین تاثیر تامین مسکن در این امر آشکار است و با تسهیل این امر افزایش مییابد. از جهتی دیگر، تاثیر پنهان مسکن در رشد جمعیت کشور است. کیفیت تامین مسکن در فرزندآوری بهنوعی اثرگذار است. تامین فضای مناسب برای رشد فرزندان و پاسخ درست به سبک زندگی با برنامهریزی مسکن رفاهی و معیشت محور میتواند پاسخ مناسبی به آن باشد.
تراکم جمعیتی بیشتر، رشد جمعیتی کمتر
اما نکته قابل توجه اینجاست که چرا در ایران به این امر توجه نمیشود و با ساخت آپارتمانها و واحدهای کوچک مسکونی از کیفیت مسکن کاسته میشود. عامل مهم اثرگذار در این رویکرد تراکم جمعیتی بالا در کلانشهرهای ایران است. اکثر کلانشهرهای ایران تراکمی بالای ۹۰ یا ۱۰۰ نفر در هکتار دارند و در کلانشهر تهران این عدد به ۱۴۰ نفر بر هکتار رسیده است.
این موضوع موجب افزایش قیمت زمین و در پی آن افزایش قیمت مسکن شده است. همانطور که بیان شد، قیمت مسکن در تهران تا جایی افزایش یافته، که حدود ۷۰ درصد از هزینههای سبد خانوار را به خود اختصاص داده است. همچنین قیمت بالای زمین، موجب رواج رویکرد بلندمرتبهسازی و رجوع به ساخت خانههای کوچک مقیاس میگردد که اخیرا حتی با متراژهای ۲۵ و ۳۵ متر پیشنهاد میشود.
از طرفی عدم استطاعت خانوارها در تامین مسکن متناسب با نیاز، آنها را به سمت تهیه مسکنهای کوچک مقیاس سوق میدهد. مسکنی که رفاه و معیشت در آن جایی ندارد و در نهایت آنها را از داشتن فرزند منصرف میکند، یا به داشتن یک فرزند رضایت میدهند. نتیجه این روند، رسیدن به بعد خانوار ۳.۳ و رشد جمعیت ۰.۷۱ درصد است.
کاهش رشد جمعیت با برنامهریزی شهری نادرست
این مسئله تنها مختص ایران نیست و تجربه کشورهای دیگر در این زمینه خواندنی است. برای مثال، در کره جنوبی گزارشی با عنوان «چگونه یک کشور را بکشیم» به بررسی کاهش نرخ زاد و ولد و ارتباط آن با بلندمرتبهسازی میپردازد [۴] و یکی از دلایل کاهش جمعیت کره جنوبی را تراکم بالای شهرهای این کشور و در نتیجه بلندمرتبهسازی و خانههای کوچک بیان میکند.
قطعا نمیتوان مسکن را تنها عامل کاهش رشد جمعیت دانست، اما رسیدن به رشد جمعیت مطلوب و هدفمند حاصل برآیند برنامهای جامع است که برنامهریزی شهری و مسکن در آن سهیم است. تراکم جمعیتی بالا موجب افزایش قیمت زمین، رجوع به بلندمرتبهسازی و تولید مسکن کوچک مقیاس میشود. در نهایت تاثیر آن در کاهش رشد جمعیتی و بسیاری مسائل دیگر قابل مشاهده است.
https://ihkn.ir/?p=37736
نظرات